جان کیری در مسند تاج بخشی 

jan cerry ghani abdullah


ډاکټر محمد عثمان روستار تره کی

 ډاکټر محمد عثمان روستار تره کی

در افغانستان در گذ شته های نزدیک مداخله خارجی در انتصاب رهبران سیاسی در عقب پرده و دور از انظار عوام الناس و بی بهره از پشتوانه تبلیغاتی سازمان داده میشد : کارمل با بدرقه کاروان تانک های شوروی به ارگ راه یافت. در مراسم تاجگذاری وی مشاورین روسی در عقب پرده پنهان بودند و مطبوعات و مدیا به سکوت واداشته شده بود. جان کیری با یک ژست انقلابی شیوه کلاسیک پنهان کاری در مداخله را کنار زد. نامبرده مانند حَکَمِ مسابقه بوکسی که برنده قبلآ معلوم باشد ، روی ستیژ برامد و با بلند کردن دست برنده مورد نظر با سنت  پنهان کاری پیشین مقاطعه کرد. با این شیوه جان کیری عملآ نقش امریکا را در « تاج بخشی » با استفاده از دندوره بی سابقه تبلیغاتی به نمایش گذاشت.

بی حرمتی به مردم افغانستان :

ائتلاف نظامی بین المللی برای کنترول افغانستان با بهره برداری از تجارب تاریخی در کشور های مستعمره افریقا و آسیا از دو شیوه قلع و قمع مخالفین از یک طرف و تحقیر و توهین مردم از سوی دیگر استفاده کردند. سرکوب فزیکی مخالفین و درهم شکستن غرور ملی متمم یکدیگر اند.

مداخله جان کیری را در انتصاب رهبران حکومتی افغانستان باید به مثابه توهین بزرگ به ملت افغانستان قیاس کرد. معنی این مداخله اینست که :

ــ این اراده ابر قدرت امریکا است که حوادث را استقامت و نظام را شکل میدهد. گهی از راه جنگ و زمانی با استفاده افزاری از دیموکراسی.

ــ ابر قدرت امریکا خود را در زنجیر اسارت تشریفات دیپلوماتیک و حقوقی نمیپیچاند.

ــ  جامعه افغانی ظرفیت هضم ارزش های دیموکراتیک و رقبای سیاسی توانمندی حل منازعات ذات البینی را بدون مداخله خارجی ندارند.

مثال های دیگری ازتحقیر مردم افغانستان را توسط قوای مهاجم میتوان  بیاد آورد :

ــ  کرزی در آستانه انتصاب به حیث ولسمشر در کنار محافظین امریکایی توسط  سگ های شکاری « سپیشل فورس » حفاظت میشد. این سگ ها  در تلاشی منازل نیز بکار گماشته میشدند.

karzai medal patrias

ــ باز کردن درب روستا نشینان افغانی با لگد محکم  مظهر  عقده بزرگ بینی سربازان امریکا است. ازین گذشته آنرا میتوان تجاوز به حریم خانواده و وارد کردن ضربه کاری به غرور مردمی تلقی کرد که مدعی تبدیل افغانستان به گورستان متجاوزین اند.

ــ ادرار سربازان امریکایی روی اجساد شهدا نمونه دیگر بی حرمتی به کرامت انسان تلقی میشود.این را در واقع « ادرار » روی داعیه آزادی میتوان تلقی کرد.

ــ دوسال قبل فوتو های چند سرباز امریکایی که از انگشتان دست و پای اجساد کشته شدگان موسی قلعه البوم  خاطرات ساخته بودند به مدیا راه یافت. سربازان امریکائی با این عمل برای جنگ جویان راه آزادی پیغام فرستادند که شما و اعضای بدن تان صرفآ در حد بازیچه اطفال برای ما ارزش دارد.

بنآ مداخله جان کیری به قصد دادن نفس تازه به حکومت فاسد و در حال زوال را باید تسلسل تحقیر ، توهین و بی حرمتی به مردم افغانستان حساب کرد  که از آغاز حمله ائتلاف نظامی بین المللی  در چوکات یک پروگرام منظم ، در هم آهنگی با قتل و قتال فزیکی بخصوص در مناطق پشتون نشین مهندسی شده است.

