دریافت خبر های غیر عادی

مصطفی عمرزی

در افغانستان ما که دریافت خبر های جنگ، بحران و سیاستگذاری های دوستان خارجی، تقریباً به تکرار و عادت رسیده اند، پخش خبر های تفریحی «مخصوص»، بسیار ناخوش نیست. تنوع چنین خبر هایی  که «دیگر چه گپ هاست؟»، ما را در شناخت رفتار و فرهنگ هایی نیز کمک می کند که تضاد و تناقض ما برای دریافت برنامه ها و نظریات، اگر از جانب اهل تفریح باشند، نشان می دهند دیگر چه مفاد و اضرار دارند؟!

صنعت پورن در جهان، سالانه به مفاد چند میلیارد دالری می رسد. مجریان این تجارت، نه فقط مصروف کار و بار اند، بل در آن، ابعاد فرهنگی و اعتقادی نیز دارند.  با وجود آزادی های بسیار، اما حیا و عفت که جزو خصایل ذاتی بشر اند، اجازه نمی دهند طیفی که وارد تجارت پورن می شوند، با مشخصات اصلی، شناخته شوند. اکثر پورن ستار ها، به ویژه    طبقه ی اناث، نام مستعار دارند. 

هرچند زننده گی صنعت و تجارت پورن، حتی باعث ایجاد محدویت هایی در جهان شده اند، اما با قانونمندی های بیشتر، چنانی که تن فروشی را از منظر عام برچیده اند، قوانین خاصی برای استفاده از محصولات پورن، وضع کرده اند. مثلاً در کنار محدویت، استفاده از فرآورده های تحریک جنسی برای سنین پایین تر از 18 سال، اجازه داده نمی شود. 

به هر حال، قوانین، باور ها و فرهنگ های رایج در کشور ها، به ویژه در کشور هایی که به زننده گی یا هرزه بودن(پورن) بیش از حد اهمیت نمی دهند، به معنی حق زنده گی شخصی و حریم خصوصی، گروه های مختلف مردم را حتی در سنین پایین تر از 18 سال برای استفاده، کار و حتی سوء استفاده، وارد دنیای سکس می کنند. با این حال، بسیاری از محصولات پورن که در دسته بندی این تجارت، نام دارند، مثلاً سکس با خوردسالان(TEEN) در حدی تولید می شوند که باعث سوء استفاده از دختران و پسران خوردسال نشوند و صبغه ی جرمی نیابند. 

در خاتمه ی این تبصره، خالی از شوخی نخواهد بود که در افغانستان که محرومیت جنسی به نام باور ها و فرهنگ ها بی داد می کند و عملاً فاز دیگر انحراف جنسی را به نام استفاده از جنس در برابر جنس(بچه بازی) وسعت می دهد، خبر های تفریحی مخصوص، اگر در حد افراشناخته شده باشند، می توانند برای فعالان فرهنگی و رسانه یی منتقد، انگیزه دهند از آن ها خوب سوژه بسازند؛ زیرا مشکلات جنسی ما وقتی به بی نهایت می رسند که می بینیم جوانان ما اگر دختر اند، بی شوهر می مانند و اگر پسر باشند، بی زن. تاثیر این عقده در جامعه ای که عدالت جنسیتی ندارد، رجوع به فساد در میان پسران است و یا حس نفرت شدید در برابر دیگران. سرنوشت دخترانی که در حسرت شریک زنده گی، پیر می شوند، مقوله ی دیگر آن می باشد.

خوب است با کار روی سوژه هایی که فراوان هستند، اما به نام خجلت ظاهری مردم، اکثراً پنهان می مانند، اهل فساد در افغانستان، الهام بگیرند تا نکوهش سنت و تجارت «بچه بازی» که حالا جزو فساد سیاسیون و تنظیمیون نیز شده اند، آنان را به تطهیر داخلی/ خودی بکشاند. 

ویدیو ها و اسناد تصویری زیادی وجود دارند که نشان می دهند علاقه ی شایقان سیاسی عیش در افغانستان، کم از اهل تفریح مخصوص در خارج نیست؛ اما با این تفاوت که اکثراً در لجن یک جامعه ی سنتی، دست و پا می زنند که اکثراً مردم آن مدعی دین باوری اند. زیاد دیده شده که مساجد ما هنگام ادای نماز جماعت، از تمام انواع فسادپیشه گانی را در بر گرفته اند که فکر می کنند مانند مردم، خدا(ج) را نیز می توانند فریب بدهند!