نړيوال ښکيلاک او د لرو بر افغان دازادۍ غورځنګ
ښاغلي نجیب روشن د ملی رادیو ټلویزیون رﺉیس له خپلې دندې استعفا وکړه
momtaz
24.01.2007
درنو لوستونکو اسلام علیکم
دا دﺉ د ملی رادیو ټلویزیون د رﺉیس د استعفا دری متن:
رییس عمومی رادیو و تلویزیون افغانستان استعفای خود را اعلام داشت
17:10/24:01:2007
این استعفا در حالی رخ داد که وی چندی پیش طی برگزاری یک کنفرانس خبری از بروز مشکلاتی بین خود و وزیر اطلاعات و فرهنگ سخن به میان آورد. وجود این مشکل ها منجر به این شد که آقای روشن روز چهارشنبه رسما از پست ریاست رادیو تلویزیون ملی استعفا دهد.
متن پخش شدۀ استعفای آقای روشن؛
جلالتمآب رییس جمهوری،
شانزده ماه پیش از این مسؤولیت ادارۀ رادیو و تلویزیون ملی کشور را به من سپردید. پذیرش این مسؤولیت، ناشی از این امید می شد که باید در فرایند دولت- ملت در کشور ما سهم گرفت و تلاش کرد تا در روند ایجاد نهادهای دولتی مشروع سهمی ادا کرد. دولت مشروع وقتی معنی و مفهوم می یابد که سنگ بنأ اش بر سامانه های مؤثر شهروندی استوار گردد و همه ساختارها و نهادهای تصمیم گیری اش مولود ارادۀ آزاد شهروندان باشد.
در همان نخستین صحبت ها با جلالتمآب شما عرض کردم که من به دموکراسی، عدالت اجتماعی و به کلیه مواد مندرج در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر باور دارم. رویارویی من با افکار و پندارهای تمامیت خواه، مولود پژوهش و تجربۀ سیاسی مستقیم من در زنده گی ام می باشد، نه به دلیل فضای امروزی و نه هم به دلیل رسیدن به مقام و مرتبتی.
در هر جایی دنیا، دموکراسی بدون آزادی افکار و بیان، بدون پذیرش اصل تسامح در چارچوب یک جامعۀ باز، معنی و مـفــهـوم نخـواهــد یافت. دمـوکراسی بدانگـونه که امروز در جــهان مورد نظر است، نظام سیاسی کثرت گراست. چنین نظام سیاسی یی نه به نژاد باور دارد و نه هم شهروندانش به دلیل باورهای سیاسی و دینی شان مورد تبعیض قرار می گیرند. یکی از ستونهای استوار دموکراسی و حاکمیت مردم، دسترسی مردم به رسانه های آزاد و داشتن یک نظام رسانه ای برون از سلطۀ دولت و ایدیولوژی هاست. تنها نظامهای تمامیت خواه اند که به ارگانهای ایدیولوژیک و دستگاه های دروغ پرداز تبلیغاتی نیاز دارند. باور به این که جانبداران پندارهای تمامیت خواه می توانند به ایجابات دموکراسی و ایجاد یک جامعۀ با امن و ثبات پاسخ بدهند، پندار قابل قبولی نیست. اگر خلاف این می بود امروز باید در سراسر افریقا، آسیا، اروپای شرقی و... دولتهای استبدادی و ایدیولوژیک فرو نمی پاشیدند. نخستین رسالت رسانه های همه گانی در کشور ما انتقال اطلاعات و ارتقای آگاهی مردم جدا از ایدیولوژی زده گی و تبلیغ نظامهای قبیلوی است. به سخن دیگر رسانه ها باید به مردم ((انفارماسیون)) را انتقال دهند نه اینکه به ((فرماسیون)) مردم بپردازد.
هرگاه رسانه ها غیر از این کاری را انجام دهند، مانع از دسترسی مردم به حقیقت و در نتیجه موجب سرخورده گی مردم و دوری آنها از سیاست می شوند. تجربۀ سی سال گذشته در کشور ما نشان می دهد که نمی توان با به کار برد چوب و چماق ایدیولوژیک به پشتیبانی مردم دست یافت.
