دكتور رمضان بشردوست را در نخست با تفریط در انتقاد، به جا آورديم؛ اما در این مسير، مردي در برابر ملت، معرفي شد كه اگر قرار باشد انسان متكي بر تقوا، وجدان و پابرجا بر اصل افغان در افغانستان تعریف كنيم، بدون شك دكتور رمضان بشردوست، بيشترين آراء را به دست مي آورد. 

در اين درنگ كوتاه، همان قدر مي افزايم كه افغانستان فرورفته در منجلاب سياست و مداخله، اگر ناگزير است تمام دنيا را براي التیام جراحات خود داشته باشد و اگر ناچار است دست ياري بخواهد، به همان مقدار نياز دارد همان شخصيت هايش را ارج کند که وقتي نياز افغان نيازمند در جغرافياي افغانستان، شمال و جنوب، شرق و غرب را در مي نوردد، خودشان را در جایي مي يابند كه زبان، قوم، منطقه و تنوع رنگ، آنان را از مقام آدمیت، دور نمی کنند. 

صداي دكتور بشردوست برای هركجاي افغانستان، صداي آشناست و اين براي مردماني كه در تمثيل كردار اجتماعي- سیاسی، منفی باف اند و در تراوش آن با ذهنيت ها و كار قلمی، فكر مي كنند روشنفكر و متمدن اند، مي تواند فراخواني باشد كه كرامت انساني، زماني به تجلی می رسد كه مشحون از رنگ عاطفه و وجدان می شود.  

من در افغانستان كسي را نمي شناسم كه ادعاي روشنفكري و مدنی او، تا آخر اين مرز باشد. به این معني كه نهايت تفكر روشنفكري و مدنی در جامعه ي  کنونی افغانی، همان قدر طي طريق مي كند تا اغراض برآورده شود و خواسته ها، خاستگاه خاص بیابند. 

زنده گاني مردي با نام رمضان بشردوست، گاه در ايست هایی كه در طریق اجتماعی در این مملکت می کنیم، در نقطه هاي شگفت مي ايستند و ما را به این تفکر می برند كه چه گونه تعلق خاطر به مملکت و مردم و ريشه هايی كه در عمق اين سرزمين اند، اندیشه مي سازند تا مردی از فرزندان اصیل این جا، حق زنده گی اش را خاص نکند. این نماد وقار و حیثیت ما، از همه است و به جاست که همه، او را از خود بدانند. 

تيكه داراني كه دم از ملي گرايي مي زنند و بر سر نام های دانشگاه و پوهنتون، تفاسير ايراني و پاكستاني مي خوانند، مزدبگیران انجو ها كه از رهگذر برنامه هاي انجويي، برنامه هاي زنده گی را مسخره كرده اند و دست اندركاران سيمينار ها و گردهمايي هايی كه نمايش قرائت و سياهي لشكر مي سازند، حداقل اگر وقت يافتند، دكتور بشردوست، مثال متبارزي ست كه به تنهايي مي تواند آنان را در محضر عاطفه، انسانیت و تقوا، در فهم احساس مسوولیت وجدانی و شریف، بسیار کمک کند. 

مردي كه كندهاري و بدخشي، بامياني و هراتي، مزاري و خوستي را تفكيك نمي كند و بهترين ساليان زنده گاني اش را درس دشواري هاي «مهاجر افغان» ديده است و بهترين ساليان كار در دولت، روزه دار است تا مردم اش سير باشند، فرياد او، حقيقت زنده گي تلخ ملت است و جسارت او در سنگر دفاع از ارزش ها، سيماي نياكان با تقوای ماست. حق اوست و بر ماست است تا كسي را افغان تر از او ندانيم.  

واقعي ترين افغان سرزمين ما، دكتور رمضان بشردوست است! 

شرح تصویر: 

رای مخالفت علنی دکتور بشردوست به سید مخدوم رهین (نامزد وزارت اطلاعات و فرهنگ در دور دوم ریاست جمهوری حامد کرزی) در ولسی جرگه.