د موضوعګانو سرپاڼه

اسلام، اسلامي شرعه او د اسلام تاریخ

آيا حضرت عيسی (ع) ژوندی دی؟

محمود سعيد
24.04.2012

السلام عليکم ورحمت الله وبرکاته!
هیله ده د پوښتنې عنوان مې سم ټاکلی وي.
په دې وروستيو کې د فسبوک پر مخ يو ګڼوڼ پیدا شوی دی د (اسلام دين رحمت وصلح) په نوم او تل د عيسی (ع) د وفات په اړه لاسوندونه او ليکنې شريکوي. ستاسې درنو څخه مې هيله ده په دې اړه د اسلامي نښو په رڼا کې مالومات راکړئ.
د هغه د ليکنو ځينې بېلګې دا دي:
[quote:3947d1e34b]
فتوای محمد ص در مورد مرگ طبعی عیسی ع
از اوائیل سوره العمران الی هشتاد و چند آیه درباره مسیحیان نازل شده است واساس عقیده مسیحیان این است که حضرت مسیح خدا و یا پسر خدا ویا یکی از خدایان سه گانه است آیات اولیه سوره آلعمران هم چنانکه توحید خالص الهی را ثابت میکند به ذکر صفات الهی ج که حی وقیوم می باشد این دعوای مسیحیان را بوضاحت باطل واین مسیحیان نجران که شصد تن بودند که جهارده نفر شان از اشراف وبرجستگان نجران محسوب می شدند سه نفر از چهارده اشراف سمت ریاست مسیحیان را داشته اند ومسیحیان در امور کار و سامان و مشکلات شان به این سه نفر مراجعه میکردند واین گروه شصت نفری لباس مردان قبیله بنی کعب پوشیده بودند وبه مدینه منوره آمدن و به مسجد نبوی وارد شدند وقتیکه آنها وارد مسجد نبوی شدند هنگام عبادت شان بود طبق مراسم خود ناقوس را نواختند ومشغول عبادت شدند پس از عبادت شان عاقب که حیثیت ریس امارت وسیادت را داشت وسید ریس مشاور ومدیریت بود ابوحارث بن عقلمه ریس پیشوایان بزرگ مذهبی مسیحیان بود و هر سه ایشان بعد از عبادت شان خدمت پیامبرخدا محمد ص تشریف تشریف آوردند و به پیامبر ص سخن گفتن آغاز کردند وپیامبر ص به ایشان پیشنهاد کرد که به دین اسلام در آیند و در پیشگاه خداوند تسلیم شوید عاقب وسید وابوعارث بن عقلمه گفتند ما پیش از شما اسلام آورده ایم وتسلیم بر خدا شده ایم پیامبرص فرمود شما چگونه به دین حق هستید حالانکه اعمال تان حاکی از این است که شما تسلیم خداوند نیستید چراکه برای خداوند فرزند قایل هستید ویا عیسی ع را خدا خود می خوانید وصلیب را عبادت و پرستش میکنید وگوشت خوک را می خورید وتمام این امور مخالف دین حق میباشد عاقب وسید وحارث بن عقلمه در جواب پیامبر ص گفتند اگر پسر خدا نیست ؟ پس پسر کی وپدرش کی بوده است؟ و رسول اکرم ص سوال میکند این بزرگان مسیحیان .
ألستم تعلمون أنه لا يكون ولد إلا ويشبه أباه؟ قالوا: بلى. قال: ألستم تعلمون أن ربنا حي لا يموت وأن عيسى أتى عليه الفناء؟
قالوا: بلى. وهكذا سألهم عدة أسئلة حتى سكتوا.
(أسباب النـزول للواحدي سورة آل عمران ص 68 عالم الكتب بيروت 1983م )
آیا شما قبول دارید که هر پسری شباهت به پدر خود دارد ؟ بزرگان مسیحیان گفتند بلی . آیا شما قبول دارید که خدای مان زنده و نمردنی است وبر عکس بر عیسی ع آمده است مرگ وفنا از دنیا گفتنند بلی پس چگونه عیسی ع خدا ویا پسر خدا میتواند باشد و سخن که برایجا رسید سران مسیحیان نجران خاموش شدن و میدان را باختند ودیگر جوابی نداشتن برای گفتند در مقابل استدلال پیامبر اسلام محمد ص یعنی محمد ص معتقد بود که عیسی ع فقط یک پیامبرخدا بیشتر قام خاصی نداشت و عیسی ع هم مثل دیگر پیامبران وفات یافته است به مرگ طبعی خودش پس ای مسلمانان بر این مباحثه رسول مقبول توجه کنید که یک درس بزرگ برای امت اسلامی است .
نه پیش از تو (ص) آمد رسولی زما
مگر آنکه می خورد چو تو(ص) غذا
برفتند در بین بازار راه
به اجناس آن نیز کرده نگاه
بُدی مادرش هم زنی رستگو
عیان بود ایمان عفت در او
که آنها بخوردند هر دو طعام
همسان که باشد بشر را مرام
اگر آن دو بودند همچون خدا
نبود محتاج بر آن غذا
همی خورد ونوشید چون دیگران
در این خاک دان هم نبود جاویدان
فرشته نبودند پیغمبران
بلی جمله بودند چون دیگران [/quote:3947d1e34b]