اگر قرار باشد تا یک نظام توتالیتر در پوشش دموکراسی بر مردم تحمیل شود، این نظام تبارز کمدی تراژیدی بیش نخواهد داشت؛ چگونه می توان چارچوب را کثرت گرا و غیر ایدیولوژیک مطرح کرد و درونمایه آن را تمامیت خواه؟
جناب رییس جمهوری،
این مردم شریف حق دارند که در پی سالها کشتار و ستم، خود بر سرنوشت خود تصمیم بگیرند؛ جامعۀ جهانی به این دلیل به افغانستان نیامده است، تا به احیای تفکر طالبانی - حکمتیاری بپردازد؛ تعهد در برابر مردم افغانستان و جامعۀ جهانی، تعهدی است برای ایجاد یک نظام دموکراسی بر پایۀ رعایت حقوق بشر و پایان دادن به مصوونیت جنایتکاران و غاصبان حقوق و مال مردم، چنین نظامی را نمی شود با تحکیم سلطهء دور از درونمایه دموکراسی پایه گذاری کرد. گوهر و ذات دموکراسی را برابری حقوقی فرد بدون توجه به دین، رنگ، جنسیت، زبان و مذهب می سازد.
غم انگیز است، این مردم سالها می شود که در جستجوی آب در پی سراب روان اند. طالبان - حکمتیار و هم فکران آنها خصومت شان را با دولت کنونی ابراز میدارند اما در عوض به مقامات کلیدی دولت برگزیده میشوند. این مردم داغدیده چگونه سخنان مسؤولان این دولت را در راستای مبارزه با پاکستان باور کنند. مضحک است، گاهی افرادی به جرم جاسوسی به پاکستان و رشوه گیری از کار بر کنار می شوند و باز روز دیگری همین افراد به مقامات کلیدی دولت گماشته می شوند. مردم و جهانیان حق دارند تا به شعارهای میان تهی باور نکنند؛ شک جامعۀ بین المللی را دربارۀ جدیت دولت افغانستان در امر تحقق اصلاحات و مبارزه با فساد باید جدی گرفت.
جناب رییس جمهوری،
من زمانی که مسؤولیت رادیو و تلویزیون ملی افغانستان را پذیرفتم، از نیاز به اصلاحات و دموکراتیزه کردن این نهاد سخن گفتم و شما نیز پذیرفتید تا ابزار و صلاحیت های لازم را در جهت تحقق این اهداف در اختیار من قرار دهید.
تربیۀ افراد جدید، آوردن روان تازه و باور تازه به نهاد فرسودۀ رادیو و تلویزیون، زدودن عادت به بیکاری، تنبلی و بی ابتکاری کارهای کوتاه مدت و آسانی نیستند که بتوان در چند روز از سد سدید آنها گذشت. تهیۀ تجهیزات لازم و دگرگون کردن صدا و سیمای کشور ما بر پایۀ دستآوردهای علوم رسانه یی معاصر، آن هم در تقابل با کار شکنی ها و تبلیغات ناروا، به دنیایی از نیرو و توان انسانی نیاز داشتند. کاری که با مشارکت همکاران جدید و قدیم رادیو - تلویـزیـون، تازه آغـاز شده بود. با همه ستم هایی که بر همکاران من و شخص من روا داشته شد، تلاش برای به راه اندازی یک رادیو – تلویزیون مدرن ادامه یافت. این ستم های بی رحمانه با هجوم به کرامت انسانی و حریم شخصی من ادامه یافت. کار صادقانه و به دور از رشوه دهی و رشوه گیری و نیپوتیزم در این سرزمین از جملۀ ناممکنات است. ساده انگاری من و تنی چند در این است که به وقوع چنین ناممکناتی باور کرده بودیم. با این همه چیزهای اندکی در این ساحت ناممکنات انجام یافتند:
آوردن و نصب دیکورهای مدرن که با نصب آن سیمای رادیو تلویزیون به یکباره گی تغییر نمود،
ایجاد نماینده گی های رادیو تلویزیون ملی افغانستان در برلین و فراهم آوری زمینه های ایجاد نماینده گیها در کشورهای دیگر،
تلاش برای پخش نشرات رادیو تلویزیون در اروپا و امریکا،
بازسازی و دیکور تالار بزرگ، تالار سینمایی و اتاق کنفرانسهای رادیو تلویزیون ملی افغانستان،
تعویض تحویل خانه های چوب و زغال به استدیوهای تولیدی،
