نویسنده: پاچا

سید مخدوم رهین در سال ۱۹۴۶ در شهر کابل متولد و بعد از فراغت از پوهنتون کابل غرض تحطیلات عالى عازم تهران ایران شد. بعد از اخذ دکتورا در سال ۱۹۷۳ به کابل بازگشت. وقتیکه رهین محصل یکى از پوهنتونهاى تهران بود، گرویده حزب زیر زمینى توده ایران شد. حزب توده ایران مانند حزب خلق و پرچم افغانستان ریشه اى کمیونستى داشته و فعالیتهاى خویش را بطور مخفى علیه دولت شاهى ایران به پیش میبرد. سازمان جاسوسى ایران که در وقت شاه بنام ساواک مسمى بود، ارتباط مخدوم رهین را به حزب توده کشف و به زندان تهران انداخته شد. اما متآسفانه بنا بر وساطت سفیر کبیر افغانستان ابراهیم مجید سراج از بندیخانه ازاد شد.

ولى سازمان جاسوسى ایران یعنى ساواک از مخدوم رهین این تعهد را گرفت که منبعد براى این سازمان در درون دولت افغانستان امورات جاسوسى را انجام دهند. رهین پیشنهاد ساواک را در مقابل یک معاش منظم که از طرف سفارت ایران در کابل پرداخته شود قبول میکند. وقتیکه رهین به کابل باز میگردد پلانهاى که از طرف ساواک برایش داده شده بود یکا یک تطبیق میکند. مخدوم رهین فعالیتهاى خویش را علیه پشتونها اغاز میکند که این سلسله حتى تا این وقت که رژیم شاه از بین رفته براى اخوندهاى ایران نیز صادقانه انجام میدهد. ایران همیشه کوشش میکند که افغانستان را زیر سلطه لسان فارسى ایرانى اورده و هر دو زبان اصیل افغانستان یعنى پشتو و درى را از بین ببرد و فارسى ایرانى را جایگزین ان سازد. براي محو و ملوث کردن هردو لسان حکومتهاى سابق و فعلى ایران به میلونها دالر بمصرف میرساند.

دولت اخوندى ایران به هزارها تن کتاب، مجلات، اخبار و نشرات دیگر که بر ضد مذهب و لسان افغانستان است مانند سیل اسا روان میکند، ولى این وظیفه وزارت اطلاعات و کلتور افغانستان است که جلو انرا بگیرد اما مخدوم رهین این کاررا هر گز نمیکند چرا که پابند به تعهدات خود در برابر ایران است. من (نویسنده) در وقت جهاد تقریبآ یک سال در اتحاد سه گانه ( حزب محاذ ملى افغانستان به رهبرى پیر سید احمد جبهه نجات ملى افغانستان به رهبرى صبغت الله مجددى و حرکت انقلاب اسلامى افغانستان به رهبرى مولوى ،گیلانى محمد نبى محمدى) که مقعران در اډه چارسده شهر پیشاور بود یکجا کار کردیم، رهین را یک شخص نهایت متعصب، ریاکار، سر سخت حامى ایران و ضد پشتونها یافتم.

ریسرچها ، تتبعات و نوشتهاى که مخدوم رهین در طول عمر خود کرده همه اى آنها نشان دهنده حاکمیت سلطه زبان فارسى ایران را در افغانستان وانمود میکند. رهین نه تنها به آن بسندگى میکند بلکه به زبان فارسى ایران که به زعم خودش زبان منطقه نیز است مباحات و افتخار میکند. در اینمورد یک کتا ب را زیر عنوان " اشک خراسان" نوشته، ایکاش انرا زیر عنوان " اشک افغانستان" مینوشت.

از جانب دیگر اخبار "امید" که در ایالت ورجینیا امریکا به مسؤلیت طهه کوشان نشرات ضد پشتونها را براه انداخته مخدوم رهین و طهه کوشان مشترکآ با هم همکار استند. قابل یاداورى است که مخدوم رهین و طهه کوشان با هم باجه استند یعنى همسر رهین و همسر طهه کوشان همشیره استند. اخبار امید به تیراژ بسیار وسیع نشرات میکند که پول نشرات ان توسط سفارت ایران در واشنگتن امریکا پرداخته میشود.

