غنی در چنګال مافيای داخلی و خارجی!

وعده هايکه رئيس جمهور اشرف غنی  قبل و بعد از انتخابات به مردم افغانستان نموده بود معلوم ميشود که بنا بر فشار های مافيای داخلی و مهم تر از همه خارجی که در راس ان جان کيری وزير امور خارجۀ ايالات متحده، ايران و روسيه واقع است به ناکامی مواجه ميشود. اشرف غنی در مصاحبه های متعدد خويش ګفته بود که "ساختار دولت کدام شرکت سهامی نيست." در اين شکی نيست که رئيس جمهور غنی يک شخص وطنپرست و پاک  است ولی متآسفانه بنا بر فشار هايکه چه از داخل وبه خصوص ازطرف خارج وارد ميشود موصوف را در حالت دفاعی و يا بهتر ګفته شود در حالت نا توانی قرار داده است. از انتخابات و پيروزی غنی بصفت رئيس جمهور نزديک  به ده ماه سپری ميشود ولی تا حال به تشکيل يک کابينه مؤفق نګرديده. در اين راستا علت واضح است که افغانستان فعلآ دو زمامدار دارد که يکی خود اشرف غنی است که از طرف مردم افغانستان به اکثريت آرا انتخاب شده و شخص دوهم عبدالله عبدالله است که از طرف جان کيری وزير امور خارجۀ ايالات متحده انتصاب شده است.
اګر بتاريخ انتخابات ممالک ديګر جهان مرور کنيم هيچ وقت ديده نشده که شخص بازنده به صفت رئيس اجرائيه و يا صدراعطم برګزيده شود. قابل تذکر است وقتيکه در دور دوهم انتخابات امريکا کانديد جمهوريخواه اقای ميت رامنی در مقابل رئيس جمهور اوباما شکست خورد، حتی معاونت رياست جمهوری را چه ميکنی که يک پوست عادی هم به ميت رامنی داده نشد. حيثيت و موقعيت افغانستان برای امريکا مانند لابراتوار است، هر تجربۀ که در جای ديګر نتواند دراينجا بسيار به اسانی انرا عملی ميکند. متل مشهور است که ميګويد "اين زور لاله است که انګور در تاکها است". امريکا قصدآ و عمدآ چنين عمل خاينانۀ را مرتکب شد که يک شخص بازندۀ را به اصطلاح "خار بغل" در پهلوی اشرف غنی سنجاق نمايد. امريکا اين عمل خاينانۀ را وحدت ملی عنوان کرد، بلکه  اين عمل بايد تضاد ملی ناميده شود. در اينجا سوال پيدا ميشود که امريکا چرا شخص بازندۀ را که عبدالله عبدالله باشد به صفت رئيس اجرائيه تعبيه کرد؟ بايد ګفته شود که کشورهای امپريالستی بخصوص امريکا ميخواهد که افغانستان يک رهبری ضعيف و تقسيم شده داشته باشد که هميشه محتاج فرامين ديکته شدۀ قصر سفيد واشنګتن باشد.