[quote:3947d1e34b]
حضرت امام مالک رح فتوای مرگ و وفات طبعی حضرت عیسی ع را میدهد واعلان میکند و سه امام دیگر که امام اوحنیفة یعنی امام عظم رح و امام شافعی رح و امام احمد حنبل رح میباشد این سه بزرگان امت خاموش بوده اند هیچ کدام از این بزرگان مخالفت و با فتوای امام مالک رد نکرده اند ودر عوض خاموش بوده اند یعنی که بر وفات ومرگ طبعی عیسی ع ایشان اتفاق نظر و اجماع کرده اند وهمچنین امام ابن حزم رح را که علما یکی از بزر...گان و هم پایه چهار فقی دیگر میداند و امام ابن حزم رح هم فتوای وفات ومرگ طبعی عیسی ع را داده است وقایل به مرگ طبعی عیسی ع بوده اند پس اولین اجماع امت اسلامی یعنی اجماع صحابه کرام رض بر وفات و مرگ طبعی عیسی ع دومی اجماعی که اجماعی فقهای اسلامی میباشد بر این بوده است که عیسی ع به مرگ طبعی وفات یافته است نه یهودیان عیسی ع را کشته اند ونه به آسمان رفته است که خارج از قانون خداوند باشد پس یعنی عیسی ع هم مثل دیگر پیامبران ع وفات یافته است به مرگ طبعی خود[/quote:3947d1e34b]

[quote:3947d1e34b]
امروز یک تعداد مسلمانانی هستند که ادعا میکند اجماعی امت اسلامی بر قید وحیات یعنی زنده بودن عیسی ع در آسمان میباشد.
من از ایشان سوا لی دارم :- آیا این ادعا واجماعی را که شما دعوا میکنید اصحاب کرام رض هم کرده بودند ویا خیر ؟ حالا توجه شما عزیزان را بر اولنی اجاع ا مت محمد ص جلب ومعطوف مینمایم