برادر بزرگ مرد: وقتیکه ربانى و مسعود بالاى حصص محدود شهر کابل حکمرواى میراند، اخبار امید زیر عنوان "برادر بزرگ مرد" یک مقاله را بنشر سپرده بود. در مقاله پشتونها را وحشى و فاقد هر نوع فرهنگ وانمود ساخته بودند. امیدیها فکر میکردند که دولت خاین ربانى و مسعود وطنفروش تا ابد پا بر جا خواهد ماند، ولى به جهانیان معلوم است که این خاک از تمام افغانها میباشد و از ان تا به اخرین قطره خون دفاع میکند.

اکنون این در نزد بنده یک معما است که چرا رئیس جمهور کرزى این خاین ملى را بار دیگر به حیث وزیر اطلاعات و کلتور در کابینه خود جا داده؟ ایا این فشار ایران، بریتانیا و یا هم از امریکا بود و یا ملحوظات دیگر؟ دراین باره از نمایندگان وطنپرست ولسى جرگه تقاضا میکنم که در وقت راى دهى به رهین به حیث وزیر اینده اطلاعات و کلتور از نهایت احتیاط کار گرفته و نگذارید که این وطنفروش و خاین ملى بار دیگر به مسند وزارت برسد. هر کس که بر ضد منافع علیا ملت افغانستان کار میکند، از خداوند متعال برایشان در هر دو جهان رسواى ابدى میخواهم. زنده باد افغانستان، مرگ بر خاینین ملی.

پاچا - کلیفورنیا – امریکا

سید مخدوم رهین را بهتر بشناسید!

نویسنده: محمد یونس

تکمله بر مضمون محترم پاچا

یکی از هموطنان ما به اسم محترم پاچا مضونی را تحت عنوان "سید مخدوم رهین را خوبتر بشناسید" به تاریخ ۱۷ جنوری در سایت وزین افغان جرمن به نشر سپرده اند که اینک مطالب ذیل را منحیث تکمله به آن علاوه می نمایم.

سید مخدوم رهین به خانوادۀ سادات کابلی متعلق است و یکی از نواده های میرواعظ کابلی مجاهد بزرگ قرن ۱۹ می باشد که به امر انگلیس ها توسط شاه شجاع به شهادت رسید. سید مخدوم رهین یک فرد استشنائی در خانوادۀ سادات کابلی است که مرتکب خیانت ملی شده است. اکثریت عظیم نواده های مجاهد کبیر میرواعظ کابلی، انسان ها و افغان های شریفی اند که به کشور شان عشق می ورزند. اینکه چرا سید مخدوم رهین اینطور خائین و بی هویت از آب برآمد، مربوط میشود به گذشته های کثیف دوران زندگی اش. این را باید گفت که در هر خانواده و ده و قریه افراد شریف و ناشریف وجود دارند. رهین مورد نفرت تعداد عظیم اعضای خانوادۀ سادات کابلی قرار دارد.

سید مخدوم رهین از مکتب غازی فارغ التحصیل شد و شامل پوهنځی ادبیات پوهنتون کابل گردید. در جریان متعلمی اش در مکتب غازی همیش نزد اداره و استادان مخبری می کرد و احوال سایر متعلمین را به اطلاع آنها می رساند. زمانیکه شامل پوهنځی ادبیات گردید، طرح دوستی با داکتر احمد جاوید یک ضد افغانستان معروف ریخت و جاوید او را به سفارت ایران معرفی نمود. با آمدن چند بورس تحصیلی از ایران، سفارت ایران یک بورس را بعد از امتحان سرسری به او داد تا برای تحصیل تا دورۀ دوکتورا به ایران برود و در پوهنتون تهران درس بخواند. سید مخدوم رهین که علاقۀ زیادی به ادبیات دری داشت، دورۀ لیسانس و دوکتورای خود را در پوهنتون تهران به پایان رساند و در سال ۱۹۷۳ یعنی چند ماه بعد از کودتای جمهوریت داؤد خان به افغانستان برگشت.

در جریان تحصیل، طوریکه محترم پاچا هم نگاشته است، با حزب منحلۀ توده که مانند حزب خلق در خدمت مسکو بود، مخفیانه تماس حاصل نمود و شب نامه های این حزب را گاه گاهی در میان محصلان ایرانی خصوصی توزیع می نمود. چون دستگاه استخباراتی دولت ایران سخت مراقب دشمنان نظام بود، از فعالیت های سید مخدوم رهین آگاه شده و او را با اسناد دستگیر نموده و زندانی ساخت.

