د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

پزشک محترم حمیدالله روغ از محترم کاندید اکادیمیسین سیستانی چه می خواهد؟

عزیز احمد، نوری 29.01.2015 22:43

در صفحات رسانۀ افغان-جرمن اونلاین، در طول چند روز اخیر از جانبی پزښکی محترمی به نام سید حمیدالله روغ اقلا دو بار تحت عناوین
"سیاهۀ هراسان بر سایۀ خراسان! مسؤولانه بنویسیم!" و
"سیستانی گرامی شخصی نویسی نه کنید!" ، بالای مورخ مشهور افغانستان کاندید اکادیمیسین سیستانی تاخت و تاز های به اصطلاح قلمی صورت گرفت، که دلایل اصلی تاخت و تاز های پزشک محترم سید حمیدالله جان روغ هنوز به درستی معلوم نیست.

شاید بعضی از خوانندگان محترم به این نظر باشند که موضوع تاخت و تاز محترم پزشک سید حمیدالله جان روغ بر جناب محترم کاندید اکادیمیسین محمد اعظم سیستانی یک موضوع شخصی بین آن دو شخص میباشد و مربوط شخص سوم نمی شود، مگر این بنده به این نظر است که زمانی که موضوعات ملی و منافع ملی ما، آن هم از طریق رسانه های جمعی، در میان میباشد، هر خوانندۀ آن موضوعات حق ابراز نظر را دارند. از آن جاست که به نوبۀ خود، می پردازم به بیان نظرم در این ارتباط.

آقای محترم سید حمیدالله روغ به تاریخ ٢٧ جنوری ٢٠١٥ میلادی در نبشتۀ شان تحت عنوان "سیستانی گرامی شخصی نویسی نه کنید!" در خلال دیگر موضوعات می نویسند که:

"این قلم از لیسه عالی امانی (نجات) در سال ١٣٥٠ ش.فارغ شده ام"
و همچنان در همان نبشتۀ شان می فرمایند که:

"این قلم در سال۱۳٥٩ش. از فاکولته طب کابل فارغ شده ام و دیپلوم طب کابل را بدست دارم؛ وپس از یک وقفۀ بسیار طولانی و طی یک امتحان بسیار مشکل درسال ٢٠١١م یکبار دیگر در المان رشتۀ طبابت را به پایان رسانیده ام و دیپلوم طبی المان را هم بدست آورده ام."

آقای محترم سید حمیدالله روغ خود شانرا به حق و با ارایۀ سندی مورخۀ ٢٦ جون ٢٠١١ م. پزشک معرفی می دارند.

گرچه آقای محترم سید حمیدالله روغ این موضوع را در نبشتۀ شان "به کس چه" ابراز داشته اند، مگر من این موضوع را از زاویۀ دیگری می نگرم.

تبصره: یعنی یکبار دولت افغانستان، با امکانات محدودش، مصارفی گزافی را متقبل شد، تا شخصی محترم و با استعدادی، مانند آقای محترم سید حمیدالله روغ را، در رشتۀ طب به مردم دردمند و رنجدیدۀ افغانستان تقدیم دارد، و همچنان بار دوم دولت آلمان، بر اساس "پیش خواندگی های" آقای محترم سید حمیدالله روغ در پوهنتون کابل، ضمینۀ "پزشک شدن" آقای محترم سید حمیدالله روغ را در کشور آلمان نیز فراهم گردانید. یعنی وقتی ما از آقای محترم سید حمیدالله روغ صحبت می کنیم با یک شخص عادی سر و کار نداریم، حتی با یک پزشک عادی هم سرو کار ما نیست، بلکه با یک "پزشک بین المللی" سر و کار داریم.

