د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

انگیزه برای جنگ!

پاچا 03.11.2014 23:55


پاچا- کليفورنيا- امريکا
۳ نومبر ۲۰۱۴
!!
"بر طبق ګفتارهنری کسينجر"هر تصميمکه توسـط رهـبـران ګـرفـتـه شـود، سرويـس های اسـتخـبـاراتی مـطـابـق آن عـمـل ميکند: (هـنری کسينجر از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۷ تحت قيادت دو رئيس جمهور امريکا يعنی ريچارد نکس و جرالد فورد بصفت وزير امور خارجه ايالات متحده امريکا ايفای وظيفه نموده بود.م)
به منظور بر رسی سياست خارجی امريکا، در مورد اساما بن لادن بعضی ګفتګو های سوال برانګيز و ګمانهای جدی بروز ميکنند. چنين سوالهای را هيچ کس بررسی نکرده که اساما بن لادن  درپشت پرده درمکانيزم روابط ايالات متحده و افغانستان دست داشته باشد، اما بسياری درباره سوال ميکند که ايا از انجام اعتبار اين ستراتيژی بطور کامل بررسی و نتيجه ګيری بعمل امده بود و يا خير. بيشتر نوشته شده که سيستم  های اطلاعاتی(استخباراتی) ايالات متحده امريکا بخوبی کار ګذاری شده، اين ساخته کاری و معلومات غلط که قبلآ طرح ريزی شده بود  و به اصطلاح کسانيکه به منظور حمايت اين ستراتيژی اشخاص برجسته "برګزيده" شده بود، يک دروغ محض است. مـنـتـقـدان حکومات فعلی و ګـذشـتـه ادعـا مـيـکـنـد که اين "جنګ با تروريزم" است، البته امريکا به اين بهانه ميخواهد که منابع انرجی اسيای مرکزی، محاصره نظامی چين، ودرحال حاضر ايالات متحدۀ امريکا يک رقابت کنندۀ مهم برای کاهش ذخاير انرجی با توجيه ساخت تاسيسات نظامی به ثبوت ميرساند که استيلای اقتصادی انرجی منطقه را در سر ميپروراند. من در جسجوی حقايق قانع کنندۀ دو رونامه نګار قابل اعتبار فرانسه  که حقايق را بروی واقعيت و استناد بررسی نموده، بر امدم ... به ګفته انها ايالات متحدۀ امريکا قبل از حادثۀ ۱۱ سپتمبر به منظور سلطه جهانی و پيش برد ستراتيژی  از مدت طولانی تصميم بر يک حمله بالای افغانستان را طرح ريزی نموده بود.
بنا براين يک متل مشهور است که ميګويد " در جنګ حقايق قربانی ميشود" ارزيابی و تحليل که دراين روز ها در مورد حقايق ممنوع توسط محققين قوۀ قضائيه دربارۀ فروغ سراتيژی قبل از جنګ توسط حکومات(رئيس جمهوران.م) کلنتن و جارج بش ارايه شده بايد تحت بررسی قرار ګرفته شود. در اين مورد چنين سوال مطرح ميشود: ايالات متحده امريکا قبل و يا بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ که به مرکز تجارتی جهانی و پنتاګون حمله صورت بګيرد تصميم ګرفته بود که بالای افغانستان حمله کند؟ اګر احتمالآ رئيس جمهور بش قبل از ۱۱ سپتامبر آمر حمله را بالای (افغانستان.م) صادر ميکرد، پس در اين مورد به مردم امريکا ، کنګره (پارلمان.م) و جهان  که چنين جنګ غير قانونی  که اشکارا يک جنګ خشن تر بر خلاف پروتوکولهای معاهدات و کنوانسينو های بين المللی که امريکا خودش امضا کننده ان است، چه دليل را اريه ميکرد؟
۱

