پانیپت،افتخاریاهم تهاجم!
نوشتهی از :
منصور سیار
نبرد پر افتخار احمدشاه ابدالی شاه افغانستان یکبار دیگر، اما این بار از دریچهی هنر سر و صدا بلند کرد.
فیلم پانی پت فیلمی که هنوز روی پرده سینما نهرفته، فقط با آوازه های خود در افغانستان غوغا برپا کرده است.
در این فیلم نبرد پانیپت احمد شاه ابدالی یکی از شاهان تاریخی افغانستان را روایت کرده اند، اما چرا غوغا برپا کرده است؟
سر و صدا های از جای آغاز می شود که افغانها هراس دارند تا احمد شاه ابدالی شخصیت بزرگ تاریخ معاصر افغانستان در آن فیلم منحیث یک شخصیت منفورمعرفی نهشده باشد و این هراس هم از تجربهیی فیلم پادماواتی اساس گرفته است.
در فیلم پادماواتی سلطان علاوالدین یکی از شاهان قدرتمند شخصی تحت تاثیر هوا و هوس معرفی شده است، از این رو بعضی ها فیلم پانی پت را ندیده از اثر تجربه آنرا قضاوت کردند و جبهه گرفتند.
جبههگیری بهجا و به موقع بود؟
یک کارگردان حق دارد از خیالات خود استفاده کرده و مطابق میل خود فیلم بسازد و همچنان حق دارد مستند های تاریخی را به نمایش گذارد.
این دو مورد از بعد کارهای هنر از همدیگر مجزا اند و از دید آگاهان و فعالان سینمایی ،فیلمسازی،ترکیب این هر دو یکعمل اشتباه پنداشته می شود، و از جهت دیگر اگر از دید تاریخ به این موضوع پرداخته شود، یک فیلم، با نام های واقعی و تاریخی با داستان خیالی حمله به تاریخ است و تاریخ شناسان هم چنین چیزی را نه می پذیرند.
خواست مردم هم از کارگردان پانیپت بیان واقعیت های عینی بوده است و بر وی این پیام انتقال شده تا با استناد بر دست داشته های تاریخی پانیپت را تهیه کند.
از سوی هم، گفتنیست که هیچ فردی حق ندارد به هندیها فرمایش کند تا شاه را که به کشور شان حمله نظامی کرده، قهرمان داستان جلوه دهند.
اما تقاضای مشروع اینجاست تا بر بنیاد واقعیت های عینی و آنچه در تاریخ اتفاق افتیده ، فیلم ساخته شود.
حال، این جبههگیری تاثیری روی نشر و یا محتوای فیلم خواهد داشت؟
تا وقتیکه جبههگیری فقط مردمی باشد طبیعی است که در یک کلام نخیر!
ما سابقه تنش میان حکومتها را در راستای تهیه و نشر فیلم های سینمایی داشتیم، (تنش ایران با افغانستان بالای نشر فیلم مدرسهی اسد سکندر) آنجا هم این ایران بود که صدا بلند کرد و توانست مانع نشر فیلم شود.
اینجا هم حکومت افغانستان باید صدا بلند کند، اما حکومت افغانستان صدا بلند خواهد کرد؟
چنین فیلمی را میتوان به علت ترور شخصیتی مانع شد و فایده مانع نشر شدن چنین فیلم ها ایناست که میتوان ضرر هنگفت به کارگردان زد تا دیگر کارگردانان در آینده جرات نهکنند به شخصیت تاریخی یک کشور حمله کنند.
اما در حالیکه یک کارگردان متوجه می گرددِ که فیلم پادماواتی با چنین سوژهیی بر سر زبانها رفت و درآمد زیادی کسب کرد، و همچنان اندکترین فشاری هم از بهر نشر نهشدن آن شکل نهگرفت واضح است، که این وضعیت ادامه خواهد داشت و روز تا روز بیشتر از گذشته شدت می گیرد.
با این حال شماری در جبهه حمایت از هندیها صف بسته کرده اند و تاکید دارند که این فیلم مشکل ندارد و باید نشر گردد. این شمار کیها هستند؟
این گروه روشنفکران نام نهاد هستند، که در هر بحث ایشان را داریم اینها میخواهند حمله های احمد شاه ابدالی را تجاوز جلوه دهند اما غافل از اینکه در آن زمان این عمل، عمل خیلی عادی بوده و هر شاهی مجبور به انتخاب یکی از گزینه های دفاع ویا حمله بوده است.
ناگفته نماند همین اکنون هم چنین حمله های صورت میگیرد اما به شکل پیشرفته و مدرنتر صورت می گیرد.
درست که امروز ما حکومت ضعیف داریم، جنگ در کشور مان بستر پهن کرده و مشکلات بر ما چیره شده است.
اما این ها دلیل نهمیشود که ما در مقابل هر نوع حمله خاموشی اختیار کنیم اگر امروز گذاشتیم بر تاریخ ما حمله کنند فردا بر جغرافیای ما حمله میکنند، و این ها اتفاق نهمی افتد اگر ما یکدیگر را دوست داشته باشیم، برای برادری تلاش کنیم و منافع ملی را بر منافع شخصی اولویت دهیم.
به امید یک افغانستان پایدار و با وقار!