د مصطفی عمرزی لخوا خپرې شوې لیکنې
تاریخ هخامنشیان، سراسر فضاحت است!
تاریخ هخامنشیان، سراسر فضاحت است! خبرگزاری تقریب حسین شایگان، مورخ و پژوهشگر، اعتقاد دارد که هرآن چه که دربارهء تمدن و فرهنگ دورهء هخامشیان در منابع تاریخ ایران، نوشته شده، اصالت علمی ندارد و تاریخ هخامنشیان، چیزی جز فضاحت نیست. به گزارش حوزهء فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، در بارهء دوران هخامنشیان، کتابهای بسیاری در ایران و جهان منتشر شده که اکثراً از تاریخ درخشانی حکایت دارند. ما همچنین از پادشاهان هخامنشی به عنوا
کدام حنفیت؟
کدام حنفیت؟ عزیز احمد حنیف فقه حنفی با وجود غنای عقلانیای که در میدانهای مختلف فقهی بهشمول سیاست، اقتصاد و مدنیت در قرنهای نخست داشته است، اما در سه قرن اخیر، بهویژه پس از تأسیس دارالعلوم دیوبند تا حال در بُعد سیاست و رهبری، هیچ دستآورد و تولیدی ندارد. بهباور نویسنده، در یک قرن اخیر، سلفیتِ معاصر و فقه جععری توانستهاند نسبت به فقه حنفی در میدان سیاست سِبقت کنند. چنانی که حکومت شاهی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ا
پارسیان، قوم مفقود ایران
پارسیان، قوم مفقود ایران حسین فیض اللهی وحید تا پایان سلسلهء قاجار، قومی به نام پارس [بنا بر منابع تاریخی] در ایران زندگی نمی کرد. گفته «می شود چند سده قبل از میلاد مسیح، قوم بی نام و نشان و بی تمدن و بیابانگردی در ده یا دوازده قبیله از جهتی که بعضی معتقدند از راه «دمیر قاپی دربند آزربایجان» می گذشت، وارده فلات آزربایجان» شده و بنا بر نظری در اطراف دریاچهء ارومیه ساکن شدند. تعداد نفرات این بیابانگردان یکصد و بیست هزار ن
تعابیر مجوسی افغانستان
تعابیر مجوسی افغانستان مصطفی عمرزی با تحول انقلاب به اصطلاح اسلامی در ایران، هرچند کشور ما درگیر یک رژیم الحادی می شود، اما تلقی عامه ی افغان ها از آن رویداد، این بود که حتماً از شدت گرایش های قومی- فارس محور، کاسته می شود. متاسفانه 42 سال رژیم به اصطلاح اسلامی ایران، نه فقط با اوج افراطیت فرقه ی اهل تشیع توام شد، بل با استقراض مشی فرهنگی رژیم پهلوی، شبیه تیغ دو سره ای عمل می کند که افزون بر حوزه ی به اصطلاح اشتراکات فرهن
خاطراتی از كابل پيشين
خاطراتی از كابل پيشين مصطفی عمرزی تصويري كه از كابل امروز داريم، شهري را به ما معرفي مي کند كه بیش از همه به خاطر نفوس آن، مطرح است. این شهر برای جمعیت آن، خيلي كوچك می باشد. به کابل به عنوان پايتخت، هرگز اجازه داده نشد تا شان یک پایتخت واقعی را به دست آورد. ظرف چهار سال، آن قدر به فرق آن کوبیدند که به یک ویرانه مبدل شد. پس از پایان جنگ های داخلی که به كابل بسیار زيان زدند، اين شهر تاريخي، با انبوه مردمي هم مواج
سپاهیان گمنام
سپاهیان گمنام مصطفی عمرزی در جاده ي ميوند، واقع در ميانه ي كابل قديم، آبده اي به نام «سپاهي گمنام»، قرار دارد. سپاهی یا شايد سپاهیانی كه گمنام از ميان رفته اند، با اين آبده، گرامي داشته مي شوند. اگر از فاجعه ي 7 ثور بدين سو به افغان هایی بیاندیشیم که گمنام رفته اند، باید آبدات زیادی بسازیم که شبیه ی سپاهی گمنام جاده ی میوند، یاد آنان را گرامی بدارد. در اين نوشته، سعي خواهم كرد به ياد افغان هایی ذهنیت بسازم که با ع
