سياست او روانې چارې
"افغانستانی" گفتن ،ضدیت باهویت ملی است
پتوال
25.05.2013
کاندید اکادمسین سیستانی 24/5/ 2013
"افغانستانی" گفتن ،ضدیت باهویت ملی است
آقای نوری با عنوان کردن مقالۀ بسیارمستدل ومنطقی «استعمال نام افغانستانی جرم است» یک باردیگر خاطرات مبارزات جدی علیه این اصطلاح وارداتی را درخاطرم زنده کرد.سالهای 2004 و2007 سالهای اوج به کارگیری این اصطلاح در رسانه های برون مرزی وابسته به استخبارات منطقه بود،وپورتال افغان جرمن آنلاین وبرخی سایت های ملیگرای دیگر دست به یک قیام فرهنگی برضد این اصطلاح وارداتی زدند.از آنطرف جریدۀ امید از امریکا مبلغ ومدافع این اصطلاح وچند کلمۀ نامقبول و نامانوس دیگربود.
یکی از دشمنان نام افغان وافغانستان که برای نابودی و تجزیۀ کشور همانند لطیف پدرام شب وروز تلاش میورزد ومطابق دستور دشمنان وطن وارد معرکه شده است، کسی است بنام داکترلعلزاد مقیم لندن، که منکرتاریخ تأسیس کشور افغانستان توسط احمدشاه ابدالی در 1747 میباشد و ظهور ووجود فزیکی افغانستان را قبل ازامیرعبدالرحمن خان برسمیت نمی شناسد. این شخص که گفته میشود از اتحادشوروی در رشتۀ زغال سنگ داکتری بدست آورده، و امروز در لندن به برخی از اعضای منفعل حزب دموکراتیک افغانستان درس تاریخ میدهد، از مدتی است که بدستور سرویس های استخبارات منطقه هرچندگاهی یک بار چرندیاتی سرهم بندی میکند وبخورد جوانان ونسل مهاجر میدهد. بدبختانه دراین اواخر سخنرانی های تهوع آور وی در یوتیوب نیز گذاشته شده است که در آن تعداد زیادی از اعضای پرچم وشورای نظار در پای صحبت او نشسته اند ودر آن جمله متاسفانه پوهاندسید سعدالدین هاشمی سابق استاد تاریخ پوهنتون کابل درصف اول نیز دیده میشود که به لاطایلات داکتر لعلزاد مثل یک شاگردسربراه دبستان گوش میدهد. من چند سال قبل این لاطایلات را در سایت آریائی دیدم ولی از بس نابجا وبی منطق وبه اصطلاح ایرانیها،از موضوع پرت بود که بیش از یکی دوصفحه آن را خوانده نتوانستم،ولی امروز همان لاطایلات به عنوان تیزسهای ده گانه داکتر لعلزاد از طریق یوتیوب به خورد جوانان نا آگاه داده میشود.
دوستی که خود صاحب قلم وصاحب اندیشه ملی است وبخاطریکپارچگی افغانستان جان میدهد دیروزبه من در تلیفون متذکرشد که آیا از سخنرانی داکتر لعلزاد در لندن خبردارید یا خیر؟ گفتم نه خیر.گفت: افغانهای که به وحدت ملی وافغانستان واحد اعتقاد دارند، باید از توطئه دشمنان وطن در وجود داکترلعلزاد وامثال او مطلع شوند، زیرا سخنان وی در یوتیوب، مبین تفرقه اندازی وتجزیه افغانستان است. گفتم متاسفانه روشنفکران بی خاصیت وابن الوقت واجیر بیگانگان در خارج وداخل کشور زیاد اند که همیشه در فکرمنافع شخصی خود اند، برای آنها وطن واستقلال وحاکمیت ملی اهمیت وارزشی ندارد،اما مطئن باشید که آنها هرگز به این آرزوی پلید وشوم خود نخواهند رسید.
