« رفتن به پای مردم بیگانه در بهشت – حقا که با عقوبت دوزخ برابر است»
علامه اقبال
هدف توماس ویست در دیپلوماسی از(همه) کیست وارز یابی (منفعت) درین رابطه چیست؟
توماس ویست، نماینده ویژه آمریکا برای افغانستان می‌گوید ادامه دیپلوماسی با طالبان به "منفعت" همه است.ولی چگونگی انرا نمیداند.
او در میزگردی در کنفرانس امنیتی مونیخ با موضوع "پس لرزه‌های افغانستان: از خاکستر تا خاکستر؟" گفت که شش ماه از گرفتن قدرت توسط طالبان گذشته است و باید ببینم که دیپلوماسی چه دستاوردی داشته است.
آقای ویست گفت که "حکومت باید بازتاب جامعه افغانستان باشد، حتی یک زن در سطح رهبری این حکومت (طالبان) نیست، اکثریت مطلق پست‌ها در اختیار یک گروه قومی است. نیاز است که افراد حرفه‌ای متخصص در حکومت باشند."
او افزود که به نظر وی موضوع عبور از دولت سرپرست به وضع دایمی نیاز به یک گفتگوی ملی میان افغان‌ها دارد که تا هنوز اتفاق نیافتاده است.
به گفته نماینده وِیژه آمریکا، دیپلوماسی در زمینه آموزش در افغانستان، خوشبینی‌های محتاطانه‌ای بوجود آورده است اما درخصوص حکومتی با قاعده وسیع هنوز نتیجه‌ای نداده است.
محبوبه سراج، فعال مدنی بی خبر از افغانستان، از طریق ویدیو کنفرانس در این جلسه گفت که اگر چرخ‌های اقتصادی در افغانستان به کار نیافتد و مردم کار نکنند پول‌های کمکی از خارج مشکل را حل نمی‌تواند. به گفته او باید به گونه‌ای متفاوت در مورد افغانستان فکر شود در غیر آن صورت اشتباهاتی که در دو دهه گذشته رخ داد تکرار خواهد شد.
آنیکن هویتفلد، وزیر امور خارجه نروژ نیز در همین جلسه گفت نشست اسلو با هیات طالبان در اواخر ژانویه گامی در جهت پاسخگو کردن طالبان بود.
او افزود که اما من با طالبان دیداری نداشتم، برای اینکه نخواستیم که طالبان را به رسمیت بشناسیم.
معید یوسف، مشاور امنیت ملی پاکستان نیز که از طریق ویدیویی در این نشست صحبت می‌کرد گفت که به خاطر طالبان نباید حدود ۳۵ میلیون جمعیت کشور "مجازات" شوند. به گفته وی، اسلام‌آباد بر موضع خود درخصوص یک دولت فراگیر در افغانستان و موارد حقوق بشری در این کشور همچنان تاکید دارد.
او افزود که انتخاب دیگری در شرایط فعلی وجود ندارد. او توصیه کرد که در این مورد "باید عمل‌گرایانه اقدام کنیم".
لیندسی گریهام سناتور ارشد جمهوری‌خواه در پایان این جلسه تاکید کرد که باید با گروه‌هایی مانند طالبان برخورد کرد، نه اینکه پول در اختیار آنها قرار بگیرد.
آقای گراهام گفت: "چند نفر اینجا می‌خواهند تحت حاکمیت طالبان زندگی کنند؟ اگر می‌گویید نه، پس به آنهایی که اگر می‌توانستند می‌گفتند نه، کمک کنید.
آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل نیز در کنفرانس امنیتی مونیخ گفته بود که "خطر صدور تروریسم از افغانستان، و برخی کشورهای آفریقایی نشان می‌دهد که تروریست‌ها چقدر در سوءاستفاده از خلاء قدرت و براندازی کشورهای شکننده ماهر هستند.
طالبان بارها تاکید کرده است که از افغانستان هیچ کشوری تهدید نمی‌شود. کا ملا درست است ولی باجهان باید بر اساس مفاهمه و دیالوگ گام عملی و دیپلوماسی مطرح گردد. ودر نتیجه فراموش نکنیم .
ما میدانیم بزرگترین تحفه های دیپلوماسی امریکایی ها برای افغانستان پس از خروج آنان عبارت اند از افزایش جنجال های قومی٬ سمتی و زبانی تضعیف اقتدار ملی و وحدت ملی٬ تضعیف حاکمیت قانون و تقویت قانون شکنی و قانون ستیزی ٬سپردن سرنوشت سیاسی و فرهنگی افغانستان بدست پاکستان و کشورهای دیگر٬ تبدیل شدن افغانستان به لجنزاری از فساد و نسپردن کار به اهل کار؛ ایجاد فاصله میان دولت و ملت و ایجاد جزایر قومی و گروهی٬ بازی دوگانه در شرایط با تروریزم به بهای بازی با سرنوشت مردم افغانستان؛ افزایش کشت و قاچاق مواد مخدر و افزایش اضافه تراز سه میلیون معتاد؛ افزایش معلولان و زخمی ها؛ سوق دادن به تقاعد اجباری در دفتر های ملکی و نظامی و چیز های دیگر که شمارآنان بیش از افزون ازکدام سناریو است که ویست از چگونگی کدام نوع دیپلوماسی حرف میزند؟
این تحفه های بجا مانده شرم اور تنها مال ومربوط امریکایی ها نیست بلکه قسمت بیشتر آن تحفۀ زمامداران خودپسند٬خودخواه جاه طلب و سیاستگران مزورخارجی پرست افغانستان طی دو دهه حضور امریکایی ها در این کشور بوده است. هیچ یک ان صبغه ملی نداشتند و هر کدام تحت تاثیر قومی، زبانی، گروهی، مذهبی، سمتی و غیره داشتند و جغرافیای دید هریک نهایت محدود وناچیز بود. از همین رو بود و است که آنان اقتدار ملی، وحدت ملی، منافع ملی و سایر ارزش های ملی را قربانی اهداف شخصی و اجندا های قومی و گروهی خود نمودند. هرگاه زمامداران و سیاست گران چند دهۀ اخیر افغانستان انسان های شریف و وطن دوست و وفادار به کشور و مردم خود می بودند. هیچگاه ونه تنها این که حتی نیاز به تهاجم امریکا به افغانستان نبود، افغانستان عرصۀ نبرد جنگ های نیابتی و تروریستی نمی بود و ما امروز شاهد گاندی ها ونیلسن ماندیلا هایی می بودیم که با قوت و ارادۀ متین از کوره راهان نیم قرن جنگ آزموده در چشمان مردم ما جای داشتند. اما هزاران دریغ! و درد که همه با سیاست های غلط و منفور شان یک سره منفور ملت و مردم افغانستان قرار گرفته اند. آنان آنقدر فاقد اراده و وابسته شده اند که با رفتن خارجی ها همه چیز را واژگون به تماشا نشسته اند. خروج امریکایی ها درس بزرگی برای مردم افغانستان بویژه برای زمامداران و سیاستگران شکست خورده مافیایی و فسادگر آنان است تا از شکست ها و اختلاف های گذشته اکنون افغانان باید بحیث یک فرصت بسیار حساس استفاده کنند وهمه در کنارهم جمع شوند و اجماع ملی را در برابر جبهۀ تروریسم داعشیان و حامیان عقب پرده آنان درست کنند.