د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

داکتر عبدالله عبدالله یا داکتر اشرف غنی احمدزی

محمد الله حلیم سیرت 04.06.2014 00:16

بیان واقعیتها از ما و قضاوت از شما


إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‏ أَهْلِها
ترجمه: "خداوند متعال بالای شما امر میکند که کار را به اهل کار بسپارید"
سوره نساء – آیت 58 – القرآن


یادداشت: نه برای کسی کمپاین میکنم و نه با کدام گروهی عقده شخصی و یا سیاسی دارم؛ بلکه برای من ارزش های انسانی، اسلامی، افغانی، مردمی و منافع ملی مهمتر و ضرور تر از هر چیزی دیگر میباشد. مبنی بر این، میخواهم در رابطه به جوانب مختلف زندگی هردو کاندید محترم معلومات را بر اساس اسناد مستند ملی و بین المللی ارایه نمایم.
قسمت اول: خصوصیات شخصی
۱: تحصیلات – داکتر اشرف غني احمدزی در علوم سیاسی دوره لیسانس و ماستری را به پایان رسانده، ماستری دوم خود را در روابط بین المللی و انسان شناسی (انتروپولوژی) و ماستری سوم خویش را در روابط بین المللی از پوهنتون کولمبیا بدست آورده که بعدٱ از همین پوهنتون دوکتورای خود را در انسان شناسی اخذ نموده، سه دوکتورای افتخاری را نیز نصیب شده است. در پوهنتون های هاروارد و ستنفورد برنامه مشخص لیدرشپ (رهبریت) را برای بانک جهانی پیش برده و دوره یکساله خود را در باره سیرت نبوی در مدارس دینی کراچی و لاهور پاکستان سپری نموده برعکس داکتر عبدالله عبدالله  فارغ بخش چشم از پوهنتون طب کابل بوده و ضمنآ بعضی کورس های کوتاه مدت را تعقیب نموده است.
حدیث شریف: "هر آن کسی که راه علم را تعقیب میکند، خداوند متعال برایش راه داخل شدن به جنت را آسان تر میسازد" خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید که هرگز برابر نیست شخص عالم با شخص بی علم.
۲- کارکرد های گذشته – داکتر اشرف غنی احمدزی برعلاوه تدریس در پوهنتون کابل در پوهنتون های گوناگون دیگر جهان نیز منحیث استاد ایفای وظیفه نموده، در قسمت ساختن پالیسی و استراتیژی برای بانک جهانی نقش مهمی و بزرگی را بازی نموده، بدون در نظرداشت امتیازات مالی به صفت مشاور خاص رئیس جمهور کشور، وزیر مالیه، رئیس پوهنتون کابل، رئیس کمیسیون انتقال قدرت نظامی از قوای بین المللی به قوای داخلی، ریاست انستیتوت حسن دول از جمله وظایف مهمی بوده که موصوف انجام داده است و در مراکز علمی کشور به تدریس تاریخ اسلامی، سیرت نبوی و فلسفه اسلامی پرداخته است برعکس داکتر عبدالله عبدالله در نتیجه جنگ های داخلی در مقام های مختلفی خورد و ریزه به حیث ترجمان، سخنگو و گاهی هم در ریاست بعضی از وزارت خانه ها ایفای وظیفه نموده و مبنی بر پیمان بُن در ادارات مؤقتی و انتقالی منحیث وزیر خارجه ایفای وظیفه نموده و در چند سال گذشته فقط روی امور دولت به حیث یک شخص انتقادگر نقش خود را بازی نموده است.
قرآن کریم ۷:۹۸-"هر آن کسیکه عقیده دارد و اعمال خوبی را انجام میدهد بهترین مخلوق میباشد."
۳- دستاورد ها – داکتر اشرف غنی احمدزی بانک نوت های جدید (پول افغانی) را بمیان آورده که امروز این پول با داشتن ارزش بالا در جیب های افغان ها موجود میباشد، مالیات را مرکزی ساخت و حال در بودجه مصرفی دولت از آن استفاده میشود، برنامه همبستگی ملی را ایجاد نمود که تمام پیشرفت ها در دهات افغانستان تعلق به این برنامه میگیرد، کنفرانس بین المللی کابل را اداره و طرح ریزی نمود و با این کار اش به دولت افغانستان افتخار بخشیده است، طرح مخابرات را بمیان آورد که در نتیجه این کار اش امروز افغان های ما نیاز ندارند تا برای بر قرار نمودن تماس های تلیفونی همراه با عزیزان شان در خارج در هوتل های پشاور شب و روز را سپری نمایند، پروسه انتقال امنیت از قوای خارجی به قوای داخلی را راه اندازی کرد و با این کار بهانه های خارجی ها را که میگفتند باید در افغانستان بمانند و قوت های مسلح ملی افغان قدرت نگهداشتن امنیت کشور را ندارند خاتمه بخشید برعکس بعضی کارشناسان میگویند که داکتر عبدالله عبدالله توانسته اپوزاسیون دولت افغانستان را بمیان آورد و این یکی از دستاورد های بزرگ وی بشمار میرود ولی در عین حال کارشناسان دیگر معتقد اند که داکتر عبدالله اپوزاسیون نداشته چون اپوزاسیون در قبال خود یا حکومتداری دارد و یا هم با حکومت مخالفت اما نصف تمام حکومت اعضای اپوزاسیون را دربر دارد، در کنار این مسایل، کارشناسان میگویند که اگر داکتر عبدالله عبدالله اپوزاسیون میکرد باز در مدت چند روز گذشته برای روغن زدن به حامد کرزی به ارگ نمیرفت و شرایط او را برای جهت رسیدن به قدرت نمی پذیرفت و با کاندیدان ناکام ریاست جمهوری چون گل آغا شیرزی و زلمی رسول نمی پوست.
حدیث شریف: "هر کسیکه کاری خوب و مفید را انجام داد، اجر و ثواب آن کار تا روز قیامت برایش میرسد."
۴- آثار علمی – داکتر اشرف غنی احمدزی مقالات علمی و تحقیاتی راجع به انفاذ دین مقدس اسلام، عدالت اجتماعی و ساختار دولت و اسلام در مناطق قبایلی افغانستان نوشته، راجع به ادبیات زبان دری تحقیق، راجع به تاریخ چهار صد ساله افغانستان، کتابی که در سطح جهان شهرت دارد تحت عنوان "دولت های ناکام و روش بیرون رفت از آن" را نوشته، راه نظام عادل، اجندای دولت سازی در قرن بیست و یک، تابعیت، چارچوب راه نو ابریشم در آسیا، میثاق ملی برای تحول و ثبات، اجندای میثاق ملی برای تغیر با ثبات و استراتیژی انتقال برای پیشرفت شهری، موارد ذکر شده از جمله رساله ها، کتابها و نوشته های مهمی است که توسط داکتر اشرف غنی احمدزی نوشته شده و کسانیکه علاقمند خواندن این کتوب اند میتوانند این کتاب ها را از کتاب خانه های داخل و خارج کشور بدست آورند برعکس تا به این لحظه هیچ گونه اثری علمی از داکتر عبدالله عبدالله موجود نیست.
حدیث شریف: "هرگاه یک انسان میمیرد، تمام کار های دنیوی اش پایان می یابد اما صدقه، انتقال علم و اولاد نیک که برایش دعا میکند."
۵- افتخارات به کشور – داکتر اشرف غنی احمدزی ملقب به مرد جهانی، خادم ملت و بهترین وزیر مالیه آسیا میباشد، از طرف حکومت افغانستان برایش مدال سید جمال الدین افغانی داده شده، دومین بهترین متفکر جهان شناخته شده و کاندید سرمنشی ملل متحد و ریاست های بانک جهانی نیز بوده برعکس داکتر عبدالله عبدالله نه به سطح منطقه و نه جهانی از افتخاری برخوردار است تا افغان ها بالای او فخر کنند.
۶: وطن دوستی – از سال ۲۰۰۱ بدینسو داکتر اشرف غنی احمدزی در هر آن ‍‍پوستی که کار کرده در بدل آن معاشی نگرفته است و مدام میگوید اگر رئیس جمهور نیز شوم به جز از بردن چند جوره لباس محدود به ارگ چیزی بیشتری تقاضا ندارم و در روزی که وظیفه ام در ریاست جمهوری تمام شود چند جوره لباس را از ارگ بیرون خواهم کرد، اگر چنین نکنم مرا اعدام کنید برعکس زمانیکه داکتر عبدالله عبدالله به حیث وزیر خارجه ایفای وظیفه مینمود با امریکا سند ایم تی آی را امضاء کرد که در آن به قوای امریکایی رسمآ جواز عملیات نظامی بدون محدودیتی داده شد و آنها را از مصؤنیت کامل حقوقی و قضایی برخوردار ساخت. مبنی برین، قوای امریکایی در نیمه شب ها به خانه های مردم داخل میشدند، دختران جوان، اطفال و ریش سفیدان را به قتل میرساندند؛ افغان ها را به واسطه سگ های تعلیمی تلاشی مینمودند، آنها را توسط این سگ ها به قتل میرساندند و چشم های بیگناهان را بسته و آنها را به زندان ها می انداختند.
۷: تعصب – زمانیکه داکتر اشرف غنی احمدزی وزیر مالیه بود، یک کارمند وزارت مالیه که اسم اش محمد نبی احمدزی بود نزد داکتر اشرف غنی احمدزی آمد و گمان میکرد که باید شخص داکتر صاحب او را به خاطر تخلص اش ارتقاء خواهد داد اما برایش گفت که در یک وزارت دو احمدزی نمیتواند کار کند برعکس مبنی بر اطلاعات ریاست منابع بشری وزارت امور خارجه، زمانیکه داکتر عبدالله عبدالله وزیر خارجه بود تقریبآ بیشتر از ۶۰٪ کارمندان این وزارت را از گروه خودش به وظیفه گماشته بود.
۸: صحت فزیکی و ذهنی – هردو داکتر صاحبان اشرف غنی احمدزی و عبدالله عبدالله از صحت کامل برخوردار هستند و همین دلیل است که آنها برای جمع آوری آرای مردم گاهی ۱۸ و گاهی ۲۰ ساعت در یک روز کار میکنند و یک شخص بیمار نمیتواند که برای این مدت طولانی در چنین پروسه بزرگ کار کند.
۹: فیشن – داکتر اشرف غنی احمدزی دارنده قیافه اسلامی، افغانی و علمی است که در امور رسمی ملبس با جامه رسمی و در امور غیر رسمی پیراهن، تنبان و چادر را برتریت میدهد. البته بسا اوقات در امور رسمی نیز از عین روش استفاده میکند و نظر اش در مورد هموطنان یکسان میباشد برعکس داکتر عبدالله عبدالله قیمتی ترین لباس های جهان را به تن میکند و خود را به واسطه خانم ها آرایش میکند و لبانش را توسط خانم ها لبسیرین میزند. (در نوشتاری خود واقعیت را نقل کردم اما از شما خواننده های محترم خواهش میکنم تا از پخش تصویر ویدیویی خود داری نمائید چون این کار اخلاقا درست نمیباشد.)
حدیث شریف: "هر آن مردیکه خود را مثل خانم ها آرایش میکند، خداوند او را لعنت میکند"
۱۰: خانم – خانم داکتر اشرف غنی احمدزی مسلمان عربی لبنانی است که در زمان شهید داود خان تابعیت افغانستان را بدست آورده، در علوم اسلامی دسترسی گسترده داشته و چندین سی پاره قرآن عظیم الشان را از حفظ یاد دارد و در حجاب اسلامی گشت و گذار میکند. برای اطلاعات مزید تان میتوانید که ویدیوی را تماشا نمائی که در آن خانم داکتر اشرف غنی احمدزی در خیمه لویه جرگه به تلاوت قرآن کریم چنان پرداخته بود که حتا علمای دین انگشت به دهن شده بودند برعکس خانم داکتر عبدالله عبدالله با اینکه از خاک افغانستان است تحصیلات متوسط داشته و لباس های غربی و مدرن را دوست داشته و از ان استفاده میکند. (در نوشتاری خود واقعیت را نقل کردم اما از شما خواننده های محترم خواهش میکنم که از نشر نوار های تصویری و عکس های خانم داکتر عبدالله خودداری نمایید چون این کار اخلاقا درست نمیباشد.)
حدیث شریف: "آن زنیکه حجاب را مراعت نمیکند، در روز قیامت برهنه خواهد بود"
۱۱: ضعف اخلاقی -  داکتر اشرف غنی احمدزی در سابقه خود هیچ گونه قضیه بد اخلاقی ندارد برعکس داکتر عبدالله عبدالله با خانم مریم نام در فرانسه که این خانم سیکولار افغان بود به عاشقی پرداخت، این در حالی بود که خود شخص داکتر عبدالله عبدالله خانم و چهار اولاد نیز داشت. زمانیکه مادر و پدر دختر از دوستی پنهانی داکتر عبدالله عبدالله خبر شدند بالایش عصبانی شدند و به داکتر عبدالله عبدالله گفتند: شما که خانم دارید! آیا شرم نمیکنید که با دختر خورد سال عاشقی میکنید؟ داکتر عبدالله عبدالله گفت که من خانمی با نام فخریه داشتم ولی چهار سال میشود که طلاق اش داده ام. داکتر عبدالله با استفاده از دسیسه های گوناگون بالاخره توانست که با این دختر خورد سال ازدواج کند. وقتیکه این دختر که خانمش شده بود از قضیه واقعی باخبر شد که خانم قبلی خود را هنوز هم طلاق نداده، از داکتر عبدالله خواهش طلاق کرد که بعدآ این قضیه در فرانسه زیاد رسوا شد و مردم فرانسه به این فکر شدند که آیا یک سیاستمدار نیز این چنین کاری را انجام میدهد؟ بد بختانه این همان قضیه شرم ٱور است که در تمام رسانه ها از آن یاد آوری شده.
حدیث شریف: "من (پیامبر اسلام) هرگز فرستاده نشده ام مگر به هدف تکمیل نمودن اخلاقیات. "حدیث شریف: "دوزخ با شهوت و هوس ها و جنت با مشکلات بدست میاید."
