نويسندگان :                                                                                                                  برگردان

   تلباک نظروف و                                                                                                       معاون سرمحقق عبدالرحيم بختانى

عبدالنبى ستار زاده

ديپلوماسى تاجکستان در راه دريافت

صلح و آشتى ملى

          بتاريخ ٢٠ نومبر سال ١٩٩٢ بعد از انتجاب شدن اعضاى شوراى عالى تاجکستان ، اعضاى اين شورا يک نامه عنوانى پتروس غالى سرمنشى سازمان ملل متحد فرستادند و در آن در مورد فرستادن هيئت ناظران سازمان ملل متحد به تاجکستان را براى مساعد نمودن به حل نزاع تاجکستان طلب نمودند .

          بتاريج ٢٣ دسمبر سال ١٩٩٢ جلسه شوارى امنيت سازمان ملل متحد داير گرديد . پتروس غالى منشى عمومى سازمان ملل متحد در فيصله شوارى امنيت سازمان ملل متحد در مورد مسايل تاجکستان چنين گفت : در اين جلسه فيصله بعمل آمده که هيئت ناظران سازمان ملل متحد براى مدت ٣٠ ماه به تاجکستان فرستاده شوند که در اين هيئت متخصصان سياسى و نظامى و حقوق بشر شامل اند . در آغاز سال ١٩٩٣ هيئت سازمان ملل متحد به دوشنبه آمدند و بتاريخ ٢١ جنورى سال مذکور هيئت ناظران سازمان ملل متحد در تاجکستان به فعاليت هاى خويش آغاز نمودند . بتاريخ ٢٦ اپريل سال ١٩٩٣ عصمت کتانى بحيث نماينده خاص سرمنسى عمومى سازمان ملل متحد در تاجکستان تعين گرديد .

          هيئت ناظران سازمان ملل متحد در تاجکستان آنکشور هاى عضو سازمان ملل متحد را که در مسايل تاجکستان ذيدخل اند و همچنين کشور هاى همسايه و منطقه را وادار نمودند، که در راه حل مسالمت آميز قضيه تاجکستان کوشش جدى نمايند و بالاى آنها تاکيد نمودند که در جلسه کشور هاى اتحاد دولتى مشترک المنافع که بتاريخ ٢٢ جنورى سال ١٩٩٣ در شهر مينسک داير شده بود ، در مورد به اعتدال آوردن وضع در سرحدات جمهورى تاجکستان و افغانستان فيصله يي را بتصويب برسانند . بتاريخ ٢٨ جولاى ١٩٩٣ بوريس يلتسن فرمان را در مورد تنظيم وضع در سرحدات افغانستان و پاکستان صادر نمود .

          بتاريخ ٣٠ جولاى ١٩٩٣ ملاقات محرمانه م . پريماکوف سرپرست انوقت خدمات اکتشافى خارجى فدراتيف روسيه با رهبر اپوزيسيون تاجکستان سيد عبدالله نورى در کابل و بتاريخ ٣١ جولاى با مقامات رسمى جمهورى اسلامى ايران در تهران برگزار گرديد .

          در جريان فعاليت هاى هيئت ناظران سازمان ملل متحد در تاجکستان از تاريخ ٢١ جنورى ١٩٩٣ الى ١٥ ماى ٢٠٠٠ نمايندگان تقريباً ٣٠ کشور دنيا در روند صلح تاجکستان سهم فعال گرفتند . مخصوصاً سهم فرستاده هاى ويژه سرمنشى عمومى سازمان ملل متحد در تاجکستان ، از قبيل ليوبوتا ، عصمت کيتانى ، راميرا پيريس بالون ، در کاشيلوويچ ، همچنين رهبران هيئت ناظران نظامى در حل منازعات و تامين صلح در تاجکستان سهم فعال گرفتند .

          با هيئت گروه تماس ، که در جريان مذاکرات صلح تاجکستان با خواهش طرف هاى درگير تاجکستان براى نظارت به اجراى سازشنامه عمومى استقرار صلح و آشتى ملى در تاجکستان تاسيس يافته بود و بر آن فرستاده ويژه سرمنشى سازمان ملل متحد سرپرستى ميکرد . نمايندگان کشور هاى روسيه ، ايران ، ازبکستان ، قزاقستان ، ترکمنستان ، پاکستان و افغانستان غالباً در سطح سفيران آنکشور ها شامل بودند .

          اجراى يکى از وظايف دشوارترى در قضيه تاجکستان برگردانيدن مهاجرين به داخل کشور بود، که آنرا رياست کميسارى عالى امور پناهندگان سازمان ملل متحد به رهبرى خانم سداکه اوگاتا به عهده داشت . نمايندگى کميسارى عالى امور پناهندگان سازمان ملل متحد را در تاجکستان در زمان گوناگون پير فرانسو پيرله از بلجيم ، گانگ ل از جمهورى مردم چين و تسليم الرحمن از بنگله ديش رهبرى ميکردند .

          برنامه رشد سازمان ملل متحد در تاجکستان از سال ١٩٩٤ فعاليت داشت در برقرارى صلح و آشتى ملى در تاجکستان بنياد بين المللى اسعار ، بنياد کودکان سازمان ملل متحد بانک رشد بين المللى ، بانک آسيا ، بانک اسلامى و غيره نقش مهم داشتند . در روند دريافت صلح و آشتى در برابر سازمان ملل متحد و موسسات گوناگون آن ، سازمان هاى ديگر بين المللي ، سازمان امنيت و همکارى در اروپا ، نقش بزرگ را ايفاء نمودند .

          بتاريخ ١٤-١٥ سپتمبر سال ١٩٩٢ در استوکهلم اجلاس شوراى مشورتى راجع به امنيت و همکارى در اروپا در سطح وزيران امور خارجه برگزار گرديد و در آن مجلس وضع تاجکستان برسى و فيصله بعمل آمد . در اين فيصله از جمله ذکرى رفته بود که ((وزيران از وضع بحرانى جمهورى تاجکستان عميقاً اظهار نگرانى کردند . آنها از همه طرف هاى درگير دعوت نمودند ، که به جنگ خاتمه دهند و مذاکرات سازنده را که يگانه راه حل سياسى در تاجکستان است آغاز نمايند . آنها اظهار خواهش نمودند ، که همه کشور هاى اعضاى مجلس امنيت و همکارى اروپا کوشش هاى بشر دوستانه خويش را در تاجکستان گسترش بدهند .

          وزيران جلسه مذکور از کوشش هاى صلح خواهانه روسيه ، قزاقستان ، قرغزستان و ازبکستان بخاطر قطع خونريزى و مساعدت به روند گفتگو ياد آور شدند . وزيران لازم ميدانند، که اين سند از طرف کميته صاحب منصبان بزرگ در اساس برابرى و با نظر داشت ضرورت همکارى نزديک با کشور هاى سازمان ملل متحد برسى گردد .

          کشور هاى اروپايى ، از جمله کشور نيدرليند يک ميليون گولډن را براى خريدارى مواد غذايى ، لباس و ادويه براى مهاجرين تاجکستان و بيجا شده گان جنگ کمک نمودند ، و آنرا به جمعيت هلال احمر تاجکستان تسليم نمودند . مواد کمکى بشر دوستانه ، که به سه طياره سويسى از طرف هلال احمر بين المللى آماده شده بود به ولايت قرغان تپه تاجکستان انتقال داده شد .

          علاوه بر اين در روند دريافت صلح و آشتى در تاجکستان نيرو هاى مشترک حافظ صلح اتحاد دولت هاى مشترک المنافع سهم مؤثر داشتند ، که در هيئت آن جزو تام هاى روسيه ، ازبکستان ، قزاقستان و قرغزستان شامل بودند . کشور هاى ذکر شده نه تنها په حضور نظامى شان ، بلکه با کمک هاى اقتصادى و بشر دوستانه شان در بهتر شدن وضع در تاجکستان سهم فعال گرفتند .

          همه اين گفته ها شهادت بر آن ميدهد، که در روند دريافت صلح و آشتى ملى در تاجکستان کشور هاى زياد ، سازمان هاى بين المللى و منطقه يي و يک تعداد زياد خارجى ها به اين و يا آن شکل جلب گرديده بودند و مى خواستند ، که نزاع تاجکستان شدت نگيرد و از راه مسالمت آميز حل و فصل گردد .

          طبيعى است ، که وظيفه هماهنگ سازى فعاليت آنها، سازماندهى ديد و بازديد ها و عمليات هاى آنها به دوش موسسه هاى سياست خارجى جمهورى تاجکستان ، وزارت امور خارجه ، نمايندگى ها و سفارتخانه هاى آنها در خارج از کشور و مشاوران رئيس جمهور تاجکستان در بخش سياست خارجى افتاد . از روز هاى اول روند مذاکرات صلح تاجکستان نمايندگان ديپلوماتيک تاجکستان اشتراک کنندگان مستقيم آن بودند . همه کارشان هميشه برابر و سازنده بود ، خصوصاً در دوره هاى اول مذاکرات چنانچه نماينده دايمى جمهورى تاجکستان در سازمان ملل متحد بتاريخ ١٤ دسمبر سال ١٩٩٤ در سخنرانى اش درباره ذکر جانب دارى حکومت تاجکستان از متن تصميم شوراى امنيت درباره تاسيس هيئت ناظران سازمان ملل متحد در تاجکستان از جانب کشورش تقاضاى زياد کردن تعداد نماينده گان را نموده و از آماده بودن حکومتش با عقد سازشنامه درباره مقام هيئت ناظران سازمان ملل متحد در تاجکستان خبر داده است .

          همچنين او از موقع رهبرى جمهورى تاجکستان و کوشش هاى همه جانبه آن در مورد دوام دادن گفت و شنودها براى دريافت آشتى ملى ياد کرده است . ولى در برابر اين نمايندگان جامعه جهانى را متيقن نمودند ، که اپوزيسيون آشتى ناپذير خلاف سازشنامه آتش بس مؤقت عمل ميکند و در جنگ ها از جانب اپوزيسيون زرخيرد خارجى اشتراک ميکنند .

          طوريکه شاد روان ک . يولداشف مشاور دولتى رئيس جمهور تاجکستان در بخش سياست خارجى شهادت داده است : ((پس از آنکه يک چند دورى روند مذاکرات در بن بست قرار گرفت حق ادامه مذاکرات از جانب حکومت را امام على رحمان رئيس جمهور تاجکستان به عهده وزير امور خارجه جمهورى تاجکستان ت . ن . نظروف گذاشت و شرايط مهيا گرديد ، که روند مذاکرات را به اخير برساند .

          نخستين کوشش ها براى دريافت صلح در تاجکستان هنوز در شرايط داغ مقاومت سياسى و آغاز جنگ هاى داخلى از طرف خود تاجک ها صورت گرفته بود ولى متاسفانه آنوقت ها ملاقات ها و مطالعه ها بين تاجک ها ، از جمله در شهر دوشنبه بتاريخ ١٤ فبرورى ١٩٩ ، ٢٢ اپريل ١٩٩٢ و ٢٠ ماى ١٩٩٢، در شهر خورغ بتاريخ ٢٦ جولاى ١٩٩٢ و شهر کورغان تپه بتاريخ ٢٠ جون ١٩٩٢ نتايج دلخوا ندادند . زيرا طرف هاى درگير ، طوريکه از جريان بعدى حوادث آن روز ها بر مى آيد ، اعتماد کامل بر آن داشتند ، که طرف مقابل خود را به اندازه توان که دارند حتماً مغلوب خواهند کرد . آنها هريک تکيه به زور و زورگويى داشتند و يگانه راه حل را در آن ميديدند . با اين کار و با اين اعتماد آنها را نيرو هاى خارجى نيز تشويق مى نمودند . حق بجانب رئيس جمهور تاجکستان امام على رحمان است ، که در ماه اگست سال ١٩٩٧ در جواب به سوالهاى خبرنگار بى بى سى با نظر داشت حوادث سالهاى ٩٠ در تاجکستان گفته بود : ((ماهيتاً اين نه تنها مبارزه نيرو هاى داخلى درگير ، بلکه نيرو هاى خارجى هم بود)) .

          فضاى سياسى ، اجتماعى و اخلاقى را در آن سالها در تاجکستان طرف هاى درگير و حمايه کننده گان داخلى و خارجى شان چنان ساخته بودند ، که کسى اگر از صلح و سلاح سخن آغاز ميکرد، يا خاين اعلان ميشد و يا کشته ميشد . همه مردم تشنه مقابله و جنگ تن به تن بودند ، و لاف از نيرو و لشکر خويش ميزدند . در کوچه و خيابان نيرو هاى خويش را نمايش ميدادند و اشکارا به حمله و زد و خورد هاى رويا رويى آماده ميگرديدند . در آن روز ها نيرو هاى صلح خواه در مقابل طرفداران مقاومت جنگ افروز خيلى ضعيف بودند .

