اینک بعد از گذشت نزدیک به پنج ماه کم وبیش از ورودی طالبان به شهر کابل، تکمیل سلطه آنان بر افغانستان و خروج نیروهای نظامی آمریکا از این کشور، همچنان بسیاری از ناظران سیاسی فرارِ اشرف غنی، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان در آن وشرایط حساس را به‌عنوان عامل مهمی در تسریع سقوط حکومت افغانستان و افتادن دوباره آن به دست قوای طالبان، می‌دانند. روز ۲۴ اسد گذشته، پس از پیشروی‌های عجیب و سریع گروه طالبان و سقوط اکثر ولایت‌های این کشور، رئیس‌جمهور اشرف غنی به همراه شماری از مقامات این کشور، صحنه مسئولیت خود را با غروفش رها کرده و فرار را بر قرار ترجیح دادند. همان روز و هم‌زمان با فرار اشرف غنی، نیروهای طالبان نیز وارد پایتخت شدند و بدین ترتیب ارتش و دولتی که آمریکا طی ۲۰سال گذشته و پس از اشغال این کشور میلیاردها دلار برایش هزینه کرده بود بدون کوچک‌ترین مقاومتی ازدرون فروپاشید نخست اوازه سرچوک شد و گفته شد که اشرف غنی، به تاجیکستان گریخته است. بعد اعلام شد که او در عمان است و در نهایت امارات اعلام کرد که بنا به دلایلِ انسان دوستانه به هواپیمای حامل غنی اجازه فرود داده است.
اما ماجرای فرار محمد اشرف غنی لاف زن چه بود؟ آیا این تصمیم با یک برنامه‌ریزی قبلی انجام گرفته بود یا اینکه با پیشروی زمان طالبان، غنی به‌یک‌باره گی تصمیم به ترک وطن گرفت. به گزارش ایندیپندنت، صبح روز یکشنبه ۲۴اسد، نزدیک به ۲۰۰نفر از نیروهای گارد ویژه ریاست جمهوری افغانستان به ساختمان وزارت دفاع افغانستان آمدند تا مقدمات حضور رئیس‌جمهور محمد اشرف غنی را برای بازدید فراهم کنند. کمی پیشتر، به گنگه جمعیتی بسم‌الله محمدی، وزیر دفاع وقت، اطلاع داده بودند که رئیس‌جمهوری قصد بازدید از وزارتخانه و گفت‌وگو با وزیر را دارد. این در حالی است که شب پیش از آن، در نشستی که در ارگ انجام گرفته بود، طبق یک توافق و با توجه به پیشروی طالبان و اینکه آن‌ها حاضر به گفت‌وگو با رئیس‌جمهورغنی نبودند، باالاخره غنی حاضرشد و اشرف غنی وعده داد که از مقام خود کناره‌گیری کند و هیاتی را برای مذاکره با طالبان برای تشکیل دولت انتقالی به قطر بفرستد. این پیام به طالبان فرستاده شد و طالبان هم منتظر سفر هیاتی از کابل به دوحه بودند تا درباره تشکیل دولت جدید با دکتر چشم که اصلا خودش چشم ندارد همین اداره را به چالش کشید دبل عبدالله عبدالله و حامد کرزی مکار مذاکره کنند.
اما روز بعد اتفاق دیگری افتاد. یک نفر از میان اعضای گارد ویژه محافظان ریاست جمهوری، از ارگ با بسم‌الله محمدی تماس گرفت و اطلاع داد که رئیس‌جمهوری حدود ۱۵دقیقه پیشتر از آن تماس، سوار بر هلیکوپتری به همراه نزدیکان خود از ارگ خارج‌شده است. در حقیقت، برنامه بازدید از وزارت دفاع، نقشه‌ای بود که بخشی از گارد ریاست جمهوری را به ساختمان وزارت دفاع بفرستند و آن‌ها را مشغول کنند و از سوی دیگر، شیر پیر پنجشیری، یعنی جنرال بیسواد بسم‌الله محمدی را که سالیان سال در رکاب احمدشاه مسعود مبارزه کرده و دنیادیده بود را نیز با برنامه بازدید مشغول نگاه دارند.
