قبل از اینکه بالای سوال بالایی بپیچیم، باید باز هم تذکری صورت گیرد، که بزرگترین اشتباه طالبان این است که به مذاکرات بین الافغانی، به علمیت و صداقت ریس جمهور علمگرای ما و بلاخره به خواست سی میلیون افغان، که همه خواهان صلح بین الافغانی اند، کوچکترین ارزش، کمترین احترام و کمترین اعتنای هم قایل نبوده و فقط و فقط خود را ناف عدالت کاینات می پنداشته، با خود خواهی ها و خودمرکز بینی های بمارگونانه، فقط و فقط راه جنگ و راه زدن و کشتن و بستن را پیشه می نمایند.

بدون شک که این نوع زورگویی های بیمار گونانه و این نوع خود خواهی ها و خود مرکز بینی های بیمار گونانه تنها مربوط به طالبان نمی شود، بلکی این نوع زورگویی های بیمار گونانه و این نوع خود خواهی ها و خود مرکز بینی های بیمار گونانه بیشتر از چهل سال است، که با همه ابعاد داخلی و خارجی آن، روزگار ملت مظلوم ما را تیره و تار گردانیده که هیچ یک از این زورگویی های بیمار گونانه و این نوع خود خواهی ها و خود مرکز بینی های بیمار گونانه برای ما افغانها قابل قبول نبوده و قابل قبول نیست!

مگر در اینجا بخاطری طالبان مخاطب قرار می گیرند، که آنها فعلاٌ به مذاکرات صلح بین الافغانی کدام پاسخ مثبتی ندارند، و آن هم صلحی را که همه افغانها خواهان آن اند!

در اینکه طالبان فکر می کنند در پانزده شانزده سال اخیر در مقابل شان بی عدالتی و زور گویی صورت گرفته است، هیچ جایی شک نیست، در در اینکه طالبان به قهر و غضب اند که چرا مریکا در سال دوهزار و یک میلادی امارت طالبان را سقوط داد هیچ جایی شکی نیست.

مگر مشکل سی میلیون افغان، خواست سی میلیون افغان را ما نمی توانییم فدای جهالت ها و زور گویی های این و یا آن کنیم!

بدون شک که در سال ۲۰۰۱م. جورج بوش چوچه حق آنرا نداشت که بالای افغانستان و بالای افغانها حمله کند. جورج بوش چوچه بد کرد در سال ۲۰۰۱م. بالای افغانستان و بالای افغانها حمله کرد، بی ادبی معاف، جورج بوش چوچه بر پدر خود لعنت کرد که در سال ۲۰۰۱م. بالای افغانستان و بالای افغانها حمله کرد، اما آیا طالبان در سال ۲۰۰۱م. با اعمال جاهلانه و بی خردانه ی شان کدام درد افغانها را مداوا نمودند؟
آیا طالبان در زمان زمامداری ایشان با همه ندانمکاری های ایشان، با اعمال جاهلانه و بی خردانه ی شان کدام درد افغانها را مداوا توانستند؟

آیا طالبان امروز ظرفیت، توانانی، علمیت، فهم، توان کاری و تخصص آنرا دارندکه کدام خدمتی در کدام ساحه ای به افغانها انجام بدهند؟

اگر همچو توانایی های را دارند، لطفاٌ بفرمایند محترم طالبان بگویند که در کدام عرصه چه خدماتی را انجام داده میتوانند؟

طفل افغان، زن افغان، مرد افغان در قدم اول به نان و آب ضرورت دارند، چه خدمتی را طالبان محترم در همین ساحه ای کوچک به انجام داده می توانند؟

بدون شک که روزی رسان خداوند متعال است، اما خداوند متعال هم می فرمایند که از تو حرکت و از خداوند متعال برکت!

البته این حرکت به معنی آن نیست که گاهی به درگاه پاکستان، گاهی به درگاه ایران، گاهی به درگاه روسیه، گاهی به درگاه چین‌‌و زمانی هم به درگاه امریکا و عربستان بشتابیم به "کارتوس گدایی" تا آنکه چگونه افغان بی چاره و جنگزده ای خود را بکُشیم!

طالبان باید بدانند که آنها امروز نیز با ندانمکاری های شان، با کم خردی های شان، زمینه ای آنرا فراهم آورده اند که هر مفسد اداریی، هر غاصب دارایی های عامه، از عدم امنیت و از عدم قانونیت سو ستفاده نموده، بدون باز خواست به اعمال شوم و زشت شان ادامه دهند! زیرا در چنین حالت و وضعیت جمله مفسدین اداری راضی و مردم بی چاره و مردم عام ما نا راضی می باشند!

سوال عنوان هنوز هم بی جواب است که آیا محترم طالبان غم دینداری خود را دارند و یا غم دینداری بقیه افغانها را؟

البته این سوال تنها از طالبان صورت نمی گیرد، بلکه متوجه جمله، بلی! بلکه این سوال متوجه جمله "دوکانداران دین" میباشد!

-------------------------------------------------
به پیش به سوی مبارزه با فساد اداری و آوردن صلح بین الافغانی!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما