از دموکراتیک کمونیزم تا دموکراسی آمپریالیزم!
عبدالخالق صارم
...............................................................
1- دموکراتیک کمونیزم
-6 جدی 1358ش
فردا شنبه 6 جدی 1404ش، مصادف است با 6 جدی سال 1358ش، روز حمله قشون سرخ، صلیبی ارتودکسی واشغالگر شوروی وقت، بر افغانستان.
آیا طوریکه می گفتند، 6 جدی 1358ش، مرحله تکاملی انقلاب کارگری و 15 میزان 1380ش، مبارزه با تروریزم بود ؟!
نه، چنين نبود، بلکه :
6 جدی 1358 اشغال صلیبی ارتودکسی با همکاری حزب دموکراتیک خلق و 15 میزان 1380 اشغال صلیبی کاتولیکی و پروتستانی تحت عنوان تطبیق ارزش های دموکراسی بود.
پس این جنگ، در گذشته و امرور ،جنگ دین و عقیده و ارزش ها بود و است.
باندهای اجیر، مزدور وبدنام خلق وپرچم که بعد از سالها پای بوسی و رکاب بوسی باداران روسی خود، طی یک کودتای رسوا، در 7 ثور 57 کارفرمایان روسی خود را درافغانستان بر اریکه قدرت نشاندند، و خودشان با افراز نمودن عقده های سرطانی خود علیه مردم زحمتکش افغانستان، با بیرحمانه ترین شکل، به قتل عام مردم مسلمان و کارگر ما، پرداختند.
ولی از 7 ثور تا 6 جدی در این 576 روز، این همه خون و لاشه را که ریختند و مکیدند، نتوانست عطش و تشنگی شان را نسبت به خون این ملت زحمت کش و کارگر که قبل ازین ها هم، قرن ها شلاق ها و تازیانه های اربابان غدر و استکبار، برسر و پشت شان فرود آمده بود، فرو بنشاند، رفتند و ملیشه های اشغالگر کمونیزم شوروی را به شکل رسمی بر دوش گرفته آوردند، تا درقتل مردم و ویرانی افغانستان از همدیگر کمک بگیرند وگاهی سبقت بجویند و تا انقلاب كارگری شان، در نابودی خلق کارگر ما، تکامل یابد.
عناصر هرزه و نابکار خلق و پرچم، برای قتل مردم دهقان و ویرانی کشور ما از مدرنترین اسلحه وپیشرفته ترین چاقو وچماق و خنجر استفاده کردند، و در زندان های جهنمی خود برای شکنجه نمودن جوانان نابغه و فکور این خطه، پیشرفته ترین وسائل شکنجه را بکار بردند!
یاد گار این خونخواران ولگرد، قتل عام دوملیون جوان مجاهد وآزاده، قتل عام 25 هزار مردم کابل، قتل عام 24 هزار مردم هرات باستان، قتل عام 2 هزار مردم چهاردره کندز، لست 12 هزار شهید دوره ترکی و امین لست 5 هزار شهید دوره امین و کارمل ونجیب، ویرانی بنیه های اقتصادی کشور، تبعید نمودن نیمی از باشندگان کشور، بمب باران کور کورانه بالای خانه و کاشانه مردم، زنده در زیر خاک نمودن هزاران جوان متخصص در رشته های مختلف، حتی که این جنایت پیشگان خلق و پرچم، مغز های فکور و دستان کارگر این کشور را به شکل اساسی و سیستماتیک، نابود کردند.
این شرارت پیشگان ویرانگر در زمان حاکمیت حزب مرتجع خود، مرگ بر آمپریالیزم جهانخوار آمریکا گفته عربده می کشیدند، وهنگامیکه باداران کی جی بی شان آنها را دیگر تنها گذاشتند، پرواز کردند و رفتند و درآغوش آمپریالیزم جهانخوار آمریکا، گرم غنودند، و در سال های اشغال آمپریالیزم آمریکا، خانواده های خود را، درآنجا در بستر کاپیتالیزم و فیودالیزم، گذاشته وخودشان در پیشاپیش ملیشه های اشغالگر آمپریالیزم جهانخوار آمریکا دوباره وارد کشور ما شدند، تا مراحل تکاملی انقلاب کارگری خود را این بار با قتل وکشتار و نابودی مردم سلحشور ما، با همکاری باداران آمپریالیزم خود، بپیمایند.
جالب اینست که ماشین کشتار و ویرانی این عناصر ددمنش واوباش، هر گز خاموش نگردید.
دیده بودیم که بقایای این وطن فروشان شرف باخته خلق و پرچم، در عصر دموکراسی آمپریالیزم نیز، درپرده های تلویزیون ظاهر گردیده وبا کمال بی شرمی و بدون اندک ترین احساس شرم وخجالتگی، مجاهدین را جنگ سالار می نامیدند و فکر می کردند که مردم مجاهد ما، جنایات این مزدوران را فراموش کرده اند، به یاد دارم که یکی از بقایای جراثیم این خونخواران خلق و پرچم، قتل و کشتار مردم ننگرهار و هرات را در عصر حزب دموکراتیک خلق، حماسه حزب خود می نامید.