آنطورکه من احساس کرده ام، ازوقتی که رژیم طالبان توسط بمباران قوای امریکا وائتلاف بین المللی از صحنه افغانستان سقوط داده شد وبجای آن حکومت ائتلاف شمال به ریاست یک نفرپشتون (حامد کرزی) روی کار آمد، این پشتون بیچاره بخاطر همزبانی با طالب بدبخت وبیسواد،بلاوقفه وپیوسته مورد شدید ترین انتقادات و بدترین توهین ها قرارگرفته ومیگیرد. این انتقادات وتوهین کردنها، نه بخاطر اینکه کرزی درایت وشجاعت کشورداری ندارد، بلکه بخاطر انتساب او به قوم پشتون صورت میگیرد وچون طالبان از خود خاطرۀ بدی در اذهان مردم شهری گذاشته اند، لهذا برای تحقیر کردن وی، او را یکی از طالبان وبالنتیجه دشمن جدی فرهنگ وحقوق زنان وانمود میکنند .هدف همه انتقادات وتاخت وتازها براو در مجموع قوم پشتون است.
در هرمقاله وهر سخنرانی وهرمصاحبه ایکه گروه تجزیه طلب خراسان خواه انتی افغان وانتی افغانستان به نشرمی سپارند، ممکن نیست که درآنها کلمات و اصطلاحات: فرهنگ ستیزان، قبیله گرایان، قبیله سالاران، فاشیستان، عظمت طالبان، وطن فروشان،خاینان، نوکران انگلیس، اجیران بیگانه، غارتگران دارائی مردم، حاکمان غاصب، باباهای جاهل و مادران و اناهای بیسواد وغیره وغیره به چشم نخورد. هدف از کاربرد تمام این کلمات ، یک چیزاست وآن توهین به پشتونها است .
درتمام نشرات کتبی وانترنتی ورادیوئی وتلویزیونی گروه انتی پشتون، سخنرانی ومقاله ای نیست که درآن به ادرس پشتونها توهین وهتک حرمت صورت نگرفته باشد و به افتخارات تاریخی ورجال وشخصیت های ملی پشتون بی عزتی وتوهین نشده باشد، اما نویسندگان نامدار پشتون بر بلندی خیر نشسته اند وجوابی به این همه تعرضات و استهزاها نمیدهند. من نمیدانم اینها در برابر نسل جوان پشتون که در سی سال اخیر در وطن مانده واز درس وتعلیم محروم بوده اند و یا از وطن مهاجرشده و از افتخارات ملی خود وگذشته های تاریخی کشور خود اطلاعی دقیق ندارند، احساس مسئولیت میکنند یا خیر؟
نخستین کسی که مقالۀ کوبنده ای در افشای چهره های اصلی گروه تفرقه انداز "افغانستانی" مآب نوشت ودرتاریخ1/1/ 2004 در پورتال"افغان- جرمن آنلاین " گذاشت، جناب ولی احمدنوری بود. به تاسی ازایشان، آقایان داکتر میرعبدالرحیم عزیز ، نعیم بارز، انجنیرخلیل الله معروفی ،ملالی موسی نظام، داکتر سید خلیل الله هاشمیان، عبدالعلی افضل، حمید انوری، بشیر مؤمن، آصف خواتی، حبیب الله غمخور، رؤوف روشنائی، اعظم سیستانی، داود موسی وچندتای دیگر، چون سپربلاگردان در مقابل حملات توهین آمیز این گروه که در پشت سایت های انترنتی: "سرنوشت" ، "خاوران" ، "آریانانت" ، "تاجک میدیا" ،"هفته نامۀ امید" وجریده "کاروان" وغیره سایتها وتلویزونها پیدا یا پنهان شده اند، مردانه ایستاده شدند و تا آنجا که درتوان داشتند با نوشتن مقالات مستدل ومستند به جواب شان پرداخته اند و تمام سخنان تحقير آميز و پر از توهين آنها را بجان خريده اند.
آن عده ازنویسندگان پشتون که با سیاست غلط "بی اعتنائی بزرگ منشانه"، تصور می کنند با نوشتن جواب معقول ومنطقی به گروه انتی افغان وانتی افغانستان، مبادا سران شورای نظار و رهبران ائتلاف غیرملی از ایشان آزرده خاطرشوند،باید بدانند که اشتباه میکنند وهیچگاه سران شورای نظار و ائتلاف شمال آنها را بچشم احترام نخواهند دید وهر وقت فرصت بیابند، آنها را نیز مانند حامدکرزی ملعبۀ چرندیات واتهامات ناروای خود قرارخواهند داد. نویسنده ای که به دفاع ازحیثیت تاریخی وهویت ملی وشئونات فرهنگی خود متعهد نباشد، به نظر من سوداگر سیاسی بیش نیست که با نام وهویت قومی خود معامله میکند.
