د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

آیا ایالات متحدۀ امریکا در سیاستش در قبال افغانستان "غیر عاقلانه" عمل می کند و یا افغانها را "کم عقل" تصور می کند؟

افغان تحرک 04.06.2016 15:34

کنفرانس اکتوبر ٢٠٠١ م. که در بن آلمان برای اعمار مجدد افغانستان از طرف ملل متحد و امریکا اتخاذ گردیده بود حکایت از آن دارد که بدون در نظر داشت کدام معیاری علمیی، بدون در نظر داشت نظریات نخبه گان واقعی و حقیقی افغانستان، بدون درنظر داشت نظریات تظاهرکننده گان ملی گرای افغان در نخستین روز کنفرانس در مقابل درازۀ ورودی محل کنفرانس در پیترزبیرگ /بن/آلمان، فقط و فقط چهار گروپ افغانی را، تکرار صورت می گیرد، فقط و فقط چهار گروپ افغانی را، به پروسۀ دولت سازی برای افغانستان توظیف نمودند!

ایالات متحدۀ امریکا و ملل متحد نظر به کدام معیاری علمیی فقط و فقط این چهار گروپ افغانی را به حیث "گروپ های تثبیت شدۀ افغانی" به جهان و جهانیان معرفی نمودند و پروسۀ دولت سازی برای افغانستان را به دست همین چهار گروپ دادند؟

آیا نخبه گان واقعی و حقیقی افغانستان، تظاهرکننده گان ملی گرای افغان در نخستین روز کنفرانس در مقابل درازۀ ورودی محل کنفرانس در پیترزبیرگ /بن/آلمان، ایالات متحدۀ امریکا و ملل متحد را متوجه همین "اشتباۀ تاریخی" شان نکردند؟ واضعیست که کردند!

آیا نخبه گان واقعی و حقیقی افغانستان، تظاهرکننده گان ملی گرای افغان در نخستین روز کنفرانس در مقابل درازۀ ورودی محل کنفرانس در پیترزبیرگ /بن/آلمان، ایالات متحدۀ امریکا و ملل متحد را از عاقبت این تصمیم سطحی، "نا بخردانه" و "غیر عاقلانۀ" ایشان در همان شروع مرحله مطلع نساختند؟ واضعیست که ساختند!

پانزده سال اخیر این موضوع را ثابت ساخت که نظریات نخبه گان واقعی و حقیقی افغانستان، تظاهرکننده گان ملی گرای افغان در نخستین روز کنفرانس در مقابل درازۀ ورودی محل کنفرانس در پیترزبیرگ /بن/آلمان، "عاقلانه" و تصمیم ایالات متحدۀ امریکا و ملل متحد در قبال باز سازی و اعمار مجدد افغانستان از همان روز اول "غیر عاقلانه" بود!

ایالات متحدۀ امریکا و ملل متحد که کلانکاری معماری پروسۀ دولت سازی برای افغانستان جنگزده را در کنفرانس برای افغانستان در اکتوبر ٢٠٠١ م. پیترزبیرگ /بن/آلمان از آن خود کرده بودند، غافل از این بودند که:
"خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج"!

پس آیا باید جوابگوی هر "جعالتی" که در قبال افغانستان در روی دنیا رخ میدهد ملت مظلوم و رنجدیدۀ افغان باشد؟

آیا باید برای ملت مظلوم و رنجدیدۀ افغان همین قدر کافی باشد که بعد از پانزده سال جعالت های رنگارنگ و متنوع در داخل و خارج افغانستان، بعد از کشته شدن هزاران انسان در داخل افغانستان، فقط یک دګروال متقاعد امریکا بیاید و بگوید:
"نخست در توافق بُن و سپس در سال 2014 که جان کری وزیر خارجۀ ایالات متحده ایجاد حکومت وحدت ملی را وساطت کرد - دو گام فاجعه بار را در أفغانستان برداشت..."
و یا بگوید:
"دوماه پس از بمباردمان سنگین و فروپاشی طالبان، ما (ایالات متحدۀ امریکا) حکومتی را در افغانستان استقرار بخشیده و بدون کدام مطالعه یا تحقیق، هر کسی را که در افغانستان ما را کمک کرده بود، در آن جا دادیم."
و یا بگوید:
"آنها (کسانی که ایالات متحده را در جنگ افغانستان کمک کرده بود) و هر کس دیگر به ما میگفتند اعتماد کرده و فکر کردیم حقیقت دارد؛ و هر کسی را که آنها تروریست میگفتند، ما به دنبالش میرفتیم. بسیاری از اینگونه اشخاص، مظالم غیرقابل گفتن را مرتکب شدند و اکنون در سطوح بلند حکومت افغانستان حضور دارند".

آیا ما افغانها واقعا باید به همین قدر گپ قناعت کنیم که آنهم از زبان یک دګروال متقاعد ایالات متحده امریکا آنرا بشنویم و بس؟

نه خیر این به هیچ وجه کافی نیست و کافی بوده نمی تواند:

در قدم اول باید دولت ایالات متحده امریکا و همچنان سازمان ملل متحد همان مامورین و مسولین خود را مورد استجواب و پاسخگویی فرا خواند که در اکتوبر ٢٠٠١م. وظیفۀ تدارک کنفرانس پیترزبیرگ /بن/آلمان را به دوش گرفته بودند!

مثلا آقای لخضر براهیمی نمایندۀ خاص سازمان ملل متحد و همکاران ایشان چرا در آن روز ها و هفته های قبل از دایر نمودن کنفرانس اکتوبر ٢٠٠١ م. نظریات نخبه گان واقعی و حقیقی افغان را، و همچنان در روز اول کنفرانس بن آواز رسای تظاهرکننده گان ملی گرای افغان را نا دیده و نا شنیده گرفتند؟

آقای لخضر براهیمی نمایندۀ خاص سازمان ملل متحد، سازمان محترم ملل متحد و همچنان مسولین ایالات متحده امریکا در این رابطه برای گفتن چه دارند؟

جواب گویی همه اشتباهاتی را که از تعین فقط همان "چهار گروپ" به حیث "گروپ های تثبیت شدۀ افغانی" سر چشمه گرفت، به دوش کیست؟

آیا از آقای لخضر براهیمی نمایندۀ خاص سازمان ملل متحد پرسش، از جانب نخبه گان ملی گرای واقعی و حقیقی افغان، در همان روز صورت نگرفت که "فقط این چهار گروپ" را نظر به کدام معیاری "گروپ های تثبیت شدۀ افغانی" قلمداد می کند؟ واضعیست که این پرسش از آقای لخضر براهیمی صورت گرفت!

جواب ایشان و جواب بقیه دست اندر کاران آن پروسه تا به امروز خاموشیست، خاموشیی که باید بلاخره "غافلین" را باید معرفی دارد و مورد "بازخواست قانونی" قرار دهد!

دادن رشوه به جنگسالاران در طول پانزده سال اخیر افغانستان چه "ارمغانی" را با خود داشته است؟

"خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج"!

صدای داد خواهان ملی گرای افغان از دیر زمانیست که دقیقا عدالت اجتماعی، صلح، ثبات، ترقی و رفاۀ مردم می طلبد، نه طرح های خام و نسخه های "چره یی"!

در جواب سوالی که در عنوان این نبشته مطرح شده بود، و آن این بود که، آیا ایالات متحدۀ امریکا در سیاستش در قبال افغانستان "غیر عاقلانه" عمل می کند و یا اینکه امریکا در نزد خودش افغانها را "کم عقل" تصور می کند، میتوان به زبان عامیانه، خلاصه و در یک کلمه گفت که، شاید هر دویش!


به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه