افغانستان لابراتوار آزمایش سلاح کشتار کتلوی

نویسنده: دوکتور م ، عثمان تره کی
يازدهم سپتامبر :
قسمت سوم
دسترسی به سلاح ذروی عملآ برخورد دولت ها را در میدان های پهناور جنگ ناممکن ساخته است . جنگ های قرن ۲۱ بیشتر جنگ دولت ها با ملیشیا است که در شهر ها تراکم کرده اند . یکی از پروبلم های مطرح امروز در برابر اردو های مدرن جهان که در محور جنگ دولت ها ساز و برگ یافته اند ، تطابق ساختار قوای مسلح در برخورد با ملیشیای شهری است . برای کسب تجربه درین ساحه شهرک های مصنوعی ایجاد میشوند . دران بارک های نظامی تعبیه میگردند. شورشیان و ضد شورشیان کذایی جا به جا میشوند. مانور نظامی برای سرکوبی شورشیان سازماندهی میگردند . اینهمه با صرف ملیون ها دالر.
جنگ افغانستان موقع استثنایی را در اختیار قوت های استعماری غرب گذاشت تا با خاطر آرام به بهای کشتن هزاران افغان در طول یک ونیم دهه لابراتوار رایگانی را برای آزمایش مدرن ترین افزار جنگی خود در اختیار داشته باشند.
در صربستان در ۱۹۹۹ امریکا بیشتر از بم های گرافیک به منظور قطع شبکه برق و فروبردن شهر در ظلمت استفاده کرد بی آنکه ترانسفورمر های برق تخریب شود .
در افغانستان به دلیل فقدان زیر بنا ها ، موقعیت اراضی و طولانی ساختن جنگ ، انواع مختلف سلاح خفیف و ثقیل و در هم آهنگی با یکدیگر در معرض آزمایش قرار گرفته است. « تاسک فورس ۵۸ » با ترکیب قوای بحری ، هوایی وزمیني با ۱۵۰۰ پرسونل برای اولین بار پس از ۱۹۴۴ از ظرفیت نهایی تخریبی خود در عملیات قندهار استفاده کرد.
« درون » ( تیاره بدون سرنشین ) به مقایسه سائر مناطق معروض به جنگ در جهان ازجمله بالقان ، بیشترین مورد استفاده را در کارزار افغانستان داشته است.
از نگاه مهندسین جنگ ، درون اسلحه نبرد های آینده است. نبردی که دران درون بدون سرنشین و مملو از مواد انفجاری به سوی هدف جنگی ایکه قبلآ در فاصله دور روی پرده کامپوتر تعیین گردیده است به صورت اتوماتیک چارنعل روان باشد. درون به بی صدائی بال پرنده حرکت میکند و چهل ساعت در هوا گردش کرده میتواند . قومانده آن در دست کسیست که در فاصله های دور عقب کامپوتر نشسته است. دشمنان چشم به چشم قرار ندارند یعنی همدیگر را نمیبینند . درست مانند بازی های ویدیوی نوجوانان ( پلی ستیشن ) .
برای امریکائیان میدان جنگ افغانستان زمینه طلائی انکشاف این افزار جنگي را که امکان داشتن کمترین تلفات انسانی طرف مهاجم را در جنگ میسر میگرداند فراهم کرده است.
قومانده درون در دست سی ، آی ، ای قرار دارد. جنرال « ژوان ژومپر » درون را در جنگ استخباراتی چشم وگوش اردوی امریکا توصیف میکند که با اوضاع کشور کوهستانی افغانستان از آزمون بدرستی بدر شده است.
درون در طول چارده سال خدمت در افغانستان شب و روز فوتو برداشته است ، آواز ثبت نموده ، پرده از روی اهداف جنگی پنهان دشمن برداشته و عندالضرورت به حیث مرکز اتصال مخابراتی برای واحد های مختلف درگیر جنگ با دشمن مورد استفاده قرار گرفته است.
جنگ افغانستان موقع خوبی بدست داد تا سی، آی ،ای درون های مخابراتی را با نصب دو راکت ضد تانک به درون های جنگی تبدیل کند . راکت ها از فاصله دور از عقب پرده کامپوتر فیر میشوند.
انستیتوت علمی کوریای جنوبی در ۲۰۱۵ اعلام کرد که توانسته است تا درون را بالوسیله صدای ناشی از « ژیرسکوب » نابود کند.
ازین گذشته تصور واقعی از وحشت و ویرانی جنگ افغانستان را طیاره بم افگن ب ـ ۵۲ در آستانه تجاوز امریکا بدست داد . آن زمانی بود که با پرتاب ذخیره بمی به پیمانه چندین فیل غول پیکر روی زمین را با انبوه سمارق های دود و آتش فرش کرد.
