منبع اصلى: www.EslahOnline.Net
محمد يونس برهان
با آمدن رمضان گرد و غبار تمام سال را که مصحف ها را پوشانيده بود صاف کرديم و همه روزه تا فرا رسيدن عيد چندين بار آن را ختم کرديم، ولی حالا شايد در طول ماهها هم روی مصحف را باز نکنيم تا باشد که رمضان باز آيد.
شب آخر رمضان مسجد از نمازگزاران پر بود، و حتی بيرون از مسجد هم چندين صف ايستاده بودند. ولی در شب بعدی، دو صف هم کاملآ پوره نبود.
در طی يک روز چه تحولی آمده بود که اينقدر تاثير بزرگ بر تعداد نمازگزاران در مسجد داشت و مردم را واداشت تا مصاحف شان را دوباره در تاقچه ها به ياد فراموشی بسپارند؟
آيا خدايی را که ديروز پرستش می کردند نعوذ بالله ديگر از دنيا رخت بسته است؟
آيا خدايی را که ديروز عبادت می کردند، کدام امری صادر کرده که بعد از فردا از عبادت باز ايستيد؟
آيا به جای آن خداييکه ديروز او را عبادت می کرديم، کدام خدای ديگری با فرامين و احکام جديدی آمده است؟
آيا همان پروردگاريکه در رمضان خدای ما بود، نعوذ بالله ديگر خدای ما نيست؟ و يا خدای رمضان خدای ديگر ماهها نمی باشد؟
هيچ حادثه ای از اين قبيل رخ نداده است. پس چه شده که مردم با حلول ماه جديد از مساجد و عبادات رو گردانيده اند؟
عبادت در گرو عادت
مصيبتی که اين دگرگونی در روش عبادات و تعامل با خدا را به ميان آورده است، يقينآ چيزی جز بی خبری از حقيقت دين اسلام نيست. و در نتيجه عبادات را، و حتی تمام دين را در فرايند رواج و به شکل عادت پذيرفته ايم. به گونه مثال، از دير باز عادت گرفته ايم که در ماه رمضان ختم قرآن بکنيم، نماز تراويح را به اهميت بيشتر از فرض با جماعت بخوانيم و اگر خود را بيشتر متدين می دانيم واز برخی کارهای نارواييکه در روزهای عادی انجام می داديم خودداری می کنيم. اين عادت خوبيست، و يک آغاز اميدوارکننده. ولی اگر اين پايبندی در رمضان از بصيرت راستين ما در دين باشد، پس چرا منحصر به همين يک ماه است وبس؟
مشکل جامعهٔ ما همين است که تدين هم برخی از رواج و عادت گشته است. و بدينوسيله روح اصلی تدين از قشر متدين ما کوچ کرده است. کسيکه نماز مسنون تراويح را به طور دوامدار با جماعت و با ختم قرآن می گزارد و خود را ملزم به ادای آن می پندارد، در بارهء اين فکر نمی کند که اگر همين گونه التزام و پابندی به نماز پنجگانه ای که فرض است داشته باشد اجر بيشتر کسب خواهد کرد.
جای تآسف است که مسلمانان رمضان را به حيث يک فرصت برای تزکيه و تربيهٔ نفس نمی دانند، بلکه آن را يک موسم خاص برای برخی از عادات و تقاليدی که بايد انجام شود می دانند.
عبادت لذت بخش و يا ملالت آور؟
و يا هم در رمضان از عبادت زياد خسته شده ايم؟
اگر در يک ماه از عبادت مانده و خسته می شويم، پس خداوند که مانده نمی شود و دوست ندارد بندهء خود را هم به يک بار از عبادت ملول سازد. خداوند به پيامبرش هنگاميکه در شب زنده داری بيش از حد تکليف را بر خود تحميل می نمود تا آنجا که پاهاى مبارک او متورم شدند، وی را توصيه کرده، می فرمايد: طه، ما انزلنا عليک القرآن لتشقی. ... (پيامبر، ما بر تو قرآن را نازل نکرديم تا به مشقّت بيفتی)—طه ١-٢
پيامبر صلی الله عليه وسلم می فرمايد أحب الأعمال إلى الله أدومها وإن قلّ (محبوبترين اعمال نزد خداوند، پايدارترين آن است، اگرچه کم باشد.) وخداوند در توصيف مؤمنان دوام را بر می شمرد و می فرمايد: والذين هم علی صلاتهم دائمون ( مؤمنان رستگار کسانى اند که به نماز مداومت می ورزند) – معارج ٢٣. پس اگر تنبلی و کسالت در عبادات بعد از رمضان بخاطر خستگی و ملالت در اين ماه باشد، لازم است خود را آنقدر هم در اين ماه به تکليف نسازيم که بعد از عيد توان پابندی به عبادات ضروری را نداشته باشيم. بلکه از عبادت زياد به يک بار، استقامت در عبادت مهمتر و بهتر است ولو که اندک باشد.
و اگر می پنداريم که رمضان ماهيست که اجر عبادات در آن تا هفتاد چند و بيش از آن حساب می شود، پس اگر در همين ماه درست عبادت کنيم برای خلاصی و نجات ما از آتش کفايت می کند، سخت به اشتباه رفته ايم. به چند دليل: اول اينکه سبب نجات از آتش دوزخ تقوا و ايمان راستين بوده، و از نشانه های تقوا يکی اينست که در هر زمان و مکان خدا را حاضر و ناظر دانسته،و از او اطاعت شود. اگر در بعضی موسم ها و مناسبت ها خدا را پرستش می کنيم، و روزهای ديگر غافل می مانيم، به اين معناست که در همان مناسبات خاص هم خدا را به صداقت پرستش نکرده ايم، ورنه ما را به شکل دوامدار به پابندی به دين و اجرای اوامر الهی وا می داشت. دوم اينکه طبق حديث صحيح انما الاعمال بالخواتيم ( اعمال آدمی (بسته ) به سرانجام آنها است.) خداوند با انسان مطابق آن حالت تعامل می کند که در آن با او روبرو می شود و می ميرد. پس اگر در غير ماه رمضان از خدا اطاعت نکنيم، چه تضمينی وجود دارد که در همين حالت سرکشی و غفلت نميريم چون اجل از جملهٔ مغيبات پنجگانه است، و آنگه با خدای خود در چه حالتی روبرو خواهيم شد، و چه پاسخی برای عدم اطاعت خواهيم داشت؟
آيا در آنوقت عذر ما قبول خواهد شد که ما در رمضان نبوده ايم؟
پايدار باش!
برادر و خواهر مسلمانم،
در کارهای عادی و معمولی انسانها و به حساب جامعهٔ امروزی نيز، کار و فعاليتی، ثمر و نتيجه ای به بار می آورد و به کاميابی می رسد که با استقامت، ثبات و دوام انجام شود، نه کارهايی که به يکبارگی و به گونه افراط آميز و با فشار فوق العاده انجام شود.
رمضان فرصتيست در هرسال برای تازه کردن روحيهٔ عبادت و استقامت، نه يک فصل مقطعی که در آن بايد به عبادات فوق العاده تا اندازه ايکه خسته کن تمام شود بپردازيم، و گذشت آن بازگشتی باشد به سوی غفلت وفسق.
آن خداييکه مارا به روزه گرفتن رمضان امر می کند، مارا نيز به استقامت و پايداری در طاعت خود در هر زمان و هر مکان امر می کند.
اگر بعد از رمضان دوباره به اعمال ناپسنديده رو می آوری و از نماز و تلاوت می کاهی، بدان که روزه ات مؤثر نبوده و آن را به اخلاص و ايمانداری نگرفته ای، بلکه به شکل يک عبادت که عادتت گشته بر خود تحميل کرده ای!
اگر در رمضان، از تلاوت، نماز جماعت و قيام الليل لذت ايمانی برده باشی، مطمئنم که آن را در يازده ماه ديگر نيز ادامه خواهی داد.
خداوند رمضان، خداوند همه يی ماه هاست. از اين ماه بايد برای تزکيه و تربيهٔ نفس خويش به حد اعظمی استفاده کرده و ايمانت را تازه کرده باشی.
آيا می دانی رمضانی که گذشت، آخرين رمضان زندگی ات باشد، يا خير؟
بايد به ياد داشته باشی که اطاعت کردن از اوامر خدا منحصر به کدام فصل و موسم و يا کدام مکان مخصوص نيست. خداوند در قرآن می فرمايد: و اعبد ربک حتی يآتيک اليقين (پروردگارت را تا فرا رسيدن مرگ عبادت کن.) الحجر ٩٩
رمضان گذشت ولی خدا ماندگار است
شعار هر مسلمان همان ندای قرآنيست که به پيامبر و امتش آموخته است که ان صلاتی و نسکی و محياي و مماتی لله رب العالمين (نماز و عبادت و زيستن و مردن من از آن خدا و براى اوست كه پروردگار جهانيان است.) – الانعام ١٦٢
بياييد در همه اوقات و حالات مطابق همين شعار زندگی کنيم تا هميشه مسلمان بمانيم زيراکه مسلمان در هر حال به ايمان خويش پايدار می باشد.
در پايان می خواهم آن پيام نخستين خلیفهٔ مسلمانان حضرت ابوبکر (رض) را برايت بازگو کنم که بعد از وفات پیامبر ص ياد می کند، پيامی که همه مسلمانان غمگين و آشفته را که در اطراف جنازهٔ پيامبر (ص) حلقه زده بودند دوباره به هوش آورد. و آن پیام اين بود که: من کان منکم يعبد محمدا، فان محمدا قد مات و من کان منکم يعبد الله فان الله حي لا يموت (هرکه از شما محمد را پرستش می کرد، پس بدانيد که محمد مُرده است، و هرکه خدا را عبادت می کند پس خدا هميشه زنده هست و نمی ميرد.)
شما هم اگر رمضان را پرستش می کرديد، پس بدانيد که رمضان گذشت و اگر خدای متعال را پرستش می کنيد او هميشه زنده و پاينده است.