فرستنده: میلاد طاهری

" لطیف پدرام به دلائل واضح و آشکار از جانب کشور های ایران و روسیه با همکاری حلقاتی مشخص کشور تاجکستان جهت تضعیف و تخریب نظام نیم بند افغانستان به حیث مامور مزد بگیری توظیف گردیده است تا تحت عناوین و به بهانۀ عدالت اجتماعی و فقر زدائی از احساسات جوانان افغانستان، بلخصوص از احساسات جوانان قوم شریف تاجک در داخل افغانستان سؤ استفاد نموده و یک نیروی را بر ضد نظام نیم بند در افغانستان منسجم ساخته و در مسیر تجزیۀ افغانستان آنها را جهت دهد.

یکی از بزرگترین آشوب افگنی های پدرام که در اطاق های فکری سیاسی تهران-مسکو طرح ریزی شده است، تاخت و تاز بر عالي ترين وثيقۀ ملی ما که عبارت از قانون اساسي ما میباشد و همچنان تاخت و تاز بر سمبول های ملی ما از طریق کم اهمیت جلوه دادن بیرق افغانستان، کم اهمیت جلوه دادن سرود ملی افغانستان و کم جلوه دادن وحدت ملی مردم افغانستان میباشد.

یکی از وظایف اساسی لطیف پدرام که از جانب لابراتوار های سیاسی تهران-مسکو با همکاری حلقاتی در کشور تاجکستان به وی سپرده شده است، تحریک نمودن برخی از جوانان در افغانستان به مقابل ماده ٤ قانون اساسي افغانستان میباشد. از آنجائیکه نظر به ماده ٤ قانون اساسي افغانستان، براي هر فرد از أفراد افغانستان كلمه افغان إطلاق شده است، بررسی ها و تحلیل های لابراتوار های سیاسی تهران-مسکو با همکاری حلقاتی در کشور تاجکستان به این نتیجه رسیده اند که شاید بتوانند از این طریق در راۀ تضعیف و تخریب نظام نیم بند افغانستان آشوب و خللی را وارد نمایند.

لطیف پدرام که در اصل شخص کمسوادی میباشد، از طریق شستشوی مغزی و تغذیۀ مغزی سانسور شده از جانب دستگاۀ لابراتوار های سیاسی تهران-مسکو با همکاری حلقاتی در کشور تاجکستان چنان تغذیۀ ذهنی شده است که امروز بشکل یک گودی کوککی و یا به شکل یک ماریونت لابراتوار های سیاسی تهران-مسکو با همکاری حلقاتی در کشور تاجکستان، به امر بادران ایرانی-روسی اش، در افغانستان عمل می کند.

مضحک این است که لطیف پدرام با کمسوادئی که دارد، با وجود آنکه از مدنیت گاهگاهی سخنی روی لب می آورد، اما در عمل قانون مدنی افغانستان را که مطابق ماده ٥٥ قانون مدني براي هر تبعه افغانستان كلمه افغان إطلاق مَي گردد، نیز قبول ندارد.

لطیف پدرام از روی لفاظی ها گاهگاهی، بلخصوص در مقابل کمره های تلویزیونی گماشتگان کشور ایران، از قانون و عدالت گپ می زند، اما در عمل از چوکی پارلمانئی سؤ استفاده می کند که آن چوکی برای وکالت به مردم شریف بدخشان تخصیص داده شده است، اما لطیف پدرام که با وجود همه قانونشکنی هایش خودش را قانونگذار می خواند، به اشارۀ کشور ایران از اوضاع غزنی سخن می زند، که گویا غزنی از خود وکیلی در پارلمان افغانستان نداشته باشد.

لطیف پدرام با پاسپورت افغانی به خارج سفر میکند، چونً مطابق قانون پاسپورت در تابعيت كلمه افغان درج مَي گردد، اما به امر بادارانش در کشور تاجکستان، وی بیرق دیگری و سرود ملی دیگری را به نام بیرق افغانستان و سرود ملی افغانستان به نمایش میگذارد، تا آنکه وظیفۀ مزدوری اش را برای بادران ایرانی-روسی اش به شکل احسنی انجام داده باشد.

لطیف پدرام مامریتی دارد در راۀ متفرق ساختن اقوام شريف افغانستان. كاش این همه احساسش و كوشش هایش از بجای مزدوری به اجانب در راۀ آمدن صلح در افغانستان، در راۀ توسعه تعليم، اقتصاد و جهت هاى مثبت در وطن ميبود. "

----------------------------------------------
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید حمایت حقوق زنان مظلوم در افغانستان!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما