با گذشت بیش از ۳ سال و ۸ ماه از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین چالش‌ها، نه تنها در افغانستان بلکه در سطح جهانی، وضعیت زنان افغان است. این مسئله که همواره در هاله‌ای از سیاست‌های داخلی و دیپلماسی بین‌المللی محصور بوده، اکنون به نقطه‌ای حساس رسیده است که دیگر نمی‌توان آن را صرفاً یک بحران داخلی دانست. در عوض، این بحران به مسئله‌ای جهانی تبدیل شده است که نیازمند واکنش و همبستگی جهانی است.

تأکید سازمان ملل بر حقوق زنان و چالش‌های روزافزون

در تازه‌ترین تحول، تام فلیچر، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور بشردوستانه و رئیس دفتر هماهنگی امور بشردوستانه (OCHA)، در دیدار با مقام‌های امارت اسلامی افغانستان وضعیت زنان افغان را «دشوار» توصیف کرد و تأکید نمود که توسعه بدون آموزش دختران و مشارکت کامل آنان ممکن نیست. به گفته‌ی سخن‌گوی دبیرکل، حقوق زنان همچنان در صدر اولویت‌های سازمان ملل باقی مانده است.

این موضع‌گیری در ادامه‌ی هشدارهای نهادهایی چون یونسکو و یونیسف است که گفته‌اند بیش از ۱.۱ میلیون دختر در افغانستان از آموزش محروم‌اند. این وضعیت، برغم فشارها و تقبیح‌های بین‌المللی، هنوز به‌طور ملموس در سیاست‌گذاری داخلی افغانستان تغییری نیافته است.

تحریم‌ها و دیپلماسی: ابزارهایی ناکامل اما ضروری

تحریم‌ها و تعزیرات وضع‌شده از سوی شورای امنیت سازمان ملل علیه طالبان، ابزارهایی‌ هستند برای فشار سیاسی، اما نه راه‌حل نهایی. همان‌گونه که در قطع‌نامه ۱۹۸۸ آمده، این تحریم‌ها از سال ۲۰۱۱ به‌شکل خاص علیه طالبان اعمال شده‌اند، اما تجربه نشان داده است که این ابزار تنها زمانی اثربخش خواهد بود که در هماهنگی با سایر ابزارهای دیپلماسی مانند گفت‌وگو، مشوق‌های اقتصادی، و حمایت از نهادهای مدنی به کار گرفته شود.

تعزیرات به‌تنهایی نمی‌توانند منجر به تغییر رفتار سیاسی طالبان یا بهبود وضعیت زنان افغان شوند، مگر آنکه در یک چارچوب راهبردی منسجم قرار بگیرند. از همین‌رو، سیاست‌گذاران بین‌المللی باید به جای تکیه صرف بر تحریم، یک بسته‌ی جامع از دیپلماسی فعال و پیوسته را در نظر بگیرند.

وظیفه‌ی داخلی: از تماشاچی تا بازیگر

اما نباید تمام بار این بحران را بر دوش جامعه جهانی گذاشت. تغییر بنیادین در وضعیت زنان تنها زمانی ممکن خواهد بود که نیروهای اجتماعی، مدنی و رسانه‌ای در داخل افغانستان به ابزارهای فشار مشروع خود تکیه کنند. فعال‌سازی این ظرفیت‌ها می‌تواند در ایجاد فضای گفت‌وگوی داخلی، بالا بردن آگاهی عمومی، و شکل‌دهی به فشارهای درونی نقش مهمی ایفا کند.

جامعه‌ی مدنی، رسانه‌های مستقل، دانشگاه‌ها، و فعالان حقوق بشر، باید از سکوت بیرون آیند و با استفاده از ظرفیت‌های موجود، مسئولیت اجتماعی خود را برای تغییر وضعیت زنان به دوش گیرند.

جمع‌بندی: هماهنگی در فشار، راهی برای رهایی

حقوق زنان افغان در حال حاضر در تقاطع بحران انسانی، سیاست داخلی، و دیپلماسی جهانی قرار گرفته است. اگر فشارهای بین‌المللی از بالا و تلاش‌های داخلی از پایین به‌صورت هماهنگ صورت نگیرد، امید به بهبود شرایط حقوق بشر، به‌ویژه برای زنان، همچنان شکننده خواهد بود.

تعزیرات، تحریم‌ها و هشدارهای بین‌المللی، اگر در خلأ و بدون همراهی جامعه داخلی اعمال شوند، بیش از آنکه مؤثر باشند، به نمادهای دیپلماسی خنثی بدل خواهند شد. تنها از راه هم‌افزایی این دو سطح فشار است که می‌توان به تغییر واقعی و پایدار امیدوار بود.