۱

متل ديګريست که ميګويد: "سګها در بين خود دشمن، ولی در مقابل فقير يکیست". امريکا، روسيه و ايران با هم اختلافات زياد دارد ولی در مورد افغانستان با هم نظر مشترک دارد، به اين اساس جان کيری به مشورۀ شوروی، ايران، پاکستان و هند و تقريبآ تمام ممالک اروپای عبدالله عبدالله را بصفت رئيس اجرائيه بر ګزيد.
همچنان ميګويد که: " در يک اتاق صد فقير زندګی کرده ميتواند، ولی در يک مملکت دو پاچا با هم کنار امده نمی تواند". در زمانهای قديم متل چهار کلاه را شنيده بوديم ولی اکنون افغانستان توسط شش  کلاه اداره ميشود يعنی اشرف غنی، پشتون با دو معاونين اش هر يک جنرال دوستم ازبک، سرور دانش هزاره. رئيس اجرائيه عبدالله عبدالله تاجک پنجشيری با دو معاونين اش هر يک انجنير محمد خان پشتون يک شخص عاطل، باطل، خنثی، بی معنی و به اصطلاح يک نان خور اضافی. شخص دوهم محمد محقق هزاره، يک شخص شديدآ فعال و ضد پشتون. در اين ساختار بوضوح ديده ميشود که پشتونها در اقليت و اقوام ديګر در اکثريت مطلق استند بخصوص پنجشيريها و هزاره ها.
وعده هايکه از طرف رئيس جمهور اشرف غنی در مورد تعيين اشخاص ورزيده به مردم افغانستان سپرده شده بود که وزرای کابينه و رؤسای ادارات مهم بايد اشخاص باشد که اراسته با تعـليـمات عــالــی، باتجربه، وطنپرست ، مبرا از تعصبات سمتی، قومی، زبانی، نبودن سابقۀ جنايات، رشوتخوری، فساد اداری، خويشخوری وغيره وغيره باشد ګماشه ميشوند. ولی در اين روزها در مطبوعات افغانستان ديده ميشود که اشرف غنی به ارمانهايکه دراين زمينه داشت بنا بر مداخلات و در اندازی رئيس اجرائيه عبدالله عبدالله به يک بن بست نامعلوم مواجه شده است.
از جانب ديګر اخبار تازۀ که افغان جرمن انلاين از پژواک نقل قول کرده يک پاراګراف مهم ان در اينجا بطور نمونه بشما تقديم است:" معين مرستيال يکتن از افراد نزديک به رئيس جمهور اشرف غنى، به آژانس خبرى پژواک گفت که معرفى کابينه، تنها به اراده رئيس جمهور و رئيس اجرائيه نيست، بلکه  حلقاتى در هردو طرف وجود دارند که بخاطر سهيم شدن درحکومت تلاش مى کنند." اقای معين مرستيال به ادامۀ ګفتار خود اضافه ميکند و ميګويد: "گروپها، احزاب و افراد مختلف در اطراف رئيس جمهور و رئيس اجرائيه، تقاضاهاى زيادى دارند که بايد در حکومت سهيم شوند؛ اما افرادى که ازسوى اين حلقات معرفى ميشوند، برابر به معيارها نيستند که رئيس جمهور تعيين کرده و اين، باعث تاخير در معرفى کابينه شده است." ګرچه اقای معين مرستيال اين حلقات چی داخلی و يا خارجی  باشد بطور مشخص  واضح نکرده ولی در مورد حلقات داخلی بايد ګفته شود که حزب جمعيت اسلامی، اتحاد شمال و ستمی های شورای نظار، حزب جنبش ملی به سرکردګی دوستم، محمد محقق عضو حزب وحدت، و سرور دانش سابق معاون کريم خليلی عضو حزب وحدت در مورد تعين اشخاص برای کابينه شديدآ با هم در اختلاف اند. به احتمال قوی بايد ګفته شود که سياسون امريکا، بريتانيا، ايران، روسيه، پاکستان و به ګمان غالب هندوستان در اين موضوع دخيل استند.
۲


از جانب ديګر به اصطلاح اوازه های سر چوک حاکی است که تدابيريک کودتا براه انداخته خواهد شد و داکتر عبدالله عبدالله توسط هوادارانش که اتحاد نامقدس شمال است قدرت را غصب خواهد کرد. به احتمال قوی دراين کودتا حزب جمعيت اسلامی به سرکردګی عطا نور والی بلخ، حزب جنبش به سرکردګی دوستم و حزب وحدت به سرکردګی کريم خليلی که اعضای برجسته ان محمد محقق و سرور دانش استند با يک ديګر دست همکاری داده و حکومت منتخب رئيس جمهور غنی را سرنګون خواهد کرد. ناګفته نبايد ګذاشت که در اين دسايس سازمانهای استخباراتی امريکا، روسيه، ايران، پاکستان... پشت پرده سهم خواهد ګرفت.
از خدای متعال خواهانم که دسايس دشمنان افغانستان چی داخلی و يا خارجی باشد تحقق نا پزير باشد وارمانهای شوم خود را بګور ببرند. و من الله توفيق

با عرض احترام
پــا چــا