بسم‌الله محمدی می‌گوید: «به‌محض رسیدن این پیام، از پنجره ساختمان وزارت دفاع سر کشیدم تا داخل ارگ را نگاه کنم که دیدم در خیابان حایل بین وزارت دفاع و ارگ ریاست جمهوری، سیلی از خودروهای افراد مسلح در حال سرازیر شدن به داخل ارگ ریاست جمهوری است.» جنرال بسم‌الله محمدی تخمین می‌زند که بین ۵۰ تا ۶۰ خودرو را در حال حرکت به داخل ارگ ریاست جمهوری دیده است. گروهی که امروز می‌دانیم وابستگان شاخه حقانی طالبان هستند، در آن روز کنترل ارگ ریاست جمهوری را درظرف زمانی کوتاهی، کمتر از نیم ساعت پس از خروج اشرف غنی، به دست گرفتند. به نظر او، رسیدن گروه حقانی با چنین سرعتی از بیرون شهر کابل، محال است و به نظر می‌رسد که با هماهنگی کامل و در یک تبانی بین رئیس‌جمهوری و گروه حقانی، یا بهتر است بگویم پشتون‌های هم‌قوم او، یعنی غَلجایی‌ها، صورت گرفته مقدمات خروج او از کشور را فراهم کرده است بسم الله چنین می پندارد..
انیسه شهید، خبرنگار روزنامه هشت صبح افغانستان که به‌تازگی با چند تن از مقامات کلیدی پی‌پی‌اس (نیروی ویژه حفاظت از رئیس‌جمهور و ارگ) در این مورد مصاحبه کرده است، جزییات فرار رئیس‌جمهور اشرف غنی را این‌گونه از زبان آنان شرح می‌دهد: آن روز، سه هلی کوپتر در میدان ارگ قصر دلکشا ءریاست جمهوری آماده پرواز بودند. چندین خودرو، بوجی پول‌هایی را که حمل می‌کردند، به داخل چرخ‌بال‌ها انتقال دادند. سپس، رئیس‌جمهورمحمد اشرف غنی احمدزی، محمود فضلی ، حمدالله محب ، جنرال قاهر کوچی، وحید عمر، محمد رفیع فاضل، سید مقیم عبدالرحیم‌زی و چند تن دیگر، با ۱۲نفر از نیروهای امنیتی وارد این چرخ‌بال‎ها شدند. ‎بال‌ها روشن می‌شوند، اما رحمت‌الله اصولی، فرمانده هوایی ارگ، به رئیس‌جمهور می‌گوید که بار هلیکوپترها زیاد است و با این مقدار وزن، پرواز غیرممکن است. به همین دلیل، مجبور می‌شوند مقداری از پول‌ها که حجم آن برابر با یک و نیم لندکروز پر از پول بود را به همراه هشت تن از سربازان حفاظتی، از چرخ‎بال‌ها بیرون کرده و سپس پرواز کنند. پس‌ازآن، سربازان و رانندگان ماشین‌های پول که خشمگین از جا ماندن شده‌اند، پول‌های باقیمانده را در میان خود تقسیم می‌کنند. آن‌ها پول‌ها را در موتر، لباس و وسایل خود پنهان کرده و از دروازه‌های ارگ، خارج می‌شوند.
در ادامه این مصاحبه آمده است: کدام جاسوس از ارگ به حامد کرزی، رئیس‌جمهور پیشین خبر می دهد‎ که محمداشرف غنی و جنرال قاهر کوچی فرار کردند و دولت افغانستان بی‌سرپرست مانده است. در این وضعیت، کنترل ارگ ناممکن شد. کسانی که در ارگ ماندند، شروع کردند به غارت کردن پول‌های باقی‌مانده در اداره‌های گوناگون ریاست جمهوری. دو تا دو و نیم میلیون دلار توسط دستیاران قاهر کوچی با موتر از دروازه‌های ارگ، خارج شد. ۵۰۰هزار دلار هم از دفتر حمدالله محب غارتگر ناز دانه ربوده وغارت شد. در این روند، موتر‌های حمل پول چند بانک شکسته شد و پول آن‌ها بیرون ریخت که چند تن از سربازان تلاش کردند، پول‌ها را دوباره جمع کنند که نزدیک به ۱۰۰هزار دلار شد که همه را در یک موتر جاسازی کردند که این پول پس از ورود طالبان به ارگ، به دست آنان افتاد ..