قلم بدستان میهن دوست!
باید به یاوه سرایان ضدافغان وضد نام افغانستان که درواقع ضد وحدت ملی اند ، همانند آقای نوری، آقای داودموسی،میرمن ملالی نظام،انجنیر معروفی وحمید انوری وغیره با احساس وطن پرستی مقالات جامع ، مستدل ،مستند و تحلیلی نوشت وبرای نوشتن آن وقت بیشتر و دقت وتوجه بیشتر صرف کرد و باسلاح منطق و استدلال علمی مبتنی برشواهد تاریخی به جنگ جواسیس تفرقه انداز رفت و به اجیران تجزیه طلب گفت که: پشتونها مثل هرباشندۀ دیگراین کشور، خود را افغان میدانند ودراین مملکت حق زندگی وحق کار وحق نظروحق انتخاب دارند.
پشتونها مثل هرقوم دیگراین کشور در دفاع از نوامیس ملی قربانی داده ورنج ومحنت دیده اند. پشتونها در شش قرن اخیر،نقش بسیار ارزنده ای درتاریخ مبارزات مردم منطقه بازی کرده اند. این پشتونها بودند که با کمک سایر اقوام استقلال ملی خود را از زیرسلطه جابرانۀ صفویان اعلان نمودند (۱۷۰۹م) تاسیس دولت معاصر افغانستان در۱۷۴۷میلادی،برهبری احمدشاه ابدالی ، نیزماحصل و پیامد مبارزات دیرینۀ پشتونهای ابدالی درهرات برضد سلطۀ استبدادی صفویان بود که از ۱۷۱۶میلادی تا مرگ نادرافشار در ۱۷۴۷میلادی سلاح برزمین نگذاشته بودند. وبا مرگ این فاتح مستبد، اولین ملتی که طبل استقلال به نوا در آورد وبه تاسیس دولت مستقل ملی مبادرت ورزید،افغانها درقندهاربودند که با وجود تجاوزات مکرر استعمار ودسایس دشمنان درکمین نشسته تا هنوز چون خارمغیلان در چشم دشمنان خلیده وبه حیات خود ادامه میدهد وبعد ازاین نیز پاینده خواهد بود.
با وصف آنکه، درهنگام تعرض وتجاوز بیگانگان براین کشور، پشتونها هدف اصلی ضربت تجاوزگران وهم مرکز ثقل مقاومت برضد متجاوزان بوده اند و بنابرین فراوان قربانی داده اند و با شجاعت وازجان گذشتگی دشمن را از وطن طرد نموده اند، مگر هیچوقت خود را برتر از دیگر هموطنان خود نشمرده و در دست آوردهای خود دیگران را نیز شریک ساخته اند. چنانکه اگرشاه پشتون بوده، صدراعظم یا وکیل مقام سلطنت وسرمنشی دربار سید یا تاجیک یا قزل باش بوده است واگر رئیس جمهور پشتون بوده، معاونانش تاجیک وهزاره بوده اند و اگر وزیر پشتون بوده ، حتماً معین ومدیر قلم مخصوص وی تاجیک بوده اند. اگر والی پشتون بوده، مقام مستوفیت از تاجیک و دیگر اقوام بوده است.معهذا اگراز سوی ارگانهای دولت ظلم و ستمی برمردم رفته باشد، آن ستم برهمه اقوام تطبیق شده وقوم پشتون از آن ستم مستثنی نبوده است. اگراز فقر رنج برده اند، این فقر درمیان قوم پشتون بیشتر شیوع داشته است واکنون هم دارد. و اگر در امر احداث جاده ها و خطوط ارتباطی دستوری صادر شده، همه مردم از درد بیگاری وکار مجانی وبی مزد احساس رنج ونارضایتی کرده اند. اگردرمناطق پشتون مکتبی تاسیس شده ، قبل از آن در مناطق غیر پشتون نیزچنین مکاتبی بنیاد یافته وفرزندان شان شامل مکتب شده اند. دروازۀ مکاتب همواره بروی فرزندان تاجیک وفارسیوان و ازبک وهزاره وهندو وغیره باز بوده است.
