د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

اافغانستان فدرال و عواقب ان

محمدظهور پوپلزی 17.04.2013 21:42

بنام ايزد متعال ودرود بر پيامبرراستين

درقدم نخست ميخواهم از بارگاه ايزد متعال اداي شکرکنم که مرا عنايت فرمود که چند حرفي پيرامون نظام فدرال درافغانستان بنوسم.
ايا مشکلات ونارسايي هاي موجود درافغانستان باتغير نظام حل خواهد شد؟
نظام فدرال چه نوع نظامي است که در اکثرکشورهاي پيشرفته هاي جهان حاکم است؟
ايا نظام فدرال ميتواند در افغانستان به عنوان يک روش موثر ومثبت بکارايد؟

افغانستان فدرال يا نظام فدرال درافغانستان که از سوي بعضي از احزاب درهنگام انتخابات رياست جمهوري ارايه شده بود و دراين اواخربه اوج خود رسيده.

اينکه ايا افغانستان فعلا براي استقبال از نظام فدرال اماده گي دارد يا خير؟ واگر نظام فدرال درافغانستان تطبيق شود چه عواقب را درپي خواهد داشت، وچه وقت نظام فدرال در افغانستان ميتواند تطبيق شود. موضوعات است که درمباحث اينده روي ان بحث خواهيم کرد؟


افغانستان فدرال

قبل از اینکه موضوع افغانستان فدرال را روی بحث بگیریم یک نظر کوتاه روی موضوع ساختارحقوقی کشورها می اندازیم.
ازلحاظ حقوقی کشورها بدو دسته تقسیم شده اند:
1- بسیط
2- مرکب

1- دولتهای بسیط : به دولتهای اطلاق میشود که که قدرت سیاسی (کلیه اختیارات ووظایف) در آن توسط یک شخص اعمال میشود.
(دارای یک مرکز واحد عملکرد سیاسی است)
2- دولتهای مرکب : به دولتهای اطلاق میشود که دارای چندین مرکز عملکرد سیاسی است.
(قدرت سیاسی در آن توسط چندین شخص اعمال میشود)

که دولتهای مرکب به نوبه خود به چهارنوع تقسیم شده اند:
1- اتحاد شخصی
2- اتحاد واقعی
3- کنفدراسیون
4- فدرال

که ازاین جمله سه نوع اول ان ازجهان رخت بستند ودرعصرحاضر دیده نمیشود اما نوع چهارم ان یعنی فدرال نظامیست که درعصرحاضر دراکثر از کشورهای پیشرفته جهان حاکم است

فدرال افغانستان:

سه دهه جنگ اخیر درافغانستان خاطرات فراموش ناشدنی ازخود بجاگذاشت که مردم افغانستان هیچگاهی آنرا فراموش کرده نمیتواند.
یکی ازنتایج جنگ های سی ساله بوجود امدن ایدیولوژی ها ونظریات گوناگون دراذهان مردم شده که یکی از آن هم تغیرنظام یا ساختارسیاسی دولت است. که حتی بعضی از احزاب درجریان انتخابات ریاست جهموری فدرالی ساختن افغانستان را شعارخود تعین کرده بودند . چونکه قبلا هم متذکر گردیدیم که در این اواخر فدرالی ساختن افغانستان باز ازسوی بعضی ازاحزاب وشخصیت های برجسته سیاسی کشورکه از نفوذ بیشتربرخوردار اند (که درحقیقت اله دست بیگانگان استند)مطرح شده ومیخواهند که با استفاده از نادانی هواداران خود به اهداف خویش برسند.

درقدم نخست باید بگویم که افغانستان برای استقبال ازنظام سیاسی فدرال اماده گی ندارد.
اینکه چرا افغانستان برای استقبال ازنظام سیاسی فدرال اماده گی ندارد. در عناوین بعدی خواهید دانست.
اولتر ازهمه به بحث روی فدرالیسم می پردازیم.

فدرالیسم:
درتعریف فدرال باید گفت که:

"اتحاد چندین ایالت با منافع مشترک، همکاریهای متقابله و رابطه همه جانبه سیاسی، اقتصادی، دفاعی ..... می باشد".
در دولت فدرال یک دولت مرکزی وجود دارد وچند ایالت که درحقیقت حیثیت مرکز و محیط را دارد، یعنی ایالت حثیت محیط ودولت مرکزی حیثیت مرکز آنرا دارد.
در دولت فدرال ایالات تابع دولت مرکزی می باشد که این تابعیت درپرتو رضایت، ضرورت متقابله وبا درنظرداشت خیر ومصلحت عمومی صورت میگیرد.
مبنای این تابعیت را قانون اساسی تشکیل میدهد( در دولت های فدرال ایالات بر مبنای یک قانون اساسی باهم متحد میشوند).
این ایالات بعضی از صلاحیت های مختص بخود دارند،
مثلا: وضع قوانین ایالتی، انتخابات صدارتی در ایالت، صلاحیت های مالی(مصرف بودیجه)، صلاحیت پیشبرد برنامه های عمرانی، فرهنگی ... ، وغیره.
ایالات بودیجه مصرفی سالانه شان را از دولت مرکزی بدست میاورند ولی صلاحیت مصرف اش از آن خود ایالات است.
دریک کلمه کوتاه بگویم هرایالت درحقیقت دارای قوای ثلاثه است.
ایالت ها در تمام موارد صلاحیت و حق تصمیم گیری دارند اما در سه بخش ذیل صلاحیت ندارند(تابع دولت مرکزی استند):
1- دفاع
2- نشرپول
3- سیاست خارجی
که این سه صلاحیت مختص به دولت مرکزی است.

دلیل اینکه ایالات چرا در دولتهای فدرال باهم متحد میشوند وازیک دولت مرکزی تابعیت میکند اینست که ایالات به تنهای قادربه رفع نیازمندی های خود نیستند، ممکن است این نیازمندی در عرصه دفاع باشد, یا هم در عرصه اقتصاد و یاهم در سایرعرصه ها.
اینکه قبلا متذکر گردیدیم که در دولت های فدرال تابعیت ایالات در پرتو رضایت، ضرورت متقابله وبا درنظرداشت خیر ومصلحت عمومی است نه درپرتو زوروفشار.
هرگاه یک دولت فدرال درپرتو زور وفشارتشکیل شود (تابعیت ایالات از دولت مرکزی در پرتو زورباشد) درحقیقت این دولت شکل وساختارسیاسی اجباری و شکننده رابخود میگرد که با وزش اندکترین باد از بین خواهد رفت.
درنظام فدرال دولت مرکزی میان ایالت های تابع هیچگونه تبعیض وتفاوت قایل نیست.
لازمه ساختار فدرالیسم اگاهی علمی وسیاسی ازشناخت دموکراسی واصول وارزشهای سیاسی واجتماعی ان است، پس گفته میتوانیم که دموکراسی لازمه فدرالیسم است که درنبود دموکراسی فدرالیسم نمیتواند بقا بکند وبرای نهادینه کردن نظام سیاسی فدرال باید از اصول و ارزشهای اساسی دموکراسی اگاهی داشته باشیم.
پس برای نهادینه کردن نظام فدرال درقدم نخست باید دموکراسی به صورت واقعی ان در افغانستان پیاده شود.

دلایل اینکه چرا فدرالیسم نمیتواند درافغانستان به عنوان یک روش موثرومثبت بکار اید.

1- نبود یک دولت مقتدرمرکزی
2- نبود وحدت ملی که خود ثمره جنگ های سی ساله است
3- عدم وجود دموکراسی
4- عدم احترام وارج گذاری به قانون اساسی که تاهنوز بیش از هشتاد بارتوسط شخص رییس جمهور نقض شده.
5- دست اندازی بیگانگان بخصوص همسایه های افغانستان در امورات داخلی
6- جنگهای مسلحانه در دهات و قریه جات
7- عدم وجود یک نظام اقتصادی قابل قناعت
8- قرارداشتن افغانستان در وضعیتی که احتمال ان میرود که به مستعمره امریکا تبدیل شود.