قسمت دوم: پشتیبانی
    •    معاون اول- جنرال عبدالرشید دوستم معاون اول داکتر اشرف غنی احمدزی است که در جنگهای داخلی کشور رول مهمی داشته، (بازی نموده)، نماینده و بزرگ تمام قوم (ملیت) ازبک ها در کشور است که از احترام زیاد ملیت ازبک ها برخوردار است. در دوران حکومت پروفیسور صبغت الله مجددی، پروفیسور برهان الدین ربانی و حکومت حامد کرزی صاحب منصب و درجه خاصی بوده و از طرف رهبران جهادی و حامد کرزی القاب خاص اعزاز تفویض گردیده، طور مثال در حکومت پروفیسور صبغت الله مجددی برایش رتبه جنرالی و لقب خالد بن ولید داده شد و پروفیسور برهان الدین ربانی موصوف را پسر یا فرزند بزرگ خود خطاب نمود. گلبدین حکمتیار یکجا با وی شورای هماهنگی را ترتیب و در یک سنگر می جنگید و از طرف حامد کرزی برایش بست یا مقام سرقوماندانی اعلی سپرده شد. ایران و پاکستان از او پشتیبانی نکرده بلکه ترکیه ملیت ازبک را بحیث قومی خود شناخته به همین منظور با وی همدردی و همکاری مینمایند. مگر یکتعداد افغانها جنرال عبدالرشید دوستم را به نظر خوب نمی نگرند و میگویند که حادثه غم انگیز دشت لیلی توسط جنرال عبدالرشید دوستم صورت گرفته ، مگر جنرال عبدالرشید دوستم میگوید که این واقعه به توطئه گروپ عبدالله عبدالله توسط جنرال مالک و معلم عطا محمد نور صورت گرفته که ظاهراً مرا (جنرال عبدالرشید دوستم) مسئول این واقعه به مردم معرفی نموده اند تا در بین اقوام و ملیت های با هم برادر کشور ریشه نفاق و کینه و کدورت را پخش نمایند برعکس معاون اول داکتر عبدالله عبدالله محمد خان است که در دوران حکومت استاد برهان الدین ربانی یکی از قوماندانان محلی حزب اسلامی بود، از طرف جامعه جهانی متهم به جنایت جنگی بوده و اسناد نشان میدهد که فابریکه جنگلک را نیز محمد خان چور و چپاول و غارت نموده، در دوره گذشته نماینده مردم غزنی در ولسی جرگه بود، وقتیکه برای بار دوم خود را کاندید این وکالت نمود به شکست مواجه شده و نتوانست رای مردم را از آن خود ساخته و به ولسی جرگه راه بیابد البته به جاسوسی با حکومت پاکستان متهم بوده ولی در مورد اسناد معتبری بدست نیست.
    •    معاون دوم- معاون دوم داکتر اشرف غنی احمدزی داکتر سرور دانش است که در رشته حقوق دوکتورا داشته، عضو کمیسیون تدوین قانون اساسی فعلی بودند، در حکومت حامد کرزی بحیث وزیر عدلیه و وزیر تحصیلات عالی ایفای وظیفه نموده اند و پشتیبانی کدام کشور خاصی را باخود ندارد برعکس معاون دوم داکتر عبدالله عبدالله استاد محقق بوده که در جنگهای داخلی کشور یکی از رهبران جنگ و رول اصلی را بازی میکرد که سینه های خانم ها را بریده و توسط میخ ها به سرهای وطنداران بی دفاع میکوبیدند، از پشتیبانی قوی ایران و پاکستان برخوردار بوده، چنانچه بر اساس نوشته های امر الله صالح رئیس عمومی اسبق امنیت ملی کشور که حتی مصرف دسترخوان آقای محقق از طرف استخبارات ایران برایش داده میشود و همیشه پافشاری داشته که تهران پایتخت من است. در عین زمان مدتی قبل یک شخص خیلی نزدیک و معاون موصوف(استاد محقق) به جرم جاسوسی به حکومت پاکستان از طرف حکومت گرفتار شده بود که به کمک استخبارات پاکستان دوباره رها گردید. چیزیکه خیلی مهم است اینست که استاد محقق یک سیاستمدار افراطی و احساساتی بوده به همین اساس از سال 2001 به اینطرف هیچ وقت نتوانسته با حکومت همنوا شده و جور آمد نماید. در دور گذشته انتخابات ریاست جمهوری از حامد کرزی پشتیبانی مینمود، مگر در جریان دو ماه حتی آنقدر افراطی و احساساتی گردید که میگفت هر آنقدر رای که من به حامد کرزی گرفته بودم دوباره از نزدش می گیرم. ترس اینجاست که اگر اینطور یک شخص افراطی و احساساتی معاون دوم رئیس جمهور تعیین گردد و شود در جریان گذشت دو یا سه ماه ارگ به دو یا سه قسمت تقسیم خواهد شد و کشور بسوی بحران خواهد رفت، چرا که با هم ردیفان خود در پروسه سیاسی تحمل و جور آمد نداشته و در قاموس سیاسی استاد محقق تحمل جا ندارد البته بزرگ ترین اشتباه استاد محقق این است که استاد محقق میخواهد قوم برادر هزاره را با سایر اقوام کشور دچار دشمنی نماید و در عین زمان استاد محقق قوم برادر هزاره را از قافله جان دور نگه میدارد بخاطریکه استاد محقق ایران را پایتخت خود به حساب میارود که توسط جامعه جهانی کشور منزوی اعلان شده. به این کارهای استاد محقق جامعه جهانی قوم برادر هزاره را نزدیک به ایران خواهد خواند و از نزد ایشان دوری خواهد کرد.
    •     پشتیبانی تنظیم های جهادی- تعداد تنظیم های اهل تسنن به شش میرسد، حرکت اسلامی افغانستان که بنیانگذار آن مرحوم مولوی محمد نبی بوده، نجات ملی اسلامی افغانستان به رهبری محترم صبغت الله مجددی، به رهبری پیر سید احمد گیلانی محاذ ملی افغانستان، حاجی دین محمد به رهبری حزب اسلامی افغانستان که بنیانگذار آن مرحوم مولوی محمد یونس خالص بود، به رهبری وحید الله سباوون و قاضی محمد امین وقاد حزب اسلامی 14 شوراهای حزب اسلامی از داکتر اشرف غنی احمدزی حمایت میکنند برعکس جمعیت اسلامی افغانستان و حزب اسلامی به رهبری ارغندیوال( کسی که نسبت به قاضی محمد امین وقاد و وحید الله سباوون خیلی ها گذشته جهادی ضعیفی داشته) با داکتر عبدالله عبدالله میباشند البته احمد ضیا مسعود برادر قهرمان ملی شهید احمدشاه مسعود که معاون جمعیت اسلامی افغانستان است از داکتر اشرف غنی احمدزی اعلام حمایت نموده و موقف اتحاد(دعوت) اسلامی افغانستان تا بحال معلوم و روشن نبوده که از چه کسی پشتیبانی خواهد کرد، مگر از لابلای گفتار و بیانات پروفیسور عبدالرب رسول سیاف چنین برداشت میشود که شاید از داکتر اشرف غنی احمدزی پشتیبانی نماید، چنانچه پروفیسور استاد سیاف میگوید که خواهشات و آرزوها و آرمانهای جهاد با موجودیت داکتر اشرف غنی احمدزی به واقعیت مبدل میگردد، چراکه داکتر اشرف غنی احمدزی یک مسلمان متدین بوده و تمام رهبران جهادی بدور موصوف جمع و یکجا اند و از جانب دیگر پروفیسور استاد عبدالرب رسول سیاف میفرماید که با داکتر عبدالله عبدالله نه کدام رهبر جهادی بوده و نه در تیم شان چهره های جهادی موجود است بلکه شخص خود داکتر عبدالله عبدالله، محمد خان و محقق نه از جمله رهبران جهادی اند و نه میتوانند نمایندگی از جهاد نمایند، بخاطریکه آنها همه در جهاد سهم نداشته بلکه در جنگهای داخلی کشور و تباهی آن دخیل بودند.
    •    پشتیبانی افراد و احزاب کمونیستی - شهنواز تنی، حزب وطن و افراد به رهبری خدایداد بشرمل به حمایت از داکتر اشرف غنی احمدزی بوده، برعکس با داکتر عبدالله عبدالله نورالحق علومی که رئیس شورای اجرایوی ائتلاف ملی هم است، پسر ببرک کارمل، جنرال بابه جان، لطیف پدرام و همین گونه حلقات دیگری که اکثریت آنها اعضای کمونیستان سمتی و پرچمی میباشند هستند.
    •    حمایت اعضای غیر کمونیستی و غیر جهادی و تحرکات دیگر- حزب افغان ملت، حق و عدالت، جمهوری خواهان، حرکت ملی افغان، تحریک مردمی وغیره احزاب و حرکات سیاسی به حمایت و پشتیبانی داکتر اشرف غنی احمدزی بوده برعکس به حمایت از داکتر عبدالله عبدالله، حزب کنگره ملی افغانستان به رهبرب لطیف پدرام و غیره احزاب و حرکات کوچک و ضعیف سیاسی قرار دارند.
    •    حمایت و پشتیبانی، متعصبین افراطیون، فاشیست ها و عناصریکه خواهان تجزیه کشوراند- به حمایت و پشتیبانی از اشرف غنی احمدزی اشخاص و حلقاتیکه هم فاشیست باشند و هم به فاشیستی خود ایستادگی، پافشاری و افتخار نمایند موجود نبوده مگر بعضی حلقات اسماعیل یون را به تعصب با اقوام و ملیت های دیگر متهم مینمایند که اسماعیل یون این سخنان را کاملاً رد نموده اند. بعضی ها بالای انور سادات انگشت انتقاد میگذارند که به پشتونها توهین کرده که فعلاً با داکتر اشرف غنی احمدزی یکجاست، باید یاد آور شد که انور سادات در آنوقت(در وقت خودش) بخشش خواسته بود و فرموده بودند که حرفهایم تحریف شده و بعضی دیگران میگویند که جنرال دوستم نیز همرایشان یکجا شده که در گذشته کار کردهای تعصبی داشته و نموده ، مگر فعلاً حقیقت اینست که جنرال عبدالرشید دوستم به صراحت گفته اند که اگر با تیم همگرایی و اصلاحات یکجا میشدم پس افغانستان تجزیه میگردید بناً بخاطریکه از تجزیه افغانستان جلوگیری نموده باشم با داکتر اشرف غنی احمدزی یکجا شدم تا حرفهای شمال و جنوب را از بین برده و افغانستان متحد، آزاد و یکپارچه بمیان آید. به عین وقت از مردم و ملت افغان بخاطر رفتار و کردار نادرست گذشته اش معذرت و بخشش خواسته و این را نیز یاد آور شد که در انقلاب گذشته هیچ یک رهبری به شکل کبوتر سفید باقی نمانده است و بعضی ها میگویند که جنرال طاقت نیز با داکتر اشرف غنی احمدزی بوده و در حمایت وی قرار دارد که این موضوع از طرف دفتر داکتر اشرف غنی احمدزی رسماً رد شد برعکس حلقات عقده ای (عقده مند) و افراطی با حمایت از داکتر عبدالله عبدالله بوده اند که در هر سخنان شان اخطاریه ها میدهند، مانند فضل الرحمن اوریا وشلگری صاحب و در پهلوی آنها افراد و گروپهایی قرار دارند که افغانستان را قبول ندارند و حذف طرف مقابل را بهتر می پندارند و همیشه از کارکردهای تعصبی سخن میگویند، مانند احمد بهزاد مهدی، لطیف پدرام که حتی اسلام و اسلامیت را قبول نداشته و تمسخرش کرده است، حفیظ منصور، مجیب الرحمن رحیمی و ...
حدیث شریف-تفسیر: کسانیکه در بین مسلمانان شر و فساد را پخش مینمایند باید جبراً تبعید گردد.
    •    حمایت و پشتیبانی استخبارات پاکستان و ایران- در دور اول انتخابات رسانه های ایران وقتاً فوقتاً تکرار مینمودند که اگر داکتر اشرف غنی احمدزی رئیس جمهور تعیین گردد منافع ایران در افغانستان به خطر مواجه میگردد و پاکستان هم چندین بار در مورد اشرف غنی احمدزی ترس وخوف خود را ابراز نموده و یکبار هم رسانه های پاکستانی با افواهات شان مرگ داکتر اشرف غنی احمدزی را توسط رسانه ها و اخبارهای معتبرشان به نشر رسانیدند برعکس زمانیکه در دور اول انتخابات 1393، 50 فیصد رای اعلان گردید رسانه های پاکستان داکتر عبدالله عبدالله را به حیث رئیس جمهور کشور معرفی نموده و جنرال حمید گل « کابل سوز» یاد آور شد که موفقیت داکتر عبدالله عبدالله موفقیت پاکستان است و اینرا هم به صراحت بیان نمود که استخبارات پاکستان برای داکتر عبدالله عبدالله میلیونها دالر تادیه نموده تا به زور و قدرت پول کمپاین خود را پیش برد، همچنان به داکتر عبدالله عبدالله اطمینان داده اند که در آن مناطقی که رای داکتر اشرف غنی زیاد باشد توسط جواسیس خود در آنجا فضا را مختل مینمایم، طور مثال در مناطق پشتونها میکوشند مردم را طوری به وجد و غیرت بیاورند که شما پشتون هستید و با غیرت، نباید خانم ها و زن هایتان به پای صندوقهای رای بروند و نباید آنها رای بدهند چون بی غیرتی است به هیچ وجه باید اینکار را نکنید و اگر رای بدهند کار خلاف اسلام کرده اید و یا اینکه با چند فیر و شلیک پراگنده خوف و ترس را در بین مردم پخش نموده و به مردم میگویند که امنیت خوب نیست باید در انتخابات اشتراک ننمایید و خودشان در آن محلات رفته و صندوقها را پر میکنند. چنانچه در اکثر محلات و مناطق و حتی ولسوالی ها با فیرهای پراگنده در بین مردم ترس و وهم و وحشت ایجاد نموده و شایعات نموده اند که در راه فلان منطقه جنگ است، امنیت در آنجا ها درست و خوب نیست نباید در آنجا صندوقها برده شود و رای دهندگان هم نباید در آنجا بروند که خودشان رفته و در آنجا صندوقها را به نفع خود پر نموده اند.
حدیث شریف- تفسیر: هر آنکسی که به خارجی ها(بیگانگان) جاسوسی مینمایند واجب القتل اند.
    •    حمایت و پشتیبانی کشورهای جهان- ممالک دیگر جهان تا بحال به شکل آشکار نه به داکتر اشرف غنی احمدزی و نه هم به داکتر عبدالله عبدالله حمایت خود را اعلان نموده اند بلکه هر دو کاندیدان به شکلی از اشکال توجه جهانیان را بخود جلب نموده اند مگر صرف این معلوم و هویدا است که جهان درین مورد فکر مینماید که اگر داکتر عبدالله عبدالله به قدرت تکیه زند و اگر به کار کردهای گذشته ایشان نظر انداخته شود، قدرت را به گروپ یا ( تیم ) خود منحصر مینماید، درینصورت قابل قبول اکثریت افغانها نخواهد بود و در افغانستان جنگ طولانی و دوامدار شده و تماماً قربانی های مالی و انسانی شان برباد و به آب غرق شده باشد مگر اسناد نشان میدهد که روسیه با داکتر عبدالله عبدالله کمک های خود را ادامه میدهد و دوام دارد.
