جنازه دیموکراسی در افغانستان

جنازۀ دیموکراسی در افغانستان به خاک سپرده شد.

با تأسف زیــاد "جـنـازۀ دیـمـوکــراسی" وارده توسط سردمــداران جهانی اش در افغانستان به خــاک سپرده شد.

نمایندۀ خاص ملل متحد، پروپاگند چیان کاذب و کمیسیون به اصطلاح مستقل انتخابات!؟ مدعی اشتراک بیش از ۸ میلیون رأی دهنده بودند. با وجود تهدید به مرگ و از دست دادن انگشتان دست، مردم خوش باور ما، که به رُخ جهانیان جهت تبلیغات کاذبانه کشیده شد، اما خلاف آرزو های رأی دهندگان که اکثریت شان را نسل جوان تشکیل می داد ناجوان مردانه و دور از منطق در اثر تعقیب منافع غیر مشروع و زد و بند ها، اهداف نهان و پنهان درعقب پرده، از نتائج فیصدی آراء برنده و بازنده خلاف قوانین انتخابات در سطح جهانی که افغانستان مستثنی بوده نمی تواند، اعلان نکرده، برندۀ اول و دوم را که اختراع جدیدی است، شایسته ای ملت افغانستان دانستند.
البته نباید همه بار ملامتی را به دوش بیرونی ها انداخت! اما اشخاص فاقد همه چیز را که فیصلۀ غلط "بُــن" صاحب همه چیز ساخت و بر گردۀ ملت تحمیل نمود، جهت همین اهداف بود.
این قلم در اول جنوری سال ۲۰۱۳ مطلبی را زیر عنوانی (ملتی که رأی مردمش در نظر جامعۀ جهانی صفر است) خدمت سروران و سیاسیون کشور با کمال احترام هوشدار ای با متن زیر پیشکش نموده بودم.

«ملت عمداً نگون بخت ساخته شدۀ افغانستان، پس از شکست شرمسارانۀ شوروی سابق، بدنام سازی دین مبین اسلام و اشغال مجدد زیر درفش سازمان ملل متحد بنام ایجاد قوای ائتلاف، عرضۀ پلان های بلند و بالای عوام فریبانۀ مبارزه علیه تروریزم، القاعده، طالبان، عدالت خواهی، مبارزه با مواد مخدر، ملت سازی، دیموکراسی، بازسازی و هزار یک وعدۀ میان تُهی ظاهراً انسان دوستانه وخیر اندیشانه به کشور ما هجوم آوردند«.
اما پس از گذشت ۱۲ سال فرصت های مناسب، مردم گیچ شدۀ افغان با نیرو های بیگانه به ملت و متکی به اشغالگران اينك دست خالی به طرف انتخابات می روند. انتخابات !؟ ۲۰۱۴ جز فریب (اذعان عامۀ بی خبر جهان ) و درامۀ مزحک برای مردم افغانستان چیزی بیش نخواهد بود.

جای سر افگندگی است که مدعیان علم و سیاست در پوستۀ زبان، قوم، سمت و ایدیالوژی های صادر شده یا در مدار خائنان و جانیان جنگی با بوسه زنی در رکاب استخباراتی و شعار های ضد ملی علیه منافع علیای کشور خود قرار گریرند.
پس از یک دهه بمباردمان های کور و بی نتیجه، کُشتار و ریختن خون مردم بیگناه پیرمردان، زنان پیچه سفید، اطفال گُرسنه و فاقد همه امکانات زندگی، به خصوص در جنوب کشور، بالآخره پس از سال ها دروغ و حیله، باج گیری و سیاست های چند پهلو و شیطان صفتانه، دُشمنی همسایگان حریص با مردم سلحشور افغانستان، روشن و واضح با ائتلاف جهانی در رأس ایالات متحدۀ امریکا و برتانیه بیان نمودند كه:
صلح از طریق ما با مدنظر داشت منافع ما در ظرف شش ماه!؟ در مراحل مختلف با در نظر داشت بازی جدید و مهار نمودن بیشتر نیروهای متفرق و بخود گرفتار ائتلاف شمال، به گونۀ طالبانى آن در افغانستان میسر خواهد گرديد.