ب – ۵۲ دوصد و بیست تون وزن دارد و با پیمودن ۱۴ هزار کیلومتر از مرکز پرواز میتواند تا ۳۰ تون بم کلاسیک و راکت های هوا به زمین را حمل کند .
در برخی ازین بمبها از یورانیوم غنیشده استفاده شده است که تاثیرات مخرب آن تا سالها باقی میماند و باعث بیماریهای خطرناک مخصوصا در نوزدان میشود.
از فوتو هائی که در مراکز صحی در مناطق جنوب کشور از نوزادان ناقص الخلقه برداشته شده است برمیاید که قوای ائتلاف نظامی بین المللی در تناقض با تعهدات بین المللی خود از بکار بردن بم های کمیاوی در جنگ دریغ نکرده اند.
یکی از مودل های ب-۵۲ ، قادر به پرواز با سرعت نزدیک به سرعت صوت تا ارتفاع ۱۵ هزار متری و حمل بمبهای اتمی یا متعارف هدایتشونده است. از ب-۵۲ در جنگهای متعارف برای مأموریتهای تهاجمی استراتژیک، پشتیبانی نزدیک هوایی، وعملیات دریایی استفاده میشود.
تجربه جنگ افغانستان موقع خوبی بدست داد تا کمبودی های تخنیکی ب ـ ۵۲ رفع شود : طیاره از مرحله افزار بمباردمان ستراتژیک سنگین وزن و دارای ظرفیت کم مانور به هواپیمای تکتیک دارای قابلیت تحرک و مداخله در جنگ های ملیشیایی تبدیل شد. طیاره با سیستم جدیدی مجهز گردید که میتواند طبق معلومات تازه ایکه برایش از فاصله دور داده شده است آخرین اهداف قابل رویت خود را در زمین نشانه بگیرد. به این منظور با استفاده از تجربه افغانستان در ب ـ ۵۲ بم های خوشه یی و راکت های زیرک ( سمارت بمب ) تعبیه شد.
ب ـ ۵۲ میتواند هربار ۳۰ بم خوشه یی پرتاب کند. هر بمب بیش از ۲۰۰ بمب فرعی پخش مینماید . هر بمب فرعِی به نوبه خود ۳۰۰ قطعه انفجاری به اندازه یک گیلاس آب پخش میکند. قطعات انفجاري در ساحه یی به وسعت دوازده میدان فوتبال امریکا انس و جنس را از روی زمین جاروب میکند.
۱۰ فیصد بم های فرش شده انفجار نمینمایند . آنگاه بعدآ به شیوه پخپل سر به مثابه ماین ساعتی ضد پرسونل و عراده جات عمل مینمایند . استعمال ماین های ساعتی و خوشه یی را قوانین بین المللی قویآ منع کرده است. امریکا طبق معمول خود را از امضای کانوانسین های مربوط کنار کشیده است.
هر راکت زیرک ( سمارت بمب ) که در ب ـ ۵۲ نصب است دارای یک تون مواد انفجاری است. هر یک این راکت با سیستم « ژ ، پ ، اس ) رهبری میشود و اهدافی را نشانه میگیرد که یک کوماندو در ساحه از طریق قمر مصنوعی برایش مخابره مینماید. نارسائی تکنولوژیک این راکت وقتی ثابت شد که در ۲۶ نوامبر در جریان محاصره زندان مزار شریف پنج کوماندوی امریکایی با فیر راکت زخمی شد. حادثه مهم تر در ۵ دسامبر ۲۰۰۱در قندهار زمانی اتفاق افتاد که حامد کرزی در رکاب کوماندوی امریکایی برای گرد آوری قطعه محافظ با تلفون موبایل مصروف مفاهمه با ریش سفیدان قوم بود . راکت در مجاور قرار گاه عساکر امریکائی اصابت کرد: ۳ عسکر امریکایی کشته شد ، ۲۰ تن زخمی گردید و حامد کرزی که در صحنه حضور داشت جراحت سطحی برداشت.
نقش طیارات اف ـ ۱۵ و اف ـ ۱۸ که در عملیات کمکی با ب ـ ۵۲ مورد استفاده قرار میگیرد ، در ردیابی مخالفین مسلح در مخفیگاه های مغاره و تونل نیز قابل یاد آوری است. این هواپیما ها مجهز به سیستم رد یابی به حساب حرارت بدن انسان هستند. هواپیما ظرفیت حمل بمی به وزن بیش از ۳۰۰ کیلو گرام را دارد. بم ( ژ ، ب ، یو – ۲۸ ) با نفوذ در کتله ئی به ضخامت ۶ متر منفجر میشود. در زمین یک کوماندو هدف را توسط شعاع لایزر تعیین مینماید.
