څېړنوال عبدالرحيم بختانى خدمتگار
بحیره سیاه و تحولات نظامی و سیاسی درین منطقه
بحیره سیاه یکی از بحیره های مشهور جهان بشمار می رود که کشور های زیاد به آن متصل است. این بحیره از لحاظ اقتصادی سیاسی و نظامی اهمیت بزرگ دارد. در این مقاله در قدم اول در مورد موقعیت جغرافیای و مشخصات این بحیره معلومات داده میشود و بعداً در مورد تحولات و پرابلم های نظامی و سیاسی که در این اواخر در این بحیره بین کشورهای ساحلی و دیگر کشور ها بوجود آمده توضیحات داده خواهد شد. همچنین در مورد سهولت ها و مفاد های اقتصادی وغیره که کشورهای ساحلی از این بحیره بدست می آورند نیز معلومات داده خواهد شد.
بحیره سیاه بین آسیا و اروپا واقع شده و حد غربی قفقاز را تشکیل میدهد. این بحیره با کشورهای روسیه، رومانیا، بلغاریا، اوکراین، گرجستان و ترکیه را از طریق بحیره مدیترانه به اوقیانوس اطلس پیوند می دهد. بحیره سیاه در شمال توسط تنگه « کرچ» به دریای آزوف و در جنوب غربی به وسیله تنگه « بوس فور» به بحیره مرمر و مدیترانه متصل می شود.
مساحت بحیره سیاه ۴۲۰کیلومتر مربع، درازی آن ۱۱۴۸کیلومتر و عرض آن ۶۱۵کیلومتر است حجم آب این بحیره ۵۳۷هزار کیلومتر مکعب است.
دریاهای که به بحیره سیاه می ریزد عبارتند از : دن، دنیپر، دنستر، بوگ جنوبی، ریونی، چوروخ، قزل ایرماق وغیره.
متوسط درجه حرارت در جنوری در شمال غرب از منفی ۲تا منفی ۶درجه سانتی گراد و در جنوب شرقی از ۶تا ۷درجه سانتی گراد در شمال درجه حرارت به منفی ۲۵تا ۳۰درجه و در جنوب به منفی ۵تا منفی ۱۰درجه سانتی گردا می رسد.
متوسط بارندگی سالانه آن در غرب و شمال بین ۳۰۰تا ۵۰۰ملی متر و در شرق و جنوب شرقی از ۱۵۰۰تا ۲۵۰۰ملی متر در نوسان است. متوسط درجه حرارت سطح آب در زمستان ۷درجه، در شمال غربی منفی یک درجه و در جنوب شرقی بین منفی ۱۱ و منفی ۹درجه سانتی گراد است.
بنا در عمده بحیره سیاه عبارتند از اودسا، سواستوپل، کرچ، نیکلای یف در اوکراین، نوو وروسیک، توآپسه، سوچی در روسیه، باتومی، سوخومی، پوتی در گرجستان، ترابوزان، سامسون، سینوپ در ترکیه، کونتانزا در رومانی، بورگاس و وارنا در بلغارستان.«۱»..
قبل از فروپاشی اتحاد شوروی وضعیت سیاسی و نظامی بحیره سیاه طوری بود که در قسمت های وسیع آن شوروی سابق و یک تعداد از کشور های اروپایی شرقی که از جانب شوروی پشتیبانی میشد حاکمیت عام و تمام داشتند و در قسمت دیگر آن کشور ترکیه که ایالات متحده آمریکا از آن پشتیبانی مینمود حاکمیت داشت. مگر بعد از فروپاشی اتحاد شوروی تعداد کشورهای ساحلی بحیره سیاه افزایش یافت، با افزایش یافتن کشورهای ساحلی وضعیت سیاسی و نظامی هم درین منطقه تغییر نمود، رول و نقش روسیه که قبلاً وجود داشت درین زمان کم ترشد.فعلاً در سواحل بحیره سیاه کشورهای مختلف اهداف مختلف را دنبال مینمایند. در مورد اهداف مختلف این کشورها و رقابت های آنها در بحیره سیاه به طور مختصر معلومات ارایه میگردد، ساختار ژئوپلتیک منطقه بحیره سیاه از زمان سقوط شوروی سابق، کاملاً تغییر کرده است. از سال ۱۹۹۱م روسیه با مشکلات زیادی در این منطقه مواجه بوده است و نفوذ روسیه درمیان کشورهای عضو معاهده وارسا از جمله رومانیاو بلغاریا نیز کاهش یافته است.
باوجود آنکه روسیه در گذشته روابط اقتصادی زیادی با اکثر کشورهای این منطقه داشته است اما نفوذ ژئوپلتیکی آمریکا و اتحادیه اروپا در ۱۵سال گذشته در این حوزه افزایش چشمگیری داشته است.
این مسئله بخصوص در مورد منطقه بحیره سیاه نمود بیشتری دارد و این در حالی است که در عصر دو قطبی یعنی در فاصله سال های ۱۹۴۷م تا ۱۹۹۱م، این منطقه تا حدی تحت کنترول آمریکا بود. ترکیه که به سواحل جنوبی بحیره سیاه حاکمیت داشت تنها کشوری حامی غرب در منطقه بود. رومانیا، بلغاریا، اوکراین و گرجستان همگی تحت کنترول و نفوذ مسکو قرار داشتند. تمایل قابل توجه گرجستان و اوکراین به غرب و نیز پذیرفته شدن رومانیا و بلغاریا در ناتو و اتحادیه اروپا، با روابط قدرت های منطقه یی شکل جدیدی داد و تحول عظیمی ایجاد کرد که عواقب جهانی زیادی هم داشت. از دیدگاه ژئوپلتیکی، منطقه دریای سیاه منطقه کوچک و محدود است که در گذشته فشارهای مختلفی از شمال، شرق، جنوب و غرب در آن دخیل بوده اند.
ساختار ژئوپلتیکی فعلی منطقه بحیره سیاه دو عنصر اصلی را در خود جا داده است. اولین عنصر از بین رفتن نفوذ روسیه و در مقابل افزایش نفوذ آمریکا است، که در عین حال، رقابت آمریکا با فرانسه و المان را هم شامل می شود. عنصر دوم ظهور محور غنی انرژی است که منابع گاز و نفت آسیای مرکزی و خزر را با منابع بالکان و اتحادیه اروپا پیوند می زند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱م اوکراین و گرجستان تا حدودی تحت نفوذ روسیه باقی ماندند، اما ظرفیت روسیه برای حفظ قدرتش در منطقه به شدت کاهش یافت و موقعیت های زیادی از اختیار روسیه خارج شد. بلغاریا و رومانیا نیز مانند پولیند، مجارستان و جمهوری چک پیش از پیوستن به اتحادیه اروپا، در ناتو پذیرفته شدند. صوفیه و بخارست در بهار سال ۲۰۰۴م و پس از مذاکرات طولانی مدت با ناتو پیوستند، باوجود این در سال های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳تغییر قابل توجهی در روابط میان کشورهای غربی عضو ناتو و کشور های کمونیستی سابق به وجود آمد. نفوذ آمریکا بیشتر شد و به هنگام بحران حمله به عراق، دولت های رومانیا و بلغاریا به آمریکا اجازه دادند از پایگاه های نظامی منطقه استفاده کنند«۲»..
طوریکه قبلاً ذکر گردید که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی وضعیت سیاسی و نظامی در سواحل بحیره سیاه تغییر نمود. این تغییرات زیادتر به نفع آمریکا و کشورهای دیگر اروپایی عضو ناتو تمام شد. بعد از حملات نظامی روسیه بر گرجستان در سواحل بحیره سیاه یک سلسله مانورهای نظامی به رهبری آمریکا و ناتو با کمک کشورهای ساحلی بحیره سیاه صورت گرفت. به نظر می رسد که تمام این مانورهای نظامی بخاطر حاکمیت عام و تام ناتو در بحیره سیاه و کاهش نفوذ روسیه در این منطقه میباشد. بناً روسیه و یک تعداد کشورهای دیگر در مقابل این مانورهای نظامی عکس العمل نشان داده اند. بعد از حملات نظامی روسیه بر اوستیای جنوبی از جانب ناتو و آمریکا در بحیره سیاه مانورهای نظامی ذیل صورت گرفت و در مقابل این مانورها روسیه و بعضی کشورهای دیگر عکس العمل نشان داده اند که در این موارد معلومات مختصر ارائه میگردد : سازمان پیمان آتلانتیک شمالی « ناتو» با مشارکت زیر دریایی های آمریکا، المان، اسپانیا و پولیند مانورهای را در ردیای سیاه آغاز کردند. نطاق ناتو اعلام کرد که این مانورهای روتین قوای دریای ناتو از ۱۸ماه پیش طرح ریزی شده بود و هیچ گونه ارتباطی با بحران حاکم برگرجستان ندارد.این مقام ناتو خاطر نشان کرد که مانور مذکور تا ۱۰سپتمبر سال ۲۰۰۸م ادامه خواهد داشت و هدف از آن تبادل تجارب دریایی و توسعه یی عملیات های دریایی مشترک است. از سوی دیگر آناتولی ناگاویتسین مامور بلند رتبه ارتش روسیه این مانور را محکوم کرده و نسبت به اهداف اعلان شده از آن ابراز تردید کرد. وی گفت : به نظر من این مانور ها هیچ سهمی در تحقق ثبات در منطقه نخواهد داشت. روسیه در عکس العمل به انتقاد های عضو ناتو از حمله نظامی این کشور به گرجستان همکاری های نظامی اش را با این سازمان به طور موقت قطع کرده است«۳»..