آرزو دارم هرگز چنین مباد! منبعد فرزندان آگاه، صدیق و وارثان این وطن پس از چندین دهه تجارب تلخ، تفاوتی بین شمال و جنوب، شرق و غرب کشور یا شکار فرقه سازی های استعماری نشوند. قدرت ما در وحدت ما و در عزت ماست و آن نقش جدی و تعیین کننده دارد.
با درک و شناخت از مردم افغانستان "نـاتـو" و در رأس ايالات متحدۀ امريكا بلآخره به اين نتيجه رسيده است كه مذاكره و گفت و گو در مقايسه به جنگ روياروی با مردم افغانستان بديل بهتر است، منافع پاكستان نيز ایجاب مي نمايد، زیرا بر علاوۀ مهره های کلیدی طالبان در زندان ها و رهبران سیاسی (اپوزیسیون مسلح) که در ظاهر امر فراری و برای دستگیری شان جوایز نقدی گذاشته شده است، نزد پاکستان یا شاید در مهمان خانه های قدرت های ذی نفوذ در کشور، حضور داشته باشند.
نيرو هاى اپوزیسیون داخلى "مخالفین شخص آقای کرزی" نيز بدون استثنی طوريكه هدایت گردیده اند، در همين مدار و منجلاب بدون کوچکترین تغییر مثبت در موضع شان، با همان تعصب و امتیاز طلبی قبلی با مردود ترین حلقات ضد مردمی مصروف زد و بند های مقطه ای بوده و بازهم از همان سازش هاى پوشالى، شكنند، ضد ملى و تجزيه طلبانه، به غرض ادامۀ حاكميت نا مشروع بالاى ملت؛ به گروگان گرفته شدۀ افغانستان فعال هستند.
به هر حال در اين كشمكش قدرت اگر قرعۀ فال به نام هريك از اين نامزدان در نوبت نشستۀ حاكميت بالا كشيده شود، در واقع اتخاذ تصميم بیرونی ها يك بار ديگر در غياب مردم افغانستان صورت خواهد گرفت. در حالیکه منطقاً یک سال و چند ماه بعد بايستى حضور آگاهانۀ ملیون ها هموطن، اعم از زنان و مردان که فارغ از دیدگاه های ذلتبار سمت، زبان، قوم و تنظیم می بودند، از مجرای احزاب سیاسی فراگیر ملی با طرح های روشن و مشخص برای بیرون رفت جامعه از لحاظ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، توسط پیش گامان آگاه و خدمت گذار با دیدگاه های ملی گرایانۀ افغانستان شمول، صلح خواهانه، ترقی خواهانه، و عدالت پسندانه مطرح شده مي توانست؛ كه با درد و دريغ چنين شده نمی تواند.»»

آنچه هموطنان ما نیک می دانند، این همه مقاومت در برابر ندانم کاری های دولت و قوای ائتلاف، صرف منوط و مربوط میدان نبرد رویاروی نبوده، بلکه حاصل مبارزات همه فرزندان وفادار و وارثان برحق این سرزمین است که از هر امکان مشروع جهت منافع علیای کشور استفادۀ اعظمی نموده و می نمایند.