پس چه وقت فدرالیسم میتواند در افغانستان نهادینه شود؟
با درنظرداشت دلایل فوق:
1- تبدیل شدن افغانستان به سرزمین دموکراسی (نهادینه شدن دموکراسی بصورت واقعی آن).
2- اماده ساختن ذهنیت عامه برای پذیرفتن فدرالیسم.(بلند بردن سطح و فهم دانش مردم (فهم عامه))
3- ترک مخاصمت ها میان اقوام
4- به میان آمدن فضای اعتماد میان ملت ودولت.
5- موجودیت احزاب سیاسی نیرومند که ازسه یا چهارحزب تجاوز نکند.
.
تبصره کوتاه:
درقدم اول ایا دموکراسی درافغانستان پیاده شده؟
نخیر.
چرا؟
افغانستان یک کشور اسلامی است وبعضی از اصول اساسی نظام دموکراسی با روح و روان اسلام در تضاد است.
در افغانستان میان ولایات تبعیض وجود ندارد؟
دارد
میان افراد تعصب وجود ندارد؟
دارد
ما وحدت ملی داریم؟
نخیر
که بدبختانه درافغانستان دراین 10 سال اخیر تعصب وتبعیض در حد بالا وجود داشته ودارد.
با نظام فدرال ممکن است این دولت موجود به پنج یا شش ایالت تقسیم شود.
فعلاً ما یک دولت بسیط داریم با هم متحد نیستیم با تقسیم شدن به ایالات خوب متحد خواهد شدیم!.
ایا با فدرالی شدن وتقسیم شدن به ایالات ممکن خواهد بود که یک افغان بمانیم؟
اینکه افغانستان کشوری است که د رآن اقوام متعدد زندگی میکند وروابط ا ین اقوام بعد ازجنگهای سی ساله خیره شده که دراین اواخرسرکرده هر قوم میگه که: قوم مه باشد وهرکس در باره قوم وملیت خود فکرمیکند(ملیت گرایی)، اگربگویم که اقای کرزی در این ده سال حکومت خود درافغانستان بجای اینکه دمو کراسی راپیاده کرده باشد درحقیقت نشنلزم (ملیت گرایی) را پیاده کرده, بعید از حقیقت نخواهد بود.
با فدرالی شدن نظام ممکن است که این نظام فدرالی افغانستان را به سوی تجزیه شدن جولان دهد و افغانستان به چند دولت کوچک تقسیم شود که ازهر لحاظ ضعیف خواهد بود.
زیرا در نظام فدرال گفتیم که تابعیت ایالت از دولت مرکزی درپرتو رضایت، ضرورت متقابله وخیرومصلحت عمومی است.
افغانستان نخستین دولت فدرال خواهد بود که درآن تابعیت ایالات از دولت مرکزی درپرتو زور وفشار خواهد بود، وبا بوجود امدن کوچکترین معضله این تابعیت از بین خواهد رفت.
امروزکه ما یک دولت بسیط دارم بعضی از اقوام نمیخواهند که در کنار یکدیگرباشند زمانی که دولت به ایالات تقسیم شود مطمین باشیند که همه این اقوام به سوی خودمختاری خواهند رفت که درنتیجه بجای افغانستان فدرال یک افغانستان پارچه شده خواهیم داشت.
خواننده گان گرامی شما به نقشه افغانستان دقیقا متوجه شود شکل مشت را دارد، هرگاه شما انگشتان خویش را مشت کنید نقشه افغانستان را در دست خود مییابید واین مشت نشانه وحدت و اتفاق مابود، پس بیاید همان وحدت واتفاق خود را دوباره زنده کنیم.
حالا اگرافغانستان به ایالات تقسیم شود درحقیقت باز کردن این مشت خواهد ، همیشه به یاد داشته باشید که مشت نسبت به انگشت خیلی قوی است با فدرالی شدن نظام این مشت باز خواهد شد وهر ایالت حیثیت یک انگشت را بخود خواهد گرفت که شکستاندن این انگشتان برای دشمنان افغانستان مدت دیری در برنخواهد گرفت.
پس لطفا بیایید بجای این که خواهان نظام فدرال باشیم خواهان وحدت ملی سابقه ای خود باشیم.
بیاید بجای اینکه برای یک قوم مشخص فکر کنیم برای یک افغان بیاندیشیم.
بیایید او افغان را زنده کنیم که از شهامت وشجاعت اش ابر قدرتهای جهان به لرزه بودند.

پشت هر شب تاریک یک صبح روشن است به امید صبحیکه درافغانستان دیگرمشکلات موجوده به چشم نخورد.
خوشی در اتفاق نهفته است.
محمدظهور روښان پوپلزی

تاریخ 1391/04/15 دار الامان, کابل,افغانستان.