ستر حاکمیت ملی در حفظ منافع ملت و تامین خواسته های مردم، فهم آزادی سیاسی در مقال حاکمیت و دولت است. شور مردم ما در تداعی ایام حریت، در نوع دلبسته گی، بر دو مفهوم آزادی معطوف می شود:  

ایثار و قربانی  

حیات در جغرافیای آزاد. 

99 سال قبل، فرزندی از فرزندان ملت افغان در برهه ای که شعور اجتماعی برای اختیار کُل حاکمیت، به هیجان و اوج می رسد، اعلام می کند نیازی ندارند در ارتباطات خارجی، با فرنگی مشوره کنند. 

 جغرافیای افغان زمین، همان جایی بود که وقتی نخستین دسته های انگلیسی خیال کرده بودند در مسیر فتوحات هندوستانی، آخرین جاست، اخطار می یابند دست از پا خطا، ضیاع جسم و جان دارد.  

تجربه ی اروپایی استعمار برای دربندان مستقیم افغانستان، دو باخت خونین بیگانه بود، اما تجربه ی جهانخواری در حد صنوف بلند فهم سیاسی، مردمان جزیره نشینی در شمال   کره ی زمین را که در شناخت نور و خورشید مشکل داشتند، در جایی می رساند که در جغرافیای آنان، غروب آفتاب، محال می شد. 

مردم ما طی سالیان درگیری مستقیم و سیاسی، اجازه ندادند آفتاب امپراطوری فرنگی در سرزمین آنان غروب نکند، اما در ماوای آزاده گان، عاطفه، رسم گذشته ای بود که با خاصیت مردی می پذیرد. از این روست که در فرهنگ بخشی از عظمت این سرزمین، مردمانی اند که با رجوع قاتل، رحم می کنند و پناه آورنده در امان می شود. شاید این،   یک نکته ی ضعف نیز باشد.  

چه گونه گی این که چرا رهروان مشروطیت دوم در تقابل مستقیم با انگلیس، جسارت کردند، فهمی بود که ارزش پیوند های جهانی را ثابت می کرد. شروح این ماجرا، تواریخ زیادی دارند که در قلم افغانان افغانستان دوست، بسیار رفته است، اما طرز تفسیر آن در بررسی تاریخ سیاسی، گاه به درستی افاده نمی شود. 

99 سال قبل، در تقابل با انگلیس، اعتبار نامه ی ابر قدرت زمان بر کنترول روابط خارجی را سلب کردیم و این برای مردمی که از 1747 به آزادی سوگند خورده بودند، درخور آن تبیین تاریخی است که از تاریخ وقار (1747) تا سلب مجوز استعمار (1919)، آزاد بودیم. 

در نود و نهمین سال روز تجلیل از شان بزرگان و رای صاحب آنان برای آزادی، ارزش آزادی در دشواری های بحران کنونی، همانند سرابی ست که در تلاش رفع قیود روزگار تحرک می دهد، اما شعور مردم برای کسب حیثیت تا فرامرزی که لایتنهایی آینده ی سیاسی است، ملت بزرگ افغان را مصمم می کند در نوبت دیگر نیز برای این ارزش  بایستند و محکم باشند که ضامن زنده گی با عزت است. 

نود و نهمین سالروز سلب جواز کنترول امپرطوری «آفتاب گرفته گی» را در حالی تجلیل می کنیم که «کژتفسیر» آن، مخالفان عقده مند را تشویق می کند تاریخ ما را از این جا رقم بزنند.  

و اما محبان این جغرافیا، هنوز نمی دانند تجلیل از شعور بلند مردم با آواز امان الله غازی، ضربه ای بود تاریخی، نه فقط برای آن چه داشتیم و غلط می پنداریم، بل فراموشی همان تبیین تاریخی که در دشواری های امروزی، ارزش اراده و فهم سیاسی برای تقابل با فرا مرز های جغرافیای سیاسی است. 

تجلیل از وقار تاریخی، اگر لاغیر از فهم سیاسی برای حال و آینده ی مردم و مملکت باشد، تفنن در حد برداشت از تخلیقاتی ست که در گنجینه ی جعلیات زبان و ادبیات کلاسیک، فقط مخمور می کند تا خودباخته در حال، ذهن ما در گذشته ای دفن شود که فکر کرده ایم آزادی، ستاره ای ست دنباله دار که فقط در افول و محاق قدرت ها، شناخته می شود.  

در دشواری های روزگار کنونی که بار دیگر نوشتِ ادامه ی سرنوشت سیاسی، قلم، رای و اندیشه ی بلند می خواهد، تجلیل از وقار تاریخی، به آن سهلی نیست که با اختیار از اراده ی ملی، کام اهل خبر و تعقل را شیرین کند.  

تجربه ی نو که با رویکرد مبدایی از آغاز ائتلاف با تمام جوانب بحران ساز، وانمود می کند تاریخ ما باید آغازی در زمینه ای باشد که اعلام کرده بودند مدنیت محتوایی ست، در فرود وابسته گی، احتیاج، عدم کفایه و شریان های تزریق ترحم و بلا (کمک های مساله دار) درک معنی آزادی را در دشواری های آزاده گی، معنی دیگری نیز می بخشند که در تنوع پذیرش حقیقت چرایی ماجرای کُل جهان در این جا، در جست و جوی سرنخ هایی باشیم تا رابطه ی آنان را در منطق، روی زمینه ای با اصلی گره زنند که شعور مردم برای فهم آزادی و آزاده گی، در گزینش عملی بود که می دانستند بسیار زیان دارد (قربانی)، اما با این پرداخت، سهم آنان از هستی شهروندان زمین، یک قطعه ی زیبا با تنوع چهار فصل طبیعت، بستر آرامی ها برای زنده گی و حیاتِ دلخواه با سربلندی و حریت بود.  

در واقع تجلیل از آزادی در دشواری های آزاده گی، فهم گزینش عزت و رفاه با قبول خطر مبارزه برای آن چه بود که 99 سال قبل به درستی، به اراده و به زور به دست آوردیم و 99 سال پس از آن در درمانده گی های بحرانی، تفسیر انواع مدنیتی شده است که آیا چنین بود؟  

اگر مشی ما را در تنوع خواسته های جامعه ی دخیل جهانی نوشته اند، نوع استقلالی که پس از آن، هرچند در ارتجاع اول (بچه ی سقو) می ایستد، اما از بهای آن، تا آغاز بحران دیگر (7 ثور) مزیت حریت و جهش مدنی در تمامی ابعاد زنده گی ملت افغان، تضمین شده بود. 

شرح تصاویر: 

اعلی حضرت شاه امان الله (رح)، حین سخنرانی های ملی.