میتوان گفت که با وجود قدرت دولتی در دست پشتونها، بيشترين افراد اين قوم بی سواد مانده اند و بطور نمونه حتی تحصيل يافته گان ده ولایت پشتو زبان مثل:فراه، هلمند، کندهار، زابل ، روزگان ، پکتیکا، پکتیا ،خوست ولوگر ومیدان وردک، در کشورهای غربی نمی تواند با تعداد تحصيل يافته گان ولسوالی پنجشير درایالات متحده امریکا در عهد سلطنت ظاهرشاهی برابری کند. پس در کجا برای قوم پشتون امتيازات فوق العاده ای ميسر شده که برای ديگر اقوام و از جمله برای تاجیکان ميسر نبوده است ؟
در تقسیم بورسهای تحصیلات عالی ، درکل سهم سهم فرزندان تاجیک وفارسی بان، از این بورسها همواره بیشتر از پشتونها بوده است، وهیچوقت پشتونها این اعتراض را نکرده اند که آنها دارای اکثریت اند، باید اکثریت این بورسها به پشتونها تعلق داشته باشد.اینکار اگر یکطرف بیانگر عدم تعصب پشتونها درمقابل غیر پشتونهاست ، بیانگرغفلت بزرگان پشتون درحق فرزندان خود شان نیزمیباشد. خلاصه در خوشبختی وبدبختی این کشور، پشتون وتاجیک به عنوان دوقوم عمده مسئولیت وسهم مشترک داشته ودارند و نباید اکنون گناه این همه بدبختی وعقب مانده گی را بردوش یک طرف گذاشت.
له دعوت څخه په مننه .
Samsor Afghan
29.05.2013
ددی لیکنی هدف څه ده که چا ټوله لوستی وی نو دلته د په پښتو ولیکی ډير زیات به مو منندوی شم.
په ډير زیات درنښت
pattang
30.05.2013
سلېمانخيله تجاهل عرفانه کوې خوشې وخت ضايع کوې !
په پاړسو نه پوهېږې ؟؟
کرزی ستا سياسي او ايماني ملګری په کومه ژبه خبرې کوي ؟؟
اوکه ته دشپې ارګ ته ورځې او تکراري دکرزي خبرې د هغه له
خولې په پښتو ورڅخه اورې !!
ګوره پام کوه ! چې ازري قزلباشان بچه بازان دې او قندهارته هم
دوی بچه بازي راوړه ، لاس درباندې ونه وهي ، کلکه يې ساته
چې د اګو لور در څخه جوړه نکړ ي !
اوس هدف ته !
ستا دکرزي ځينې ملګري خپل ځانونه افغانان نه بولي ، بلکې د
افغانستان او سېدونکي (افغانستاني ) يې بولي او هيڅکله هم تيار
ندي چې د افغان هويت ځانته واخلي يانې همسايګان دي په پردي
ملک کې ژوند کوي !!
زه خو يې همداسې غواړم خو سيستانی خپله پاړسو ډوب دی !!
[quote:d07a8baf56="Samsor Slimankhil"]ددی لیکنی هدف څه ده که چا ټوله لوستی وی نو دلته د په پښتو ولیکی ډير زیات به مو منندوی شم.
په ډير زیات درنښت[/quote:d07a8baf56]
larghonay laraway
01.06.2013
نو کرزی او د ده ملګري خو به خود افغان نه مني چې ايران په پنډونو پيسې ورکوي!
نو تاسو ووايئ چې کرزی د پيسو په بدل کې ناموس ورنه کړي نور نو څه ورته پاتې دي؟
وطن خو هسې هم امريکا نيولی خو همدا ژبه ده دا به ايران ته ورکړي!
پیسې هم کافر شی دی!
کرزي پرون وويل:
داره ما انتخابات در پيش روی داریم!
نو تاسو ووايئ چې له ايران پرته دا ډول لهجه د کومې نړۍ پاړسيوانان وايي؟