ناقل و منقول
ناقل و منقول مصطفی عمرزی به باور اکثر افغان های فعال در عرصه ی سیاست و اجتماع، اگر ضعف های آشکار بعضی از به اصطلاح رهبران ما نمی بود، مسایلی به اهمیت ملی، متنازع نمی شدند تا در بازار آن، جلوتر از همه، بعضی از به اصطلاح نماینده گان ما ابله شوند و با توجیه ناهنجاری ها، دست آویز بسازند. در این مقال، باز هم مثالی از کوته اندیشی بعضی از به اصطلاح نماینده گان ما را آورده ام که افزون بر ناگزیری تبصره بر آن، جای شک و شبه
مهاجران و بی جاشده گان
مهاجران و بی جاشده گان مصطفی عمرزی هجرت و جا به جایی، دو پدیده ی همگون اند که بشر برای خواسته ها و ناخواسته های گوناگون، به آن ها متوصل شده است. این پدیده ها اکثراً زاده ی عواملی شمرده می شوند که در کنار واکنش طبیعت، کردار و پندار انسان ها نیز مبنای آن ها بوده اند. رنج های برخاسته از هجرت و جا به جایی و مصایبی که زاده ی آن هایند، اقشار و طبقاتی را خلق می کنند که با نام های مهاجر و بی خانمان، هیچ برهه ی تاریخ انسا
رسانه ها در بُعد منفي
رسانه ها در بُعد منفي مصطفی عمرزی تامل بر اين نكته را لازم مي دانم كه طي 9 سال حكومت رييس جمهور حامد كرزي، با آزاد گذاشتن مهار سخنسرايي كه به بهانه ي آزادي فكر و انديشه، بیشتر از سوي خارجيان، بيش از حد تحميل شد و رسانه ها با انحصار آن، نه تنها نتوانستند حق ملت را ادا كنند، بل به بهانه ي آن، بدترين ستيز قومي و زباني را دامن زدند و با رویکرد بازاري، تجاري، سياسي و تنظيمي، به تنازعی رو آوردند كه در گذشته ی بحرانی، با فحش، دش
تاریخیگری، جواب تاریخیگری!
تاریخیگری، جواب تاریخیگری! سید مرتضی حسینی تاریخیگری به زبان ساده؛ عقبگرد به دورانهای موهوم طلایی است. دورانهای بسیار دور که سر بر دامن اساطیر شکوهمند و منزه میرسید. تاریخیگری، بازگشت یک گروه یا جامعهی غرقه در مشکلات، معضلات و پتیاره گیهای گوناگون به زعامت روشنفکران تاریخیگرا به گذشتههای خیلی دور است که در آن همه چیز خوب بوده و قوم گیر کرده در حضیض فلاکت امروزی ما در آن صاحب تمدن، دولت، فر و شکوه بوده است. حا
پایان تک زبانی
پایان تک زبانی (تاثیر تحمیل زبان فارسی در توسعه نیافته گی) محسن رنانی بر اساس يک سياست کاملاً خطا و نژادپرستانه، هيچ آمار رسمی از سهم جمعيت اقوام و زبان ها در کشور ما جمعآوری و منتشر نمیشود؛ اما بر اساس برآوردهای مختلف، جمعيت اقوام ايرانی غيرفارسی زبان در کشور ما بين ۴٢ تا ۴٩ درصد جمعيت کشور را تشکيل می دهند. ما در طول هفتاد سال گذشته، فرزندان نزديک به نيمی از جمعيت کشور، يعنی اقوام
عقب نشینی مزرورانه
عقب نشینی مزرورانه مصطفی عمرزی باید با صراحت یادآور شویم که روشنگری های ما در دفاع از کشور موثر و در حال گسترش اند. به شمول افغان های زیاد فرهنگی، سعی کرده ایم به جای درگیری و گریبان گیری، به پرسش هایی پاسخ بگوییم که هرچند غیر منطقی، اما با اصرار صادر می شدند/ می شوند تا در جامعه ی جنگ زده ی ما که دسترسی به آگاهی ها سهل، اما آلوده است، مردم را ملتهب نگه دارند تا توجیه باور ها و کردار افراد نحس تاریخی و کنونی، آسان باشد.
در گذار
در گذار مصطفی عمرزی داستان مهاجرت، بی خانمانی و پریشانی مردم ما که سر آن به چهار سوی گیتی می رسد، به کسی پنهان نیست. در این میان، آن چه غیر طبیعی و شگفت می نماید، مهاجرت، بی خانمانی و پریشانی کسانی ست که می توان گفت بی جاشده گان روزگار اند. کوچی ها در گروه های مختلف، از سالیان درازی ست که برای ادامه ی حیات، در گذر صحراها، کوه ها، استپ ها و دره های افغان زمین، زنده گی می کنند. سده هاست که این گذار ادامه دارد. ا
در شهر كهنه
در شهر كهنه مصطفی عمرزی در تاريخ معاصر كابل، نخستن زيان هاي رسيده به اين شهر، از تجاوز انگليس ها، آغاز مي شود. انگليس هاي شكست خورده به اثر سازش و صحنه سازي با عمال خود، پس از تلفات چهل هزار تن از سپاهيان امپراتوری آفتاب گرفته گی كه 16 هزار آنان، انگليسي خالص بودند، با یک ترفند نو که گویا موفق شده اند، دوباره به كابل می آیند و با هراس از این که بار دیگر مورد هجوم مجاهدین افغان، واقع نشوند، به سرعت ساحات مختلف، از جمله با
هزینه های نفاق
هزینه های نفاق مصطفی عمرزی از چند سالي ست كه به نام حقوق بشر، از به محكمه كشاندن مجرمان سال ها بدبختی مردم ما، سخن گفته می شود. اين كه چه گونه اين محكمه دایر مي شود، حرفي نداريم؛ اما براي سبك و سنگين كردن دوسیه هاي آن، هيچ ترازويی وجود ندارد. حمل حجم بزرگ دوسیه ها، نیازمند وسیله ی سنگینی ست که در کشور های با ثبات، دولت- حکومت نامیده می شود. در وجود دستگاه سبک و چند پارچه ی دولت- حکومت کنونی افغانستان که با جناح
سه مسجد
سه مسجد مصطفی عمرزی با گسترش آیین اسلام، بیش از یکهزار سال می شود که مردم ما در زمینه ی آن، گام برمی دارند. در این آیین نیز با اهم شمردن معنویت، سعی شده انسان ها در یک نظام اخلاقی، زنده گی کنند. با ظهور اسلام، مساجد از مهمترین مراکز تجمع مسلمانان، بوده اند. آنان با اجرای دساتیر دینی، هسته ها و مراکزی را به وجود آورده اند که در طول تاریخ اسلام، آنان را به توسعه ی ارضی نیز کشانده اند. هنگام فتوحات اسلامی، نقش مس
خبرنگاری یا عریضه نویسی؟
خبرنگاری یا عریضه نویسی؟ مصطفی عمرزی کثرت روزنامه ها، مجلات، نشریه ها، رادیو ها، آژانس های خبری و تلویزیون ها در طول حکومت رئیس جمهور حامد کرزی، سبب شد تا رونق عجیبی به حرفه ی خبرنگاری- گزارشگری و روح تازه ای بر ژورنالیسم مُرده و دولتی کشور نیز دمیده شود. امروزه خبرنگاران و گزارشگران ما از توانایی های بیشتری نسبت به همتایان خود در گذشته ها برخوردار اند؛ اما از آن جایی که سایه ی واسطه، شناخت و رشوه از بالای مردم ما
چالش های مردمسالاري و حقوق بشر
چالش های مردمسالاري و حقوق بشر مصطفی عمرزی حقوق بشر، یک مولفه ی مهم است. اين مولفه، خيلي انساني ست. تامين و برآورد اهداف آن بر هر انساني، لازم است. شايد اين مولفه با شهرت خلق آن در غرب، موافق میل بعضی از منتقدان و دگم انديشان شرق و مسلمانان نباشد. از اين اشاره نبايد ناراحت شد؛ هرچند مفكوره ي حقوق بشر با ظهور ادیان و فلاسفه، قرن ها قبل از خلق نو آن در غرب، با تمام وجود بروز کرده بود؛ اما بدعت، سنت شكني، استبداد و استعما
جامعه ی منحط
جامعه ی منحط مصطفی عمرزی وقتی می نویسم «جامعه ی منحط»، نهایت نارضایتی ما را آشکار می سازد. ببینید! ما ناگزیریم حتی بر مواردی هم انتقاد کنیم که رفع و روب آن ها خیلی آسان است. به عبارت دیگر، ناتوانی مدیریتی در افغانستان، شکل حاد دارد. از چند ماه به این سو، مثل این که سگان ولگرد ما نیز شعور آن را یافته باشند، پرخاش به حد آنان هم رسیده است. نمی دانم توجه کرده اید که میزان پاچه گیری سگان ولگرد کابل، زیاد شده است؟ در ا
تیمور شاهی
تیمور شاهی مصطفی عمرزی در دو کناره ی دریای کابل که تا چند دهه ی گذشته، جزو کابل قدیم به شمار می رفتند، تعمیر ها و اماکنی قرار دارند که با ورود کشور به قرن 20 میلادی، با نما ها و اشکال نو، آغاز یک جریان تازه ی عمرانی نیز می باشند؛ هرچند اولین بنا های سبک اروپایی و عصری در زمان امیر عبدالرحمن خان(رح) ساخته شده اند که در زمان حکمروایی پسرش، امیر حبیب الله خان(رح) بر دامنه ی آن ها افزوده می شود. جاده ی تیمورشاهی با آر