شناخت متخلف، شناخت خاین، شناخت مرض، مرحله و انکشاف آن، شناخت توان و قوت جسم مریض، شناخت عوامل مشکل، درک و شناخت از عوامل عیني حالت ناپسند، حداقل شناخت ناپسند، تخلف و جزاء ضرورت است اما لذت ندارد.
اینکه انسان این اشرف المخلوقات مرتکب، دروغ، خیانت، جفا، دیده درايی، در جان بزن، بلند تراشی، برتری جويي، اعمال فاشیستی، تفرقه، فتنه، رشوت و خیانت میشود، شناخت و برملا کردن حقایق در مورد این تخلفات ضرورت، رسالت و عبادت است، اما جزا و تطبیق جزا باز هم از یک طرف ضرورت اما نباید خوش آیند و نباید لذت بخش باشد و در واقعیت نیست.
بلی دیدن تراژیدی انسان این حالت و شناخت این تخلفات و تراژيدی انسانی در کل نباید لذت داشته باشد و ندارد.
این حالت که انسان چنین ذلیل، خاین، متخلف و ګنهکار است موجب تأثر و ملالت قلب انسان شده و بر حال متخلف متأسفیم که چرا انسان باید چنین ذلیل شود؟
اما حقایق را درک کردن، خود و اطراف خود را عینی بررسی کردن و از آن آموختن، تأکید نادرست، ګذشته را صلوات نه کردن، ګذشته را نه برای انتقام، بلکې برای آینده، آموزش و عدم تکرار اشتباه، به خاطر داشتن، خود و دیګران را به حقایق و منطق آن آشنا ساختن و درین فرصت کوتاه انسانی ایکه داریم از تخلف توبه و پشیمانی واقعی کردن و در اصلاح آنچه ممکن است، پرداختن، رسالت، وجیبه و کار اسلامی، انسانی و شرافتمندانه و شجاعت هم است.
در زندګی هریک از ما لحظات وجود دارند که اګر بار دیګر چانس میداشتیم آنرا در زندګی و اعمال خود دیدن نمی خواستیم و نمی خواهیم.
اما بحث امروزما
چه کسانی خاین، متخلف و در بر اندازی عزت، افتخار براندازی آبروی وطن عزیز ما افغانستان و افتخارات مردم ما مصروف اند و چرا؟
علت چه باشد که ما به شخص، هویت، تأریخ، عزت النفس، افتخارات، منسوب بودن به خانواده و فامیل بزرګ این سرزمین و خِطه قایلیم ووی این همه را رد خود راحقير ميسازد
پرداختن به جزئيات دادن مثالهای مشخص و زنده از تجارب و شناخت شخصی خود آنقدر وسیع است که اګر به صورت مشخص بپردازم سیر و پودینهء دهها پدرام و منصور و تجاران قوم و سمت ،
تاجران خون و اشک ملت و تاجران زبان مستند ببان و افشاء خواهد شد.
اینکه این خاینین و جنایت کاران در لباس احزاب و سازمانهای حاکم در ٤ دههء اخیر عمل كرده و عدهء شان خود رسماً اعتراف دارند( من در تشکیل عضوی حزب د خ ا بوده اما در عمل وحدتی ام، من از خانواء جمعیت ام، من همسنګر آن قهرمان و...ام ). پرداختن به این بحث طویل از حوصلهء خواننده بالاتر و قلم. کوتاهی کرده و موثریت کار پایین را خواهد آورد.
خلص اینکه این ګروه ها و افراد خاین که اکثر از تاریخ و عزت کشور خویش افغانستان خبر ندارند، عدهء از ایشان بیشتر از جمله و دربین کسانی ب اند که از کودکی در کشورهای با محتوی دسی و محیط افتخارات دیګران و توهین افغان و سوء از مجبوریتها خاصتاً ایران و پاکستان تولد و بزرګ شده اند، از دین و مذهب خویش بنابر عوامل و تحت تأثیرات دیګران یا افراطی و یا به نحوی در ظاهر غیر موجه و یا در ظاهر
هم موجه و عوامل دیګر و مختلف روګردان اند، عدهء شان از نسلهای مهاجرین و عدهء دیګری مستقیماً اتباع خارجی و مجهول الهویه واما به زور میدیای حاکم در افغانستان افراد موثر سیاسی افغان شده اند و عدهء دیګر نوکر زر خرید، عمیل و اجیر بالمقطع، روز مزد و اجاره کاران دشمن اند. بردن افغانستان ازیک بحران به بحراننیز تصادفی دیګر نیز تصادفی نیست. پرداختن به هریک ازین حالات مشخص و مستند، باز هم بحث مارا طویل میکند.
حاکمیت کابل در طول حد اقل ۱۸ سال گذشته اینجا و آنجا دارد برنامهء استفادهء موثر از آب، معدن، جنګل،
برنامهء ملی تذکره، تمامیت ارضی و تقویت نیروهای امنیتی و توسعهء راهای مواصلاتی ، تلاش برای رهایی از وابستگی به پاکستان و ایران را روی دست دارد.
حاکمیت کابل دارد با افشای چهرهء دشمن اینجا وآنجا قادر به پااستادن شده،
امریکا، روس، چین، هند، پاکستان، سعودی و ایران با کشورهای عربی، شیعه و سنی به دست عدهء در جهان باهم پرابلم دارند و به پرابلم انداخته شده اند.
پاکستان دیګر به شکل سابق به سیاسیون جهان و افغان را فریب داده نمی تواند،
آنکه از دین اسلام خارج شده و مستقیماً توان تبارز را ندارد و عدهء شان خود را در تحت نام جامعهء معدنی و آزادی بیان قلابی پوشانده اند،
و بلاخره آنکه از لحاظ تاریخی، تاریخ ګذشته و معاصر ضرب مشت افغان و خاصتاً زور مشت افغان را از مناطق معین افغانستان بیشتر خورده،
نوکران زور و زر و ... همه به هم به صورت آګاهانه و غیر آګاهانه دست به دست هم داده و در براندازی افغانستان ، نام و عزت این مردم و این کشور کار منظم، سیستماتیک و دوامدار پروژوی را روی دست دارند.
به یقین و توکل به الله تعالی ګفته و تأکید داشته میتوانم و دارم که تمام این متخلفین و کار شان به یقین نقش بر آب شدنی است و میشود.
این در عالم اسباب زمانی ممکن است که از سیاست به من چه؟ خارج شویم، تا خود را از دسایس و لبهء تیز تیغ دشمن، برنامه های خاینانهء عیار و کابل پرس و دسایس عُمال مسلط در حاکمیت و در حاکمیت افغانی نه ترسیم ، دل به مال و متاع غرور دنیایی نترسیم و ادای رسالت کنیم.
به یقین اکثریت قریب به اتفاق این جامعه که نه خاین و نه متخلف و نه حامیان شان اند، ضرورت دست به دست دادن اند.
ضرورت است، مریض و معذور را تنویر و تداوی حوصله مندانه نموده و از صفوف خیانت خارج و یا حد اقلا در حقش به اصطلاح ګردن خلاص کنیم،
بر ماست تا مأمور و مزدور را بی رحم افشاء و تجرید کنیم.
خاینین دروغګو و حقه باز اند!
دروغ و خيانت قوت ندارد و اين طلسم را بايد شكست!
بر ماست جایګاه و حق خود و دیګران را شناخت و از بیان حق و ادای رسالت، تا دیر نه شده، غافل نه مانیم!
وما علينا الا البلاغ المبين
١٣/٦/٢٠١٨
دوكتور صلاح الدين سعيدي
٠٠٤٤٧٨٨٦٤٧٤٦٣٨