          تنها پس از شدت گرفتن آتش جنگ داخلى ، رسيدن خسارات مالى و جانى ، افزايش بى حدى مهاجرت هاى داخلى و خارجى ، و آشکار شدن آن ، که نه تنها هيچ يکى از طرف هاى درگير نه در تنهايى و نه در همدستى به ديگران به اهداف شان نمى رسند ، بلکه به ادامه مقاومت مسلحانه خطر از بين رفتن تاجکستان و دولت دارى آن هر لحظه بيشتر ميگرديد ، دوباره سخن ضرورت صلح و آشتى در ميان طرف هاى درگير تاجک ها به ميان آمد .

          امام على رحمان به حيث رئيس شوراى عالى جمهورى تاجکستان در بيانيه که بتاريخ ١١ مارچ سال ١٩٩٦ در جلسه فوق العاده شوراى عالى تاجکستان ، که قرار بود در آن رهبران اتحاد نيرو هاى اپوزيسيون تاجک هم اشتراک کنند، از چگونگى آغاز گفت و شنود هاى بين تاجکان و زمينه هاى آن يا آور شده و از اولين قدم هاى ، که حکومت جديد تاجکستان در جريان اجلاس خوجند و بعد از آن در راه رسيدن به صلح و آشتى برداشته است ، ذکر نموده است . از جمله ، قبول نمودن قانون ((در باره جواب دادن جنايات انتظامى و آزاد نمودن اشخاص که در دوره از ٢٧ مارچ الى ٢٥ نومبر سال ١٩٩٢ جنايت و اعمال غير قانونى نموده اند . اين اولين و خيلى مهم ترين قدم به سوى آشتى ملى بود . با سپارش مستقيم رهبرى جديد ، هنوز از اخير سال ١٩٩٣ معاون رئيس شوراى عالى قاضى دولت قامدادوف ، وزير محنت شکور جان ظهوروف ، معاون وزير امنيت بهادر عبدالله يف با نمايندگان مخالفين گفتگو و رفت و آمد را آغاز نمودند . حکومت جديد بتاريخ ٢ مارچ سال ١٩٩٣ اعلان نموده بود ، که آماده است (( به همه طرف هاى که خواسته هاى جمهورى را زود تر از بحران سياسى و اقتصادى بر آورده سازند مذاکره و گفتگو ميکند)) .

          حکومت جديد يکجا با جانب درگير آماده است ، که اشتباهات گذشته را اصلاح نمايد ، زخم هاى مردم را شفاء بخشد ، کينه ها را از قلبهاى مردم دور کند و در مجموعه ملت را از مصيبت ها نجات دهد ، و براى همين از روز اول برقرار ساختن حکومت قانونى تصميم گرفته شد ، که گفت و شنود را با مخالفان آغاز کنند . مطابق گفته هاى بالا همين را بايد گفت ، که وزير جديد امور خارجه جمهورى تاجکستان رشيد عالموف ، که بتاريخ ٢ دسمبر ١٩٩٢ به اين وظيفه تعين گرديده بود ، خيلى فعالانه و تشبث کارانه به کار آغاز نمود و در يک مدت کوتاه با سفير فوق العاده و مختار فدراتيف روسيه م . سينکيويچ بتاريخ ١٨ دسمبر سال ١٩٩٢ ، با قونسل دولت اسلامى افغانستان محمد عمر بتاريخ ٢١ دسمبر ١٩٩٢ ، با سفير فوق العاده و مختار جمهورى اسلامى ايران ا . م . شابيستارى بتاريخ ٢٣ دسمبر ١٩٩٢ ، با سفير فوق العاده و مختار جمهورى مردم چين چنسى ژاومين بتاريخ ٢٩ دسمبر ١٩٩٢ مذاکره نموده و از جمله مسله اوضاع جمهورى تاجکستان و ضرورت گفت و شنود جانب هاى تاجک را برسى نمود . وزارت امور خارجه جمهورى تاجکستان پيشنهاد رئيس شوراى عالى جمهورى تاجکستان امام على رحمان را در باره فرستادن هيئت ناظران سازمان ملل متحد و مساعدت به حکومت و مخالفان به سرمنشى عمومى سازمان ملل متحد فرستاد. يکى از وظياف که حکومت جمهورى تاجکستان و موسسات سياست خارجى جمهورى تاجکستان در اين زمان اجراء نمود ، تامين امنيت در سرحد کشور به افغانستان بود . در اظهارات حکومت تاجکستان توجه حکومت افغانستان را در مورد جمع شدن نيروهاى مسلح مخالف در سرحد بين افغانستان و تاجکستان جلب نموده و از وقوع حوادث اظهار تاءسف نمود .

          تاجکستان يکى از آن پنج شش کشوريست ، که عمليات صلح خواهانه سازمان ملل متحد در جريان فعاليت بيش از پنجاه سالش به ثمر رسيده است . عمليات صلح خواهانه سازمان ملل متحد در تاجکستان بتاريخ ١٦ دسمبر سال ١٩٩٤ نظر به فيصله شوراى امنيت آغاز گرديده بود ، اگر چه عملاً سازمان ملل متحد فعاليت هاى خويش را در جمهورى تاجکستان از اخير سال ١٩٩٢ آغاز نموده بود .

          علت اساسى فعاليت هاى سازمان ملل متحد در تاجکستان در آن است ، که در تلاشهاى صلح خواهانه به موقع سازمان ملل متحد به منفعت ملى خود تاجکان و کشور هاى ذيدخل پيش از همه روسيه و ايران سازگار آمد . ادامه مقاومت هاى مسلحانه نه تنها به منفعت طرف هاى درگير تاجک نبود، بلکه به منفعت هاى جيوپوليتکى روسيه ، ايران و کشور هاى منطقه هم نمى باشد . در اين باره ى . م . پريماکوف که يکى از بنيان گذاران اساسى مذاکرات صلح تاجکان بشمار مى رود ، در کتابش بنام ((سالهاى که در ميدان سياست بزرگ بودم)) ، در فصل جداگانه يى زير عنوان ((راه حل آشتى تاجکان از احمد شاه تابه نورى )) به طور شفاف با آوردن دلايل منطقى تاکيد نموده است ، که ((ادامه وضع نامعتدل در تاجکستان هم براى روسيه و هم براى ايران منفعت نداشته و به جز از مذاکرات راه ديگر نبود)) . بنا به گفته او روسيه منافع ذيل را دارد :

          الف – امنيت را در سرحدات جنوب ، که هم براى تاجکستان و هم براى خود روسيه و هم براى اتحاد دولت هاى مشترک المنافع مهم است تامين ميگردد .

          ب – نفوذش را در منطقه آسياى مرکزى از دست نمى دهد .

          ج- پيشروى گسترش افکار جدايى طلبى را ميگيرد .

          براى ايران منافع ذيل را دارد :

          الف – نفوذ خود را در منطقعه حفظ مينمايد .

          ب- با استفاده از فرصت مناسب روابط اش را با روسيه تحکيم بخشيده و با همين کار از تحريمات سياسى در مقياس بين المللى بيرون مى آيد .

          ج- مقام افغانستان را بحيث يک دولت مستقل و يک پارچه نگاه مى دارد .

          مقامات رسمى روسيه و ايران ، اگر چه به طور رسمى اظهار نداشته اند ، اما کاملاً روشن بود، که نمى خواستند در تاجکستان و در منطقه با استفاده از وضعيت بعمل آمد ، امريکا و متحدين او (پاکستان ، عربستان سعودى و ترکيه) نفوذ پيدا نمايد .