طرح و تدوین برنامه ها برای امنیت به ویژه در مناطق نا امن به کمک رادیو تلویزیون،
تدوین برنامه یی برای انعکاس تحولات مثبت افغانستان در افکار عامه از راه تولید مشترک با رسانه های خارجی،
ایجاد مرکز شبکۀ خبر و آموزش و تولید خبرهای خارجی،
جذب همکاری روشنفکران منتقد دولت در امور مشاورتی و همراهی من،
جذب افراد متبحر در عرصۀ گرافیک و دیزاین برای همکاری با همکاران مستعد قدیمی،
احیای آرکستر رادیو تلویزیون ملی افغانستان،
فراهم آوری مدد معاش برای عده یی از کارکنان کلیدی و تخنیکی رادیو تلویزیون به منظور جلوگیری از رفتن شان به دیگر رسانه ها،
ایجاد زبان معیاری تلویزیون و توجه جدی به زبانهای رسمی کشور،
ایجاد گروه کودک و نوجوانان و آموزش بیشتر از 50 کودک و نوجوان برای تولید برنامه های تلویزیونی، که پیشبرد برنامه های روز جهانی کودک و رسانه از شمار این برنامه هاست،
جذب یاری و همکاری عده یی از فرهنگیان و جوانان نخبه و ایجاد گروه طرح و تولید برنامه های جدید و تولید برنامه های رو در رو، نوبت گفتگو، ثانیه های داغ، نگارش و نگرش، والعصر، گزارش ویژه، پخته پرانک، آه واه، قناری، نیمۀ دیگر، کلکین، مستطیل سبز، تن به تن، ویکت، دستآورد، یک هفته ورزش، 90 ثانیه ورزش، نونهالان بشارتگر ورزش و خانۀ آیینه (همۀ این برنامه ها به زبانهای دری و پشتو تولید شده اند)،
ایجاد گروه ورزش و تولید بیشتر از هفت برنامۀ ورزشی در هر هفته،
دریافت امتیاز و پخش قانونی و زندۀ بازیهای جام جهانی فوتبال به زبان های دری و پشتو،
آوردن خاک ساربان به میهن،
معرفی سحر آفرین، دوشیزۀ بی بدیل موسیقی افغانستان،
راه اندازی هفتۀ یاری و زنده ساختن احساس اتکاء به نیروی خود،
همکاری در تدوین برنامۀ کوچه به همت فرهاد دریا (کنسرت دوم کوچه قبلاً تولید شده و به زودی به نشر می رسد)،
راه اندازی کنسرت تلویزیونی خانم نغمه،
برگزاری کنسرت وجیهه و فرید رستگار در خرابه های کاخ دارالامان، نماد استقلال افغانستان،
و سر انجام برنامۀ کودک و رسانه و پس از آن راه اندازی جشن با شکوه و اهدای جایزه برای کودکان.
در این برنامه کودکی جایزۀ خود را به جناب شما اهداء کرد و این سخنان را گفت:
" آقای رییس جمهور، من جایزۀ خود را به شما تقدیم می کنم، چون شما در چند روزی پس از برنامۀ کودک و رسانه از ما قدردانی کردید. شما به این دستان نازک و کوچک ما اعتماد کردید."
جناب رییس جمهور،
"من دستانم را در این خاک میکارم تا کشورم سبز شود..."
جلالتمآب رییس جمهوری،
من به نظام دوگانه در فضای رسانه یی افغانستان باور دارم؛ به رسانه های دارای صبغۀ خدمات عامه و رسانه های خصوصی. من معتقدم که در هر شرایطی رادیو تلویزیون ملی نباید دستگاه تبلیغات دولت باشد، زیرا چنین دستگاهها با بی اعتباری کامل تنها ابزاری هستند در دست نظام های استبدادی. رسانه های شوروی سابق یکی از نمونه های بارز این گونه رسانه هاست که نه اعتباری در بین مردم داشت و نه مردم به آن اعتماد داشتند. بدون تردید رسانه های خدمات عامه و رسانه های خصوصی باید دستاورد های دولت را بازتاب دهند، از نیرو های دفاع ملی افغانستان برای حفظ تمامیت ارضی و امنیت کشور پشتیبانی نمایند و این روحیه را به گونه مشروع به اطلاع مردم برسانند. در وضعیت ویژه افغانستان ، این رسانه ها وظیفه دارند تا از استحکام نظام و گسترش آن در پرتو قانون پشتیبانی و حمایت نمایند.
از سوی دیگر نظام رسانه یی دوگانه به روزنامه که در مقیاس جهانی به بحران رو به روست، امکان میدهد تا با راه یافتن به رسانه های دیداری و شنیداری به کاهش بحران مالی خویش برای تداوم انتشارات چاپی بپردازند. هرچند این نکته هنوز در کشور ما محسوس نیست، اما نباید تنها برای امروز فکر کرد.
سوگ مندانه که نخستین هجوم بر کرامت شخصی من با تهمت سؤ استفادۀ مالی آغاز شد. در هر کشوری که در آن ذره یی از احترام به کرامت انسانی موجود باشد، عاملان حمله به کرامت انسانی و حریم شخصیت انسانها، مجازات می شوند.
من بر این امر به خوبی آگاهی دارم که تخریب شخصیت من طلایه یی از هجوم سیاهی است که مردم افغانستان باید چشم به راه آن باشند. این واقعیت تلخ را نباید از دیده دور داشت، که تمامیت خواه، همواره در پی تسلط بر تمامیت است و نه تکه پاره هایی از آن.
اشباح طالبان- حکمتیار بر فراز سر ما در گــردش اند. بیچــاره مردم که به دلیل ناتوانی نخبه گان سیاسی اش بار دیگر به برده گی کشیده میشود.
جناب رییس جمهوری،
در جریان تصدی ریاست رادیو و تلویزیون با صداقت و پاکیزه گی، با باور استوار به اصول دموکراسی و حاکمیت مردم، تلاش کردم تا به هموطنانم خدمت کنم. اجازه میخواهم تا در اینجا از جناب شما به دلیل اعتمادی که به من فرمودید و هم به دلیل پشتیبانی بی دریغی که تا چندی پیش ادامه داشت، صمیانه سپاسگزاری کنم. من میدانم که برای جلالتمآب شما بسیار دشوار بود تا در برابر حملات گوناگون از من دفاع کنید، اما شما با صمیمیت و بزرگواری از من حمایت نمودید.
من به دموکراسی ارزشی به عنوان مشروع ترین نظام سیاسی باور دارم ، این نظام تجلیی از حاکمیت مردم است. من به مردم مظلوم افغانستان به عنوان یک دموکرات میهن پرست باور دارم. مردم ما شهامت های پر افتخاری از خود برای حفظ این مرز و بوم نشان داده اند. این مردم حق دارند تا در آرامی و امنیت و رفاه زندگی نمایند. پروسه ایکه از بن آغاز گردید، آغازی بود بر پایان جنگ و تجاوز به منافع مردم. من این پروسه را به خاطر مردم رنجدیده افغانستان مهم ترین فرصت میدانم. درست در پرتو منافع مردم است که من باور عمیق دارم که باید دولت در افغانستان جا بیفتد و نهاد های دولتی از استحکام مشروع برخوردار شوند.
من به جناب شما در پرتو باور های خویش اعتماد داشته و در تمام مذاکرات در چارچوب وظایف خود از شما به عنوان نماد مشروعیت که از آراء مردم سرچشمه گرفته است ، سخن گفته ام. من هرگونه الترناتیف سازی را در برابر شما در تضاد با ثبات افغانستان دانسته و از همه مجامعی که من با آنها مذاکره داشته ام ، خواسته ام تا بدور از بدیل تراشی ها، به شما کمک کنند تا دشواری ها برطرف شوند و موقعیت قانونی شما استحکام بیابد و فاصله میان دولت و مردم کاهش بیابد . حمایت و پشتیبانی من از جناب شما همچنان ادامه خواهد داشت و آن به دلیل منافع مردم برای ثبات و امنیت می باشد. انتقادات من به دولت، ناشی از خرد انتقادی است که تفکر مرا می سازد. این انتقادات به مفهوم تخریب و تضعیف یک دولت قانونمند نمیباشد.
جلالتمآب رییس جمهوری،
با چرخشی که در فضای سیاسی کشور ما و در سیاست رسانه یی رونما گردیده است، سوگ مندانه که برای من امکان ادامۀ کار نمانده است. بدینوسیله کناره گیری خود را از مقام ریاست عمومی رادیو و تلویزیون ملی افغانستان به خدمت شما تقدیم میدارم و یقین کامل دارم که تاریخ و افکار عامه بر آنچه که می گوییم و آنچه که انجام می دهیم بی محابا به داوری خواهند نشست.
حیف از این همه فرصتها که در باتلاق سیاست های کوتاه مدت و فاقد دورنما نابود میشوند.