2- دموکراسی آمپریالیزم
-15 میزان 1380ش
همچنانکه روسها پیش از حمله بر افغانستان، با بریتانیا مشوره نکردند، فکر می کنم آمریکایی ها نیز به نوبه خود، با روسها مشوره نکردند و خواستند که یکبار بخت خود را در افغانستان بیازمایند و تجربه تلخ بریتانیا و شوروی را، بار دیگر تکرار نمایند، همان بود که در 15 میزان 1380 آمریکای جنایتکار هم به نوبه خود با ملیشه های صلیبی کاتولیکی و پروتستان خود، اجیران، غلامان حلقه به گوش، تکنوکرات ها، سکولارها، لیبرال ها، فمینسیت ها، شبه تجدد زده ها، بقایای عناصر خلق و پرچم، غرب زده ها و ده ها بلا و مصیبت دیگر را جمع نموده در پیش انداخته و به بهانه مبارزه با تروریزم و تطبیق ارزش های دموکراسی، بر کشور ما یورش بردند.
آمریکای جنایتکار و شرکای جرمی اش بعد از حمله صلیبی شان بر افغانستان در 15 میزان سال 1380، همچنانکه 20 سال در سنگر جنگ نظامی، با چاقو و چماق و بمب و گلوله مردم ما را کشتند، در سنگر جنگ فکری نیز، یکی از بت های جاهلیت معاصر به نام دموکراسی را در معبد های کشور های سکولار، طواف داده و به عنوان بهترین سوغات خود، برای ما آوردند.
این جابود که غلامان حلقه به گوش شان، شب و روز برای این دموکراسی لعنتی، تبلیغ و کمپاین و دعاء و نیایش می نمودند و کوشش می نمودند تا طرح های شان با رویکرد دموکراسی باشد و اجیران زر خرید شان صبح و شام، واویلا سر می دادند تا دموکراسی نو پا، در کشور متضرر نگردد و تلاش می نمودند تا به زور این دموکراسی بشرستیز و زن ستیز خود را بر ما بقبولانند و بخاطر پیاده نمودن دموکراسی این طاعون سیاه، هزاران بمب و راکت را بر ما ریخته و مردم ما را محکمه صحرایی دموکراسی گونه نمودند و با فرود آوردن شلاق و تازیانه بر سر و پشت مردم رنجدیده ما، می خواستند تا از دستاوردهای این دموکراسی خونین، محافظت گردد.
آمریکای جنایتکار و شرکای جرمی اش که، کشور مارا به بهانه مبارزه با تروریزم، اشغال نمودند، دو شعار دروغین داشتند:
1-تأمین صلح و امنیت!
2-رشد اقتصاد!
و تحت این شعار، گروهی از افغان های غرب زده را که در پس کوچه های آمریکا ظرف شویی و سگ شویی می کردند، با دادن القاب های پر زرق و برق و دروغین، آن ها را پاراشوتی بر ما انداختند.
ازجمله:
-تکنوکرات ها
این ها که از تکنولوژی و فن آوری کاملا بی خبر بودند و آنچه که از تکنولوژی و فن آوری برای ما آوردند، رشد دادن رقص و موسیقی در کشور ما بود، گویا که ما دیگر هیچ مشکلی نداشتیم، وباید فقط به ستاره افغان رأى می دادیم و رقص و موسیقی می آموختیم.
- متخصصین نامنهاد در اداره و منجمنت.
این ها سرک ها و جاده های مردم را مسدود نموده و در پس دیوارهای سمنتی و در داخل موتر های زرهی و ضد گلوله، فقط خود را پنهان می نمودند.
- متخصصین در اقتصاد.
این ها که دومین مغز متفکر جهان نه بلکه اولین مغز متعفن و گندیده جهان بودند، با خصوصی سازی افراطی و تطبیق نظام اقتصادی ربا محور، مردم را در زیر خط فقر و بیکاری سوق دادند.
- متخصصین در زراعت و کشاورزی
این ها با دروغگویی و با توزیع تخم های بذری ژنتیکی و یکبار مصرف و با بمباران کورکورانه و تولید دود گلوله و بوی باروت، محیط زیست ما را آلوده نموده و زراعت و کشاورزی کشور مارا متضرر ساختند.
این جا بود که مردم مجاهد افغانستان اعم از زن و مرد، محصلین و جوانان، استادان پوهنتون، کارگران، پیشه وران و... هریک در عرصه تخصص خود، در برابر این هیولای های بدنمای دموکراسی، جهاد را آغاز نموده و این شرارت پیشگان را از کشور خود بیرون راندند.