سازمان ملل متحد، نه سازمان است نه ملل است و نه هم، متحد

عبدالخالق صارم
...............................................................
قسمت دوم

در ادامه گذشته

- اتحاد مقدس در سال 1945م یا همان سازمان ملل متحد

جنایتکاران جنگی وجنگ جویان جنگ اروپایی دوم، مانند روزولت، استالين، چرچيل و... که هنوز لکه های خون بشر، از لب و دهانِ شان نخشکیده بود که این بار از در دیگر در آمدند و بخاطر کشتن بیشتر بشر، دست به نیرنگ بازی و فریب بازی، دیگری زدند و نمایندگان آمریکا، شوروی، بریتانیا، فرانسه و چین از اگست تا اکتبر 1944م، در کنفرانس دامبارتن اوکس، در واشینگتن دی. سی، بر روی برنامه‌های تشکیل اتحاد مقدس صلیبی مسیحی دیگری به نام سازمان ملل متحد، توطئه چینی نمودند و در اپریل 1945م، در کنفرانس سان فرانسیسکو، تکلیف حق وتو برای پنج عضو سفاک و قاتل شورای امنیت را تعیین نمودند و در نهایت در 24 اکتبر 1945 منشور یا همان مانیفستِ ملل متحد را تصویب نموده و سازمان ملل متحد را رسماً اعلان نمودند و در 2 عقرب 1324ش، مطابق 24اكتبر 1945م، این سازمانِ تروریست پرور، جنایت خود را علیه مسلمانان آغاز نمود و از زمانیکه این آدم کش های پیروز در جنگ های اروپایی، این لانه تروریستی را به نام سازمان ملل متحد، تأسیس نمودند، این سازمان تروریستی، عامل جنگ ها، ویرانی ها، نسل کشی ها و اشغالگری های زیادی در جهان اسلام، گردیده است و از ناحیه سیاسی نیز، آمریکای جنایتکار در این لانه تروریستی، نقش بارزی را تا امروز بازی می‌کند.

چونکه سازمان ملل متحد، با شش‌رکن اصلی خود، مانندمجمع عمومی، شورای امنیت، شورای اقتصادی‌اجتماعی، محکمه بین‌المللی، دبیرخانه و شورای قیمومت، نهادِ است که دست‌نشانده باند های استکبار صلیبی و در خدمت مصالح آن ها قرار دارد و بر محور كشورهاى تروریست و آدم کش در جبهه های جنگ، شكل گرفته است و روند رويدادها را نیز توجيهى براى مشروعيت شوراى امنيت با پنج عضو دائم داراى حق وتو، قرار می دهد که در باره آن صحبت خواهیم نمود، لذا بسيارى از تضادهاى ميان واقعيت و آرمان های ادعایی و دروغین سازمان ملل متحد، ريشه در پيوند اجتناب ناپذير اين سازمان لعنتی به مستکبرین و تروریست های بين المللى، دارد.

به همین خاطر است که جنایتکاران جنگی، برای سازمان ملل متحد، این لانه تروریستی، اختیارات گسترده‌ای را در بخش های مختلف، مانند صلح که در حقیقت توجیه جنگ های صلیبی علیه مسلمانان می باشد و تروریزم که منظور شان همانا اسلام می باشد و حقوق بشرکه در حقیقت سلب همه حقوق اساسی مسلمانان از جمله حتی حق زندگی و حق مالکیت سرزمین و ثروت های شان، می باشد و سلامت که در حقیقت گسترش بیماری های تجارتی مانند سرطان و گسترش بیماری های باکتریایی مانند کرونا و اومیکرون بخاطر کاهش جمعیت مسلمانان می باشد، تا اربابان استکبار به راحتی زندگی مرفه ای را در قصر های خود، بالای قبرستان قربانیانِ سازمان ملل متحد، داشته باشند و توسعه پایدارکه در حقیقت چور وچپاول نمودن ثروت های زیر‌ زمینی و رو‌ زمینی مسلمانان می باشد، و تغییرات آب و هوا که در حقیقت بربادی طبیعت توسط غوغای زندگی ماشینی غربی و گاز های کشنده کارخانه های کشور های صلیبی و اشغالگر، می باشد و برابری جنسیتی که در حقیقت فروپاشی خانواده مسلمان که کهن ترین مؤسسه اجتماعی در میان مسلمانان می باشد، در نظر گرفته اند.
ادامه دارد