آقای غلام حضرت نامی از کانال پورتال محترم افغان جرمن آنلاین، به تاریخ یازدهم ماه می سال دوهزار و هفده میلادی، به جناب محترم دوکتور م، عثمان تره کي چنین تاخت و تاز بی ادبانه یی را روا می دارد، ولی متاسفانه همه مسولین و قلم بدستان آن پورتال محترم، تا به هنوز، در مقابل این گستاخی های آقای غلام حضرت سکوت اختیار ورزیده اند.

زمانیکه جناب دوکتور م، عثمان تره کي به حیث یک حقوق دان ورزیده دولت ها را، بلخصوص دولت افغانستان را متوجه برخورد های انسانی با اسیران جنگی می نماید، که از نگاه حقوقی یک اصل واضح و یک بحث آشکارا میباشد، یکی از نویسنده گان پورتال محترم افغان جرمن آنلاین که خود را غلام حضرت می نامد، با گستاخی شدید و بی احترامی تمام به مقابل یک حقوق دان ملی، محترم، محبوب و مشهور افغانستان چنین می نویسد:

"
بعد از سلام.
حضور جناب اقای روستار تره کی عرض شود:
ایکاش این استاد ګرامی تخلص خویشرا با توجه به تخلصِ رهبر انقلاب شکوهمند! ثور که یک آدم نفرت انګیزِ بود، تغییر میداد، البته معیار وطن دوستی چګونګی تخلص نمیباشد، هر کس آزادی کامل دارد که انتخاب همه جانبۀ خویشرا داشته باشد، نام و تخلص در ذات خود هیچ عیب ندارد ولی بعضاً بخاطر منصوب و منسوب بودن آن تخلص به یک آدم منفی، تخلص نیز جنبۀ منفی اختیار می کند. اصل مطلب:
در دانش و علمیت و ورق زدن و خواندنِ هزران صفحات کتب حقوق بین الملل توسط جناب روستار تره کی تردید وجود ندارد امّا حرف در این است که:
حتی یک شخص نیمه باسواد نیز به این امرِ مسّلم واقف است که فرق بین اسیران جنګی با مخالفین مسلح و تباه کار به اندازۀ فرق بین سُرکه و شیر میباشد.بناً نباید مذبوحانه تلاش شود که یک تروریست مزدور را با اسیر جنګی عوضی معرفی نمود.
تأکید و ادامه بر لجاجت خویش( از سوی هر کسی که باشد) بر ایمان و وجدان ملی و انسانی صدمات جبران ناپذیرِ وارد می کند."

تبصره:

۱. آیا آقای غلام حضرت نام آنقدر نا آگاه و و یا خدای نا خواسته کودن تشریف دارند که اعمال نورمحمد تره کی را با فعالیت های علمی، بشر دوستانه و ملی گرایانه ای جناب محترم دوکتور م، عثمان تره کي، فقط بخاطر داشتن تخلص همسان، به هم ارتباط میدهند؟

۲. آقای غلام حضرت با گستاخی و بی ادبی تمام به خود اجازه می دهد، تا، تغیر دادن تخلص را به جناب محترم دوکتور م، عثمان تره کي پیشنهاد دارد. آیا به بهانه ای آزادی بیان، هر کس و ناکسی حق اینرا دارد که شخصی را به تغیر دادن تخلصش پیشنهادی دهد؟ اگر جواب مثبت باشد، پس لطفاٌ آقای غلام حضرت لطف فرموده بگویند که "غلام" کدام "حضرتی" تشریف دارند، تا آنکه بعد از یک غور دقیق علمی و ملی، ملی گرایان افغان، در صورت لزوم دید، همچو یک پیشنهادی تغیر دادن نام را خدمت جناب غلام حضرت جان تقدیم دارند! در صورت لزوم دید، آیا کسی این حق را دارد که به آقای غلام حضرت پیشنهاد کند که نام خود را مثلاٌ "نگار گر" بگذارند؟ بدون شک که چنین پیشنهاداتی یک نوع بی ادبی محسوب می شود که با آداب معاشرت افغانی ما در تضاد خواهد بودند. پس آقای غلام حضرت نیز باید این نزاکت های اجتماعی را فرا گیرند‌ تا ازنوشتن چرندیات در امان باشند.

۳. آقای غلام حضرت می نویسند که:

"حتی یک شخص نیمه باسواد نیز به این امرِ مسّلم واقف است که فرق بین اسیران جنګی با مخالفین مسلح و تباه کار به اندازۀ فرق بین سُرکه و شیر میباشد...".

در اینجا پرابلم و مشکل اصلی و اساسی آقای غلام حضرت در این است، که جناب غلام حضرت جان خودش را یک رتبه ترفیع داده، از نگاه داشتن معلومات حقوقی و آگاهی از مواد معاهدات بین المللی تا اندازه ای آگاه جلوه داده، به اصطلاح در چشم بعضی از خوانندگان محترم خاک و یا هم همان سُرکه ای دوکان محترم بقالی خویش را می پاشاند: یعنی: شاید آقای غلام حضرت که خود را در ساحه ای حقوق و یا داشتن معلومات از معاهدات جینوا که در مورد حفاظت اسرای جنگی صورت گرفته اند، نیمه با سواد جلوه داده فکر می کنند با قصه ای شیر و سُرکه ای شان تعریف اسرای جنگی را نظر به معادات جینو درک کرده اند، در حالی که حقیقت چیزی دیگری است: حقیقت این است که آقای غلام حضرت در ساحه ای حقوق و یا داشتن معلومات از معاهدات جینوا نیمه باسواد نه، بلکی جناب ایشان در این ساحه شدیداٌ بی سواد تشریف دارند چنانچه قصه ای دوکان محترم بقالی و حکایت شیر و سُرکه ای شان، اصلاٌ ، و هیچنوع ارتباطی، بر برداشت و تعریف معادات جینوا از اسرای جنگی، ندارد!

اینکه طالبان در زندان های دولت افغانستان نظر به کنوانسیون های جینوا اسرای جنگی خوانده میشوند، در تعریفی که در سال ۱۹۷۷ به شکل ضمیمه در کنوانسیون جینوا علاوه گردیده است، یک حقیقت علمی میباشد!

این حقیقت را آقای غلام حضرت قبل از آن که به یک استاد محترم حقوق بی احترامی نماید، و همچنان و مسولین و خوانندگان و نویسندگان افغان جرمن آنلاین میتوانند مثلاٌ با فشار دکمه ای کمپیوتری به یکی از صفحات نسبتاٌ معتبری تری انتر نیتی نیز به دست آرند!

-------------------------------------------------
به پیش به سوی مبارزه با فساد اداری و آوردن صلح بین الافغانی!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما