د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

افغانیت یعنی ملی گرائی افغانی، یعنی ملت گرائی ملت مسلمان افغانستان!

افغان تحرک 06.06.2016 12:42

نخست از همه فرا رسیدن ماۀ مبارک رمضان را به کافه ملت بزرگ و شریف افغان تبریک عرض داشته، از برکت این ماۀ پر فیض صلح و رفاۀ مردم رنجدیدۀ ما را تمنا میداریم.


بدون شک زمانی که سخن افغانیت و ملی گرائی افغانی ملت مسلمان افغانستان به تعریف گرفته میشود، منظور و هدف از همبستگی، اتحاد، وحدت و برابری و همدلی تمام اقوام شریف افغانستان میباشد: ما اگر به اقوام شریف ازبک، ایماق، بلوچ، پشتون، پشه یی، تاجک، هزاره تعلق داریم و یا هم اگر به اقوام شریف سادات، نورستانی، هزاره تعلق داریم ویا هم اگر مربوط اقوام شریف اهل هنود افغانستان هستیم ویا هم اگر مربوط به کدام یک از اقوام شریف دیگری افغانستان هستیم، همه و همه اتباع افغانستان هستیم، همه و همه با هم برابر و برادریم، همه و همه دارای یک قانون اساسیی خوبی هستیم که باید آنرا به حیث قرارداد اجتماعی خود بنگریم و صادقانه وآگانه دست به دست همدیگر داده در پی صلح، صفا و همدلی و همدیگر پذیری صادقانه گام برداریم و هیچ کشور مغرضی را نباید موقع آنرا بدهیم تا ما را "آله و ابزار سیاسی" خود بسازد. رفاه و سعادت ما در اتحاد، وحدت و در همان "افغانیت" ما می باشد!

افغانیت ویا ملی گرائی افغانی ما، نه تنها امروز بلکه در طول تاریخ افغانستان عزیز ما، انگیزۀ تردید ناپذیر همه اصلاحات وسیع اجتماعی و همچنان انگیزۀ تردید ناپذیر همه تحرکات ملی ما میباشد. این خصوصیت را نمی‌ توان کدام چهرۀ مخصوص ملت گرایی دانست؛‌ بلکه این امر عبارت است از چهرۀ کلی ملت گرایی افغانی ما، از دیدگاهی وسیعی ملت بزرگ افغان.

امر "افغانیت"، به مانند ان است که "نور" را روی بخشی از "صحنۀ تراژیدی افغانستان" بتابانیم تا آن بخش، درخشان تر نمایانده شود. در حالی که این گوشۀ نورانی، از بخش‌ های دیگری "صحنۀ تراژیدی افغانستان" جدا نیست؛ بلکه تنها جنبۀ مشخص‌ تری بدان داده شده است تا بینندگان آن را بیش‌ تر مورد توجه قرار دهند، و به یاری خداوند متعال در بین ما افغانها همدلی و همنوایی، اتحاد و وحدت، صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی، رفاه و سعادت آفریند.

افغانیت ما هیچ نوع بی عدالتی، هیچ نوع افراطیت، هیچ نوع استبداد، هیچ نوع استعمار،را نمی پذیرد، افغانیت ما نیز از دیگر جنبه‌ های ملی گرائی افغانی ما جدا نیست. جنبه‌ی قیام‌ گر ملی گرائی افغانی ما در درازای حیات بشریت وجود داشته چنانچه از چهار دهه بدینسو نیز هیچ صیادی نبوده است که از صید عقاب زخمی ما عرقی بر جبین نداشته بوده باشد! امروز نیز همه‌ جنبه‌ های ملی گرائی افغانی ما چه در سطح ملی و چه هم در سطوح بین المللی از درخشندگی های مخصوص اش برخوردار است.

در دورانِ کنونی، جنبه‌ های ملی گرائی افغانی ما از درخشندگی ویژه ای برخوردار است، نه از این جهت که ملی گرائی افغانی ما چیز خاصی شده است؛ بلکه از آن جهت که حملات استبدادی بر ملی گرائی افغانی ما از چهار دهه بدینسو، چیز خاصی شده است.

عصر ما، عصر بیداری بیشتر ملت‌ بزرگ افغان و نقطۀ عطفی در سیرِ تکامل حیات و هستی ملت‌ بزرگ افغان است. عصر ما، دورانی است که قوانین حیات ملت‌ بزرگ ما، از زمینۀ غرایز،‌ پای به عرصۀ قانونیت، علم و خرد گذارده است.

کودک افغان که در دوران رشد، و در طول جنگ های چهار دهۀ اخیر در پرتوِ غریزه، میل و رغبت به "شیرینی" داشت، به دوران بلوغ افغانیت و رشد عقلی و خرد جمعی رسیده است، و به کحمک علم، به یاری دانش و تجربه، در فکر این است که چگونه بهترین و مفید ترین خوراک‌ ها را، چگونه بهترین و مفید ترین میوه ها را برای خویش، برای هموطنان خویش و چه نوع انار، مالته، سنتره، بادام، پسته، چهار مغز، زعفران و توت خشک را برای بشریت تهیه و آماده گرداند.

اگر در روزگارانِ گذشته، ‌افغانها برپایه‌ی قوانین غریزی و به راهنمایی حسِ‌ وطندوستی، می‌گفتند : "چو ملت نباشد، تن من مباد" امروز بر پایه‌ و اساس راهنمایی مکتبِ ملی گرائی افغانی چنان "خود" را در وجود "ملت بزرگ افغان" متسحیل می‌ بینند که بدون او، نمی توانند خود را و حیات خود را تجسم بخشند.

این است ره‌ آورد مکتب ملی گرائی افغانی در عصر ما یعنی در عصر بیداری ملت بزرگ ما !




به پیش به سوی عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه!


به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه


و من الله توفیق