    •    تفاوت حمایت کنندگان- علمای دین و تحلیلگران به این باوراند که مردم به داکتر اشرف غنی احمدزی بخاطری رای میدهند که داکتر اشرف غنی احمدزی یک انسان خوب، مسلمان متدین و ملی گرا است که میتواند صلح، پیشرفت و ترقی و وحدت ملی را در کشور بمیان آورد برعکس به داکتر عبدالله عبدالله کسانی رای میدهند که سالها در گروپ شان یکجا بوده و کارکرده  و یا اینکه به تحریک ایران و پاکستان با داکتر عبدالله عبدالله کار مینمایند و یا اینکه ستایل و فیشن داکتر عبدالله عبدالله را پسند مینمایند مانند فتانه گیلانی که فیشن داکتر عبدالله را ستایش و تمجید نموده و میگوید که (افغانستان به یک رئیس جمهور شیک پوش ضرورت دارد).


قسمت سوم: موقف
    •    اسلامیت- داکتر اشرف غنی احمدزی که فریضه حج را ادا نموده و در علوم دینی اسلام عالم بزرگیست و در منشور خود جهت تحقق هر چه بیشتر و بهتر ارزش های دین مقدس اسلام پلان مکملی دارد و همیشه میفرماید که مسلمان بودیم، مسلمان هستیم و مسلمان میباشیم. طور مثال داکتر اشرف غنی میگوید که فاصله میان مکتب و مدرسه، پوهنتون و مدرسه، مسجد و ارگ و  سیاستمدار و عالم دین را از بین میبرند، در تمام ولایات افغانستان مدارس بزرگ دینی اعمار و به ملا امامان و علمای دینی امتیازات خاصی در نظر گرفته شده است و ...برعکس از پروگرامهای اسلامیت و اسلامی داکتر عبدالله عبدالله چیزی در دسترس نیست که از آن یاد آوری گردد مگر چیزی هویدا این است که داکتر عبدالله عبدالله سنت پیغمبر را تمسخر نموده و استخاره را فال خوانده!
    •    حکومت ملی و سراسری- داکتر اشرف غنی از پشتیبانی و حمایت احزاب سابقه دار، تنظیم های جهادی، جنبش های مردم سالار ملی (تحرکات مستقل ملی) و ... برخوردار بوده و در عین حال به تمام افراد و اشخاصی که شامل دولت هستند در روشنایی قانون جا داده و رقبای امروزی را شریک فردای خود دانسته اند برعکس داکتر عبدالله عبدالله نماینده و کاندید تیم خود بوده که در جنگهای داخلی طرف واقع بودند و به این باور است صرف اشخاص و افرادیکه در تیم وی و با وی هستند میتوانند حکومت را اداره نمایند.
    •    جهاد میراث و ملکیت کیست؟- داکتراشرف غنی احمدزی میگوید که جهاد، میراث، ملکیت و افتخار تمام افغانهاست، بخاطریکه تمام اقشار، اقوام، مناطق مختلف و به خصوص ملیت ها قلباً با اخلاص و صداقت در جهاد سهیم بوده که باید این افتخار به کسی یا شخصی یا گروهی محدودی مربوط نشده و نباید یکتعداد اشخاص مخصوص و محدودی از مزایای جهاد امتیاز طلبی نمایند برعکس داکتر عبدالله عبدالله جهاد را محدود و مختص به تیم و گروه خود دانسته و حتی بعضاً حزب اسلامی را به خیانت متهم نموده اند و هنگامی که استاد عبدالرب رسول سیاف کاندید ریاست ولسی جرگه شدند، تیم عبدالله عبدالله به ضد وی و در حسادت با وی تا آخرین لحظات تلاش نمودند که این شخصیت جهادی در ریاست ولسی جرگه راه نیابد و یکی از اعضای گروپ و یا تیم خودشان باید به ریاست ولسی جرگه تعیین گردد و هم زمانیکه استاد پروفیسور برهان الدین ربانی از این دنیای فانی رحلت نمود استاد پروفیسور عبدالرب رسول سیاف خواستند تا رئیس شورای عالی صلح تعیین و مقرر گردند ولی باز هم تیم اینها مخالفت نموده تا اینکه یکی از اعضای جوان تیم خودشان را رئیس این شورا تعیین نمودند، شخصی که تمام عمر خود را در کشور استرالیا گذشتانده بود. این در حالیست که پروفیسور عبدالرب رسول سیاف با اینها زمان زیادی یکجا بوده و از مفکوره و موقف آنها دفاع مینمودند.
حدیث شریف: کسی که از نام جهاد جهت منافع شخصی خودش استفاده سو نماید جزای آن تعزیراً تعیین میگردد(توسط حاکم وخت و یا از طریق محکمه)
    •    طالبان- داکتر اشرف غنی احمدزی طالبان را به چند کتگوری تقسیم مینماید و به هر کتگوری راه حل بخصوصی را ارائه داشته اند که هم مذاکره و مفاهمه، دیپلوماسی و هم از طریق فشار نظامی خواهان است برعکس داکتر عبدالله عبدالله طالبان را دشمن اصلی تیم خود معرفی مینماید و با آنها هر نوع مذاکره و مفاهمه را قبول ندارد بلکه با آنها جنگ را بهتر دانسته و لو که این جنگ 30 سال دیگر هم دوام نماید. داکتر عبدالله عبدالله خوب میداند که در طول تاریخ خون توسط خون پاک نشده است مگر بعضی اوقات فشار نظامی هم که به نیت پاک و نیک باشد ضرورت است تا اینکه بعضی از گروه هایی که تندرو هستند و به مذاکره و گفتگو حاضر نمیشوند مجبور به مذاکره و مفاهمه و گفتگو گردند مگر مخالفت داکتر عبدالله عبدالله با پروسه صلح این نبوده که به طالبان فشار آورد تا آنها به گفتگو و مذاکره حاضر شوند بلکه هدفش این بوده در مناطقی که نفوذ و نفوس وی کم و یا هیچ نیست و دوردست است همیشه باید جنگ دوامدار باشد تا میدان به اصطلاح برای او و تیم او شغالی شده و هر چیز و هرکاری که بخواهند بکنند.
    •    موقف در چند سال گذشته- داکتر اشرف غنی احمدزی در سطح ملی و جهانی یک موقفی را پیش گرفته اند که رفتار و کردار و اعمال مثبت را مثبت و منفی را منفی گفته اند. مثال خوب آن قبولیت ریاست کمیسیون انتقال امنیت بوده و به اساس گفته های داکتر اشرف غنی احمدزی این یک مسولیت ملی بوده و باید آنرا انجام میدادم و همیشه به این پافشاری داشته اند که خارجیان باید از کشور بروند و بیرون شوند و افغانها خود باید از کشورشان دفاع و حراست نمایند برعکس داکتر عبدالله عبدالله هر کار حکومت را منفی گفته اند، طور مثال زمانیکه پاکستان به خاک افغانستان تجاوز نمود و حکومت افغانستان در قبال آن موقف خود را تعیین کرد داکتر عبدالله عبدالله به جای اینکه با قوای ملی کشور یکجا شده و به پاکستان فشار وارد نمایند بعوض آن بالای حکومت افغانستان به انتقادهای خود ادامه میدادند که بخاطر این کار خود از استخبارات پاکستان پول هنگفتی بدست آورد.
قسمت چهارم: جنگ های داخلی
    •    وابستگی تنظیمی- داکتر اشرف غنی احمدزی به هیچ یک از احزاب سیاسی وابستگی نداشته و ندارد مگر همیشه بحیث یک فعال مدنی و در امورات کشور یک شخصیت ملی مستقل بوده است برعکس داکتر عبدالله عبدالله عضو شورای نظار بوده  و دراین اواخر حزب ائتلاف ملی را بوجود آورده که به شمول وی شورای نظار این ایتلاف را میچرخاند.