مگر سوال در این است که آیا این همه مصارف دولتین افغانستان و همچان آلمان برای این بوده تا آنکه آقای روغ انسان های دردمند را "روغ" سازد، و یا برای این بوده است که آقای روغ انسان های دردمند را "دردمند تر" گرداند؟

یعنی: رشتۀ اصلی آقای محترم سید حمیدالله روغ طب می باشد، و با وجود سعی و کوشش خود شان در این رشتۀ مقدس و همچنان با وجود مصارف دولت افغانستان در این ضمینه، جناب آقای محترم سید حمیدالله روغ شوق شدید به علوم دیگر و دسپلین های دیگر دارند.

آیا آقای محترم سید حمیدالله روغ علم طب را به ثمر رسانیده اند که بر دسپلین ها و علوم دیگر "تاخت و تاز" دارند؟

جناب سید حمیدالله روغ باید متوجه این موضوع باشند، که هرگاه "نجاری" شوق "گلکاری" نماید، دیواری مطلوبی را عرضه نخواهد توانست!

یعنی امروز اهل سخن آگاهی تمام در این رابطه کسب نموده اند، که از دوصدوپنجاه سال بدینسو "تخصص" در علوم به وجود آمده است. دیگرآن زمان ها از جهان رخت بسته اند که یک شخص هم داکتر طب باشد، هم ستاره شناس، هم عالم علوم "فقه" ، هم مورخ و هم عالم علوم سیاسی!

آقای محترم سید حمیدالله روغ باید به عالمان هر عرصه احترام قایل باشند، زیرا مثلا تاخت و تاز های بی جا و بی موردی بر عالمی تاریخ، چون جناب محترم اعظم سیستانی، گستاخی بیش محسوب نخواهد گشت!

آقای محترم سید حمیدالله روغ باید متوجه شوند که نبشتن کلمات و جملات رکیک، مثلا: "گراری را از ناف برآری، در؛تفتازانی "تف" و در جرجانی "جر" می پالند" ، شایستۀ یک پزشک نیست!

بهتر آنست که آقای محترم سید حمیدالله روغ وقت گرانبهای شانرا در درمان اولاد وطن به خرچ دهند، نه به تاخت و تاز به علمای کشور.

چندی قبل کتابی از آقای محترم سید حمیدالله روغ به دستم رسید تحت عنوان "سندروم افغانستان".
در پشتی کتاب که به رنگ آبی بود، در زیر عنوان کتاب نوشته شده بود، ضرورت "حوزۀ تمدنی ما" و در قسمتی پایینی کتاب نوشته شده بود: "بحثی با نظریه و نظریه پردازان امریکایی".

گرچه آقای محترم سید حمیدالله روغ در این "اثر" شان ، درست در ٣٠٩ صفحه، جملاتی ، بعضا خوبی را پهلوی هم قرار داده بودند، مگر تا با آخر کتاب ، گرچه دو بار آنرا خواندم ، فهمیده نتواستم که آخر این "سندروم" که آقای محترم سید حمیدالله روغ آنرا در پشت کتاب و تقریبا هر چند سطر بعد در کتابش از آن ذکر کرده است، مرد است یا زن؟

یعنی: این است عاقبت طبیبی که بخواهد خارج از مسلک آموخته اش ، دور فشانی نماید!

همچنان در You Tube سر خوردم به "سخنرانی نیمه سیاسی جناب محترم سید حمیدالله روغ که در آن سخنرانی آقای محترم سید حمیدالله روغ خود را شاگرد داکتر نجیب الله می خواند، مگر چیزی که نفهمیدم آن است که آیا آقای محترم سید حمیدالله روغ در "طب" شاگرد داکتر نجیب الله بودند و یا در "علوم سیاسی" ؟
منبع: You Tube
https://www.youtube.com/watch?v=l-jtbRYfc58
Dr. Hamidullah Rogh speaking about Dr. Najibullah Pt-3
دقیقۀ آخر سخنرانی آقای حمید الله روغ

به هر صورت خداوند مردم ما را اتفاق و اتحاد و هم چنان فهم و ذکاوت عطا فرماید، تا خوب و بد خود را خوبتر درک کنیم و همچنان احترام علما و دانشمندان خود را هم داشته باشیم.


با عرض احترامات فایقه