در همین وقت سفیر افغانستان در ایران مرحوم اسدالله خان سراج بود که از شخصیت سید مخدوم رهین و حادثۀ زندانی شدنش در ایران خوب آگاهی داشت.
مرحوم سراج زمانی که حیات داشت و در ایالت ورجینیا زندگی می کرد، روزی در یک محفل در مورد مخدوم رهین گفت که

"او همیش به سفارت افغانستان می آمد و گاه گاهی با ما غذا سفر می کرد. یک مدتی متوجه شدم که از رهین خبری نیست و چند ماه است که نیامده است. از سایر اعضای سفارت جویای احوال وی را گرفتم، آنها هم گفتند که از رهین خبری ندارند. می دانستم که افغانستان نرفته است زیرا اگر میرفت، نزد ما برای گرفتن ویزه می آمد. ناچار با وزارت خارجۀ ایران داخل تماس شدم که از محصل افغانی به اسم سید مخدوم رهین خبری نیست. وزرات خارجۀ ایران برایم گفت که روز بعد به شما اطلاع خواهیم داد. فردا شخص مسؤول وزرات خارجه برایم گفت که شاگرد افغانی شما نزد ساواک محبوس است زیرا جرم بزرگی را در بخش اوراق حزب توده مرتکب شده است. من شوکه شدم و باور نمیکردم که رهین اینقدر خائین باشد. بعد از ۲۵ روز موفق شدم که او را از زندان ساواک رها سازم. بعداْ معلوم شد که او به ساواک تعهد سپرده بود که بعد از رهائی در خدمت آن سازمان بوده و به نفع ایران در افغانستان فعالیت نماید".

زمانی مرحوم سراج این حکایت را بیان کرد که سید مخدوم رهین به فعالیتهای سیاسی ضد افغانستان و ضد پشتون در ورجینیا آغاز کرده بود. رهین در ایالت ورجینیا هنوز هم زندگی می کند و هر چند باری به امریکا می آید و دوباره برای فعالیت های ضد افغانی به افغانستان میرود.

حینیکه بعد ار ختم تحصیل به افغانستان برگشت، به حیث استاد در پوهنځی ادبیات به کار آغاز نمود. در همین آوان با یک دختر پرچمی به نام جمیله سراج ازدواج کرد. رهین ازین ازدواج دو هدف داشت: یکی اینکه خود را به پرچمیان نزدیک سازد که در روز های اول جمهوریت نفوذ زیادی در دولت جمهوری داشتند. دوم اینکه خود را به محمد زائیان شاخۀ سراج ملحق سازد که شاید روزی بدردش بخورد.

به کمک ایرانی ها رئیس دفتر کوشانی ها در وزارت اطلاعات و فرهنگ مقرر شد و این زمانی است که شاه ایران و مرحوم داوود خان نزدیک شده بودند. یکی از اهداف ایران در گذشته و حال در منطقه اینست که به حیث پیشوای فرهنگی و سیاسی "فارسی" زبانان و رهبر شیعان جهان شناخته شود. ایران افراد زیادی را درین خصوص تربیه نموده است. احمد جاوید، سید مخدوم رهین و حتا فردی خائینی به نام روان فرهادی سابق مامور وزارت خارجۀ افغانستان درین راستا فعالیت داشته اند.

به تعقیب کودتای مزدوران شوروی، سید مخدوم رهین بعد از چند ماه به پاکستان فرار نمود. خصوصاْ بعد از رانده شدن پرچمیان از قدرت، فضای سیاسی را برای خود تنگ دید و خلقی ها هم وقعی به او قایل شدند. باوجودیکه چند مراتبه نزد شاگرد های خلقی خود مراجعه نموده تا او را نزد "رهبر کبیر خلق" ببرند، اما نتیجه نگرفت.