حقايق ممنوعه، تحقيقات و اسناديکه بطور خستګی ناپزير توسط ژان چارلس بريسارد و ګليوم داسکی نوشته وافشا شده، پاسخګو به اين نګرانيها ی حساس و اتهامات که پيرامون رئيس جمهور (به ګمان غالب رئيس جمهور بش.م) لجام ګسيخته ميچرخد، بطور اشکارا مخالف قوانين بين المللی، مغاير قانون اساسی، نظارت کننده ګان مجلس سنای (امريکا.م) و قوانين بين المللی ميباشد. بريسارد، يک مامور سابق سرويس مخفی فرانسه و در حال حاضر مشاور تجارتی و استخبارات سياسی مصروف کار است. موصوف (بريسارد.م) در مورد شبکه های اقتصادی خانوادۀ بن لادن که از طرف کميسيون استخباراتی فرانسه راه اندازی شده بود و توسط نمايندګان  مجلس فرانسه در طول تحقيقات و مذاکرات مربوط به شبکه های مالی به سطحه جهانی در تروريزم از ان استفاده شده بود ګزارش داده است. نامبرده (بريسارد.م)تحصيل يافتۀ پوهنتون جارج تاون (امريکا.م) است و در پاريس مافوق لسانس را در حـقـوق تـطـبـيـقی، امــور مـالـی بين المللی و حامل دوکتورا در روابط بين المللی است.
ګليوم داسکی همکار نويسنده، يک خبر نګار تحقيقاتی و مورد احترام خبر نامه اطلاعاتی به صفت  مدير عمومی انـلايـن خـدمـات را انـجـام مـيـدهـد. مـوصـــوف بـا چـنـديـن راديـو و تـيـلويـزون ايـفـای وظـيـفـه نــمــوده، و نــشــرات را در ايــن بـــاره تـحــت عــنـاويــن تــحــقــيــقــاتــی بــه نـشـر سـپـرده اسـت.
L’Effroyable mersonage: these et funtaises sur les attentats du 11 September
( حملات ۱۱ سپتمبر يک دروغ شاخدار است: نظريات و توهمات در مورد حملات ۱۱ سپتمبر). موصوف تحصيلات خويش را در رشتۀ حقوق و درجۀ ارشد در رشتۀ علوم سياسی و جامعه شناسی از پوهنتون سوربن (فرانسه.م) بدست اورده است.
در حقيقت، اين کتاب که  زير عنوان "سياست نادرست" نوشته شده، بسياری ګزارشات آن مغاير رسانه های جهانی بوده نشان ميدهد که در رسانه های امريکايی بصفت يک وسيلۀ تبليغاتی دولت ايالات متحده امريکا کار ګرفته شده واقعيتها را بطور سيستماتيک بنا بر منافع اقتصادی و ستراتيژيکی بمنظور جنګ عليه افغانستان مستور نګهداشته. به منظورحفظ اين ادعا که جنګ تمام عيار صورت ګيرد پاسخ به حملات تروريستی ۱۱ سپتمبر،۲۰۰۱ در يک شب به ميان اورده شد.


۲



حقايق ممنوعه يک روايت مملو از تحريفات، فريب، جنايات جنګی، تبليغات، فساد، تقلب، حرص و آز شرکتهای بزرګ  دولت ايالات متحده امريکا بشمار ميرود. به روايت حساس سياسی که مملو از جرم، جنحه و جنايات است توسط کنګرۀ(پارلمان.م) بـزدل و بی جــرآت  که تـحـت نـفـوذ و سـلـطۀ  حــزب  جمهوريخواهان ايالات متحده است ناديده ګرفته ميشود. اما با اين حال فضای ترس و  جنايت توسط دولت جنګ طلب ګذشته امريکا  در اذهان عمومی مردم بيهوش(امريکا.م) به حال خود باقی مانده است. در معرض ګذاشتن چنين مواد منفجره که در بسياری از ممالک اروپا ممنوع قرارد داده شده، وقايع جناح تاريک سياست خارجی امريکا نشان ميدهد که امريکا قبل از ۱۱ سپتمبر تصميم ګرفته بود که بالای افغانستان حمله کند ،  در اين حملات ارقام تلفات جانی که اخيرآ توسط پوهنتون نيو همپشاير مطالعه شده در حدود (۴۰،۰۰۰) چهل هزار مردم تخمين شده. بنا بر مشاهدات مهم که توسط  حقايق ممنوعه، تجزيه، تحليل  و تائيد شده معلومات ذيل را در بر ميګيرد:
جدول زمانی: قزاقستان، ۱۹۹۷: نيروهای مخصوص ايالات متحده امريکا عمليات مشترک را با قوای قزاق  به منظور مداخله در مناطق  کوهستانی جنوب افغانستان اغاز کرد. يک سال بعد، اموزش عمليات و اماده سازی تدارکات را بطور مخفی با ازبکستان اغاز نمود. واشنګتن پوست، ۱۸ نومبر ۱۹۹۷: به اساس يک مقاله که در صفحۀ اول سازمان (CIA) بنشر سپرده شده  بود در حقيقت عمليات شبه نظامی (امريکا.م) در سال ۱۹۹۷ در جنوب افغانستان اغاز شده بود. مقالۀ مذکور نوشته باب وودوارد است کسيکه مکررآ اطلاعات نظامی و استخباراتی را بسويه عالی از طريق رسانه ها فاش و بنشر ميسپارد مينوسد. مستقر ساختن واحد های مخصوص فرقۀعملياتی شبه نظامی مخفی  بتاريخ ۲۷ سپتمبر (۱۹۹۷)  که طيارات عملياتی نظارت بدون سر نشين مجهز به موشک ها که ميتواند توسط ريموت کنترول راه اندازی شود اغاز به عمليات کرد.  کارکنان تيم مخصوص فرقۀ عمليات (امريکايی.م) که تعداد شان به چندين مامورين ميرسد مجبوربه پوشيدن يونيفورم عسکری نمی باشند. (دولت ايالات متحده امريکا  جنګجويان و زندانيان طالب را بنا بر عدم پوشيدن يونيفورم (لباس عسکری)"نيرو های دشمن" طبقه بندی کرده  که در نتيجه ان واجد شرايط محافظت کنوانسيون ژنيو شده نمی تواند). (متل است يک بام و دو هوا.م) در اين ګروپ مجموعآ در حدود ۱۳۰ جنګنده، پيلوتها و متخصصين که همۀ انها سرسخت ترين کارکنان سابق اردوی ايالات متحده امريکا بشمار ميروند اشتراک داشتند. اين کارکنان (CIA) برای مدت ۱۸ (هجده) ماه با سران قبايل و جنګسالاران درمناطق جنوب افغانستان مشغول کار شدند، ګروپ مذکور در اين مدت توانست که ارتباطات قابل ملاحظه و مستحکم خويش را درمناطق طالب نشين بوجود بياورند. اهميت موضوع در اين است که سازمان جاسوسی امريکا حملات خويش را بر ضد رژيم افغانستان اغاز کرد... پيش از اينکه يک سال قبل هوا پيما ربايان انتحاری که مرکز تجارتی جهانی و پنتاګون (وزارت دفاع امريکا.م) را تخرب کند دولت امريکا از سالهای ۱۹۹۷ تا  ۲۰۰۰شرايط شعارهای های تروريزم را (در جهان و رسانه ها.م)طنين انداز ساخته بودند.

۳
والستريت ژورنال، ۲ نومبر ۲۰۰۰: تخريبکاری امريکا عليه افغانستان در سال ۲۰۰۰ شروع شد. بر طبق يک احصائيه که بتاريخ دوهم نومبرسال (۲۰۰۰)  توسط (اقای.م) رابرت ميک فارلين مشاور اسبق امنيت ملی در اداره ريګن (رئيس جمهور سابق امريکا.م) نوشته شده و در والستريت ژورنال به نشر سپرده شده مينويسد که، ميک فارلين توسط دو اشخاص ثروتمند مال التجار بنامهای جوزف و جيمز ريچی بطور مرموز در ميان پناهندګان (افغان.م) در پاکستان استخدام شد که در جلب و جذب چريکان بر ضد طالبان سازماندهی کند. شخص ارتباطی انها عبدالحق بود کسيکه در شورش نافرجام در ولايت خودش (ننګرهار.م)توسط طالبان اعدام شد. ارتباطاتيکه ميک فارلين با حزب جمهوريخواه (امريکا.م) داشت از ان استفادۀ اعظمی نموده در جلسات وزارت امور خارجه، پنتاګون (وزارت دفاع) و مقامات قصر سفيد امريکا اشتراک مينمود. در موسم تابستان، قبل از اينکه ايالت متحدۀ امريکا عليه طالبان حملات هوايی انجام دهد، جيمز ريچی با (قوماندان.م) عبدالحق و پيتر تامسن فرستادۀ خاص امريکا با مخالفان (طالبان.م)  در اولين دورۀ رئيس جمهور جارج بش به تاجکستان سفر کرد. در انجا (تاجکستان.م) انها به احمد شاه مسعود، رهبر اتحاد شمال به هدف هم اهنګی حملات از پايګاه های پاکستان بر ضد طالبان با هم ملاقات کرد. در نهايت، (قوماندان.م) عبدالحق  در ماه اګست تصميم ګرفت که بمنظور براه انداختن عمليات عليه طالبان به افغانستان  برود. بنا بر اين، تصميم جنګ عيله طالبان بخوبی قبل از ۱۱ سپتمبر ګرفته شده بود. در رسانه های امريکا اقايان(ريچی.م) در موضوعات افغانستان به عنوان دلسوزان عاطفی به تصوير کشيده شده است، ولی بر طبق ګزارشهای خبرنګاران ازاد، انها (ريچی ها.م) در مورد خط لوله نفت با طالبان در ارتباط بودند. در سال ۱۹۹۸، اقای جيمز ريچی به منظور بحث در مورد کشيدن  پروژۀ خط لولۀ نفت(ترانس-افغان پايپ لاين) که با مقامات کمپنی  دلتای عربستان سعودی همراهی ميشدند از افغانستان بازديد کردکه به همکاری کمپنی بريداس ارجنتاينی در ساختمان يک خط لولۀ ګاز و نفت در سراسر افغانستان اغاز به کار شوند. به تحقيق بايد ګفته شود که نخبګان ايالات متحده امريکا حد اقل برای يک دهه در فکر جنګ در آسايی مرکزی ميباشند. در حدود سال ۱۹۹۱، پس از شکست عراق در جنګ خليج، مجلۀ نيوزويک يک مقاله را تحت عنوان عمليات سپر استپی (سطوح مرتفع) بنشر سپرد. اين ګزارش در حال بنشر سپرده شد که ارتش ايالالت متحده امريکا ترتيبات عمليات نظامی خويش را  در قزاقستان تياری ميګرفتند. در اين مناطق شرکتهای نفتی امريکا يی حقوق استحصال مواد نفتی خويش را به ميزان ۷۵ فيصد زمينه سازی کرد، در اين مورد دريای کسپين (خزر) و اسيای مرکزی به عنوان يک جايګزين باالقوه وابسته به نفت از مناطق بی ثبات خليج فارس مورد ستايش  مقامات دولت ايالات متحدۀ امريکا قرار ګرفت،سپس سربازان امريکايی در تعقيب چنين قراردادها دست بکار شدند. مسيراين خط لوله (نفت و ګاز.م) افغانستان مقرر شده بود که توسط کمپنی نفتی يونيکال مستقر درايالات متحده تحت فشار ګرفته شد و مشغول مذاکرات با رژيم طالبان شدند، در سال ۱۹۸۹ اين مذاکرات در زمان شعله ور و به ناکامی انجاميد که درسفارتخانهای (امريکا.م)  مقيم کينيا و تانزانيا  بمب ګذاری صورت ګرفت و اساما بن لادن  در ان مسؤل دانسته شد. در سال ۱۹۸۹ دولت (رئيس جمهور.م) کلنتن بالای کمپهای اموزشی اساما بن لادن توسط موشکهای کروز حملات نمود که باعث تيره ګی روابط بين واشنګتن و کابل شد.
۴
واشنګتن  از کابل خواستار تسليمی اساما بن لادن شد، در حقيقت، چنين خواست غير موجۀ و سوال برانګيز،  دلات بر حماقت بودن واشنګتن ميکند.
سودان ۱۹۹۶: بنا بر فشار ايالات متحده، دولت سودان اساما بن لادن را اخراج کرد، در ضمن واشنګتن از استخبارات سودان  خواست که در مورد مسافرت اساما بن لادن به افغانستان معلومات دقيق فراهم کند. ايالات متحدۀ امريکا در مورد دستګيری اساما بن لادن هيچ اقدامی نکرد، بنا بر اين فرصت طلايی را از دست داد.  در اينجا ما بايد به اين واقعيت برسيم که ترتيبات  اقامت دايمی اساما بن لادن و همراهانشان توسط برهان الدين ربانی و احمد شاه مسعود که هر دوی انها (ربانی و مسعود.م) متحدان امريکا در جنګ عليه تروريزم بودند، مهيا ساخته شده بود.
امنيت بين المللی جين، بتاريخ ۱۵ مارچ ۲۰۰۱ راپور داد: که ادارۀ جديد(ايالات متحده امريکا.م) با دولت هند، ايران و روسيه هم اهنګی جبهه واحد خويش را عليه رژيم طالبان در افغانستان ترتيب اثر داده است. طبق مجلۀ مذکور هندوستان تجهيزات نظامی، مشاوران و کارشناسان فنی هليکوپر و همچنان هر دو کشور يعنی هند و روسيه از پايګاه های تاجکستان و ازبکستان برای انجام عمليات (عليه طالبان.م) استفاده ميکردند. مجله می افزايد که در بين  هيآت های ضد تروريزم حکومتی هند و امريکا و هند و روسيه  که عليه رهبری طالبان عمليات لوجستيکی و تاکتيکی بعمل ايد چندين ملاقاتها صورت ګرفت. منابع استخبارات در دهلی جديد ګفت در حاليکه هند، روسيه و ايران مبارزۀ خويش را عليه طالبان به راه اندخت، واشنګتن به اتحاد شمال معلومات اسخباراتی و لوجستيکی را فراهم ميکرد. بتاريخ ۲۶ جون (۲۰۰۱.م) مجلۀ (IndiaReacts) در مورد همکاری بيشتر از تلاشهای ايالات متحدۀ امريکا، هند، روسيه و ايران در مقابل طالبان جزئيات مساعی مشترک را در ضمن يک راپور بنشر سپرد. هندوستان و ايران تسهيلات" اقدام نظامی محدود" را برای ايالات متحدۀ امريکا و روسيه در مقابل طالبان فراهم ساخت. در مرحلۀ اين پلان نظامی ايالات متحدۀ امريکا و روسيه  مستقيمآ کمکهای(تجهيزات) نظامی را برای ائتلاف شمال از طريق ازبکستان و تاجکستان فراهم کرد که  قوای طالبان را مجبور به عقب نشينی از مزار شريف بسازند. بر اساس اين طرح اسرئيل به اتحاد شمال دستګاه های پيچيدۀ نظارت الکترونيکی ، اموزش وراکتهای ضد تانک مهيا ميکرد. جارج ارنی (George Arney) ګزارشګر (BBC)  بتاريخ ۱۸ سپتمبر ګفته بود که مقامات امريکايی در نيمۀ ماه جون به (نياز.م) نائيک وزير امور خارجۀ سابق پاکستان، در مورد پلان عمليات نظامی عليه رژيم طالبان اطلاع داده بود. اقای نائيک ګفته بود که او را مقامات ايالات متحدۀ امريکا در کنفرانس ګروه تماس بين المللی ملل متحد که به حمايت افغانستان در برلين برګزار شده بود مطلع ساخته بود. هدف ګسترده اين است که رژيم طالبان را سرنګون و يک دولت انتقالی را تحت رهبری ظاهر شاه پاچا ی سابق افغانستان بوجود بياورند.
۵



به اقای نائيک ګفته شده بود که واشنګتن عمليات (نظامی.م) خويش را از پايګاه های خود در تاجکستان جايکه مشاوران امريکايی قبلآ حضور داشتند راه اندازی ميکنند. به او (نائيک) نيز ګفته شد که دراين عمليات ازبکستان هم شرکت ميکند و هم به تعداد (۱۷،۰۰۰) هفده هزارعساکر روسيه در کنار متحد قديمی خويش يعنی احمد شاه مسعود در افغانستان (عليه طالبان.م) به عمليات ميپردازند. به اطلاع اقای نائيک نيز رسانده شد که اقدام نظامی کم از کم در اواسط ماه اکتوبر براه انداخته خواهد شد. چهار روز بعد بتاريخ ۲۲ سپتمبر، روزنامۀ ګاردين ارقام مذکور را تائيد کرد."

تبصره: خوانندګان محترم به مطالعۀ مضمون فوق که توسط اقای بروس ريچاردسن بلسان انګليسی نوشته شده و من مترجم انرا بلسان دری ترجمه نمودم، ملاحظه خواهد شد که حقايق هيچ وخت نهفته نمی ماند ولو که در خفيه نګهداشتن ان هر قدر کوشش چی توسط زور، زر و يا هرنوع دسيسه و خدعه هم کارګرفته شود. اتحاد شمال افغانستان يک اتحاد نا مقدس بسرکردګی ربانی و مسعود، اين خاينين ملی و جنايتکاران که از اغاز تا به مرګ در خدمت اجانب بودند و به اشاره و کمکهای مالی و نظامی در تجزيه افغانستان کوششهای نا ميمون نموده و هميشه در خدمت انها قرار داشتند از انظار مردم افغانستان نمی تواند پوشيده نګهداشته شد. رياکاری، کذب، خيانت و جنايت  تا ابد پوشيدنی نيست. طرفداران ربانی  ومسعود اګر اين مضمون را مطالعه ميکند و زير تاثير تبليغات نا مشروع انها قرار ګرفته، هنوز هم سر وقت است، احساس ندامت و توبه کند و ممبعد در اتحاد و تعالی افغانستان استينهای خدمت را بر زده و تمام مسکونين افغانستان از هر ولايت و قريۀ که باشد برادر دانسته و از صميم قلب خدمت به صداقت کند.
آزاد، سربلند، يک پارچه و متحد باد افغانستان.
با عرض حرمت
پـــا چـــا


م: مترجم