از دیرباز دغدغهء اکثریت و اقليت بر سر زبان ها بود و تیکه داران قومی از اقوام مختلف، ادعای اکثریت و اقلیت را سر می دادند. بعضاً تمام بار ملامتی بر شانهء پشتون ها گذاشته می شد و چنین پنداری وجود داشت که پشتون ها عامل اصلی تبعیض سیستماتیک بوده و در تمام سرشماری ها دست باز داشته اند و اطلاعات را در این خصوص، مورد دستبرد قرار می دهند؛ اما واقعیت امر این است که در تمام پروسه های ملی، اکثریت اقوام- به شمول پشتون ها- مورد دستخوش قرار گرفتنه اند. پُر واضح است که در جوامع انسانی وجود اقوام مختلف و متفاوت از حقیقت‌های انکار‌ناپذیر است. یعنی امروزه ما نمی‌توانیم دولت- ملتی را با ویژه‌گی تک‌قومی و با فرهنگ و خرده‌فرهنگ‌های یک‌سان بیابیم.

افغانستان نیز از جملهء کشور هایی ست که در بستر آن فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌های متفاوت و متعدد وجود دارد. تمام اقوام افغانستان در ارزش های ملی و فرهنگی، با هم شریک هستند. افغانستان خانهء مشترک تمام افغان هاست.

شوربختانه جمعی از آقایان اقوامی که همواره دهل تعصب و نفاق را می کوبند و در طول تاریخ به صراحت دیده شده این جمعی دکانداران قومی، هیچ برنامه ی سازنده و مهم برای افغانستان عزیز ما نداشته اند، از یک سو شعار سر می دادند که نظام دیکتاتور و فاشیست است و همواره از محرومیت اقلیت ها حرف می زدند و از سویی هم مانع اصلی رشد اقوام مختلف کشور بودند و با انواع مختلف، سایر اقوام کشور را در سایهء لایه های قومی خود، گروگان گرفته بودند و هیچگاه فرصتی نگذاشتند تا سایر اقوام کشور، هویت خود را بازتعریف کنند. در حال حاضر ارزش‌های اقوام در برابر هم قرار دارند، نه در کنار هم، اما باور ما این است که همديگر پذيری و تسامح و تساهل و احترام به حريم ارزش ها، افتخارات و اعتقادات پسنديدهء تاريخی، فرهنگی، زبانی و مذهبی ما، هویت فرهنگی و قومی اقوام متدین کشور ما، بخش اساسی و انكار نا پذير هويت ملی ما را تشکیل می دهد و به صورت به هم پیوسته و يك پارچه به عنوان يك ارزش گرانبها در روح و روان مردمان كشور ما حلول کرده و هر کدام ما باید برای حفظ و نگه داشت آن بکوشیم.

در واقع پذيرش متقابل ارزش ها و باور های پسنديدهء فرهنگی، تاريخی و ميهنی همديگر، از مولفه های انكار ناپذير و تسهيل كنندهء روند ملت شدن، می باشد. حالا بیایید از همین آقایان بپرسیم که شما مگر تا دیروز نمی گفتید «درج قومیت، خط سرخ ماست!» و از آن نمی گذریم. تمام خواسته های شما مبنی بر درج قوم، دین و ملت تحقق یافت؛ قانون تعدیل یافت و شورای ملی آن را تصویب کرد. با آن هم جمعی از تیکه داران قومی پول و پروژه گرفتند و در برابر این روند ملی، اعتراض کردند، اما همه برنامه های زشت آنان خنثی شد.

جان حرف این جاست که ده ها قوم را دو- سه قوم کوچک در انحصار خود گرفته بودند و منحیث بانک رأی و سیاهی لشکر، استفاده می کردند و برای شان قیمت می زدند و در تمام تعاملات بزرگ و مهم سیاسی کشور، دست آنان را کوتاه ساخته بودند و از خود برای آنان بُت تراشیده بودند و سال های سال در این مسیر، حیات سیاسی کردند و رنگ فروشی کردند و دکان باز کردند و حالا که در سایهء جمهوریت، صدای اکثریت اقوام شنیده شد و هر قوم افغانستان، حق رأی و نظر را دریافت کرده، به بیداری و آگاهی دست یافته و به دنبال تعریف هویت خود، آستین بالا زده، این آقایان بیم دارند از این که بیداری و روشنگری اقوام، سبب می شود تا روند فریب و جعل هویت را که در گذشته و به صورت سیستماتیک به راه انداخته بودند، توقف می یابد و ممکن چهره های اصلی آنان به مردم معلوم شده و تاریخ در مورد آنان قضاوت کند و قضاوت تاریخ که هرگز پوشیده نمی ماند، از این رو این آقایان بذله سرایی می کنند.

در اخیر به امید این که همهء افغان ها به بیداری و آگاهی برسند و در سایهء وحدت و همبسته گی، باهم برادروار زندگی کنند و کشور ما به خودکفایی و آسایش و صلح پایدار دست یابد.