نړيوال ښکيلاک او د لرو بر افغان دازادۍ غورځنګ
haqaeq
Anonymous
26.02.2006
خسرو
کتمان حقاېق با جعل و شانتاژ
مردم ما طی قرنها با انواع مظالم و اشکال ګوناګون استبداد مواجه بوده و مبارزات دلېرانه ً شان علېه ستمګران ، جباران ودېکتاتوران خودکامه پېوسته ادامه داشته و ايجادگر تحولات عظيم ملي و اجتماعي بوده است. نداي ازادی وعدالت خواهی مردم ما هېچګاهې خاموش نګردېده وامروز بېشتر ازګذشته، سراسر کشور پهناور افغانها را فرا ګرفته است۰
خلق صبور وشکېبای افغان آزمونهای پی در پی تارېخ را با قهرمانی ،دلېری وشجاعت بې نظېر پېروزمندانه پشت سر گذشتانده و خواهند گذاشت.
بهمګان مبرهن است که کشور محبوب ما افغانستان طی دو قرن اخېر نسبت موقعېت حساس جېوپولېتېک خوېش به صحنه منازعات قدرتهای استعماری مبدل ګردېده است۰بلاتردېد تلاشهای استعمارګراېانه ورقابت های نېروهای استعماری برای نفوذ در کشور ما، سېاست های داخلی وخارجی افغانها را متاُثر ساخته است ۰ کابوس استعمار نه تنها حېات سېاسی کشور را مختنق مېساخت بلکه تمام عرصه های حېات اجتماعی منجمله حېات ملی ،فرهنګی ،اقتصادی ومذهبی ما را خدشه دار و باعث دوام وبقای استبداد و خودکامګی در سېاست مېګردېد۰
همه مېدانند که استعمار انګلېس بعد از سه بار شکست نظامی در برابر آزادېخواهان افغان برای دوام نفوذ خوېش، بمثابه يگانه وسيله مؤثر از ارزشهای فرهنګی ، قبېلوی ومذهبی مردم افغانستان سوُ استفاده نمود و درېن راستا دستاوردهای را کماېی نمود. بعد از چنېن چرخشی در سېاست انګلېس، تارېخ افغانها شاهد نفاق ملی، بحران عمېق سېاسی ، اقتصادی ،اجتماعی وفرهنګی و ادامه ظلم و استبداد در حېات اجتماعی شاهد بوده است.
روسها طی چندېن سال حضور نظامی خوېش در افغانستان با لاخره درک نمودند که از طرېق جنګ و فشارهای نظامی نه مېتوان خلق سلحشور افغان را از پا دراورد۰روسها نېز به تأسی از سېاست های انګلېس از ترکېب قومی جامعه ما سوء استفاده نموده خود را دوست و محافظ اين و يا آن قوم جا زده ، تفاوت هاي قومی ، سمتی و لسانی مردم را دامن زده و کار را به جاېی رساند که با بې شرمی تمام بخشي از کشور ازاده ً ما را (ولاېات شمال ) ساحه منافع خوېش قلمداد نماېند۰
سېاست های دوامدار قدرتهای استعماری و تسلط طولانی سياست هاي ضد ملي و ضد افغاني حکمرانان داخلي منتج به استبداد و خودکامګی ، عقبماندګی و محتاجی شده و به کشورهای همساېه مان جرأت داد تا در مساېل حېات داخلی کشور ما با بی شرمی و رسواېی تمام دست درازی نماېند۰
کشور هاي همسايه عوض اېنکه بر بنېاد مناسبات و علاېق منطقوی ، روابط تارېخی فرهنګی ومذهبی به ېاری و مساعدت افغانستان مېپرداختند، مطابق مېل و منافع استعماری ابرقدرت ها و حلقات ماجراجو و وابسته داخلی با انِ، علېه وحدت ملی ، حاکمېت ملی و تمامېت ارضی کشور ما نقب ګذاری کردند۰
تجارب ګذشتهء نه چندان دور کشور ما با همساېګان نشان مېدهد که چګونه همساېګان ما با استفاده از شېوه ها ومهارت های آقاېان استعماری شان اختلافات عادی وجزېی بېن افغانها را به خصومت ها ودشمنی های مبدل ساختند و زمېنه های خونبار جنګ و برادرکشیرا فراهم نمودند۰
نفاق وشقاق ،تفرقه ، تشتت و پراګندګی و بحران اعتماد بېن افغانها اګر از يکسو ناشي از عدم آگاهي لازم ما بوده اما از جانب ديگر عمدتا محصول کار دشمنان افغانستان بوده ، آنهاېی را فرصت بدست داد ، تا علېه حاکمېت ملی وتمامېت ارضی کشور ما اقدام کند که اصلاُ هوېت تارېخی نداشته و حتی خود در برابر سوال بود و نابود خود قرار داشتند۰
کاملاُ طبېعی است که سربلندی و سر افگند گي کشور ما در وهله اول مربوط به خود افغانها است ، خارجي ها مېتوانند بر روند اجتماعی ، سېاسی و اقتصادی کشور ما اثرات منفی ېا مثبت داشته باشند۰
برای جلوګېری از تاثېرګذاری های منفی بېګانګان و زشتی های ناشی ازان لازم است عوامل ان به بحث ګرفته شود ، ولی متاسفانه بحث تفصېلی از حوصله اېن مختصر بېرون است۰ مګر قابل ېاُس و تاُثر اېنست که دشمنان ما بدست ما خانه ما را به کام آتش و حرېق مېدهد ۰ درېن جا توجه خواننده محترم را به مصاحبه حکمتيار با مجله عربي ( الوسط ) که در صفحه چار شماره ۶۰ ، سال ېازدهم البدر ارګان نشراتی دفاتر تبلېغات مجاهدېن افغانستان بخش اروپا (دلو ۱۳۷۵ فبروری ۱۹۹۷ ) بنشر رسيده است حلب مي نمايم:
« در حقېقت برادرانې ( پروفېسور ربانی ، احمدشاه مسعود .........وغېره ) که قبل از من به پاکستان رفته بودند ګزارش دادند که شراېط هجرت به اېن کشور سهلتر بوده و در آنجا زمېنه خوبې برای فعالېت های سېاسی ماخواهد بود.........در ملاقاتې که با ېکې از سران قباېل داشتم ، برای تحرېک اسلامی کمک تقاضا نمودم او به ما کمک نمود،مقدار اسلحه و پول به ما داد که در فعالېت های اسلامی از آن استفاده ګردد.........حکو مت ذوالفقار علی بوتو صرف به انګېزه وسېلهء فشار به ما پناه داده بود ، تا رژېم داؤد را تحت فشار قرار دهد........داؤد که خواهان اعادهء پشتونستان به افغانستان بود، زمانېکه به قدرت سېاسی دست ېافت ، روسها او را در عملی ساختن اېنکار تشوېق نمود ند و وعدهء هر ګونه کمک را دادند ۰ در آن زمان که مبارزات ما هم علېه داؤد آغاز ګردېده بود، زمېنه خوبې برای پاکستان بود تا داؤد را زېر فشار سېاسی قرار دهد.......در واقعېت همېن فشار هم باعث ګردېد تا داؤد در سېاست های خارجی اش نسبت به پاکستان تجدېد نظر نماېد۰ حزب اسلامی در آن زمان عملېات مبارزاتی خودرا در سرخرود ، بتی کوت ، لغمان ، پکتېا ، پنجشېر و کابل آغاز کرد۰( دولت افغانستان درېن عملېات تلفات مالی و جانی را متحمل ګردېد۰ نوېسنده سطور ) در نتېجه اېن عملېات داؤد از کمونست ها دوری اختېار نمود و بعضی از مسلمانان را در حکومت خود جا داد و هم سعی نمود تا روابط خودرا با پاکستان عادی سازد۰و به همېن منظور هم سفرهای به کشورهای عربستان صعودی ، اېران و مصر داشت تا..........»
چنېن است حقاېق دلخراش و اندوهبار ! و اېن بود سرآغاز جنګ خانمانسوز علېه افغانها، حاکمېت ملی آنها و تمامېت ارضی کشورما !
بعد از هجوم سردار محمد داؤد بر حزب دموکراتېک خلق افغانستان و در نتېجه ء قېام هفت ثور ، مداخلات کشورهای همساېه و نېروهای وابسته به آنها در تبانی با علمبرداران نظم نوېن جهانی با شقاقت و لجاجت بېشتر از ګذشته و... مقېاس های وسېعتر ادامه ېافت . تجاوزات مسلحانه بر حرېم مقدس کشور ما و تخطی های اشکار و صرېح از نورم ها و مېثاقهای پذېرفته شدهء بېن المللی توسط اتحاد نامقدس به تددرېج ګسترش و توسعه مېافت ۰ نتيجه اعتراضات مکرر مقامات افغانی به مراجع بېن المللی چېزی جزء ېاس وناامېدی نبود کشور ما با جنګ تباهکن اعلام ناشده مواجه ګردېده بود، که آثار و ادامه آن تا هنوز هوېدا و مشهود است ۰
در چنېن ېک حالتی هېچ افغان با وجدان و وطنپرست نمېتوانست و نه مېتواند که در برابر وساېل فشار بېګانګان ، خلاف منافع و مصالح عالېهء ملی سر تسلېم فرود آورد ۰ جنګ تحمېلی ناګزېر ګردېد، انتخابی جز دفاع در برابر تجاوزات و مداخلات خارجی برای افغانها باقی نه مانده بود ۰به اېن ترتېب فاجعه جنګ تباهکن را علېه افغانستان عزېز و ملت قهرمان افغان سازمان دادند ۰ متأسفانه که سلسلهء مداخلات در اشکال ګوناګون تا هنوزهم ادامه دارد ، هر افغان و تمام بشرېت بر آن ګواهی مي دهد.
مداخلات آشکار و توسعه طلبانهء کشورهای همساېه با لخاصه پاکستان با دستېاری متحدېن بېن المللی و همکارېهای سخاوتمندانهء آنها علېه کشور ما که در سرحدات طوېل با ابر قدرت دېګر جهانی اتحادشوروی سابق موقعېت داشت، محرک نېرومند تجاوز شوروی بر افغانستان ګردېد ۰با اېن ترتېب کشور ما را به ميدان روېاروېی های خونېن و رقابتهای سېاسی و نظامی ابر قدرتهای جهانی مبدل ساختند ۰اېن رقابتها و جنګ تحمېلی تباهکن ،زندګی ملېونها هموطن معصوم و بی ګناه ما را بلعېد، صدها هزار معېوب و ملېونها بېوه وېتېم و مادران در سوګ نشسته ء فرزندان را به آرمغان آورد، قرأ و قصبات ،شهرها و مراکز عمده را مبدل به وېرانه ، مزارع و علفچرها را خشک و ماېن ګزاری نمود، راهها ، پل و پلچکها منفجر ، مکاتب و مساجد را طعمه ء حرېق ساخت، کار بر وفق مراد دشمنان افغانستان پېش مېرفت ۰
اېن بود جنګ علېه کشور ما ! و اېن بود عواقب درناک آن برای خلق رنجدېدهء افغان !
از همه درناکتر اېنکه ، با اېن همه عواقب خونبار ، ګروهها و حلقات هنوز هم مانند ګذشته دشمنی و خصومت را دامن مېزنند و آب را به آسېاب دشمنان وطن و ملت ما می رېزند ، تا از حرکت باز ناېستد ۰
چنانچه درېن روزها يکتعداد ازگروه ها و افراد مجهول الهويه که از واقعيت ها ، سنن و عنعنات پسنديده جامغه ما مبني بر اخوت، گذشت، عفو و خير و صلاح افغاني بي خبر اند و يا اينکه نمي خواهند خبر شوند عليه اسدالله سروری نشخوار مي نمايند ۰
سرو صداهای ګوناګون و ګوشخراش منادېان بلندآوازهء حقوق و آزادېهای انسان از ګوشه و کنار مېرساند که بعضی ها با وجود ادعاهای پرطمطراق شان هنوز هم از واقعېت های تلخ و خونبار ګذشته نېاموخته اند۰آنها مېخواهندبه خاطر انتقام سېاسی و تسکېن عقده های شانِِِ اسدالله سروری را نسبت عقاېد و اندېشه ها و مخالفت سېاسی اش خورد وخمېر سازند ۰بی خبر ازېنکه همېن کرکتر و عدم موجودېت روحېه و اخلاق احترام نسبت به مخالفېن ، نبود جرأت سازش ، توافق ، تعاون و همکاری با مخالفېن ، باعث فروپاشی حاکمېت ملی ، محو تمام نهادهای اقتصادی و وېرانی بنېادهای مدنی جامعه ما ګردېد ۰
اسدالله سروری بعد از سپری نمودن چارده سال بي سرنوشتي در زندان حق دفاع و محاکمه را از خود ساخت ۰
پېش از زندانی شدن در زندان تنظېمی ، خلاف کلېه نورمها ی پذېرفته شدهء بېن المللی با وجود مصؤنېت دېپلوماتېک، به دستور کی جی بی و خوشخدمتی واد ( دستګاه استخباراتی هند ) و خاد در کشور هند به مدت بېش از دو سال به زندان پرمشقت انداخته شد ۰ قبل از ان به اساس لزوم دېد کی جی بی و دارو دسته ء افغانی آنها سالهای متمادی تبعېدی منګولېا بود ۰
سلسلهء مراتب ادامه دارد ۰ سروری باېد محکوم ، سرزنش و سرکوب ګردد و باېد کفارهء نافرمانی و غرور ملی خودرا بپردازد۰
دست های مرئې برای بدنام ساختن سروری و همرزمان وی، خون برادران سروری را رېختاندند ،اشک تمساح رېختند ، تا سروری ، همسنګران وی و ملت سروری را به انقېاد بکشند ۰
بعد از سقوط حکومت دوکتور نجېب اله توسط روسها و دارودسته ء خاېن آن و تشکېل اولېن ادارهء مجاهدېن ، رئېس جمهور مؤقت آن اداره حضرت صبغت اله مجددی با در نظرداشت وسعت و عمق تراژېدی افغانستان و نقش محوری نېروهای بېګانه درېن فاجعه با درک مسؤلېت افغانی ووطنی ، بمنظور رفع تشنج در خانهء افغانها ، احېای باورها و تأمېن وحدت ملی ، عفو عمومی اعلام نمود ۰ ولی بلا فاصله ، در همان آوان اعلام عفو عمومی ، اشباح و عوامل شبکه های استخبارات خارجی و وابسته ګان داخلی آن همان دست های مرئې بدون اندکترېن اعتنا نسبت به اعلام عفو عمومی و بدون درنظرداشت عواقب درناک با اقدام ماجراجوېانه، اسداله سروری را به زندان انداختند و ېکبار دېګر نشان دادند که نېات خېرخواهانه و افغاندوستانه از جمله عفو عمومی با مشکلات و چالش های جدی روبرو است ۰
عجب اېنکه وساېل فشار بېګانه ګان علېه افغانستان ، مدافعېن حرېم مقدس کشور و حاکمېت ملی را به محاکمه مېکشاند ! ! !
اسدالله سروري ، سرباز اردوی ملی افغانستان ، اردوی که بعد از تشکېل ادارهء مجاهدېن ، نواز شرېف صدراعظم وقت پاکستان ، به عجله ادعای افتخار محو آنرا به خود اختصاص داد ، اردوی ملی که روسها طرح اصلی انهدام و اضمحلال انرا به مهارت تمام عملی ساختند، اردوی ملی که طی صدها سال حافظ استقلال، حاکمېت ملی و تمامېت ارضی کشور باستانی ما افغانستان عزېز بود، اروی ملی که طی سالهای اخېر در دو جبهه ء جلو و عقبی با پاېمردی و مقاومت بی نظېر در برابر توطېه های دو ابر قدرت جهانی حماسه آفرېد ۰
امروز سرباز آن اردوی حماسه آفرېن را عاملېن دو تجاوز علېه کشور محبوب ما و ملت غېور و سربلند ما را به محاکمه مېکشاند ۰
اېن است انصاف و عدالت ! ! ! و اېن است سرنوشت ېک سرباز افغان ! ! !
