خرید کاپی تذکره ی زنان و دختران افغان در بدل 500 افغانی، تفسیر و تعبیر اعمال به اصطلاح خانم اول افغانستان را متفاوت کرده است. از آغاز ریاست جمهوری داکتر غنی تا کنون، تبلیغات زنانه یی حکومت پیرامون رولا غنی، بی بی گل را به گلی تشبیه می کنند که گویا سر سبد زنان افغان شده است.  

خانم عرب تبار و غیر مسلمان رییس جمهور تحت عواطف افغانی مردم ما بسیار نکوهش نشد، اما اخبار گسیل پول هایی به خارج از کشور که شاید در آینده، خانواده ی او را میلیونر یا میلیاردر کنند، افغان های مذهبی را آزرده ساختند. از تبصره پیرامون موارد مختلف می گذرم و تنها در ماجرای «پروموت»، به فسادی اشاره می کنم که خانم رییس جمهور در یک مصاحبه ی تلویزیونی با سطحی گرفتن آن، افغان هایی را نگران کرد که او را دست کم گرفته بودند. در زمان فساد مالی زن رییس جمهور، تبصره ای از داکتر حضرت عمرزاخیلوال نیز مردم را بیدار کرد که با کنایه، رولا غنی را «بلاښځه» معرفی کرده بود.  

رولا غنی با مهارت، ابراز نارضایتی مردم را به حساب شوهرش گذاشت، اما در یک مصاحبه ی تلویزیونی از این که 216 میلیون دالر بودجه ی پروژه ی پروموت، خبرساز شده است با ناشیگری اظهار تعجب کرده بود که این پول به تناسب پول هایی که حیف و میل شده اند (ماجرا های دیگر) هیچ است. ظاهراً چنین به نظر می رسد، اما به معنی ساده، اگر 216 میلیون دالر را روی کل طبقه ی اناث افغانستان تقسیم می کردند، دست هیچ کسی خالی نمی ماند. بدتر از همه ضیاع 216 میلیون دالر به نام مصارف معاش و تفریح، دیگر غیر قابل هضم می باشد. 

در یک شاهکار نو، شاید به تقلید از داکتر غنی، رولا غنی به صراحت به مسلمان بودن و پشتون بودن اذعان کرد. ما بر شیوه ی برخورد داکتر غنی که بار ها با سخنرانی های پوپولیستی به شعور مردم توهین کرده است، اعتراض کرده بودیم. مثال خانم او که خوب درک کرده مزایای مسلمان بودن و پشتون بودن در افغانستان کم نیستند با این سوال توام می شود که باوجود شناخت مردم ما از او، دین و گذشته اش، این طیفی که در مقدارت ما دخیل شده اند، چرا به راحتی به ریا متوسل می  شوند؟  

تا هنوز هم جایگاه واقعی همسر رییس جمهور در اذهان عامه ی افغان ها وجود ندارد؛ اما تبارز سیاسی او که در عرصه ی فساد و ریا مکتوم نماند، بدون شک که فامیل او را از رهگذر شانس طلایی خانم اول، از خانواده های سرمایه دار دنیا خواهد کرد. اگر این مامول از طرق دیگر می بود، به اصطلاح به ما چه؟ اما کسب درآمد از اقتصاد مردم ما که در جغرافیای جهان سوم در فقر در حال صعود اند به ابراز نارضایتی مدام می انجامد. دخالت های بی رویه در لایه های مختلف اجتماع افغان ها، ارگ را در حد تناقضات زنانه نیز قرار می دهند. در مثال دیگر، چندی قبل پذیرش افرادی از جامعه ی سادات افغانستان، هرچند معدود، اما با وعده ی رییس جمهور که مشمول اقوام می شوند، نوستالژی همسر  او را زنده کرد که گفته بود «سادات، قوم نیست!» 

این که طیفی از اقوام افغانستان خواهان چنین هویتی استند، اگر همه شمول باشد، هیچ کسی با آن مخالفت ندارد. آرای افغان ها مهم است؛ هرچند پیوند های استحاله ی شده ی سادات در افغانستان که نسبت های پشتونی، اوزبیکی، هزاره گی و غیره دارند، افزون بر ابعاد مختلف، به خصوص به ساداتی که پیوندی اند، مزایایی را منتقل می کنند که مثلاً سادات پشتون دارند. نسبت پشتونی، آنان را جزء جامعه ی اکثریت مردم افغانستان (پشتون ها) در تمام عرصه ها به موازات حقوق پشتون ها به ثمر می رساند.  

ما در عرصه ی تناقضات ارگ، مایل نیستیم حساسیت های هویتی و اعتقادی همسر رییس جمهور نیز مثنوی هفتاد من کاغذ شوند. آنان دیر یا زود از ارگ می  روند. آن چه نمودار سیاسی افغانستان را خدشه می زند، تداخل غیره در اموری ست که بسیاری مقطعه یی واقع می شوند.  

ابراز وجود سیاسی همسر رییس جمهور در حالی که خودش می داند پس از ریاست داکتر غنی، کاری با افغان ها نخواهد داشت، زمینه ی قدرت افغانستان را در فضایی که نیازمند نخبه گان خارج دیده است، افزون بر بحران باور ها، سیاهتر می کند.  

دورنمای اداره ای که از رهگذر قشر تحصیل کرده، روی روابط خارجی حتی به سطح زناشویی مکدر شده است، به گونه ای جا را برای آن افغان هایی تنگ می کند که از مزیت تحصیل و رابطه با خارج، صادقانه میل به خدمت دارند.  

قبلاً نیز اشتباهات لفظی، نوشتاری و عملی ارگ ریاست جمهوری، ماجرا ها آفریده بود. ما در منظر تنقید خصوصیات زنانه ی ارگ همچنان میل نداریم افرادی ابقا شوند که خلاف منافع مردم ما جهت گیری می کنند. هدف این است تا کشتی شکسته (دولت) نجات داده شود.  

یادآوری: 

از طریق لینک زیر، مصاحبه ی رولاغنی با تلویزیون طلوع پیرامون فساد در پروژه ی «پروموت» را تماشا کنید! 

https://www.youtube.com/watch?v=mBOgGxJk5k8