یکی دیگر از نیروهای ویژه حفاظت از رئیس‌جمهور غنی، به انیسه شهید خبرنگار روزنامه هشت صبح افغانستان می‌گوید: «فرار اشرف غنی سازمان‎دهی شده بود. حمدالله محب و فضل‌محمود فضلی برنامه‎ فرار را هماهنگ کرده بودند؛ اما روز و ساعت فرار روشن نبود. آن روز،‌ رئیس‌جمهور در یک تماس تلفنی با رئیس امنیت ملی و وزیر امور داخله، به آنان اطمینان داد که با طالبان تماس گرفته‌شده و آنان اعلام کرده‌اند که تا دو هفته دیگر، داخل کابل نمی‌شوند. بااین‌حال، یک ساعت پس از تماس تلفنی اشرف غنی، خبر رسید که رئیس‌جمهور، کشور را ترک کرده و هیچ راه دیگری برای مقاومت در کابل باقی نمانده است. اشرف غنی در ماه‌های آخر حکومتش هیچ موضوع مهمی را با مشاوران امنیت ملی در میان نمی‌گذاشت. مثلاً جزییات ملاقات او با فرمانده کل نیروهای مسلح بریتانیا و همچنین پاکستان در اختیار امنیت ملی قرار نگرفت و رئیس وقت امنیت ملی نه در آن ملاقات حضور داشت و نه چیزی در این مورد به او گزارش داده شد. مقام پیشین امنیت ملی بر این باورند که در همین ملاقات، پرونده افغانستان بسته شد و فرار اشرف‌ غنی هم با آن ملاقات بی‌ربط نبود. »
به گزارش روزنامه هشت صبح افغانستان، با تبانی و هماهنگی اشرف غنی و برخی از نزدیکان او با گروه حقانی، نه‌تنها مردم افغانستان و جهانیان غافلگیر و شگفت‌زده شدند، بلکه گروه دیگری که عضو مذاکره‌کنندگان اصلی در دوحه بودند و به گمان خود به سمت قبضه حکومت و دولت پیش می‌رفتند، یعنی طالبانی با شاخه قومی دُرانی یا همان قندهاری‌های نزدیک به حامد کرزی، نیز مات و مبهوت شدند. شواهد بسیاری نشان می‌دهد که در چند سال آخر حکومت اشرف غنی، درگیری بین غلجایی‌ها و درانی‌ها تا چه اندازه علنی شده بود. درگیری کرزی و اشرف غنی، بخشی از این کشمکش شدید قومی بر سر به‌دست گرفتن قدرت بود و به‌رغم آن‌که غنی با حمایت کرزی به ریاست جمهوری رسیده بود، کرزی بعدها درصدد تخریب و برانداختن غنی برآمد. طرح تشکیل دولت انتقالی به ریاست حامد کرزی نیز از درگیری قبایل قدرتمند پشتون در افغانستان نشأت گرفته بود.
نظربه گزارش نهایی این روزنامه افغانستانی، دو قبیله قدرتمندِ‌ درانی و غلجایی، از دیرباز با یکدیگر رقابت داشته‌اند و تلاش آن‌ها برای به‌دست گرفتن قدرت، بخشی از تاریخ سیاسی افغانستان به شمار می‌رفته است. به همین منظور در تلاش برای پیدا کردن حامی قدرتمند، غلجایی‌ها به پاکستان نزدیک شدند که همسویی بیشتری با آن‌ها دارد، چرا که ‌عمران خان، نخست‌وزیر فعلی پاکستان، نیز غلجایی است. از سوی دیگر، سیاستمداران درانی نیز به قطر نزدیک شدند که با توجه به ثروتی که این کشور در اختیار دارد، این روزها در حلقه معاملات سیاسی، نقش‌آفرینی بسیاری در معادلات منطقه داشته است. دراین‌بین، آنچه پیشتر در کشمکش غنی و کرزی و قبائل آن‌ها وجود داشت، اکنون بین افرادی که خود را خلیفه می‌خوانند، یعنی سراج‌الدین حقانی غلجانی و هبت‌الله دُرانی جریان دارد. بر این اساس، درصورتی‌که هبت‌الله زنده باشد و در نهایت در مقابل دوربین‌های خبری حاضر شود این رقابت شانه‌به‌شانه و با شدت بیشتری ادامه می‌یابد و اگر ثابت شود که او زنده نیست، ملابرادر از قندهار، امیر خواهد شد.
زلمی خلیلزاد که از سوی دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ برای رهبری مذاکرات با طالبان انتخاب شده بود، در اولین مصاحبه خود پس از خروج آمریکا از افغانستان گفت: «ما با طالبان توافق کرده بودیم که وارد کابل نشوند، اصلاً نمی‌دانستیم که غنی قصد فرار دارد. پس از فرار غنی، مسئله نظم و قانون در کابل مطرح شد. غنی به‌هرحال بخشی از دولت آینده نبود زیرا استعفای او پیش‌شرطی بود که طالبان تعیین کرده بود.»
زاک کاپلین در نشریه امریکن پراسپیکت در مورد فرار اشرف غنی می‌نویسد: «اشرف غنی یک شهروند سابق ایالات‌متحده امریکا و دارای حساسیت‌های عجولانه ای آمریکایی بود که خیرین ثروتمند را مجذوب خودش کرد. او کلمات مناسب برای حرف زدن و گفتن را خوب می‌دانست. غنی پس از میانجیگری توسط ایالات‌متحده آمریکا بر اساس یک توافقنامه‌ تقسیم قدرت با نزدیک‌ترین رقیبش، رسماً رئیس‌جمهور افغانستان شد. سپس، جان کری وزیر امور خارجه وقت آمریکا، این توافق غیر دموکراتیک را یک پیروزی دیپلوماسی خواند.