د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

شهرِ خربوزه

حفیظ الله خالد 06.01.2017 13:09

شهرِ خربوزه (1)
کشـورمـا شـــهر خـربـــوزه شده
جنگ وخونریزی همه روزه شده
خود سریها هرطـرف بینی روان
آمـده مــردم ازیـن حالـت بجـان
فقر و نا امنی بهم جوره  شده
کشور ما  شــهرِ خربوزه شده

رشوه و خیانت گناه وعارنیست
پاک نفسی را دیگر بازارنیست
هرطرف بینی زمین شوره شده
کشور ما  شــهرِ خربوزه شد

دزد وقاتل رانباشد ترس و بیم
می کنند در روزِ روشن جم گلیم
بر فســاد و چــور افــزوده شده
کشــورما شهرِ خـربوزه شده



آنکه خیانت کرد میلونر شده
مامورومعلم خاک برسرشـده
خائن و مزدوراسـطوره شـده
کشورما شــهرِ خربوزه شد

نقره و جست را یکی باشد بها
چور بیت المال شده اکنون روا
جای لعل بازار خرموره شده
کشورما شهرِ خربوزه شده

بسکه قیمتها همه بالا شده
گوشت دیگرمرغک عنقا شده
نرخ تیل بالاتراز بوره شده
کشور ما شهرِ خربوزه شده
*     *     *
حفیظ الله خالد / ویانا
۲۰ جنوری ۲۰۱۱
(1) :   در ادبیات عامیانه و شفاهی ما اصطلاح ( شهرِخربوزه ) به حالتی اطلاق میگردد که در جامعه بی بندوباری و خودسری ها به اوج خود رسیده  قانون و مقررات در جامعه پیهم از طرف زورمندان