ولادیمیر پوتین صدراعظم روسیه گفت در مورد حضور روز افزون قوای بحری ناتو در بحیره سیاه عکس العمل نشان خواهد داد. پوتین همچنان انتقال کمک های بشری ایالات متحده آمریکا به کشتی های نظامی آمریکایی، را مورد سوال قرار داده است. جورج بوش رئیس جمهور آمریکا به تعقیب تهاجم وسیع نظامی روسیه به گرجستان انتقالات هوایی موادخیریه را به آن کشور امر داده بود«۴»..
رئیس جمهورترکیه در یک کنفرانس مطبوعاتی با اشاره به اینکه بحیره سیاه نماد صلح و ثبات است با حضور نیروهای آمریکایی در این بحیره مخالفت کرد.
رئیس جمهور ترکیه با اشاره به مطرح شدن تحولات گرجستان در این دیدار و دیدگاه های یکسان دو کشور درباره ایجاد صلح، ثبات، رفا و همکاری در قفقاز جنوبی گفت : معتقدیم که مسایل کشور دوست و همسایه ما گرجستان با توجه به اصل اساسی حفظ تمامیت ارضی اش از راه های مسالمیت آمیز حل شود. گل در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه : اگر از نظر امنیتی بحیره سیاه، موازنه دوباره قدرتها در اینجا موضوع بحث باشد شما به موازنه این امر با حضور نیروهای آمریکایی چگونه نگاه می کنید گفت : بحیره سیاه به نظام جدیدی نیاز ندارد، معاهده مونترو ۷۲سال است که امضا شده و هنوز هم عیناً اجرا می شود. وی افزود : از آن زمان به بعد بحیره سیاه سنبول ثبات، صلح و آرامش است و این گونه باید ادامه داشته باشد و کشورهای سواحل بحیره سیاه خود مصمم به حفظ ثبات و صلح و آرامش بحیره سیاه است «۵»..
فشرده مانورهای نظامی ناتو و آمریکا که در این اواخر در بحیره سیاه صورت گرفت بود ارایه شد. همچنین در این مورد درباره عکس العمل های روسیه و ترکیه نیز روشنی انداخته شد. به هر صورت اگر ملاحظه شود فعلاً به شکل ظاهری قوت و نفوذ بیشتر در بحیره سیاه به نفع ناتو و آمریکا است، مگر اهمیت روسیه و نقش و نفوذ آن در این منطقه نیز کمتر از ناتو و آمریکا نیست « روسیه همچنین توانسته است جایگاه خود را به عنوان دومین تولید کننده نفت در جهان تثبیت کند. نیمی از سلاح های اتومی دنیا همچنان در اختیار مسکو است، در شوری امنیت دارای کرسی دایمی است و از ذخیره ارضی قابل توجهی هم برخوردار است»«۶».
تاریخ شاهد است که تمام مسایل و پرابلم های منطقه یی، ملی و بین المللی از طریق زور و نظامی گری حل و فصل نمی شود، اگر از طریق نظامی هم حل شود در انجام آن خسارات و ضایعات بسیار دارد که تا سال های سال جبران ناپذیر خواهد بود. بر زمامداران جهان و منطقه لازم است اشتباهاتی را که زمامداران قبلی نموده بودند تکرار ننمایند، بلکه تمام مسایل نظامی، اقتصادی و سیاسی که در بین کشورهای ساحلی بحیره سیاه قبلاً وجود داشته و یا جدیداً بوجود آمده از طریق تفاهم و عملی نمودن قوانین و مقررات که قبلاً وضع شده استفاده نمایند و اگر ضرورت به وضع نمودن قوانین و مقررات جدید باشد، باید مقررات جدید وضع نمایندو پرابلم های منطقه را که سرنوشت میلیونها انسان به آن مربوط است حل و فصل نمایند.
منابع و مأخذها :
«۱» بهرام امیر احمدیان، جغرافیای قفقاز، تهران، ۱۳۷۶هـ ش، «ص ۲۸».
«۲» http://www.aftabnews.ir/vdcftvmdw6dm.html
«۳» http://jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum.
«۴»www.voa.news.com/dave
«۵» http://www.kerkuk.net/habarler/haber.aspx?dil
«۶»http://usanewlook.com/article.aspx?gidview.
«۱» بهرام امیر احمدیان، جغرافیای قفقاز، تهران، ۱۳۷۶هـ ش، «ص ۲۸».
«۲» http://www.aftabnews.ir/vdcftvmdw6dm.html
«۳» http://jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum.
«۴»www.voa.news.com/dave
«۵» http://www.kerkuk.net/habarler/haber.aspx?dil
«۶»http://usanewlook.com/article.aspx?gidview.