آن زن هایی که در جاده ها و رسانه ها و در پرده تلویزیون استخباراتی افغانستان انترنشنال، سر و صدا می کنند که کار و آزادی می خواهیم، کی ها هستند؟

عبدالخالق صارم
........................................................
قسمت نهم

در ادامه گذشته

- در نزد فمینیست ها زنان که در خانه کار می کنند، زنان بیکار هستند.

در منطق فمینیزم و تروریزم آمریکایی و دیگر شرکای جرمی شان که بخاطر حقوق زنان در افغانستان، هر صبح و شام، ناله و داد و فغان و واویلا سر می دهند:

- زنیکه نه ماه جنین خود را حمل نموده و بالآخره تولد می کند، زنی بیکار است.

- زنیکه در سنگر انسان ساز خانه، انسان می سازد، زن بیکار است.

- زنیکه بالای گهواره طفل خود بیدار خوابی نموده و از انسانیت پهره داری می کند و با یک دست خود گهواره را تکان داده و با دست دیگر خود جهان را تکان می دهد، زن بیکار است.

- زنیکه تدبیر امور منزل را به عهده دارد، زن بیکار است و در نتیجه نیمی پیکره جامعه فلج است!

در نزد اینها زن وقتی کار کرده است که:

- جنین خود را سقط نموده و بکشد و برود و در دفتر یکی از این جنایتکاران، سکرتر خصوصی شود.

-یا در کدام نهاد، سخن گوی شود.

- یا در پرده تلویزیون و در تریبون کنسرت ها رقص کند و آواز بخواند.

- یا در برابر انظار عمومی خود را برهنه نموده، ورزش و یا شنا کند.

- یا تولیدات تجارتی شرکت های کاپیتالیستی خونخوار را، إعلان کند و در پرده تلویزیون، قوطی نوشابه، قوطی شامپو، قوطی صابون، کریم دندان و حتی کاغذ تشناب را بدست گرفته اعلان و تعریف کند تا مشتری جلب نماید.

- یا تصویرش بر بوت، بر جوراب، برکمود تشناب و حتی بر قوطی کاغذ تشناب و بر پوش مجله ها، چاپ شود تا مشتری ها با علاقه مندی آن را بخرند.

و بعد ازینکه این همه خشونت و توهین و تحقیر را علیه زن مرتکب شدند، این جاست که در منطق فمینیست ها، زن کار کرده است و با کمال افتخار در رسانه ها اعلان می کنند که فلان زن تابو شکنی نموده و استعداد خود را این چنین به نمایش گذاشت.

- به کار گماشتن زنان در بیرون خانه بدون ضرورت، چرخه اقتصاد راعاطل می سازد.

اگر در جامعه 1000 فرصت کاری باشد و1000 مرد بیکار، تا هنگامیکه همه این مردان به کار گماشته نشده اند، توظیف نمودن زن جائز نیست، زیرا قوامت مالی مربوط به مرد است، ودر معاملات و داد و ستد اجتماعی، پول از طریق مردان به دست زنان می رسد، و اگر این پول مستقیماَ و بدون واسطه مردان، به دست خود زنان تسلیم داده شود، در این صورت پول از گردش طبیعی خود باز می ایستد و در نتیجه چرخه اقتصاد از گردش می ایستد.

و حتی به کار گماشتن زنان بدون ضرورت، به معنی به بیکاری سوق دادن یک مرد و به بی شوهری سوق دادن یک زن نیزمی باشد.

زیرا زن می‌پذیرد با حقوق کمی در بیرون کار کند، زیرا نیازهایش فردی است و مسئول تشکیل و تأمین  نفقه خانواده نمی‌باشد و این باعث می‌شود حقوق و معاش کاری پایین آید و فرصت‌های کاری برای مردان کم شود، در نتیجه، مرد هم نمی‌تواند کار پیدا نموده و ازدواج کند، یعنی شمارِ دختران بی‌شوهرِ سِن‌بالا و مردانِ بی‌کار افزایش می‌یابد.

خلاصه اینکه هر زنی که وظیفه می‌گیرد، دو مشکل به وجود می‌آید:

1- یک مردی که وظیفه پرداختن مهر و تأمین نفقه را به دوش دارد، بیکار می‌شود.
2- در مقابل یک دختر مجرد مانده و سالخورده می‌شود.

باز در عین وقت می بینم که  فمینیست ها به هر اندازه که زنان را برهنه نموده و به بازار کار و به تریبون های رقص و موسیقی و به حوض های آب بازی بکشند و به هر اندازه که زن و مرد را به جان هم بیندازند و به هر اندازه که خانواده هارا از هم بپاشند، با آنهم غریزه ددمنشانه شان علیه زنان اشباع نمی شود و شعار بیشتر می دهند و از زنان کار بیشتر می خواهند و خشونت خانوادگی بیشتر می خواهند، گویا تصمیم گرفته اند تا اینکه نسل انسان را در زمین، منقرض نکرده اند، از برهنه نمودن بیشتر زنان و از فروپاشی بیشتر خانواده ها و از به جان هم انداختن زنان و مردان بیشتر، باز نه ایستند.

واین زنان غرب زده و فمینیست که در کوچه ها و جاده ها، شعار کار و آزادی سر می دهند، و عربده می کشند که ما نباید در کنج خانه بندی باشیم، ما باید کار کنیم و خود کفا باشیم، این زنان در حقیقت جانوران هستند که فقط جسم و تن خود را برای بازار یابی در معرض نمایش می گذارند و طرح اقتصادی این زنان، از چارچوب تن و اندام شان، فراتر نمی رود.

خلاصه اینکه فمینیست های زن ستیز، زنان را برای کار از خانه بیرون راندند، و این زنان نیم مردان را به بیکاری سوق دادند، و این مردان بی کار نیز به نوبه خود نیم زنان جامعه را به بی شوهری سوق دادند، راه‌کار منطقی و طبیعی این است که هر کاری به اهلش و هر چیزی به جایش برگردد.

           ادامه دارد