پیشنهاد عاجزانه و توصیهٔ التماس آمیز این وطن دوست کمتر از همه به شخص جناب احمدزی برندۀ اول و جناب عبدالله برندۀ دوم!؟ و قابل توجه احزاب سیاسی، گروه ها، انجمن ها، جامعۀ مدنی رسانه ها، شخصیت های مستقل ملی گرای وطن دوست و ملت نجیب افغانستان!
آینده و حفظ قطعه خاکی به نام افغانستان واحد و یک پارچه، وظیفه، وجیبه و مکلفیت همه اتباع کشور، به خصوص آگاهان سیاسی و نسل جوان باز مانده از احزاب متهم به خرابکاری دیروز؛ توقع برده می شود تا با آن ذکاوت سیاسی و بلوغ فکری افغانستان شمول خود، از بهترین، منطقی ترین، سیاسی ترین و وطن دوستانه ترین انتخاب، استفاده نموده و صادقانه برای نجات مملکت که آتش تفرقه و اهداف شوم دیگر در کمین و به انتظار است؛ مهار و از تشکیل حکومت سهامی جداً جلو گیری نمایند.
درهر دو تیم خوشبختانه تعداد انگشت شماری از شخصیت های وطن دوست و نیک نام وجود دارند که از جمله سرمایه های معنوی و متعلق به کشور می باشند، همانگونه که قبلاً در شعار ایجاد حکومت پاسخ گو مطرح نمودید، امروز به اصطلاح عام زبان شیرین پشتو، دا گز او دا میدان! بفرمائید؛ در عمل به اثبات رسانید. این امر شریفانه زمانی بر آورده شده می تواند که:
 ۱- اگر شما واقعاً به دولت خدمت گزار باورمند می بودید یا باشید؛ از انحصار قدرت دست بر می داشتید یا بردارید و به تحصیل یافتگان پاک نفس وارد و مسلکی بیرون از تیم!؟ تان رجوع نمائید. علاوتاً از افراد بدنام، متعصب، ماجراجو، جاسوس، تفرقه افگن، زورگو، خود محور، چاپلوس، غاصب، قاچاقچی، تجزیه طلب و مخالف تحقُق طرح ولی نعمت تان به اصطلاح حکومت وحدت ملی تان را نه تنها از حلقۀ قدرت دور نگهدارید بلکه جهت تصفیۀ دوسیه های اتهامات وارده به څارندوالی و محاکم معرفی دارید.
 ۲- اگر شما واقعاً به صلح و ثبات کشور صادقانه باور دارید، حتماً و باید از چهره های با اعتبار و با صلاحیت مخالفین مسلح که علیه دولت و قوای ائتلاف در ۱۳سال گذشته، مخالفین مسلح را رهبری نموده اند؛ دعوت خالصانه، صادقانه به عمل آرید. شکی وجود ندارد که با بی توجه به عواقب این جنگ برعلاوۀ ادامهٔ ریختن خون شجاع ترین فرزندان این وطن اعم از جوانان پیشرو یا عقب رو، علاقمند همکاری با غربی ها یا شرقی ها و کشور های اسلامی، درد جانکاه ما بیشتر می گردد و پس منظر خطرناک دیگری آن ایجاد حکومات خود مختاری می باشد. برای جلوگیری از این امر میزبانی سازمان ملل متحد و کشور های ذی نفوذ جهان را حتمی می دانم. زمینۀ میز مذاکره و صحبت مستقیم؛ خارج از صلاحیت پاکستان و ایران مساعد ساخته شود.
 ۳- اگر خواهان ایجاد حکومت واقعاً وحدت ملی می باشید، باید به تحقق یکسان قانون و رعایت آن تن در دهید. جناب شما خلاف قانون اساسی پُست اجرائیه را ایجاد نمودید و در نهایت امر در تلۀ ایجاد شدهٔ خود گیر افتیدید. دولت های گذشته همه قانون را قبل از اتباع، خود نقض نمودند، و به زعم خویش تلاش مشروعیت نیز نمودند.