برای شما به مثابه نخستین رییس جمهور منتخب و مشروع این کشور آرزوی مؤفقیت دارم.
با عرض احترام
نجیب روشن
کابل، افغانستان
چهارم دلو 1385
24 جنوری 2007
والسلام
ښه شو چې دئ ورک شو، ددې متن رانقلول له کومه ځايه او د څه له پاره؟
Mohammad Hassan
28.01.2007
محترمه ممتاز خانه، هيله ده چې زما سلامونه ومنې!
دا څو ورځې وشوې چې تاسې د نجيب روشن د استعفا متن دلته رانقل کړی دی او ورباندې مو خپل نظر نه دې څرګند کړی او نه مو هم کومه تبصره ورباندې کړی ده.
د تاسې له دې کار څخه ماته داسې ښکاری چې تاسې غواړی چې د نجيب روشن په ګټه تبليغ وکړی او د هغو د آواز د قوت له پاره د لوډسپيکر رول ولوبوی.
دا رښتيا ماته عجبه ښکاری. ځکه چې تاسې له يوې خوا په خپلو ليکنو کښې د کرزی څخه ننګه کوی او له بلې خوا مو د هغه له خوا د مقرر شوی او د پارلمان له خوا د منظور شوی وزير په وړاندې د يوه ياغی او باغی رئيس په طرفدارۍ موضعګيری کړې ده او د هغه د مبلغ په رول کښې مو ځان را څرګند کړی دی.
نو که تاسې د نجيب روشن موضع تائيدوی او د هغه له خولې څخه غواړی چې د هغه وزير تخريب کړی، نو لطفا وواياست چې ستاسې په نظر د نجيب روشن ژبنۍ، منطقوی، ګروپی او حزبی تعصب او عملونه د تائيد وړ کيدای شی؟ آيا دده دا ډول بغاوت او خودمحوری، لوی ښودنه او تکبر د اوسنی رژيم او په مجموع کښې د عامی اوضاع د ښيګڼې له پاره مثبت رول لوبولی شی؟
او که تاسې د نجيب روشن څخه طرفداری نه کوی ، نو کومه اړتيا ده چې تاسې د داسې يوه متعصب، بې تجربې، خودرايه او انعطاف نه منونکی ماجرا جو شخصيت له خولی نه د قانونی مقرر شوی وزير په ضد تبليغات او پروپاګند ته لمن ووهئ.؟
زه پخپله خو په دې هم باور نه شم کولای چې د نجيب روشن د استعفا په متن کښې د تاسې تصرف نه وی کړی. ددې له پاره چې زما دا اشتباه حل شی، ښه به وی چې تاسې هغه منبع په ګوته او پته يې وليکئ، چې دا ليکنه مو ترې رانقل کړې ده. ما خو ډيرې ويبپاڼې هم وکتلې، خو په بل ځای کښې ددې متن له لوستلو سره مخامخ نه شوم. رښتيا همدا اوس را په ياد شول چې د شعله يانو ويبپاڼه مې نه ده کتلې، ښايی چې په هغو((Goftman )) کښې به حتما وی، زه به هلته هم مراجعه وکړم.
momtaz
28.01.2007
محترمه وروره Mohammad Hassan صاحب او نږرږ دوستانو السلام علیکم
[quote:61fb117ead] تاسې له دې کار څخه ماته داسې ښکاری چې تاسې غواړی چې د نجيب روشن په ګټه تبليغ وکړی او د هغو د آواز د قوت له پاره د لوډسپيکر رول ولوبوی. [/quote:61fb117ead]
او [quote:61fb117ead]زه پخپله خو په دې هم باور نه شم کولای چې د نجيب روشن د استعفا په متن کښې د تاسې تصرف نه وی کړی. ددې له پاره چې زما دا اشتباه حل شی، ښه به وی چې تاسې هغه منبع په ګوته او پته يې وليکئ، چې دا ليکنه مو ترې رانقل کړې ده.[/quote:61fb117ead]
محترمه وروره ! کله چې تاسو د دغه خبر منبع پیدا نکړﺉ شوه ، تاسو کولای شول د دلیکلو د ادب په چوکاټ کې له ما څخه د خبر منبع وپوښتﺉ ! خو داسې ښکاري چې ستا په قاموس کې حقیقت ویل او حقیقت لیکل ځای نلری، چې نورو باندې داسې بې ادبه او بې اساسه تورونه لګوې !
زه نه نجیب روشن پېژنم او نه په خبر کې د لاسوهنې له لیارې له هغه څخه دفاع کوم. ما لکه نورو پشان په دې تېرو وختونو کې د نجیب روشن او د اطلاعاتو کلتور او ځوانانو وزیر ښاغلي خرم تر منځ ناندریځې په مطبوعاتو کې ولوستلې او واوریدلې او کله مې چې د ( سهار پخیر افغانستانه) په ویپ پاڼه کې دغه غیر معمول استعفاء لیک ولوست ، نو پدې فکر شوم چې بده به نه وي ، چې دغه غیر معمولی خبر د نورو هېوادوالو د معلوماتو لپاره دلته خپور کړم .
دا دﺉ د خبر منبع :
http://www.gma.com.af/All%20Document%20of%20Website/Archive%20News%20of%20January/khaber102.htm
خدای دې د دومره بې ایمانی څخه وژغوره !!
وا لسلام
Mohammad Hassan
28.01.2007
ښاغلی ممتاز سلامونه!
له لارښونې د مننه! ما د روشن د استعفا متن په Goftman کښې همدا لحظه ولوست. زما په حق د خدای دعا قبوله کړه. کله کله سړی شکمن کيږی اوتاسې ته خو لازمه وه چې په همغه لومړی سر کښې د منبع يادون کړی وای. ما لا تر اوسه د تاسې له خوا په نښه شوی لينک نه دی خلاص کړی، که خدای کول وبه يې ګورم.
تاسی کولای شواې چې همغه په لومړی سر کښې هم يوازی د منبع لينک لوستونکو ته وړاندې کړی او د کاپی او ځايولو وخت او زحمت سپما کړی.
په هر صورت بده به نه وی چې تاسې هم په دې هکله خپل نظر درنو لوستونکو ته وړاندې کړی، چې پخپله تاسې په دې اړه څه نظر لری او که نه بالکل بيطرفه ياست؟
momtaz
28.01.2007
محترمه Mohammad Hassan صاحب یو ځل بیا اسلام علیکم
ګوره وروره ته پخپل ځان کې دومره توان نه وینې، چې پر ما باندې د وهل شويو نا حقه تورونو له کبله بښنه وغواړې، دهغه پر ځای هڅه کوې چې بیا هم د خپلو اهانت کولو ملامتی پر ما باندې واچوې . نو ګرانه داسې ښکاری په هر ډول چې وی ته غواړې حق په جانبه اوسې، ځکه نو تا سره بحث کول ارزښت نلري، ستا لیکنې مې د نورو په وړاندې لوستلي دي . که د چا لیکنه د یوه بل هیوادوال پتنګ پشان ستا په خوښه نه وي ، بیا د بحث له موضوع څخه وځې او پر هغو باندې ډول ډول تورونه لګوې ! بحث کول هم ځانته یو کلتور لری ! خپه نشې زه تاسو سره بحث نکوم !
والسلام
Mohammad Hassan
28.01.2007
محترمه ممتاز خانه، سلامونه!
ستاسې د بحث کلتور رښتيا هم ډير عالی دی. خپلې جملې د ولوله او د بحٍ پخپلذ کلتور د پخپله له سره قضاوت وکړه. خد ای د نورهم توفيق درکړی.
اصله موضوع د روشن د استعفا متن دی چې تاسې بحث ته وړاندې کړی دی! په دې اړه تاسې کوم مشخص نظر لری او که نه هسې بې ګټې او بيطرفه د روشن د استعفا د متن د تبليغ له پاره خدايی خدمتګار ياست؟
نور د په خدای سپارم
ښاد او بريالی اوسې
ماښام مو نيکمرغه!
دا استد لال به هم ولولو!
Mohammad Hassan
01.02.2007
ښاغلی ممتاز او نورو درنو ملګرو ته يو ځل بيا سلامونه!
ما د talafghan.com په ويبپاڼه کښې د روشن د استعفا په اړه يوه ليکنه ولوسته او غواړم په دې هدف يې دلته رانقل کړم چې د پاڼې درانه لوستونکی چې د روشن د استعفا متن يې لوستې دی، د هغه د مقابل لوری له استد لال څخه هم لږ او ډير خبر شی او د دواړو لورو د استد لال له لوستلو وروسته خپل قضاوت وکړی.