« روبو » افزار جنگ آینده است. موقعیت کوهستانی افغانستان زمینه خوب استفاده از « روبو » ( یو ، سی ، ا ، وی ) را فراهم کرده است. انکشاف استفاده از « روبو » در آینده های نسبتآ دور تلفات جنگجویان را به صفر خواهد رساند. اما مردمی را که معروض به بمباردمان « روبو » استند ، مانند توت خواهد تکاند.
متحدین امریکا در لابراتوار رایگان افغانستان مدرن ترین سلاح جنگی خود را آزمایش کردند : طیاره « رافال » فرانسوی برای ماموریت چار ماهه گماشته شد.
هواپیمای « میراژ » فرانسوی در ۲۴ می ۲۰۱۱ در جریان بدرقه قوای زمینی ائتلاف نظامی بین المللی از مسیر منحرف شد و جانب موضع دور که قوای ایتالیائی مستقر بود حرکت کرد. عمله طیاره با پرتاب بالوسیله پاراشوت خود را نجات دادند.
جنرال فرانسوی « کریستوف گومارت » قوماندان عمومی عملیات مخصوص ( سی ، او ، اس ) ( زمینی ، هوایی و بحری ) در یک مصاحبه اختصاصی و استثنایی با مجله فیگارو ( ۰۹ـ ۱۲ ـ ۲۰۱۲ ) از دست آورد های لابراتوار رایگان میدان جنگ افغانستان چنین پرده برمیدارد : « حاصل کار ما در افغانستان در دو ساحه قابل ملاحظه است: هم آهنگی فعالیت میان قوای سه گانه خودی و انسجام عملیات با قوای مخصوص خارجی ( ائتلاف نظامی ) . در هر دو ساحه در انتقال از تیوری به پراتیک، پیشرفت چشمگیر بدست آمد. ما در اراضی نهایت مشکل آفرین کلیه دانش مسلکی خود را اعم از گرد آوری معلومات ، عمل مستقیم ، آموزش و کمک های اولیه برای مجروحین بکار بردیم . ما درانجا با دشواری های جنگ آشنا شدیم و درس های گرانبهایی در عرصه مبارزه با شورش آموختیم.
قوتهای ما بدرستی با شکل جنگ ملیشیایی خود را تطابق دادند. انعطاف پذیری ، قاطعیت و عکس العمل زود هنگام را در استفاده از تکنولوژی مدرن حربی از جمله درون عملآ آزمایش نمودیم. تجارب مسلکی بدست آمده توانمندی کنترول جنگ نامتعادلی را که شورشیان افغان به جلو میبرند بما اعطا نمود » .
استفاده از لابراتوار بی در و دیوار افغانستان سیلاب های مدهش خون و اشک را در تلاطم نگاه داشته است :
حمله ترورستي ۱۱ سپتامبر در نویارک ۲۹۹۶ کشته داشت . ۳۴۳ عمله اطفائیه و ۵۹ پولیس شامل تلفات میشود .
تلفات دقیق فاجعه ایکه اداره ماجراجوی « بوش » برای افغانستان آفرید معلوم نیست . ارقام مختلف تخمینی ، تلفات را از ۵۰۰ تا یک ملیون نشان میدهد. اگر شمار مجروحین را به رقم کشته شدگان علاوه نمائیم تلفات و زخمیان از سرحد یک ملیون بالا میرود. قریب ۵۰ فیصد تلف شدگان مردمان ملکی اند.
در مقابله با تجاوز به افغانستان تخمینآ بیش از ۱۱۰ هزار تن از نیرو های مقاومت به شهادت رسیده اند.
جنگ ضد تروریزم در افغانستان برای امریکا بیش از ۱۲۸۳ ملیارد دالر خرچ برداشته است. اما در بخش باز سازی صرفآ ۸۰ ملیارد دالر آنهم در روبنا ها به مصرف رسیده است.
حکم عقل سلیم در باب افغانستان پس از یازده سپتامبر چیز دیگری است : اگر امریکا مجموع منابع پولی جنگ را در راه انکشاف و آبادی افغانستان از راه کمک به یک حکومت آزاد ، مستقل ، فارغ از فساد و بیرون از نفوذ گرو های جنگی به مصرف میرسانید ، یقینآ گلیم تروریزم برای ابد در منطقه جمع میشد و تهداب محکم دوستی میان افغانستان و امریکا شکل میگرفت.
واقعیت اینست که تا زمانیکه زمامداران امریکا با ذهنیت پوچ و غرور آفرین تسلط بر دنیا از راه جنگ ، به قضایای بین المللی برخورد احساساتی و ستیزه جویانه داشته و کشور های ضعیف و بی دفاع را هدف تهاجم قرار بدهند ، جهان نا امن خواهد بود.
« پایان »
فرانسه
۱۱ / ۰۹ / ۲۰۱۵