 ۴- امضاء هرنوع پیمانی که بی امنیتی در کشور و منطقه را دامن می زند، تا قطع کامل حملات توپ خانۀ دولت پاکستان و مداخلات ایران و . . . که دقیقاً قلب کشور را نشانه گرفته و کشور را به طرف تجزیه سوق می نمایند، جداً ادای مسؤولیت نمائید.
 ۵- به صورت کُل هیچ منطقی وجود ندارد که اپوزیسیون سیاسی کشور، توسط فرمان رئیس جمهور به تیم دوم!؟ یا به حزب دیگری توسط فرمان دولت، زیر نظارت دولت و با امتیازات مادی دولتی ایجاد گردد. این دام دیگریست که توسط دیموکراسی صادر شده عمداً علیه سیاسیون مخلص و مبارزان ملی، گُسترانیده می شود. به عبارت دیگر؛ دولت متکی به خارج و غیر مشروع، احزاب مجاز و متعلق بخود را توسط فرمان، به اندازۀ قد و قامت نور چشمی ها فرمایش داده، می بُرند و با پرداخت امتیازات دولت، مانع ظهور شخصیت های مبارز ملی گردیده تا ۵ سال بعد بار دیگر ملت افغانستان فاقد نماینده های متعلق به اکثریت خاموش و چهره های سیاسی ملی برای راه یافتن به پارلمان و نامزدی ریاست جمهوری باشند.
 ۶- عالی جناب داکتر صاحب احمد زی، ملت افغانستان از چهره های آزمون شده انتظار و گلایه ندارند؛ اما از شما که خود را مجری قانون و لقب انسان قانون گرا و قاطع!؟ معرفی می دارید؛ با کمال احترام منحیث یک فرد تحصیل یافته، متخصص و کار فهم که تا هنوز به قدرت تکیه نزده، کوچکترین خدمتی را به این ملت نگون بخت انجام نداده اید، پیهم و پیوسته در بیانات تان از موجودیت اکثریت خاموش انکار می ورزید!؟ آیا جناب شما از فیصدی آرای تقلبی که کمیسیون به اصطلاح انتخابات!؟ نتوانست منحیث برنده فیصدی جناب شما را و رقیب تان را منحیث بازنده به اسیران کشور اعلام دارند؛ متوجه شده اید؟ این در حالی است که رقیب دیروز و خدا کند که در همکاری امروز با شما پایدار و صادق باقی بماند؛ بار ها حدود ۲ میلیون رأی شما را زیر سؤال برده اند و هکذا سخنگویان شما رأی رقیب تان را ۲ تا ۳ میلیون جعلی شمرده اند.با تمام احترامی که به تخصص و فهم شما دارم، این حقیر متعلق به نسل سوخته از نوجوانی تا این دم ۵۰ سال عمر با آگاهی از اوضاع سیاسی کشور و هدفمند در کنار ملت آزادیخواه خود قرار داشته و ناظر همه مظالم انجام شده از طرف زورمندان در حق ملت مظلوم و اسیر بوده ام. روی شانس از زیر ساطور رژیم های یک حزبی و خوشبین به مجاهدین، با لطف حضرت حق جان به سلامت برده ام. نمی دانم که جناب شما ناآگاهانه از نبود اکثریت خاموش انکار می ورزید یا خدا ناخواسته از حقایق جامعه به دلیل امنیتی در حصار هواخواهان خود محصور و هنوز هم به بانک رأی!؟ باور دارید؟
 ۷- اگر چنین می بود و اکثریت خاموشی وجود نمی داشت امروز جنازۀ دیموکراسی وارد شده توسط وزارت امور خارجۀ امریکا به خاک سپُرده نمی شد. و در کنار جناب شما برندۀ دوم!؟ اختراع نمی گردید. تأكيداً اينست كه : دولت آيندۀ افغانستان بايد متشكل از وطن دوستان ملی گرا باشد؛ زیرا همچو يك دولت ضمانت قطع جنگ و تأمين همسايگى نيك را نموده مي تواند و براى منطقه و جهان پيام آور صلح و ثبات مي باشد.

مخ په وړاندي د گد کور د ژغورولو او ساتنى په لــور!
ملی یوُوالي د گد کور د ژغورولو او ساتنى ضامن دى!

په دیر درناوی

م . ع . آشفته