سید مخدم رهین در پاکستان گاهی نزد حضرت وگاهی هم نزد نقیب رفت و آمد داشت. او توانست خود را به آی اس آی پاکستان نزدیک سازد و به فعالیت های ضد پشتون و ضد افغانستان آغاز نماید. رهین دشمن افغانستان است و همیش به این عقیده بوده که افغانستان باید بین ایران و پاکستان تقسیم شود تا هویت قوم پشتون به کلی نابود گردد. تغییر نظام شاهی ایران به نظام آخندی، تغییری در موقف ضد میهنی رهین نیاورد بلکه کماکان به فعالیت های ضد افغانستان، ضد پشتون و به حمایت ایران ادامه داده است.

در اواسط دهۀ هشتاد به امریکا آمد و در ایالت ورجینیا مقیم شد. از آغاز همراه با باجه اش قوی کوشان وسایر اوباشان شورای نظار و منافقین جمعیت اسلامی به تبلیغات وسیع ضد افغانستان و ضد پشتون ها مبادرت ورزید. درین ضمن یک انسان خائین دیگر به اسم صدیق فرهنگ که زمانی مشاور ببرک کامل بود، او را هم همراهی میکرد و از هر سو به بهانۀ بی عدالتی ها علیه افغانستان فعالیت می کردند.

جریدۀ "امید" که توسط سازمان جاسوسی ایران تمویل میشد، روی صحنه آمد و در رأس آن قوی کوشان نصب گردید. هر دو باجه وظیفه داشتند که اذهان عامه را به نفع ایران و برعلیه افغانستان خصوصاْ پشتون ها آماده سازند. قوی کوشان مانند رهین در ایران درس خوانده و یکی از جواسیس ایران به شمار میرود.

ناگفته نباید گذاشت که شخص قوی کوشان و پدرش غلام حضرت کوشان که از مزدوران نظام شاهی و جمهوری بود، دوران خراب جوانی را هم گذشتانده بودند. رهین با سایر عمال ایران سازمانی را به نام "صلح و دموکراسی" خلق نمودند که در آن همه مزدوران بیگانه داخل بودند تا اینکه بعد از سقوط طالبان تاریک اندیش، همه در خدمت اشغالگران قرار گرفتند و به چوکی های مهم دست یافتند.

سید مخدوم رهین با شاه سابق افغانستان در روم در تماس شد. تصور اینست که ایران به او دستور داده بود که از نیات شاه سابق در آمدن احتمالی اش به افغانستان، تهران را در جریان بگذارد.

شاه هم از ترس ایران او را نزد خود خواست و مورد نوازش قرار داد. بعد از تجاوز امریکا به افغانستان، ایران با صرف هنگفت پول او را توسط حامد کرزی به حیث وزیر اطلاعات و فرهنگ مقرر نمود. این یکی از آرزو های ایران و شخص رهین بود که درین پست قرار گیرد و خدمتی ضد میهنی به نفع ایران انجام دهد که موفق هم شد. صد ها اصطلاح فارسی ایران در دری زیبای افغانستان شامل شاخته شد تا دست ایران را در فرهنک کشور بالا ببرد.

اگر به گفتار بعضی از رادیو ها و تلویزیون های داخل کشور دقت شود، گویندگان اصطلاحات ایرانی را از برکت فعالیت های ضد مردمی و ضد میهنی سید مخدوم رهین به بکار میبرند. دولت دست نشانده مصروف خود است به مسایل ملی علاقمندی نشان نمی دهد. یک موضوع را نیز باید بنویسم که سید مخدوم رهین مبلغ یک میلیون دالر پول یونسکو را که برای ترمیم و تکمیل مسایل تاریخی در نظر گرفته شده بود، به جیب زد که در مطبوعات سروصدا انداخت.

در جریان کار وزارتش، رهین اعمال ناروا و ضد اخلاق انسانی انجام داد. او فراوان الکهول می نوشید و با زنان بدکاره دایم در تماس بود. روی همین دلیل است که همسرش را در امریکا تنها گذاشته تا بتواند به آنانی به اعمال منافی اخلاق بشری ادامه دهد. سید مخدوم رهین هنوز هم در افغانستان است و گاهی امریکا می آید. منتظر است که اگر دولت و یا یکی از کاندیدان به وی روی خوش نشان دهد و او را دوباره به کاری تعیین نماید. این بود سوانح مختصر این میهن فروش که شمۀ آن درینجا ذکر شده است.

۱۷ جنوری ۲۰۱۹ امریکا

---------------------------------------------------------------------
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید تأمین حقوق زنان و تأمین حقوق تمامی اتباع افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما