د موضوعګانو سرپاڼه

ادبي ټوکې ټکالې

TANZ

Dr MPZ Safi
05.09.2006

شير-شیرمرد-شیرزن؟
روبا با گریه و افسوس حکايت ميکرد.در حاليکه اشکهايش ميريخت زخم ها و کبودی های وجودش را نشانميداد.گفت ک همين شير-سلطان جنگل او را لت و کوب کرده و او را مکاره۰ه و نک حرام خطاب کرده است.روبا افزود که اين همه بعد از نشر فلم مستند در تلويزيون رخ داد.فلم مذکور نشاندهنده روابط جنسی حيوانات مختلف در جنگل بود.با انکه همه اگاهی داشتند که شير مونث جهت اولاد دار شدن مانند سگها با چندين شير مرد همبستر ميشود ولی هيچ کس از ترس در مورد حتی در خفا هم ياداوری نميکرد.خرس ها تلويزيون های بزرگ را در چاراهی های جنگل گذاشته تا همگان از بی وفائ شيرزن ها و ؛بی غيرتی؛شيرمردها با خبر و انرا به چشم خود تماشا کنند.گرگ ها که در فلم مستند ؛باناموس؛ بودن شان تبليغ شده بود دروازهای همه را تک تک زده و بديدن تلويزيون دعوت شان ميکرد.سگها بول انداز کرده و به برقی کوچه تحايف گرانبها خريداری کردند تا در موقع نشر فلم مذکور برقها قطع نشود. گرچه روابط جنسی سگها از هيچ کسی بنهان نبود ولی با نشر فلم انها نيز خود را مانند شيران و پلنگها متمدنوشهری معرفی ميکردند.

ولی روباه بيچاره متهم شده بود که گويا راز خانوادگی شير ها و پلنگها را به شبکه تلويزيونی اطلاع داده و شبکه مذکور به کمک روبا ها اين فلم مستند را تهيه کرده اند.

روبا اشکهايش را باک کرده افزود که صرف يکمرتبه در مورد با يک خرس صحبت نموده ولی خرس مزکور ظاهرا هيچ اعتنای به گفتنی های روبا در مورد نکرده بود.
روباه علاوه کرد که شير غريده ميگفت ؛ما صدها و هزار ها سال افتخار جامعه پنداشته ميشديم؛ما کشور را از روسها نجات دادیم و هر کس افتخار ميکرد که شخص خود اولاد خود و حتی تمام قوم و قبيله خود را شير وشيرمردوشيرزن و ....ساير القاب که بخانواده شير جنگل افاده شده بود-مثما نمايد ولی ازين رسوائ ببعد...خدا ميداند چه مصيبت منتظر اوشان است!
جواب کمحرفطنططططد


OK
This site uses cookies. By continuing to browse the site, you are agreeing to our use of cookies. Find out more