د ياد شوی مضمون نقل:
[color=blue:e75b6968af][/color:e75b6968af](( اسدالله جلال ، کابل
د ملــي راډيو تلويزيون د مشر نجيب روشن
د استعــــــــــــفا په اړه څو مهـــــــم ټــــــــــکي
د افغانستان د ملي راډيو تلويزيون د لوی رييس ښاغلي نجيب روشن د استعفا له جريان څخه به ګران هېوادوال د بېلابېلو رسنيو له لارې خبر شوي وي . دغه راز به په بېلابېلو راډيويي او تلويزيوني چاينلونو کې د دې استعفا له کبله ، د هغه د مرکو له جريانه هم ، هېوادوال خبر شوي وي .
د افغانستان ملي !! راډيو تلويزيون ، له بده مرغه د موقت ، انتقالي او انتخابي دورو په ټولو پړاوونو کې د خپل نوم او سرليک په مقابل اړخ کې ولاړ و او په ټول افغانستان کې د ناملي او ضد ملي راډيو تلويزيون په نوم يادېده او لا يادېږي .ښايي چارواکو به داسې فکر کاوه چې راځئ له بهره ورته داسې يو څوک راولو چې د افغانستان په داخل کې يې څوک ډېر ونه پېژني او ښايي په ژبني او ملي توازن عقيده ولري ، هغه توازن چې افغانستان پرې جوړ او اباد پاتې کېږي .له بده مرغه د چارواکو دغه فکر هم ناسم وخوت او داسې يو څوک يې پر دغه دنده وګماره چې په رګ رګ کې يې د ژبني تعصب وينو ټوپونه وهل . زه دغه ټولې خبرې په دليل درسره کوم او خپل دلايل راوړم ، خو لږ وروسته او په تفصيل سره.
ښاغلي روشن په دغه استعفاليک او مرکو کې څو مهمو ټکو ته اشاره کړې ده چې لازمه ده ، ټول غور ورته وکړو.
1 . د ښاغلي روشن د استعفا له متن او مرکو څخه څرګندېږي چې هغه له دې کبله استعفا کړې ده چې د اطلاعاتو او کلتور له نوي وزير سره ير د بنيادي ټکو اختلاف لري . خو په استعفاليک او مرکو کې دغه بنيادي ټکي هيڅ څرګندېږي نه ، همدومره وايي او بيا بيا يې وايي چې وزير قومګرايانه !!!! ( عجب څه يې پيدا کړي دي .) چلند کوي او په ديموکراسۍ !!! (دا يې هم ښه تور پيدا کړی دی .) اعتقاد نه لري نو ګډ کار ورسره نه شي کولی . د قوم ګرايۍ نښه يې دا ده چې د راډيو افغانستان د رييس په توګه يې ولې يو پښتون د ده له مشورې پرته مقرر کړی دی . هغه هم داسې چې د راډيو افغانستان پخوانی رييس هم په ټوله راډيو تلويزيون کې يوازينی پښتون رييس و چې سيف الرحمن سايل نومېده او د روشن د نادودو له امله يې هغه رياست پرېښود . لکه چې روشن غوښتل دلته هم د خپل مشورتي !! ګروپ کوم نازولی پر چوکۍ کښېنوي . ايا دا خبره قومي او ژبنی سخت تعصب نه دی چې په ټول راډيو تلويزيون کې په اتلس سوه مامورينوکې يوازې سل تنه پښتانه دي !؟ په داسې حال کې چې تل په راډيو تلويزيون کې د ژبې توازن او ملي توازن ساتل شوی و . روشن او د روشن نوې متخصصه ډالري ډله قومګرا او ژبګرا !!!! نه شوه خو هغه خوارکی وزير د يو پښتون رييس پر ځای د يو بل پښتون رييس پر ټاکلو قومګرا شو !!!! عجب انصاف ! عجبه ديموکراسي ! عجبه روشنفکري !!! ستا په راغلي يوسل او څو کسيز ډالري متخصص ټيم کې څو پښتو ژبي و و ؟ که دې هوښياري کړې وای ، نو په دغو يوسل او څو کسو کې خو به دې يو تن ، اخر ايکي يو تن پښتون راوستلی وای ظالمه !!! ايا ستا!! تلويزيون په لومړۍ رسمي ژبه نشرات نه لري که څنګه ؟ بښنه غواړم ، مقصد مې ملي راډيو تلويزيون!!! دی .