          بعضى از سياست شناسان ، چنانچه الينا پيگاجى ، که ياور هيئت ميانجى سازمان ملل متحد در مذاکرات بين تاجکان بود ، در جائيکه از سبب مذاکرات صلح سخن ميراند ، گفته است ، که ((علت ديگرى که طرف ها را مجبور نمود سرميز گفت و شنود حاضر شوند ، ديگر گونى ها در شمال افغانستان بود )) . اين قضايا تصحيح طلب است . زيرا تا زمان تغير وضع در شمال افغانستان سه دور مذاکرات در مسکو در ماه اپريل سال ١٩٩٤، در تهران در جولاى ١٩٩٤ و در اسلام آباد در اکتوبر و نومبر ١٩٩٤ صورت گرفته بود . نخستين ملاقات امام على رحمان رئيس جمهور جمهورى تاجکستان با رهبر اپوزيسيون تاجکستان سيد عبدالله نورى در ماه ماى ١٩٩٥ در پايتخت دولت اسلامى افغانستان در شهر کابل برگذار شده بود . از اين سبب دليل مذکور را نمى توان قابل قبول دانست . ولى فکر مؤلف درباره اينکه دگرگونى ها در شمال افغانستان زد و خورد هاى طالبان با اتحاد شمال در نزديک هاى سرحدات ما ، نزديک گرديدن رهبران دولت اسلامى افغانستان برهان الدين ربانى و احمد شاه مسعود با حکومت تاجکستان و روسيه به خاطر دريافت اسلحه ، مهمات ، مواد سوخت ، مواد خوراکه و وسايل نقليه وغيره . بى اساس نيست که اين همه تحولات انگيزه براى دريافت صلح تاجکان گرديد .

          وقتيکه سخن از نفوذ عوامل داخلى و خارجى در صلح تاجکستان ميرود ، سوال پيدا ميشود ، که کدام يک از آنها موثر تر و اساسى بودند . ما نمى توانيم يکى را بر ديگر ترجيح داد و يکى را اساسى و ديگرى را جزئى و يا دوم درجه دانست . ولى در بين همه عوامل داخلى و خارجى فراوانى که مذاکرات صلح تاجکانرا به نتيجه رساند مهم تر از همه درک ضرورت حفظ منفعت هاى ملى از جانب طرف هاى درگير و داخل قضيه بود .

          طوريکه پروفيسور ابراهيم عثمان ، يکى از اشتراک کنندگان مستقيم روند صلح تاجکستان ميگويد : ((جاى بحث نيست که اگر خود تاجکان نمى خواستند ، در تاجکستان صلح برقرار نمى شد)). خصوصاً ، که براى ادامه مقاومت مسلحانه به باور مى توان گفت که هم بهانه و هم واسطه و وسيله پيدا ميشد . خوشبختانه طرف هاى درگير تاجکان به شرافت عقل و فراست ميراثي شان سروقت دريافتند ، که جنگ راه حل مشکل شان نيست ، بلکه نجات ملت ، کشور و دولت شان در صلح و آشتى و در وحدت و يکپارچگى است . هم طرف حکومت و هم جانب اتحاد نيرو هاى اپوزيسيون تاجک به اين نتيجه رسيدند ، که ((تاجکان خود شان بايد همه مسايل مربوط به تاجکستان را از راه مذاکره و گذشت هاى دو طرفه حل نمايند)) اگر چه هم براى امام على رحمان رئيس جمهور تاجکستان و هم براى رهبر اتحاد نيرو هاى اپوزيسيون تاجک سيد عبدالله نورى آسان نبود ، که طرفداران شان مخصوصاً فرماندهان نظامى شان را روزى به مذاکرات و صلح حاضر نمايند. براى اين وقت زياد و زحمت زياد صرف گرديد . آنها براى اينکه مقامات دولتى و مخالفين را به مذاکرات و صلح و آشتى راضى نمايند و آنها را به نتايج مثبت متوجه کنند ، هر يک در زمينه کار هاى زيادى را انجام دادند . از جمله بار ها با جوانب مختلف ، گروه هاى جداگانه دولتى و اپوزيسيون مصلحت و مشوره مى نمودند .

          در نتيجه طرف اتحاد نيرو هاى اپوزيسيون تاجک به طور رسمى بتاريخ ٧ دسمبر سال ١٩٩٣، آن هم پس از چندين مصلحت و مشورت در شهر هاى جداگانه در افغانستان و پاکستان و براى بار اخير پيش از آغاز مذاکرات در تهران با وزير امور خارجه روسيه ا . آدميشين بتاريخ ٦ دسمبر سال ١٩٩٣ با هم نشسته به توافق رسيدند و سندى ((پيشنهاد هاى براى حل مسالمت آميز نزاع سياسى و نظام در جمهورى تاجکستان)) را بوجود آوردند . جانب حکومت بنوبه خود ، از روز اول نيت آغاز گفت و شنود با مخالفان را داشته است ، تصميم نهايى اشتراک مذاکرات آينده را تنها در ماه مارچ سال ١٩٩٤ گرفته بود . بعد از اين حکومت جمهورى تاجکستان و موسسات خارجى آن پيوسته از جانب دار بودن باگفتو شنود ، صلح و آشتى حرف مى زدند . چنانچه بتاريخ ١٦ دسمبر سال ١٩٩٤ نماينده دايمى جمهورى تاجکستان در سازمان ملل متحد ل . قيوموف سخنرانى شان در سازمان ملل متحد ابراز داشت که ((حکومت تاجکستان بار ديگر تصديق ميکند ، که تمامى کوشش ها را براى ادامه گفت و شنود به خاطر دريافت آشتى انجام مى دهد)) .