اجماع اصحاب رسول اکرم ص بر وفات عیسی ع

معنی آین ایت وما محمد رسول الله را واقعه مشهور تاریخی فوت شدن رسول اکرم ص زیادتر روشن و واضیح میکند . که آن هم در صحیح بخاری شریف ودیگر تمام کتب حدیث درج وذکر شده است
وقیتکه نبی کریم ص فوت کرد به این شکل یک اتفاق افتاد که اصحاب کرام بطور خاص حضرت عمر رض نمیتوانستد که قبول کند که نبی کریم ص فوت کرده است و حضرت عمر رض و هم خیال هایش میگفتند که حضرت محمد ص فوت نکرده است چنانچه کهعن عائشة رضي الله عنها، زوج النبي صلى الله عليه وسلم:
أن رسول الله صلى الله عليه وسلم مات وأبو بكر بالسنح - قال إسماعيل: يعني بالعالية - فقام عمر يقول: والله ما مات رسول الله صلى الله عليه وسلم، قالت: وقال عمر: والله ما كان يقع في نفسي إلا ذاك، وليبعثنه الله، فليقطعن أيدي رجال وأرجلهم. فجاء أبو بكر فكشف عن رسول الله صلى الله عليه وسلم فقبله، قال: بأبي أنت وأمي، طبت حيا ميتا، والذي نفسي بيده لا يذيقنك الله الموتتين أبدا، ثم خرج فقال: أيها الحالف على رسلك، فلما تكلم أبو بكر جلس عمر، فحمد الله أبو بكر وأثنى عليه، وقال: ألا من كان يعبد محمدا صلى الله عليه وسلم فإن محمدا قد مات، ومن كان يعبد الله فإن الله حي لا يموت. وقال: {أنك ميت وإنهم ميتون}. وقال: {وما محمد إلا رسول قد خلت من قبله الرسل أفأن مات أو قتل انقلبتم على أعقابكم ومن ينقلب على عقبيه فلن يضر الله شيئا وسيجزي الله الشاكرين}. فنشج الناس يبكون، قال: واجتمعت الأنصار إلى سعد بن عبادة في سقيفة بني ساعدة، فقالوا: منا أمير ومنكم أمير، فذهب إليهم أبو بكر وعمر بن الخطاب وأبو عبيدة بن الجراح، فذهب عمر يتكلم فأسكته أبو بكر، وكان عمر يقول: والله ما أردت بذلك إلا أني قد هيأت كلاما قد أعجبني، خشيت أن لا يبلغه أبو بكر، ثم تكلم أبو بكر فتكلم أبلغ الناس، فقال في كلامه: نحن الأمراء وأنتم الوزراء، فقال حباب بن المنذر: لا والله لا نفعل، منا أمير، ومنكم أمير، فقال أبو بكر: لا، ولكنا الأمراء، وأنتم الوزارء، هم أوسط العرب دارا، وأعربهم أحسابا، فبايعوا ، فأخذ عمر بيده فبايعه، وبايعه الناس . صحیح بخاری کتاب فضایل اصحاب النی ص و دیگر تمام کتب حدیث ، سیرت نبی و وتاریخ این حدیث به شکل های مختلف و به همین شکل روایت شده است ، حضرت عایشه رضی الله عنهما راوایت میکند ومیگوید :- یعنی وقتیکه نبی کریم ص درگذشت و دنیا را وداع کرد حضرت عمر بن خطاب رض به پا برخاست و اعلان کرده گفت کسانی از منافقان پنداشته وفکر میکنند که نبی کریم ص مرده است ای مردم اگاه باشید که محمد ص نمرده است بلکه پیش خدای خویش رفته است چنانکه موسی ع پیش خدای خود رفته بود و حضرت عمر رض شمشیر خود کشیده بود ومی گفت اگر کسی بگوید محمد ص فوت کرده است دست وپاهای همان شخص را بخدا قطعه میکنم تا اینکه حضرت ابوبکر صدیق رض تشریف آوردند چرا که ابوبکر صدیق رض بیرون از شهر بود و ابوبکر صدیق رض وارد خانه عایشه صدیقه رض شد و صورت روی محمد بوسه زد و گفت که خداوند دو مرگ را جمع نمیکند( و این سخن ابوبکر صدیق آن تعداد برادر های مسلمان ما را جواب میدهد که قایل به مرگ طبعی عیسی شده اند اما ایشان بر این باور اند که عیسی ع دوباره زنده میشود . پس سخن حضرت ابوبکر صدیق رض ایشان جواب میدهد که خداوند دو مرگ را جمع نمیکند یعنی دو مرتبه نمی میرد انسان یک بار انسان می میرد ) و ابوبکر صدیق رض خارج خانه شد دید که عمر رض اینطور سخن میگوید اگر کسی بگوید محمد ص فوت کرده است دست وپاهای همان شخص را بخدا قطعه میکنم زمانیکه ابوبکر رض را مردم دیدن که دارد به حرف زدن شروع کرده است وصدای خود را بلند کرد که ای عمر رض خاموش باش ! اما حضرت عمر رض خاموش نشد و باز حضرت ابویکر صدیق رض شروع به سخن گفتن کرد وآن وقت مردم حضرت عمر رض را ترک کرده ومردم به سوی ابوکر صدیق رض رجوع کردند وحضرت ابوبکر صدیق رض گفت هرکسی که از شما محمد ص پرشتش کرده وخدای خود میخواندید بدون شک خدای شما یعنی محمد ص فوت کرده است . و هر کسی که از شما خدای محمد ص را که خدای لاشریک است می پرستید بدون شک خدای محمد ص زنده ولایموت است وباز این ایه شریفه را برای خاموش کردن حضرت عمر رض و هم فکران عمر رض خواند که اینطور است شریف
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللّهُ الشَّاكِرِينَ سوره العمران آیه 1449
و محمد ص جز پيامبرى نيست كه پيش از او تمام پيامبران بوده اند و گذشتند، آيا اگر محمدص بميرد يا كشته شود [از پيروى او و عقيده خود] باز مىگرديد؟ و هركس كه [از عقيده خود] بازگردد [بداند كه] هرگز به خداوند زيانى نمىرساند، و زودا كه خداوند سپاسگزاران را پاداش دهد
یعنی محمد ص هم مثل بقیه انبیاء ع پبغمبراست نه خدا ودر وجود محمد ص هیچ نوع خدای وجود نداشته ونیست که او زنده باشد . چراکه روش وسنت خداوند بر پیغمبران ایطور است که پیامبران بعد از ابلاغ رسالت شان فوت کرده اند بخاطریکه پیامبران انسان وبشر است نه خدا ! روای گوید بخدا گوی که مردم نمی نمی دانستند که این آیه شریف بر محمد ص نازل شده باشد تا وقتیکه آن روز حضرت ابوبکر صدیق رض این آیه شریف را خواند . وحضرت عمر رض گوید :- بخدا وقتی شنیدم که حضرت ابوبکر رض این ایه شریف میخواند از پای در آمدم وبلغزیدم وشمشیر از دستم افتاد. بلی دوست عزیز چرا که در آن وقت در دل حضرت عمر رض فقط جوش وکرشمه عشق زنده بودن حضرت محمد ص بود ورنه سیدنا محمد ص هم فقط یک رسول وپیامبر بود وایشان هم مثل دیگر پیامبران ع گذشته از درواز موت گذر کردنی بود .

حالا سوال اینجا است :- اگر کدام یکی از پیامبران قبل از محمد ص در آن وقت زنده می بود؟
پس در آن صورت حضرت ابوبکر صدیق رض این استدلال مرگ تمام پیامبران قبل از محمد ص به شمول خود محمد ص را نمیکرد . وبرای اینست که این استدلال مرگ تمام پیامبران قبل از محمد ص بطور خاص عیسی ع را و خود محمد ص اعلان کرد یعنی تمام پیامبران گدشته فوت کرده اند و طبعاً سیدنا محمد ص هم فوت کرده است چنانچه که دیگر پیامبران فوت کرده اند.
واگر استدلال حضرت ابوبکرصدیق رض را اصحاب کرام رض صحیح نمی گرقتند و مهر تائید را نمیزند وقبول نمیکردند وآن وقت حضرت عمر رض وهم خیالان عمر رض که ایشان تصور عقیده زنده بودن محمد ص را در دل داشتند واعتراض میکردند که محمد ص چیگونه می تواند فوت کرده باشد حالانکه عیسی ع که مقام از محمد ص بسیار پائین تر است زنده باشد و سردار پیامبران مرده باشد لهذا ما یعنی عمر رض و هم فکران عمر رض نمیتوانیم که قبول کنیم محمد ص مرده است وبلکه زنده است وباید زنده باشد . اما تمام اصحاب کرام رض در مقابل استدلال حضرت ابوبکر رض خاموش ماندن گویا اولین اجماع اصحاب کرام رض و مسلمین بر فوت و مرگ عیسی ع وتمام پیامبران قبل از محمد ص بوده است و تمام اصحاب کرام اینجا است بیعت حضرت ابوبکر صدیق رض کردند وتا به حال همچون اجماعی در امت اسلامی صورت نگرفته است .

کجا شد عیسی ابن مریم که مرده زنده میکردی

سلیمان حود کجا رفته تخت سلیمانی

چون ختم النبیاء هم رفت دیگر کیست کو ماند

بجر ذات مقدس قادر قیوم صمدانی[/quote:3947d1e34b]



ع کريم حليمي
25.04.2012

درنو وړونو زما سلامونه و منۍ ، السلام علیکم !
تر هر څه نه مخکي لازمه ده او ضرور ووایو چه : بسم تعالی ،‌ يَخْلُقُ مَا يَشاءُ إِذَا قَضى أَمْراً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ °
پیدا کوي هغـــــــه چه دده خوښه شي په هغه وخت کښي چه حکم وکړي د یو کار چه ووايي دی هغه ته چه پیدا شه نو پیداشي هغه .

زموږ په هر هغه څه پوهېږو چه د حواس خمسه سره یو ډول تړاو ولري ، او هرکله چه د پنځو حواسو په واسطه يې نشو محسوس کولای نو بیا نه پوهېږي ، داچه محمد رسول الله اسمانونو ته وړي ، او عیسیٰ د بي بي مریمي زوی ژوندی اسمانونو ته و پورته کوي دا د "کن فیکون" خبره ده
دا زموږ له عقل نه خارج کیفیت دی .

درنو لوستونکو

اوس راځم اصلي بحث ته ، اول و ماته ( حلیمي ) دانده رامعلومه چه حضرت امام مالک رح د عیسی ع د مرګ فتوای ورکړېده لیکونکو هم کومه حواله هم نده لیکلې ، او که دا فتوای ئې ورکړېوی نو د کلام الله سره په ټکر کښي ده ، رب العزت فرمايي چه : كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
ژباړه : څرنګه کافر کېږی تاسو په خدای باندي حال داچه واست تاسو مړه (۱) ، ژوندي يي درکړ (۲) ، بیا به مړه کړي تاسو (۳) ، بیا به ژوندي کړي تاسو (۴) بیا به خاص ده ته راوستل شۍ .

دلته د پیدایښت نه تر قیامت پوري څلور مرحلی تیرېږي که عیسي ع مړ شوی وي نو بیا پر عیسی ع به پنځه مرحلې تېرېږي ، حال داچه قرآن مجید و موږ ته ندي ویلي چه د آدم اولاده به درېځلي مړه کیږي

مراحل : موږ ئي‌ پېدا(ژوندي) کړو راته ويې ویل چه أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ
بیا يې مړه کړو ـ
دوهم وار يې دادۍ بیا يې راژوندي کړو پر دغه نړۍ کښي او بیا مړه کېږو
او بیا مو په قیامت را ژوندي کوي ، نـــــــــــــــــــو د قرآن په قول انسان دوه ځله مړ کېږي نه دري ځله ، پس نو عیسی ع ژوندی دی

بسم تعالی : وقولهم انا قتلنا المسيح عيسى بن مريم رسول الله وما قتلوه وما صلبوه ولكن شبه لهم وإن الذين اختلفوا فيه لفي شك منه ما لهم به من علم إلا اتباع الظن وما قتلوه يقينا بل رفعه الله اليه وكان الله عزيزا حكيما

ژباړه : او په سبب د ویلو د دوی چه بیشکه موږ وژلی دی مسیح یعني عیسیٰ
زوی د بي بي مریمي رسول د خدای او ندی وژلی دوی هغه ، او نه ئې دی ځړولی پر صلب ........................

او په بل آیه کریمه کښي فرمايي چه : اذ قال اللّه يا عيسى انى متوفيك و رافعك الى
ژباړه : یاد کړه هغه چه وویل خدای چه إیٖٖٖٖٖٖٖٖٖٖ عیسیٰ بیشکه زه قبض کونکی یم ستا او پورته کونکی یم ستا خپل ځان ته

نو ! موږ نه پوهېږو چه دابه څرنکه پورته کېدل وه .‌ او د راکښته کېدلو په فزیک يې هم نه پوهېږو !!!!!

او چه راسم د ابو بکر رض و خطبې ته ، دا د ابو بکر رض لمړنۍ سیاسي خطبه وه ، چه د عیسیٰ ع د بحث سره هیڅ اړخ نه لګوي ، او نه د حضرت ابویکر صدیق رض اراده دا وه چه د عیسیٰ پر موضوع بحث وکړي ، هغه د خلافت له پاره بیان وو او بس

درنښت


OK
This site uses cookies. By continuing to browse the site, you are agreeing to our use of cookies. Find out more