نویسنده: ذاکر جلالی
اختلاف نظر یکی از ویژگیهای طبیعی جامعۀ بشری است که در بعضی موارد سبب سعادت و نیکبختی، ولی بعضی اوقات عامل تشتت و چندپارچگی میشود. دید و نظر اکثر انسانها متفاوت از همدیگر میباشد. بعضیها از یک زاویه به یک موضوع نگاه میکنند در حالیکه عده یی از چشم انداز دیگری عین موضوع را مینگرند و در نتیجه هر یک دارای دیدگاههای بخصوص شان میباشند. بناء بر این اختلاف نظر نباید بمثابۀ دشمنی تلقی شود.
یکی از عوامل سیاه روزی و حالت رقتبار کنونی جهان اسلام به ویژه افغانستان همین مرض مهلک اختلافات فرعی است که متأسفانه به گونۀ آگانه یا نا آگاهانه باعث بدبینی و حتی دشمنی میشود.
پس از فروپاشی خلافت عثمانی بتاریخ 1924م جنبشهای اسلامی با دیدگاههای متفاوت در گوشه و کنار مختلف جهان اسلام عرض وجود کردند. بتاریخ مارچ 1928م جنبش اخوان المسلمین در مصر برهبری امام حسن البناء تأسیس شد. در شبه قارۀ هند جنبش دیوبندی از قرن نزده بدینسو فعال بود و بخاطر احیاء اسلام اصیل فعالیت داشت. اگر از یک چشم انداز وسیع به جهان به جهان اسلام بنگریم، در جهان اسلام دو مکتب فکری سیاسی –یا بگفتۀ غربزده ها "اسلام سیاسی"- مزبور وجود دارد که باقی جنبشهای اسلامی از گنجینه های فکری ایشان تغذیه میشوند. هدف هردویی اینها را احیاء عظمت ربوده شدۀ اسلام و رهایی مسلمانها از حالت ذلتباری امروز تشکیل میدهد. با وجود همچو هدف نهایت مقدس عده یی از مسلمانهایی بی خبر و تعدادی از دشمنان نشسته در کمین تلاش دارند تا اختلافات دیدگاهی ایشانرا بحدی برجسته جلوه دهند تا نسلهای بعدی خیال یکپارچگی را در اذهانشان تصور ننمایند.
هنگام جهاد مسلحانه علیه اسغال اتحاد جماهیر شوروی پیشین، حتی مجاهدینی وجود داشتند که همواره مصروف جنگ علیه مجاهدین وابسته به تنظیم دیگر میبودند و در طول تقریباً ده سال اشغال شوروی فقط چند بار علیه نیروهای شوروی جنگیده بودند. هر چند آنزمان منافع تنظیمی در مقایسه با منافع جهاد در جایگاه بلندی قرار داشتند. به این معنی که عامل جنگهایی داخلی تا حدی زیادی منافع گروهی و حزبی بود تا اختلاف سلیقه و دیدگاه.
با در نظرداشت ناکامی بزرگ که همانا نرسیدن به ثمرات جهاد است، نباید افغانها اشتباهات دیروز را تکرار نمایند. باید از "اشتباهات" و غلطیهایی دیروز برای یک آیندۀ درخشان درس عبرت بگیریم ورنه باری دیگر خدا نخواسته به عین سرونوشت موجه خواهیم شد. باید بصراحت گفت که سبب اختلافات دیروز تا حدی زیادی تنظیم پرستی کورکورانه بود و در نهایت منافع رهبر مخصوص حزب مطرح میشد.
مثال زندۀ این مشکل نبود تاریخ نهضت اسلام است که گویا درنتیجۀ اختلاف روی رهبری یا مؤسس؛ تاریخ این مبارزۀ کم نظیر از دید نسل جوان امروز که تشنۀ حقایق است، هنوز پوشیده مانده است. از دید بنده شاید یکی از دلایل عمدۀ که مانع تاریخ نگاری نهضت اسلامی شده باز هم گرایشهای تنظیمی و حزیی است. ورنه ما دارای نویسندگان و محققین هستیم که در ساحۀ تحقیق و پژوهش از اندوخته های سرشاری برخوردارند؛ چرا ایشان تا ایندم قادر نشده اند این پیچیدگی را حل و فصل نمایند؟ آیا این موضوع بحدی مغلق است که تمامی نویسندگان قادر به حل نیستند؟؟ از نظر نگارنده اصلاً اختلافی وجود ندارد، بلکه اختلاف و پیچیدگی عمداً توسط این رهبر و آن رهبر ساخته شده تا آب را گِل آلود ساخته و خود شان به ماهی گیری شان ادامه دهند و در نهایت خود را رهبر مشروع و یا بانی نهضت جلوه دهند. قابل یاد آوری است که اگر خدا نخواسته نویسندگان نسل اول مبازۀ نهضت اسلامی به حل این به اصطلاح "پیچیدگی" کمر همت نبندند، نسلهای بعدی به هیچ صورت نخواهند توانست تا به اتفاق نظر بسند!
امروزه از آنها جز نام چیزی دیگری وجود ندارد. ولی چالشی دیگری که امروز ما به آن مواجه هستیم، اشغال کشور توسط ناتو است و اینبار سبب اختلاف اسلامگراها نیز همین است که کدام حزب یا گروه از کدام چشم انداز اشغال فعلی را مینگرد و واکنش اش در برابر وضع کنونی چه هست؟
اسلامگراها نباید در چنین شرایط بس دشوار بین هم بی افتند و به دشمن زمینۀ استفاده جویی را مساعد سازند. هرچند ما در سخنرانیهای ما همیشه آیۀ کریمۀ و عتمصو بحبل لله را بکار میبریم؛ ولی در ساحۀ عمل هیچ خبری از اتحاد نیست. اتحاد بر جایش دست کم نباید در راه یکدیگر مانع ایجاد کنیم و نباید مطبوعات ما مصروف نکوهش عملکردها و دیدگاههای یکدیگر باشند. بگذارید هواخواهان هر دیدگاه مطابق تواناییهایشان فعالیت نمایند. نه تنها اینکه کنشهای یکدیگر را مورد نکوهش قرار ندهیم بلکه به نحوی از انحا با همدیگر ما با وجود اختلافات حزبی همکار باشیم تا زمینۀ یکپارچگی یا حداقل کاهش اختلاف مساعد شود. ورنه دشمن باری دیگر با استفاده از همچو خلاهای کوچک ما را سالها حتی دهه ها به عقب خواهد زد و تا باز به حالت کنونی میرسیم دهه ها در کار خواهد بود.
همینکه هدف مشترک است، نیاز به هیچ نوع اختلافی وجود ندارد. در صورت هدف مشترک چرا اختلاف؟ باید طیفهای مختلف متوجه باشند که در دامن زدن به آتش اختلاف دستان نامرئی در کار است. زیرا وحدت و یکپارچگی دردیدگاههای متفاوت مانع امتیازات همچو مهره های فرصت طلب خواهد بود. اگر هسته های رهبری جریانهای وفادار به اسلام به صراحت اختلافات داخلی را محکوم نمایند، در آنصورت جلو فعالت همچو مهره ها خیلی به سادگی گرفته میشود. در شرایط کنونی از نیازمندیهای مبرم جریانهای اسلامی همین است که باید در اسرع وقت اقدام به آن شود.