شورای حراست و ثبات

کله دي غم را باندي زور شي

کله دي مینه په درندو کاڼو تلمه

جمعه ګذشته رهبران جهادی در خیمه لویه جرګه ګرد هم آمده اعلان نمودند که آنها هنوز هم میتوانند که مردم و کشور را به بحران بکشانند و یک بار دیګر این کشور نیمه جان را به دهه هفتاد برګردانند ، با دیدن این همه چهره ها در ستیج خیمه لویه جرګه کنار همدیګر من شخصآ به طور اتوماتیک به دهه هفتاد رفته بودم و صدای شلیک توپ و تانک های این مجاهدین را بار دیګر شنیدم ، دیدم که به کدام شکل دوایر دولتی و بیت المال را به یغما بردند، دیدم که به کدام شکل مساکن را راکت باران کردند و ګفتند که چي لذتی دارد ویران کردن این همه، دیدم که سر های جوانان را بریدند و رقص مرده ها را تماشا کردند، دیدم که بر فرق مردم میخ کوبیدند ، دیدم که سینه های زنان را بریدند و پیدایش طفل زنان حامله را به طور زنده مشاهده کردند ، دیدم که افراد را در سر راه ها مثل سګ بستند و ګفتند هر کس از اینجا ګذشت باید مثل سګ سرش جفنګ کنی ، دیدم که مردم را در کانتینر ها انداختند و زیرش آتش نمودند ، دیدم که انسان ها را در ماشین اره کشی نیم نمودند ، دیدم که بخاطر فروش مس، لاین های برق نغلو را که به کابل انتقال شده بود با راکت زدند و فروختند ، دیدم که تانک ها را اره کرده فروختند ، دیدم که همین چهره های که در سر ستیج آیستاد هستند چندین بار با هم علیه یکدیګر ایتلاف کرده آند ،

بلی خوب به یاد دارم همین چهره ها بر ضد یکدیګر میجنګیدند و به هیچ قانون بشری اعتقاد نداشتند ، فقط کار شان این بود که به طور حلقوی دو و یا سه تنظیمش با یکدیګر یکجا میشدند تا یک تنظیم دیګر خود را از بین ببرند ، جالب از همه این بود که این همه وحشت را به نام اسلام بر سر مردم تحمیل کرده بودند،

امروز وقتی همه شان را دیدم که مثل بز میلرزیدند و شعار میدادند که، دین در خطر است ، افغانستان در خطر است ، فلان دشمن ما است و فلان دوست ما است ، به عمق قضیه رسیدم دانستم که چیزی شده است که این افراد غیر متجانس و دشمنان تاریخی یکدیګر را وا داشته است تا از همه ظلم و بربریتی که علیه یکدیګر و مردم کرده بودند بګذرند و این افراد بی ثبات باهم یکجا شوند و شورای بنام حراست وثبات بسازند ، مګر کدام دلیل ؟

۱-بیدار شدن و تفکیک نمودن حق و باطل توسط عوام .

۲-به خطر افتیدن و حاشیه راندن این افراد توسط حکومت وحدت ملی.

۳-دوسیه داشتن قتل های بشری و خیانت های ملی، در ارګان های ملی و بین المللی

۴-هراس از یک حکومت قوی و مردمی در افغانستان.

این دلایلی است که این همه مداری های اشتنغر را با هم یکجا نموده است و به فکر عوام فریبی و دولت فریبی انداخته است، چیزی که من را نګران ساخته است این است که بسم الله خان کسیکه از قرارداد کود حیوانی برای ده متر ساحه سبز وزارت امور داخله هشتاد میلیون افغانی قند وقروت کرده است میګوید دین در خطر است ، جای تعجب نخواهد بود که بګویم این تیکه دار اسلام شاید در بدل همین مقدار پول از وجود خدا منکر شود (نعوذبالله)

شما اګر خدا ، دین ، و قران میشناختید چرا قسم در کعبه را نقض کردید ؟ شما اګر خدا و دین میشناختید چرا این همه قتل و قتال کردید؟ شما اګر خدا و دین میشناختید چرا این همه چور و چپاول میکردید؟

ولی نه! شما بخاطر این که ما یک حکومت قوی نداشته باشیم صدای دین در خطر را سر داده آید.

بخاطر دوسیه ها و محاکمه شدن تان صدای دین در خطر را سر داده آید.

بخاطر اینکه مال و دارایکه شما از بیت المال دزدیده آید خلع شوید صدای دین در خطر است را سر داده آید.

دین در خطر نیست بلکه شما در خطر هستید ، و اګر شما فکر میکنید که حکومت و کشور را باز به تاریخ امانی برګردانید خیال پلوی بیش نیست ، چون حال نی حکومت، حکومت امانی است و نی مردم، مردم صد سال پیش ، این مردم همه هوشیار و زرنګتر از شما ها هستند ، دیګر هیچکس حاضر نیست که به نام دین اولاد خود را برای نګهداری مارکیت ها و بلند منزل های شما قربانی کند ، حتی ملیشه های خود شما نیز به شدید ترین وجهه از شما ناراض هستند ، چون آنها متل(( میم زرما ټول یی زما)) را با شما تجربه کرده آند ، باور ما این است که آزموده ها را آزمودن خطا است ، و باز هم بار کج به منزل نمیرسد

ناکام باد شورای تان

سربلند و سرفراز باد افغانستان