    •    نمایندگی قومی- داکتر اشرف غنی احمدزی از ولایت لوگر و از طرف پدر و مادر به ملیت پشتون متعلق بوده، با در نظر داشت اعمال و کردار گذشته خود را مربوط ملیت تمام افغانهای وطن محسوب مینماید و همیشه میگوید که هیچ یک افغان از افغان دیگر کم نیست و هیچ افغان از افغان دیگر زیاد نیست، که این مفکوره موصوف از سرحدات گذشته چنانچه جهانیان برایش لقب شخصیت جهانی را داده اند برعکس داکتر عبدالله عبدالله از ولایت پنجشیر و از طرف پدر و مادر به ملیت تاجک متعلق بوده مگر کوشش مینماید تا خود را نماینده ملیت تاجک جلوه دهد و در عین حال تلاش مینماید که حقوق ملیت تاجک را به گروپ خود منحصر نماید و هر امتیازی که برای تاجکها میخواهد، باز هم میکوشد گروپ وی در رأس آن قرار گیرد که مثال خوب آن تقسیم پست های تاجکها در حکومت است. طور مثال: معاون اول ریاست جمهوری، وزیر انکشاف دهات، وزیر دفاع، رئیس کمیته ملی المپیک، رئیس اداره عالی تفتیش، آریافر عضو کمیسیون شکایات انتخابات، برمک عضو کمیسیون انتخابات و...همه به سهمیه تاجکها نشسته اند که تماماً اعضای گروپ وی میباشند. بزرگان که برخلاف این گروپ هستند از این حالت خیلی ها متاثراند که تنها همین گروپ داکتر عبدالله است که از آنها نمایندگی مینمایند که مثال خوب آن گفته های استاد پوهنتون کابل محترم سید جلال که تنها اعضای گروپ داکتر عبدالله عبدالله نمیتواند از تمام تاجکها نمایندگی نموده و تمام حقوق و امتیازات آنرا برای خود بخواهند.
حدیث شریف: هر آنکسی که همه چیز را و همه چیزهای خوب و پسندیده را بخود بخواهد در جمله مومن کامل حساب نشده و مردم هم بالایش اعتبار و اعتماد نمی کنند.
    •    جهاد در مقابل روسها- داکتر اشرف غنی احمدزی در سنگر جنگ موجود نبود، مگر از طریق قلم، فکر و گفتار بر ضد روس به جهاد ادامه میدادند، آواز افغانها را به گوش جهانیان میرساند، به خیانت های روسها همیشه عکس العمل هایی نشان داده و جهانیان را جهت دریافت راه حل مشکلات افغانستان آماده مینمود برعکس داکتر عبدالله عبدالله در جهاد مقابل روسها دخیل نبوده و در دوران وجود روسها در افغانستان داکتر عبدالله عبدالله تحت ساحه رژیم آن وقت محصل پوهنتون کابل بود مگر بعد از خروج قوای روس در اواخر حکومت داکتر نجیب الله در گروپ و تیم خود ترجمانی و بعضی اوقات سخنگویی میکرد.
    •    دخالت در جنگهای داخلی- داکتر اشرف غنی احمدزی در جنگهای داخلی کشور دخیل نبوده بلکه در پوهنتونها استادی میکرد و در پهلوی اینکه نظریات نیک شانرا ارایه مینمودند، گاه ناگاه همیشه به وطن برگشته حالات و احوال کشور را تحت غور و بررسی قرار داده و در جستجوی راه حلی پرداخته اند برعکس داکتر عبدالله عبدالله در جنگهای داخلی کشور دخیل بوده چنانچه در سال 1993-م که حادثه غمناک افشار بوقوع پیوست(واقع شد) داکتر عبدالله عبدالله در آنوقت در پست ریاست امور سیاسی وزارت دفاع اجرای وظیفه مینمود و یکی از تنظیم کنندگان این حادثه غمناک بود.
حدیث شریف: دشنام و زشت گفتن به یک مسلمان عمل مفسد و نامشروع است و قتل مسلمان کفر است. تفسیر حدیث شریف: شخصیکه یک مسلمان را به ناحق به قتل میرساند به لعنت خداوند ج گرفتار شده و برای همیش جای قاتل در جهنم است.
    •    حراس از دهه نودم- داکتر اشرف غنی احمدزی در جنگهای داخلی کشور سهیم نبوده و در جنگها طرف واقع نبوده، بدین ملحوظ افغانها همه آرزو دارند که چون دست های داکتر اشرف غنی احمدزی به خون سرخ نبوده و اگر به قدرت برسد کشور بسوی عدالت، پیشرفت و ترقی، صلح و برابری می رود برعکس داکتر عبدالله عبدالله در جنگهای داخلی(خانه جنگی)کشور سهیم وطرف بوده به همین لحاظ افغانها حراس اینرا دارند که اگر داکتر عبدالله عبدالله به قدرت برسد، قدرت را منحصر به تیم خود ساخته و جهت حذف طرف مقابل دست بکار شده و بجای حکومت داری خوب، صلح و پیشرفت عدالت و برابری ملی، به جور آمدهای سیاسی و به تحکیم و دوام قدرت خود مصروف خواهد شد و عنوان نوشته استاد احمد ضیا رفعت عملی خواهد شد که « داکتر عبدالله عبدالله نماد بازگشت به گذشته»
قسمت پنجم: کمپاین انتخابات ( دور  اول – 1393)
    •    مبارزه کمپاینی- داکتر اشرف غنی احمدزی پلان و پروگرام های خود را به وطنداران عزیز(به هموطنان عزیز) ارایه داشتند ولی بالای دیگران انتقادی نکرده کدام دسیسه ای هم به کسی ترتیب نکرد، نه کدام شایعاتی در غیاب کسی نشر نمود و نه بالای کرکتر شخصی کسی و یا به حریم کسی انتقادی و یا تجاوزی کرده است برعکس داکتر عبدالله عبدالله پلان و پروگرام خود را به ملت خیلی اندک تشریح و ارایه داشت ولی اکثر اوقات خود را صرف ترتیب نمودن دسایس و انتقاد به دیگران نمود، طور مثال طور اخص  بالای داکتر اشرف غنی احمدزی انتقادهایی، دسایسی و شایعاتی انتشار داشت که در ذیل بعضی نکات آنرا طور نمونه ذکر مینمایم، البته در عین وقت ذکر نظریات علمای دینی و بعضی تحلیلگران در مورد این دسایس شان در اینجا بهتر خواهد بود:
    •    گاهی میگفتند که داکتر اشرف غنی احمدزی سیکولر است، در حالیکه داکتر اشرف غنی فریضه حج را بجا آورده، در علوم دینی اسلامی عالم بزرگیست، قسمت زیاد زندگی خویش(عمر خویش) را صرف تدریس علوم اسلامی، فلسفه اسلامی و سیرت النبی نموده است، جهت تحقق هر چه بهتر و بیشتر اصول و مقررات و ارزش های دین مبین اسلام پلان های مکمل و گسترده ای دارد، در صورتیکه از بین بردن فاصله بین ارگ و مسجد را کی میخواهد این شخص را میگویند سیکولر، مگر داکتر اشرف غنی احمدزی این هردو را یکجا کرده و تفاوت امتیازات شانرا نیز از بین میبرد.
