عمل و گفتار ضد ملي اقاي عبد الطيف پدرام يا وحدت ميان عناصر ملي افغان

بر اساس قانون فزيكي، هر عمل عكس لعمل دارند. بناء هر حركت خائنانه و ضد منافع ملي عناصر مانند داكتر عبد الطيف پدرام ، محمد رسول مخدوم ، مجيب الرحمن رحيمي و عزيز اريانفر ، با عكس العمل شديد عناصر ملى و وطن پرست مواجه ميشوند ، و مهمتر از همه أفراد غير فعال و خواب برده را فعال و بيدار ميسازند.
مطابق قانون أساسي إظهار عقيده ، ازادي بيان ، تظاهرات مسالمت اميز ، تشكيل احزاب حق مسلم هر تبعه افغانستان است و لطيف پدرام از همين حقوق مطابق قانون أساسي بر خوردار است . اما فراموش نبايد كرد ، كه با داشتن چنين أفكار ضد منافع ملي كشور ، اقاي پدرام بسياري از حقوق مدني خود را مطابق قانون أساسي از دست ميدهند .
مثلا منبع عائدات و مصارف پولي اش از طرف رياست أمنيت تخت كنترول جدي قرار بگيرند كه پول از كجا ميشوند و چگونه به مصرف ميرسند . كنترول مراسلات و ثبت محاوره تيليفوني شان (بدون محاوره شخصي) به خاطر دريافت كردن تماس هاي شان با عناصر مجهول الهويت .
اعمال نا شايسته و ضد ملي در جنگهاي داخلي شوراي نظار و انتقام گرفتن انها از پشتونها كه گويا بيش از "دو قرن حكومت كردن انها أقوام ديگر را استثمار نمودند و به حق ديگران خيانت كردند."
اما شوراي نظار فراموش كردند كه در طول هشت سال زمامداري خود چه جنايت نبود كه نكرد؟
" مردم بيگناه را قتل و خانه هاي مردم را چور و چپاول كردند و بر ناموس مردم تجاوز كرد." حضرت صبعت الله مجددي به رباني گفته بود.
هدف سياسي ستمي هاي اخواني مانند برهان الدين رباني - احمد شاه مسعود و ستمي هاي چپي مانند طاهر بدخشي - پدرام - حزب پرچم بدست گرفتن قدرت سياسي و نابودي تسلط خاندان ال يحيي و بر كنار زدن اكثريت مردم پشتون از قدرت سياسي بود . بخاطر رسيدن به اين هدف از وابستگي و غلامي از شوروي و چين تا ايران و پاكستان و كشور هاي عرب و ايالات متحده امريكا و كشور هاي اروپاي هيچ كشور دريع نكردند .
از ازدواج هر دو يكي زير نام بيرق اسلام و ديگري زير نام بيرق انديشه هاي مترقي حكومت را به وجود أورد كه كابل را رباني - مسعود و حكمتيار و سياف و مزاري به خاطر تحقق ارمان هاي بادار خود
جنرال ضياء الحق سوختاندند . اقاي پدرام ، از اقاي رباني و احمدشاه مسعود بنام رهبران تاجيك ياد اوري ميكنند، در حاليكه هر دو متهم به نقض حقوق بشر و جنايات جنگي در افغانستان هستند، اگر در بين چند نفر محدود تاجيكان محبوبيت دارند بر عكس ان در بين اكثريت مردم بنام قاتل و راهزن و نفاق افگن و متعصيب ياد ميشوند . و با أقليت هاي هزاره و ازبك كوشت و خون هستند . ازبك ، تاجيك ، پشتون و هزاره وطن پرست و عاشق اين سر زمين خود را افغان ميگويند و افغانستان را كشور خود و خانه مشترك خود ميدانند . افغان وطن پرست و مردم پرور نفاق بين افغانها را با اواز بلند ناره تكبير الله اكبر رد و تقبيح كرده و نفاق افگنان را به اعمال شان محكوم به مرگ كرده اند .
در طول چهل سال از كودتاي خونين هفت ثور و توطئه هشت ثور تا امروز همه وطن فروشان و جنايتكاران در هر قوم كه باشند معلوم و مشخص هستند، كه از پشتون و هزاره گرفته تا ازبك و تاجيك مزدور بيگانه و جاسوس بودند و بخاطر قدرت و سرمايه و منافع صرفا و صرفا شخصي خود كشور ما را ويران و مردم ما را قتل عام كردند و حال بخاطر حفيظ منافع شخصي خود يعني قدرت سياسي و بلدينگ هاي شيشه دار بلند منزل ، نفاق بين مردم أقوام مختلف را دامن ميزنند تا اب را گل الود كرده ماهي بگيرند.
فعاليت هاي پدرام و شوراي نظار نه تنها پشتونها را بلكه أقوام ديگر را نيز از خواب غفلت بيدار ساختند بلكه با هم متحد و متفق ساختند تا در مقابل عناصر فاسد و ضد منافع ملي مردم مبارزه جدي كنند و نگذارند جاسوسهاي مانند داكتر عبد الطيف پدرام اين جاسوس روسيه و اخوند هاي ايران به ارزو هاي شؤم خود كه بجز در بدري و قتل و كشتار چيزي ديگري به وجود نمي اورند برسند . علت تأسيس تلويزيون ژوندون عكس العمل در مقابل ستمي هاي فاشيست و هرزه ، چا كر و مزدور و شوراي نفاق افگن نظار هستند .