څېړنوال عبدالرحيم بختانى خدمتگار:

زرنج

          زرنج مرکز ولايت نيمروز است که در قسمت جنوب غرب افغانستان بين ٦١ درجه و ٥١ قيقه طول البلد شرقى و ٣٠ درجه و ٥٧ دقيقه عرض البلد شمالى موقعيت دارد . مساحت شهر زرنج حدود ١٥٦١ کيلو متر مربع است . از سطح بحر حدود ٤٨٥ متر ارتفاع دارد . شهر زرنج داراى ١١٢ قريه است که مهم ترين آنها قرار ذيل ميباشد : حاجى محمد ، نواب خان سرگزى ، محمد على ، حبيب الله ، نظر محمد ، عبدالرحمن ، محمود خان ، عمر شاه، بى برگ ، بالاج وغيره (١) .

          اقليم نيمروز کاملاً صحرائى است . تنها در حصه شمال شرق خود اوصاف نسبتاً نيمه صحرائى را اتخاذ ميکند . در اينجا مقدار بارندگى بسيار کم است و ندرتاً به ١٠٠ ميلى متر ميرسد . درجه حرارت اعظمى ٣٠ و ٤٠ درجه سانتى گريد تجاوز ميکند و در زمستان به ٥+ الى ٨+ درجه سانتى گريد ميرسد . در اين منطقه شدد باد هاى ١٢٠ روزه خيلى محسوس است و به نام سياه باد ياد ميشود . در چار ماه تابستان هوا کاملاً گرد آلود بوده ، طوفان هاى ريگ ، روشنى آفتاب را خيره مى سازد و هواى گرم مثل کوره هاى بسته مردم را تکليف ميدهد (٢) .

          شهر زرنج قديمترين شهر هاى سيستان است که در سمت راست درياى هلمند بنا و به قول مورخين اسم اسکايى هاى نخست روى او گذاشته شده . شهر زرنج نه تنها در دوره قبل از اسلام داراى عظمت مقام بوده ، بلکه در قرون و سطى نيز از عمده ترين شهر هاى سيستان به حساب ميرفت . شاهان صفارى سيستان به ترقى و تعمير روز افزون زرنج پرداخته (٣) .

          محققين مى گويند که که در زبان اوستا زريه و زرايو يا زرنگه معنى دريا داشت و دريه در فارسى قديم و زريا در پهلوى از همين ريشه است که اکنون دريا مى گويم . به هر صورت در نجياناى قديم يا زرنگاه که در کتيبه داريوش آمده نامهاى قديم سيستان است و زرنگ که مرکز مدنيت قديم آن خطه بود در عصر اسلامى زرنج گرديد و اکنون خرابه هاى اين شهر تاريخى در اطراف قريه ناد على سيستان افغانى موجود است . شهر تاريخى زرنگ يا زرنج در اوايل دوره لشکر اسلام موجود بوده و شهرتى بسزا داشت . از مضمون شعر جهان پهلوان امير کروړ سورى پديد مى آيد که زرنج در قرن اول اسلام به همين نام معروف بود (٤).

          مردم زرنج تجار پيشه ، شکار چى ماهر و معماران خوب هستند . مرغابى و ساير پرندگان را در هامون سيستان شکار مى کنند ، خانه هاى گنبدى شکل ميسازند . از پنبه و پشم تکه هاى محلى را تهيه ميکردند و در بافتن قالين هم مهارت کامل دارند . شهر زرنج مختصر و خورد بوده اموال وارد شده و ضايع محلى در آن به فروش مى رسد . تنباکو ، برنج و لبلبو نيز زرع ميکنند . انار ، پنبه ، گندم و حتى پسته از توليدات مهم آن است . در زرنج يک جنراتور به ظرفيت ٦٠ کيلواټ مى تواند تمام شهر را روشن سازد . (٥)

 

منابع و ماخذونه

          (١) – اتلس قريه هاى افغانستان ، جلد سوم ، کابل ، حوت سال ١٣٥٣ هـ ش ، ( صفحات ١١٩١-١١٩٢ ) .

          (٢)- جغرافياى ولايت افغانستان ، پوهاند غلام جيلانى عارض ، کابل ، ١٣٧٣ هـ ش ، ( ص ١٤١ ).

          (٣)- جغرافياى تاريخى افغانستان ، مير غلام محمد غبار ، پشاور ، ١٣٨٣ هـ ش ص ٨٦ .

          (٤)- جغرافياى تاريخى افغانستان ، پوهاند عبدالحى حبيبى ، کابل ، ١٣٨٢ ) هـ ش . صفحه (٤٠ ) .

          ( ٥) – جغرافياى ولايت افغانستان ، پوهاند غلام جيلانى عارض ، کابل ١٣٧٩ هـ ش ، ص                      ( ١٤٢-١٤٣) .