    •    گاهی میگفتند که داکتر اشرف غنی احمدزی مریض و بیمار است و جنرال عبدالرشید دوستم فوت نموده، در حالیکه داکتر اشرف غنی احمدزی تا امروز(تا اینحال)(تا این دم) از صحت خوبی برخوردار بوده و داکتران نیز میگویند که داکتر اشرف غنی احمدزی هیچنوع بیماری ای ندارند و جنرال دوستم هم تا فعلا صحتمند بوده و زنده و سلامت است.
    •    گاهی میگفتند که همسر داکتر اشرف غنی احمدزی عیسوی مذهب است، درحالیکه خانم داکتر اشرف غنی احمدزی یک مسلمان متدین است، در علوم دینی اسلامی آنقدر فهم و دسترسی کامل داشته که خانم داکتر عبدالله چی، حتی خود داکتر عبدالله عبدالله و معاونین شان نیز در مقابل خانم داکتر اشرف غنی عاجزاند. خوانندگان گرامی شما خود فکر کنید به یک مسلمان تهمت کفر بستن در دین مبین اسلام چه حکم دارد؟
    •    گاهی هم عکسهای همسر داکتر اشرف غنی را طور جعلی در حالت بی حجابی و از طریق کمپیوتر ترتیب و نشر مینمودند، در حالیکه خانم داکتر اشرف غنی احمدزی از دوران جوانی تا الحال بغیر از لباس و حجاب اسلامی لباس دیگری به تن نکرده و یک شخص لبنانی که با من(تحلیلگر) در دفتر بحیث مشاور توظیف بود در مورد چنین ابراز نظر مینمود که خانواده خانم داکتر اشرف غنی احمدزی در تمام لبنان مشهور به پیرخانه بوده و تمام مردم لبنان به آنها احترام و اخلاص خاصی دارند.
    •    گاهی میگفتند که در تیم داکتر اشرف غنی احمدزی همه کمونیستان هستند، در حالیکه رئیس شورای اجرائیه ائتلاف داکتر عبدالله عبدالله خود کمونیست پرچمی است، جنرال بابه جان، فرزند ببرک کارمل و ...همه با داکتر عبدالله عبدالله هستند.
    •    گاهی هم میگفتند که داکتر اشرف غنی احمدزی کوچی است و اگر به قدرت برسد هزاره ها را از بین میبرد، در حالیکه کسی برنده لقب عضو مردم جهان شده باشد و حتی به تمام بشریت میخواهد خدمت نماید، پس ایا امکان دارد که از بین 30 میلیون افغانها بر خلاف یک قوم معزز کشور کاری نماید؟ حتی تا بحال یک مثال کوچکی یا مدرک اندکی در مورد تعصب داکتر اشرف غنی احمدزی کسی پیش کش ننموده است، اگر داکتر اشرف غنی احمدزی این چنین میبود، معاون دوم خودرا از قوم برادر هزاره نمیگرفت و البته نقطه قابل توجه این است که استاد کریم خلیلی که جا نشین و وارث قهرمان ملی کشور شهید علی مزاری است از داکتر اشرف غنی احمدزی حمایت کرده. به همین اساس، تیم داکتر اشرف غنی احمدزی یگانه تیم است که برنامه مشخص و راهای حل برای کوچیها و مردم محل در ولایات مرکزی افغانستان دارا میباشد و بعد از پیروزی داکتر اشرف غنی احمدزی به امکان قوی مشکل کوچیها با مردم محل در مناطق هزاره جات در ظرف سه الی چهار ماه به طور دایمی حل خواهد شد.
    •    گاهی میگفتند که تاجک ها را معاون خود تعیین ننمود، در حالیکه در هیچ قانونی گنجانیده نشده که رئیس جمهور از آن و معاون شان از این قوم باشد. اگر فرضاً هر کسی همینطور باشد یا فکر کند به این معنی است که ذهنیت تعصبی دارد. با داکتر اشرف غنی احمدزی از اقوام مختلف که بزرگان تاجک نیز میباشند یکجاست. احمد ضیا مسعود برادر قهرمان ملی کشور که معاون جمعیت اسلامی افغانستان نیز است و در حکومت داکتر اشرف غنی احمدزی به اساس فرمان تقنینی معاون داکتر اشرف غنی احمدزی میباشد و جناب احمد ضیا مسعود سمبول وحدت ملی و برادر قهرمان ملی است پس ایا کسی دیگری نسبت به احمد ضیا مسعود نمایندگی بهتر قوم برادر تاجک را کرده میتواند؟  سوال اینجاست که آیا خانواده قهرمان ملی از قوم تاجک نمایندگی بهتر کرده میتواند یا بعضی از قوماندانان شان یا ترجمانان؟
    •    بعضی اوقات میگفتند که چرا جنرال دوستم با داکتر اشرف غنی احمدزی یکجا در ولایت سفر نکرد؟ در نورم جهانی نیز چنین نیست که کاندید ریاست جمهوری با معاونین خود همیشه یکجا باشد و یکجا با هم سفرها نمایند، تیم قدرتمند و معقول آنست که کاندید ریاست جمهوری به جایی و معاونین آن به جاهای دیگر به کمپاین مصروف باشند تا بیتوانند از وقت کم استفاده زیادی نمایند و پیام خویش را به اکثریت زیاد ملت برسانند، جنرال عبدالرشید دوستم طبق حکم و هدایت داکتر اشرف غنی احمدزی در ولایات سمت شمال کشور شب و روز مصروف کمپاین بوده و مسئولیت های زیادی برایش سپرده  شده بناً با وجود این همه مصروفیت ها و مسئولیت ها که انجام میدهند به ولایات دیگر چطور سفر نمایند. سفر جنرال عبدالرشید دوستم به بعضی از ولایات کشور به این معنی نبوده که مردم عکس العمل نشان میدهند، اگر حرف اینطور باشد پس جنرال عبدالرشید دوستم به ولایات مرکزی افغانستان هم سفرهایی نداشته اند در حالیکه جنرال عبدالرشید دوستم در ولایات مرکزی افغانستان یعنی در هزاره جات خیلی محبوبیت دارند چون موصوف با قهرمان ملی شهید علی مزاری روابط خوب و نیکی داشتند و هزاره ها همیشه چشم براه آمدن جنرال دوستم بوده اند.
    •    بعضی اوقات میگفتند چون جنرال دوستم چندان شخص خوبی نیست بناً این تیم آنها از هم میپاشد، در حالیکه جنرال دوستم در قاموس سیاسی خود تحمل و همنوایی و جور آمد خوبی دارد که مثال خوب آن در حکومت حامد کرزی از سالها به اینطرف سر قوماندانی اعلی جمهوری اسلامی افغانستان را به عهده داشت بناً نه تنها اینکه از داکتر اشرف غنی احمدزی جدا نشد بلکه در کمپاین وی نیز خدمت خوبی نموده و به شکل درست آن به پیش بردو با وجود این همه موفقیت ها به حکم اشرف غنی احمدزی به سیلاب زده گان ولایات سمت شمال نیز کمکهایی کردند.