سوالی که مطرح میشود اینست که چرا متجاوزین خارجی از حربه تحقیر به مثابه متمم قتل و کشتار استفاده مینمایند ؟

مهاجمین با مردمی در حال جنگ اند که کشور شان در پهنه تاریخ آگنده از مد و جذر های سوق الجیشی و وضع الجیشی لشکریان خارجی بوده است.درین قلمرو جنگ ضد تجاوز  قاعده و صلح استثنآ است . افغانستان کشوری است که دران لشکریان خارجی شکست خورده یا در بطن جامعه حل و هضم شده است. کشوری با تاریخ مملو از قربانی ، حماسه و افتخار.

افتخارات تاریخی به مردم افغانستان غرور ملی و کرامت بخشیده است. این غرور یکی از انگیزه های معنوی نیرومند جنگ برضد قوای مهاجم خارجی بوده ، است و خواهد بود. سربازان امریکایی با ادرار روی اجساد شهدا و کوبیدن درب روستانشینان با لگد میخواهند این غرور را از ما بدزدند. به تعبیر دیگر یکی از انگیزه های ضد تجاوز راه نابود کنند. جان کیری با  جلوس بر مسند تاج بخشی میخواهد ضابطه اخلاقی عزت نفس و باور و اتکا به خود را در ما مضمحل نماید.

رخنه ویرانگر انتخابات امریکا در پروسه صلح  افغانستان :

واقعیتی که همیشه به آن اشاره شده است اینست که در شرایط فقدان حاکمیت ملی این ائتلاف نظامی بین المللی است که خطوط برجسته سیاست داخلی و خارجی کشور را تعیین میکند:  صدور فتوای تمدید عمر حکومت ضد ملی و فاسد کنونی  در رابطه مستقیم با انتخابات آینده امریکا قرار دارد.

ghani medal campbill

یکی از نتایج اجتناب ناپذیر مذاکره با مقاومت مسلح تعویض حکومت فاسد موجود با حکومت دیگری خواهد بود که بدنبال موافقه با مخالفین شکل خواهد گرفت .

هیآت حکومتی حزب دیموکرات امریکا  نمیخواهد پروسه انتخابات آینده امریکا را از نتایج مذاکره صلح با مقاومت مسلح متآثر بسازد. امریکا در صلح و تشکیل یک حکومت ملی در افغانستان منافع خود را که از راه جنگ بدست آورده است در خطر میبیند.  برای حکومت برحال امریکا که درگیر کامپاین انتخاباتی است سقوط حکومتی که بیش از تعهد به منافع افغانستان متعهد به مصالح ولی نعمت امریکا است معادله انتخابات را به نفع رقیب شکل میدهد. مصلحت سیاسی حزب دیموکرات در آستانه انتخابات حکم میکند که جان کیری حکومتی را که تشکیل کرده است  خود منحل نکند. در غیر آن  در صورتیکه حکومت ناشی از توافق با مخالفین از کنترول خارج شود ، حزب جمهوریخواه حربه تبلیغاتی نیرومند بر ضد دیموکرات ها در دست خواهد داشت.  بنآ هرگاه صلح را در روشنایی سر و صدای انتخاباتی در امریکا مطالعه کنیم  به جان کیری باید حق بدهیم که در موضع دفاع از حزب و حکومت خود پروسه صلح با مخالفین را به حالت تعلیق درآورد و قتل و قتال در افغانستان را ادامه دهد.

صدور سیگنال به وجدان های خفته سران حکومت از جانب مقامات امریکایی :

از قراین چنین بر میاید که در حالیکه مقامات  حکومتی امریکا نمیخواستند برای تعویض حکومت موجود ابتکار را بدست بگیرند بی میل نبودند تا گره را بدست اداره کابل بکشایند. به همین مقصد  از جانب مسئولین حکومت امریکا سیگنال های روشن و قابل فهمی به آدرس حکومت افغانستان مخابره شد تا ابتکار یک تحول سیاسی را از طریق استعفآ  بدست بگیرد. از سقوط پیش هنگام حکومت صحبت شد. به ناتوانی حکومت در عرصه مبارزه با فساد و نا امنی به کرات و مرات اشاره صورت گرفت و غیره. آخرین بار همین چند هفته قبل « جان سوپکو » مدیر سیگار ( کمک امریکا برای بازسازی افغانستان )  طی بیانیه ایکه در پوهنتون « هاروارد » و کانگرس ایراد کرد ، با کلماتی که از لابلای آن قهر و گلایه موج میزد حکومات امریکا و کابل را چنین مخاطب ساخت : « از سال ۲۰۰۲ به این سو تخصیصیه کانگرس برای کمک به افغانستان بیش از ۱۱۳ ملیارد دالر است. این مبلغ بیش از پولی است که امریکا بعد از جنگ جهانی دوم برای باز سازی اروپا مصرف کرده است.

مقامات امریکایی پول مالیه دهندگان را با نهایت بی پروائی حیف و میل کرده اند. با وجود اینهمه مصارف گزاف و به قربانی دادن هزاران سرباز ، افغانستان کشور فقیر ، فاقد سواد و نا امن باقی مانده است. درب بیش از هزار ښونځي به دلیل نا امنی بسته است. دونیم ملیون طفل از نعمت آموزش وتعلیم محروم شده اند. رشوت به اوج خود رسیده است. تولید اوپیوم با ۳۳۰۰تون ریکارد جهانی را شکسته است.  طالبان به مقایسه سال ۲۰۰۱ نیرومند تر شده اند و بخش عمده افغانستان را تحت کنترول دارند. امریکا با صرف ملیارد ها دالر و به قربانی گرفتن هزاران سرباز خود از یک حکومت خطرناک حمایت میکند. اگر وضع به همین منوال ادامه یابد  تحقق اهداف تعیین شده غیر محتمل خواهد بود».

« جان سوپکو » بصورت بسیار واضح اداره کابل را به استعفآ فرا میخواند و مخالفین مسلح را به مثابه یک الترنتیف سیاسی مطرح مینماید. اما کجاست گوش شنوا و وجدان بیدار  ؟

نقص کار درین است که اروپائیان و امریکائیان استعفای یک حکومت را با معیار های یک جامعه مدنی پیشرفته و دیموکرات ارزیابی میکنند. این را نمیتوانند درک کنند که در کشور عقب مانده یی مانند افغانستان ضابطه های اخلاق سیاسی  مروج در غرب کار آئی ندارد. جاذبه قدرت سیاسی     « پرانویاک » ، مستی و جنون میافریند. ضوابط و اصول در حاشیه میلغزد.  ازین گذشته اسعفا باید شامل هر دو تیم رقیب حکومتی باشد. وقتی دوتیم متخاصم بر تقرر یک مامور دولتی به توافق نمیرسند توقع استعفای جمعی آنها بیجا است. جان کیری میکانیزمی را بوجود آورده است که دو رآس حکومت در فضای سوء ظن و ترس از یکدیگر چوکی و مقام را یگانه پناهگاه میدانند. این پناهگاه را تاج بخشی و حمایت جان کیری استحکام میبخشد.

قوای خارجی جنگ بین الافغانی وقتل افغان ها را از دور نظاره میکنند :

جان کیری در واقع با تمدید عمر حکومت فاسد و ضد مردمی موجود  فصل نوی در استمرار جنگ کشود. روز بعد از اعلام تمدید عمر اداره موجود ( ۱۱ اپریل )  به پیشواز فصل نو جنگ یک بس حامل سربازان اکادمی پولیس در جلال آباد مورد حمله قرار گرفت که طی آن ۱۲ تن کشته و ۴۰ نفر زخمی شدند. مخالفین مسلح عملیات « عمری » را اعلان کردندکه طی آن کندوز مورد حملات شدید قرا کرفت.

احصائیه رسمی شمار تلفات قوای امنیتی را در سال ۲۰۱۵ شش هزار و پنجصد تن اعلام کرده است. با تمدید سه سال دیگر عمر حکومت موجود در آینده صرفآ در جناح حکومت در حدود ۲۰ هزار نفر دیگر از منسوبین امنیتی کشته خواهند شد. مسئولیت اینهمه خونریزی بدوش کیست ؟ جان کیری یا مراجع حکومتی کابل ؟
حقیقت تلخ اینست که در هر دو طرف جنگ افغان ها کشته میشوند. قتل افغان توسط افغان و یا افغانی ساختن جنگ در اجندای جنگی قوای ائتلاف بین المللی قرار داشت که طی سالیان اخیر آنرا زیر عنوان انتقال مسئولیت های امنیتی  در عمل پیاده کرد. ازین پروگرام غني احمدزی مدیریت میکرد.

در سالیان اخیر به دلیل حملات خودی ، واحد های نظامی قوای ائتلاف تماس مستقیم با یونت های نظامی افغانی را متوقف ساخته اند. قطعات  پیاده ائتلاف در اراضی ، دور از سربازان افغانی ندرتآ دست به عملیات میزنند. آنها غالبآ مداخله خود را در جنگ محدود به عملیات هوایی ساخته اند. بیک کلمه افغانی ساختن جنگ حملات خودی را در حد صفر تنزل داده و از شمار تلفات قوای خارجی به شکل محسوس کاسته است.

بهر حال ! خونریزی فقط در وجدان های بیدار حساسیت میافریند. از سران حکومتی ایکه جنرال های ناتو را پس از بمباردان قُرا و دهکده های بیدفاع افغانستان مدال افتخار میبخشند ، توقع زیادی نمیتوان داشت.

عوامل خارجی و داخلی موثر در پایان جنگ :

عامل اصلی جنگ حضور قوت های خارجی در افغانستان است. از قراین بر میاید که امریکا بعد از پانزده سال جنگ بی نتیجه هنوز هم در تلاش تحمیل اراده خود بر مردم افغانستان است. مقامات امریکایی در چُرتِ دریافت مخرج مشترکی که منافع افغانستان و امریکا گره بخورد نیستند. آنها روی جنگ و ویرانگری سرمایه گذاری کرده راهی استند.

در تغییر معادله جنگ به نفع مقاومت مسلح و ایجاد فشار  بالای قوای خارجی در قرار گرفتن در مسیر صلح دو عامل خارجی و داخلی نقش دارد:

ــ جنگ امروز افغانستان بالتدریج از محدوده تقابل مقاومت مسلح و قوای اشغالگر بیرون شده است. ائتلاف نظامی کشور های غربی با شماری از کشور های منطقه و بیرون منطقه طرف است. استمرار جنگ کانال نو حمایت استخباراتی ، لوژستیک و تسلیحاتی را در اختیار مخالفین مسلح قرار خواهد داد. دسترسی وسیع تر به سلاح ضد هوایی از امکان بعید نیست. مقاومت مسلح در ۲۸ مارچ سال جاری در کنر یک هلی کوپتر و در ۳۰ مارچ در بگرام یک جت جنگی اف ـ ۱۶ را سقوط داد. فکتور خارجی به سود مقاومت بصورت بطی اما محسوس در حال انکشاف است.

ــ عامل خارجی بدون هم آهنگی با عامل داخلی به تنهایی معادله جنگ را دگرگون نموده نمیتواند.

قوای مسلح افغانی انکیزه اخلاقی جنگ را از دست داده است چه به حکم و نفع خارجی به کشتار برادران هموطن خود مصروف است. سربازان افغانی که به مثابه

پیاده نظام زیر پرچم  قوای مهاجم میجنگند ، از داشتن انگیزه ملی جنگ نیز بی بهره اند. بنآ وقت آن رسیده است که قوای امنیتی افغان با درک حقانیت داعیه مخالفین مسلح دست از حمایت یک نظام مزدور ، ضد ملی و فاسد بردارند. به صفوف مقاومت به پیوندند  و آینده عاری از جنجال سوال و جواب به خود تدارک کنند.
هرگاه عوامل خارجی و داخلی جنگ در هم آهنگی با یکدیگر زمینه ظهور یک محور ملی قدرت را که ظرفیت حساب و کتاب را با جان کیری داشته باشد فراهم کنند ، جنگ در داخل افغانستان  بزودی پایان میابد.

استقرار یک حکومت ملی و اسلامی از طریق مذاکره مستقیم با مقاومت مسلح ، الزامآ به مفهوم دسترسی به افزار دشمنی با قوای ائتلاف بین المللی نیست.

افغانستان گرچه قهرآ درگیر بازی های بزرگ ستراتژیک در منطقه شده است اگر مطمئن به تضمین  منافع ملی خود از سوی دیگران باشد ممکن در صف بازیگران باقی بماند . این رسالت یک حکومت ملی است که به نمایندگی مردم افغانستان در زمینه تصمیم میگیرد. تا آن لحظه جنگ بر ضد مهاجمین خارجی مجوز حقوقی ، شرعی ، سیاسی و اخلاقی دارد.

بازی ستراتژیک امتحان سرنوشت سازی را جلو ما گذاشته است : هر گاه افغانستان  نتواند  مستقلانه از منافع خود دفاع کند در قبرستانی که امپراطوری ها را دفن کرده است  « خدا نکند »  خود به خاک سپرده خواهد شد. « پایان »

فرانسه
۱۶ اپریل ۲۰۱۶
دوکتور م ، ع ، تره کی