طرح حکومت ایران درقسمت حکومت همه شمول وبرخی از کشورها ی جهان در افغاستان عاری از حقیقت است ومداخله صریح محسوب می ګردد ونمیتواند به هیچ نحوی پیشنهادی داشته باشد کلیمه جهانی شدن اصلا در سال‌های اخیر یا زمان معاصر یکی از پرکاربردترین کلیمه های عرصه سیاستگذاری اقتصادی،فرهنگی و سیاسی داخلی و بین المللی کشورها و نیز موضوع بحث‌های آکادمیک و ژورنالیستی بوده است ولی شرایط عینی وذهنی افغانستان با این بحث مغایرت دارد ونمیتواند با هرګونه سازش شیطانت ومنافقت موافقه کند. چه رسد به فساد یکه مقدارش یک دالر باشد یا بلیون.
برغم کاربرد گسترده ای که کلیمه جهانی شدن (Globalization)در امتداد از یک دهه گذشته پیدا کرده،هنوز معنا و مفهوم آن همچنان مناقشه آمیز است و بسته به اینکه از چه زاویه و با چه نگرشی وتصوری به آن نگریسته شود معنا و مفهوم متفاوت پیدا خواهد کرد که ظهور وکلیمه های مختلفی همچون "جهانی شدن"،"جهانی سازی"،"جهانگرایی"،"غربی شدن" و "آمریکایی" شدن در بسیاری از جوامع از جمله افغانستان بیانگر این امردر طی دو دهه می باشد.دیبرا لاینز نماینده دایمی سازمان ملل طی دوسال نتوانست درسطح جهانی بحران افغانستان را تشخیص وسهولت های مثمری ایجادکند سازمان جهانی در معضله ای افغانستان همیشه طرف بوده واست. ولی کرزی خلاف فرهنگ ونورم سیاسی اورا با مهمانی ودعوت میپیذیرد.یک بام ودوهوا!
این اختلاف دیدگاهها باعث شده تا در حالی که گروهی از جوامع و افراد با نگاه کاملا مثبت به پدیده جهانی شدن می نگرند و آن را یک فرایند می دانند که در بردارنده فرصت های زیادی برای جوامع است گروه دیگری از افراد و جوامع این پدیده را یک امر منفی تلقی می کنند و آن را پروژه ای می دانند که از سوی صاحبان قدرت در جهان در جهت منافعشان طراحی شده است که طرفداران این دیدگاه در مقابله با جهانی شدن از جنبش مخالفان جهانی شدن که طیف متنوعی از افراد و گر وهها را در خود دارد حمایت می کنند.البته در بین این دو دیدگاه یک دیدگاه بینا بینی هم بر این باور است که جهانی شدن همچون هر پدیده دیگری در ذات خود فرصت و چالش هایی دارد و کشورها و جوامع باید با شناخت دقیق آن از فرصت های آن به نفع خویش سود جویند و از چالش های احتمالی آن بدور مانند.
صرف نظر از این اختلاف نظرها،پدیده جهانی شدن شامل طیف گسترده ای از روندهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است که در کاربرد عمومی خود بر معانی مختلفی همچون تعقیب سیاست های لیبرالی کلاسیک (سیاست های بازار آزاد)در عرصه اقتصاد جهان(آزادسازی اقتصادی)، سیطره روزافزون مشکلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی غربی (و حتی آمریکایی) (غربی شدن یا آمریکایی شدن)، گسترش تکنالوژیهای جدید اطلاعاتی (انقلاب اینترنتی) و نیز این که بشریت در آستانه تحقق یک جامعه واحد متحد که در آن عوامل عمده منازعه اجتماعی از بین رفته اند (همبستگی جهانی) قرار گرفته، دلالت می کند..
در خصوص این که چه عاملی باعث ایجاد وضعیتی که از آن به وضعیت جهانی شدن یاد می شود شده، بین نظریه پردازان اختلاف نظر است. همچنین این اختلاف نظر در مورد زمان آغاز فرآیند جهانی شدن نیز وجود دارد. این اختلاف نظرها در خصوص ماهیت جهانی شدن موجب شده تا بحث ها بیشتر بر آثار جهانی شدن همچون افزایش تجارت کالاها و خدمات، توسعه نقل و انتقال نیروی انسانی، گسترش جابه جایی سرمایه، تقویت نفوذ شرکت های چند ملیتی و سازمانهای بین المللی، تأثیر فزاینده تکنا لوژی و در مجموع وابستگی متقابل بیشتر نظام بین المللی متمرکز شود تا جهانی شدن به مثابه یک نظریه.
جهانی شدن در عرصه سیاست هم تحول جدی ایجاد کرده است. به طور سنتی سیاست های هر کشور در چارچوب نظام های سیاسی داخلی آن ترسیم می شده است و دولت های ملی مسئولیت نهایی برای حفظ امنیت و رفاه اقتصادی شهروندان و نیز حفظ حقوق بشر و محیط زیست در درون مرزهای خود را داشته اند. تحولات ناشی از روند جهانی شدن به نوعی تصمیم گیری های سیاسی کشورها را به کارکرد نظام بین الملل نزدیک کرده و نقش نهادها و سازمانهای بین المللی را پر رنگتر کرده و به نوعی حاکمین ملی کشورها را فرسایش داده است..
در عرصه فرهنگی نیز نوآوری های تکنا لوژیکی همچون اینترنت، دستگاههای فاکس، تلویزیون های ماهواره ای و کیبلی، شبکه اینترنت و ظهور رسانه های جهانی موجب شده تا مرزهای فرهنگی کشورها درنوردیده شود.
گستردگی زوایای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فرآیند جهانی شدن از جهات مختلف بر زندگی اجتماعی و فردی شهروندان کشورهای مختلف تأثیر گذاشته است. این امر طی چند سال گذشته موجب شده که برخی مؤسسات برای سنجش جایگاه کشورها در فرآیند جهانی شدن یک شاخص ترکیبی ایجاد کنند و براساس آن به ارزیابی بپردازند..
اگر چه مجموع این روندها موجب شده تا کارشناسان سیاستمداران و اندیشمندان این وضعیت را، «جهانی شدن» بنامند، اما همچنان این پرسش مرکزی مطرح است که معنی «جهانی شدن» واقعاً چیست؟ و در مرحله بعدی اهمیت، برندگان و بازندگان جهانی شدن به عنوان یک روند واقعی چه کسانی هستند و چگونه می‌توان حرکت این روند را هدایت کرد؟
همچنین اگر چه در دو دهه گذشته و همزمان با ظهور و توسعه فرایند جهانی شدن مخالفت‌هایی با آن صورت گرفته و مخالفان جهانی شدن در سراسر جهان به یک جریان نیرومند تبدیل شدند، اما آثار بحران کنونی اقتصاد جهانی موجب شده (De -globalization)که در قبل از این بحران به طور جسته و گریخته مطرح می‌شد به عنوان یک موضوع جدید در عرصه فکری ، رسانه‌ای و سیاستگذاری کشورها تبدیل شود.