ښاغلي روشن جمهور رييس ته د خپلې استعفا په متن کې په يونيم کال کې د خپلو کړيو کارونو فهرست وړاندې کړی دی ، په يوه ماده کې د مېرمن نغمې د نوم له يادولو پرته چې هغه هم سوچه درواغ دي ، او هغه د کنسرت لپاره اريانا تلويزيون راغوښتې وه ، نور يې ټول ابتکارات !!! وګورئ او بيا د ژبګرايئ ! په اړه قضاوت وکړئ .
2 . ښاغلی روشن په خپل استعفا ليک او مرکو کې بيا بيا وايي چې زه د ديموکراسۍ علمبردار يم خو وزير ديموکراسي نه مني ! دې خبرې ته يې نو هيڅ دليل نه دی راوړی ، فکر کوم ، دا يې د باټو خبرې دي .
هغه وايي چې زه غواړم ، راډيو تلويزيون د عامه خدمتونو په يوه وسيله بدله کړم ، دا ډېره ښه خبره ده ، خو ايا که راډيو تلويزيون په نشراتي او اداري او تشکلاتي لحاظ په وزارت پورې تړلی وي ، دغه کار نه شي کېدای . خو که مستقيم ډول په جمهوري رياست او مرستيالانو پورې يې تړلی وي ، بيا کېدای شي ؟
دا خو نو د ماشومانو د تېر ويستلو خبرې دي ، د منطق خبرې نه دي . که يوه دولتي رسنۍ وي ، نو که په اطلاعاتو او کلتور پورې تړلي وي او که په جمهوري رياست پورې ، خبرې يوه ده . په عام ډول به دولتي پاليسي په پام کې لري ، ايا د شخصي پرېمانه نشراتي وسيلو په موجوديت کې موږ يوې پياوړې دولتي رسنۍ ته اړتيا نه لرو چې د عامه خدمتونو د يوې وسيلې په توګه ترې کار واخلو ؟
3 . ښاغلي روشن په خپل استعفا ليک کې دخپلو نوښتونو يو فهرست وړاندې کړی دی . تاسو مهرباني وکړئ يو ځل بيا مراجعه ورته وکړئ . له ژبګرايانه او قومګرايانه تمايلاتو پرته که تاسو نور څه په کې وليدل ، بيا نو شاباش پرې وواياست او د ملي ـــ افغاني دريځ څښتن يې وبولئ ، خو کاشکې داسې وای ! د هغه ټول نوښت دا دی چې د وجيهه رستګار او فريد رستګار بې بديله !! کنسرت يې نيولی او هغه هم د دارالامان په ويجاړه ماڼۍ کې . که تاسو د کابل په ښار کې د دې کنسرت له جريانه خبر شئ ، حيران به پاتې شئ .
ښاغلی روشن او د هغه د ډالري مشاورينو ټيم ، دهغه د ډالري نازولو اطفالو!! ټيم ، د راډيو تلويزيون ټول ارکستر او سازيان او اداري مامورين ، پياده ګان ، موټرې او موټروانان او ټول او ټول د ځوانانو د ديموکراتيک پخواني سازمان د ګڼ شمېر ځوانانو په ګډون پوره يوه مياشت د دې کنسرت په خدمت کې وو . زه يې له ډېر نږدې څخه د ټولو شاهد يم چې څومره لګښتونه پرې شوي دي ، هيله لرم د اطلاعاتو او کلتور وزارت ترې د دغه کنسرت د لګښتونو دقيق رقم وغواړي او ويې پلټي.
نور نو د هغه هيڅ ابتکار په اغو اتلسو مياشتو کې نه شئ ليدلی ، که يادونه يې کوي ، سمه خبره نه کوي .
4 . ښاغلی روشن په خپله استعفا پاڼه کې د ښاغلي اولسمشر ډېره ډېره ستاينه کوي ، مقصد يې دا دی چې ته راځنې خوابدی نه شې ، او بلې هرې وظيفې ته چمتو يم . ښايي وغواړي ، دا ځل د بهرنيو چارو په وزارت کې د خپل ملګري ، ښاغلي سپنتا په اصلاحاتو کې په کومه برخه کې په نظر کې ونيول شي ، چې هلته هم همدغه ډول نه هيرېدونکي خدمتونه وکړي او له نوښتونو يې ټول هېواد ګټه !! واخلي))
[color=#444444:e75b6968af][/color:e75b6968af]
په درنښت