    •    گاهی میگفتند که داکتر اشرف غنی احمدزی چرا جنرال دوستم را با خود گرفته است؟ در حالیکه مدت کمی قبل از انتخابات داکتر عبدالله عبدالله با جنرال عبدالرشید دوستم یک گروپ یا تیم اتحاد انتخاباتی ترتیب نموده بودند که جنرال دوستم بخاطر اینکه مانع تجزیه کشور شود از این اتحاد انتخاباتی خارج شد. در یکجا شدن جنرال دوستم در سمت شمال اقوام با هم برادر، با هم آشتی و یکجا شدند که از جمله بد بینی سالهاییکه بین جنرال دوستم و جمعه خان همدرد بود از بین رفت و با هم یکجا شدند. اگر به جنرال عبدالرشید دوستم حامد کرزی و رهبران جهادی از پوزیشن معاونیت منصب بالاتر ندادند پایین تر هم نداده اند، پس چه شده که داکتر اشرف غنی احمدزی هم موصوف را با خود بحیث معاون انتخاب نمود؟ از جنرال عبدالرشید دوستم کشور ترکیه حمایت مینماید چون کشور ترکیه در افغانستان کدام هدف شومی نداشته که این به همه مردم افغانستان معلوم  است، بناً باید آن معاونین را بررسی و انتقاد نماییم که از حمایت و پشتیبانی ممالک ایران و پاکستان برخورداراند. ملیت قوم ازبک که همیشه بخاطر دفاع افغانستان مانند سپر بوده اند که حتی یک قسمت زیادی از اردوی دوره احمد شاه بابا را نیز ازبکان تشکیل میداد و باید اینها به شکل عضوی از این کشور خود را بشناسند و حقوق خویش را بدست آرند. جنرال عبدالرشید دوستم در انتخابات دور گذشته از حامد کرزی پشتیبانی و حمایت میکرد ولی این جنابان در آنوقت بالای حامد کرزی انتقاد نکردند چرا؟ اگر کسی قبول مینماید یا نمی نماید جنرال عبدالرشید دوستم رهبری تمام ملیت ازبک های افغانستان را مینماید و قوم برادر ازبک به او بی اندازه(بی نهایت) احترام قائل اند، پس چاره چیست؟ بخاطر این قوم باید قابل احترام باشد، شخصی خواهد بود که یک شخص را نشان دهد که در وقت جنگهای داخلی در کشور بود و حالا در رأس حکومت قرار دارد، مگر اشتباه نکرده باشد؟ از همه مهمتر اینست که جنرال عبدالرشید دوستم از کردار نامطلوب گذشته اش عفو و بخشش خواسته و دیگران تا بحال به اعمال و کردار نادرست خود افتخار مینمایند!
    •    گاهی می گفتند که در سال 2009 میلادی داکتر اشرف غنی احمدزی به جنرال دوستم بد و رد گفته بودند پس چه شد که موصوف وی(جنرال دوستم) را معاون اول خود گرفت، جنرال دوستم از اعمال و کردار نادرست گذشته اش بخشش خواسته، جنرال عبدالرشید دوستم مانع تجزیه کشور شده، جنرال عبدالرشید دوستم تمام افغانها را عضوی از اعضای بدن خود گفته اند، جنرال عبدالرشید دوستم گفته اند بعد از این شمال و جنوب مطرح نبوده بلکه تماماً یک افغانستان است و ما همه یک ملت واحد افغان هستیم، با گذشت زمان حالات نیز تغیر مینماید، به همین جهت بود که قوماندانان حزب اسلامی ارغندیوال سالها با تیم داکتر عبدالله عبدالله و تیم محقق درگیر جنگهای مسلحانه بودند و حتی از بین بردن یکدیگر را میخواستند که در این جریان خیلی ها مادرها بیوه و بیچاره شدند، مگر اینک امروز همه در تیم اصلاحات و همگرایی یکجا شده اند! از جانب دیگر داکتر عبدالله عبدالله و تیم شان و هر دو معاونین شان از جمله جنگ سالاران بوده و حتی جهت پیشبرد کمپاین انتخاباتی خود زرداد را از خارج به کشور خواستند.
 قرآن عظیم الشان«34-17» مسلمان واقعی آن است که دیگر مسلمانان از زبان و دست شان به امان باشند.
    •    پلان آینده- داکتر اشرف غنی احمدزی تحت عنوان منشور تحول و تداوم یک سند معتبر و مکمل اسلامی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی، کلتوری نوشته و بخاطر تحقق پلان های خود طرح های عملی پیشکش نموده اند، برعکس داکتر عبدالله عبدالله یک پلان توحیدی تا بحال نداشته بلکه هرچیزی که به طبیعتش بیاید میگوید همان است که بعضی اوقات در گفتارش تناقض بوجود می آید. به طور اخص در قسمت دین مبین و مقدس اسلام و پیشرفت اقتصادی کدام پروگرام و پلان و طرح عملی ندارد. به همین اساس، تیم داکتر عبدالله عبدالله شبانه روز تلاش میورزد که علیه داکتر اشرف غنی احمدزی شبنامه ها و دشنام نامه ها را نشر کند به همین منظور تیم داکتر عبدالله عبدالله به تیم بر نامه نه بلکی به تیم شبنامه مشهور است.
 قرآن عظیم الشان: خداوند ج از پروگرام اقتصادی حضرت یوسف ع که به پادشاه مصر پیشکش و تقدیم داشت در قرآن پاک تعریف و تمجید نموده است.
    •    اراده تطبیق پلان- با تاسف که اکثریت افغانها در اکثر مواقع به گفته های بزرگان و رهبران به خاطری باور ندارند و نمی کنند که اکثراً رهبران و بزرگان وعده ها داده اند و صحبت هایی نموده اند مگر به گفته ها و وعده های خود خیلی کم عمل نموده اند، بخاطریکه اراده تطبیق پلان را ندارند. اگر به اعمال و کردار گذشته داکتر اشرف غنی احمدزی نظر اندازیم موصوف در گفتار خود قاطع و صادق بوده بناً توقع می رود که اکثریت پلان های خود را جامه عمل بپوشاند برعکس داکتر عبدالله عبدالله کدام پلان توحیدی و جامع نداشته که سوال تطبیق و پیاده نمودن آن به میان آید و از آن جایکه در گفتارش قاطعیت و صداقت مطرح است داکتر عبدالله عبدالله داکتر طب است که با ارتباطات خارجی خیلی ها فاصله دارد، با آن هم که پست وزارت خارجه را بدست آورد هیچوقتی یاد آور نشد که من باید وزیر صحت عامه باشم نه وزیر خارجه.
    •    اخلاق کمپاینی- داکتر اشرف غنی احمدزی هیچ وقت در جریان کمپاین به تیم مقابل توهین نکرد برعکس داکتر عبدالله عبدالله و تیم شان گاهی به داکتر اشرف غنی احمدزی مرد روده قاق خطاب کرد، گاهی در جریان کمپاین به طور تمسخر آمیز سخن گفت و...
آخر(پایان)
رای شما امانت است و اشتراک شما در انتخابات رول مهمی را بازی میکند، پس رای تان را بکار برید و به کسی رای بدهید که اهل آن باشد
اشتباه یا خطا و بی پروایی یک روز نه تنها آزار و اذیت پنج ساله است بلکه شروع بدبختی نسل های آینده خواهد بود
خواهش و توقع
 از تماماً افغانهایکه به ارزش های اسلامی، انسانی، افغانی، مردمی و دیموکراتیک متعهداند خواهشمندیم که این نوشته را به تمام مدارس، پوهنتونها، مکاتب، مساجد و به همه نواحی و قریه جات تقسیم و نشر نمایند تا اینکه در روشنایی واقعیت ها وطنداران ما رای خود را به آن کسی بدهند که این ملت غریب ولی قهرمان از بیکاری و غربت رهایی یابند، پیشرفت، عدالت، صلح و برابری ملی را بمیان آورده و تمام ارزشها، اصول و مقررات دین مبین اسلام را در کشور پیاده و تطبیق نماید.
به آروزی سربلندی، آزادی و پیشرفت افغانستان
    و من الله توفیق