          دليل آنکه طرف هاى درگير قضيه تاجکستان را محض درک ضرورت حفظ منفعت هاى ملى به صلح و آشتى و مذاکرات وادار ساخته بود ، اين است که در مهم ترين سندهاى که در جريان مذاکرات تاجکان به امضاء رسيده است ، يک نقطه تاکيد يافته است ، که طرف ها ((براى تامين رويا منفعت هاى عالى مردم تاجک عزم قاطع داشته )) ، ((بادرک خطر هلاکت بار مقاومت نظامى و سياسى و مسئوليت بزرگ خود براى آينده مردم و دولت تاجک . . . به موافقه رسيدند )) . در اين مورد امام على رحمان رئيس جمهور تاجکستان چنين گفته : ما و رئيس حرکت نهضت اسلامى تاجکستان سيد عبدالله نورى اظهارات مشترک خود در کابل بتاريخ ١٩ ماى سال ١٩٩٥ در مورد منفعت هاى عالى مردم تاجک و کشور تاجکستان و تامين صلح در اين کشور اظهار نموديم .

          نخستين سندى را ، که طرف هاى درگير در تاجکستان در مذاکرات صلح به امضاء رساندند ، بتاريخ ١٩ اپريل ١٩٩٤ بود . اين خود شاهد روشن آن است که ملت تاجک طبيعتاً و تاريخاً آباد کننده است ، نه ويران کننده . آن وقت طرف هاى تاجک هنوز نمى دانستند ، که چه وقت صلح و آشتى بدست مى آيد ، اما آنها غم آنرا ميخوردند ، که يک گوشه آباد و زيبا کشور شان خراب نگردد . اينگونه مسئوليت را تنها کسانى درک ميکنند . که در نزد وطن خود و مردم خود مسئوليت دارند .

          منفعت هاى ملى جمهورى تاجکستان در مذاکرات صلح تاجکان ، پيش از همه ، عبارت از حفظ و کيپارچگى تاجکستان ، تماميت ارضى و دولت دارى تاجکان بود . زيرا در آنوقت خطر جدى دولت تازه استقلال يافته و تازه بنياد تاجکستان را تهديد ميکرد . در آنوقت سرو صدا هاى تشکيل جمهورى بدخشان ، کوشش تنظيم قانون اساسى بدخشان ، مسدود کردن راهها و تخريب پل ها در سمت شمال ، حمله مسلحانه به ولايات سغد ، اعلان جمهورى اسلامى غرم و غيره شنيده مى شد . بتاريخ ٢٦ جولاى سال ٢٠٠٤ امام على رحمان رئيس جمهور تاجکستان در مورد تجزيه نمودن تاجکستان چنين گفته بود : خطر آن ميرود که جمهورى تاجکستان به سه بخش ذيل تقسيم گردد :

          ١- جمهورى بدخشان .

          ٢- به نام منطقه آزاد خجند .

          ٣- قسمت جنوبى تاجکستان .

          با تطبيق نقشه مذکور نيروهاى معين داخلى و خارجى مفاد حاصل مى نمودند ، و در همين راه پيگيرانه فعاليت مينمودند .

          مذاکرات صلح تاجکان ، که مرحله اول آن بتاريخ ٥ اپريل سال ١٩٩٤ در مسکو آغاز گرديد و مرحله آخير آن بتاريخ ٢٧ جون در همانجا انجام يافته بود ، يکسان و هموار نبود . اکثر وخت روند مذاکرات و فعاليت هاى کميسيون آشتى ملى به بن بست مواجه ميگرديد و هيئت هاى مذاکره کننده و اعضاى کميسيون آشتى ملى گمان ميکردند که مقاومت و مخالفت از سرگرفته ميشود . ولى خوشبختانه رهبران جوانب صلح تاجکان امام على رحمان رئيس جمهور تاجکستان و سيد عبدالله نورى رهبر اتحاد نيرو هاى اپوزيسيون تاجکستان ، موسسات مسئول سياست خارجى طرف ها با مسئوليت سازمان ملل متحد و کشور هاى ذيدخل به وقت و زمان حاضر و ناظر ميشدند ، گفتگو ميکردند و دشوار ترين مشکلات را با يک نشست حل و فصل نموده و تمام مسئوليت را بر دوش خود ميگرفتند . حل نمودن سهم ٣٠% ، امضاء پروتوکول سياسى ، اجازه فعاليت احزاب سياسى وغيره مسئوليت سنگين بود ، که به جز از شخصيت ملى فوق العاده مانند امام على رحمان کسى ديگرى نبود که آنرا به دوش مى گرفت . تا اينکه جدى بودن اين قضيه تا اندازه روشن شود ، لحظه تصور نمايد ، که اگر صلح تاجکان تامين نمى گرديد ، چه تهمت و ملامتى هاى بر سر او نمى ريخت و چه گناه هاى صغيره و کبيره به او نسبت داده نمى شد . زمانيکه روند صلح تامين گرديد ، تعدادى زيادى خود را به آن شريک نمودند . ولى تا آنوقت تعداد اندکى از رئيس جمهور و تصميم گرفتن او جانب دارى ميکردند . به مقصد تکان بخشيدن و جريان گفت و شنود در سال ١٩٩٤ رئيس جمهور تاجکستان امام على رحمان گفته بود که خودم به کابل و تهران سفر کرده ، با رهبر مخالفان مسلح اسلامى سيد عبدالله نورى گفتگو کردم . همچنين در مورد همين مسايل با رهبران افغانستان ، ايران، پاکستان ، روسيه ، ازبکستان و ديگر دولت ها ملاقات داشتم .

          بتاريخ اول نومبر سال ١٩٩٩ هنگام ملاقات امام على رحمان رئيس جمهور تاجکستان کوفى حنان منشى عمومى سازمان ملل متحد به اين نکته تاکيد شد ، که در تاجکستان سازمان ملل متحد در امورات حل نزاع هاى سياسى تجربه جديد را بدست آورد . و اين تجربه هم از نگاه طرز دخالت ، اصول و راه حل تنظيم وضع و هم از جهت جلب سازمانهاى بين المللى و موسسات ماليوى در استقرار صلح و آرامى در نقاط داغ شايسته آموزش ميباشد .

          تجربه برقرارى صلح تاجکان در يک مدت نسبتاً کوتاه به ثمر رسيدن آن دست آورد بزرگ ديپلوماسى معاصر تاجک بشمار مى رود . همين را بايد به نظر گرفت . که مقاماتى ، که سياست خارجى حکومت جمهورى تاجکستان و رهبرى آنرا عملى ميکردند ، دوره تشکل را از سر مى گذراندن . چنانچه در وقت ، وزارت امور خارجه جمهورى تاجکستان عملاً در جاى خالى بوجود آمده بود اما به آن فرصت ميسر گرديد . که در کوتاه ترين وخت هيئت دستگاه مرکزى وزارت را پوره نمايد.

          حکومت جمهورى تاجکستان و مؤسسات رياست خارجى آن به رهبرى رئيس جمهور مملکت امام على رحمان نه تنها سياست و آشتى ملى را در مملکت پيش گرفتند و آنرا با موفقيت عملى گردانيدند ، بلکه به ثبوت هم رساندند ، که ميتواند با مخالفان سياسى شان در شرايط نظامى چند حزبى و پارلمانى در اداره حکومت همکارى نمايد . جمهورى تاجکستان در قلمرو آسياى مرکزى يگانه کشورى است ، که قانون اساسى آن ايجاد حزب سياسى مبنى بر دين را اجازه ميدهد . تجربه صلح تاجکستان اثبات کرد که دشوار ترين مسئوليت هاى سياسى و اجتماعى را ميتوان از طريق مطالعه و مذاکره و از راه مسالمت آميز حل کرد .