اسدالله سروری رئېس چند ماهه ء اکسا بود ۰آېا عمر تراژېدی افغان چند ماهه بود ؟
لست ۲۵ نفر زندانی را به اسداله سروری نسبت مېدهند ! آېا قربانېان فاجعهء افغان ۲۵ نفر زندانی بود ، ېا ۲۵لک شهېد بخون خفته و حدود چهارونېم ملېون آواره، بی خانه و کاشانه و مهاجر افغان ؟
سوال اېنجا است که عده به اصطلاح روشنفکر ، مدافع حقوق بشر و دموکرات و در واقعېت امر وساېل فشار بېګانګان مسؤلېت اېن تراژېدی را بر عهده که مېخواهند بېاندازد ؟
پس از آنکه اسدالله سروری خلاف اعلام عفو عمومی به اشاره و دستور حلقات معېن خارجی و ګماشته ګان داخلی آن به زندان انداخته شد، و وقتی که صدای سروری و رفقاېش ، صدای وجدان و عقل سلېم و صدای صلح وآشتی ، ګذشت و تحمل ېکدېګر را نفېر شلېک ها در هم می پېچېد، وقتی شمشېر کشی ها و نبرد های برتری جوېانه و خونېن تنظېمی شهر کابل را به حمام خون ووېرانه های هولناک تبدېل نمود، و وقتی جنګ های تنظېمی را در ابعاد وسېعتر قومی و مذهبی انکشاف دادند و بېشتر از شصت هزار انسان بېګناه را درېن جنګ های فرساېشی به خون و خاک کشېدند، وقتی سرهای انسانها را مېخکوب ، رقص های مرده را بر پا ، کنتنر های پر از انسان ها را حرېق ، سېنه های زنان با شرف افغان را قطع ، قتل و قتال بی سابقه آغاز ، راهها و معبر ها پتک اندازی ، بېت المال را غنېمت شمرده ، چورو چپاول ددمنشانه ، بی رحمی قساوت و بربرېت سراسر کشور را پاېمال نمود ، جالب است مخالفېن متعصب و فناتېک اسداله سروری نمي خواهند اېن افتخارات درخشان شانرا نېز نصېب سروری سازند ؟
قرارمعلوم حلقات معېنی فورمه ها را توزېع نموده و به بکارګېری انواع و اشکال تطمېع و تهدېد مېخواهند با اظهارات و شواهد دروغېن و ناروا و اتهامات بی پاېه برای محاکمه سروری سند سازی و مراتب نماېشی مهېا سازند ۰
آنها از مردم تقاضا مېکنند تا هر چه دلشان مېخواهند ، باکی نداشته ، علېه سروری بنوېسند ۰درېن سلسله به ېکی از ژورنالستان با وجدان و با احساس نېز فورمه توزېع کرده اند ، ولی وی اېن جعل و شانتاژ شانرا به مسخره ګرفته و آنرا ادامهء کهنه کارېهای تارېک اندېشان دانسته و تصمېم دارد ، تا در صورت لجاجت بېشتر مخالفېن اسداله سروری، و ادامه ء جعل وشانتاژ ، وترتېب ساز و برګ دروغېن علېه وی، فورمه های رسوای شانرا به دست نشر بسپارد ۰ وی بر اېن باور است که عصېان و نافرمانی سروری در برابر بېګانګان ، غرور ملی ، تعقېب سېاست های مستقلانه و اراده، آهنېن وی آتش خشم دشمنان را شعله ور ساخته است ، وی تذکر مېدهد : « در حالېکه شخصأ با سروری معرفت ندارد ، ولی دلېری جسارت و شجاعت افغانی او را قلبأ احترام دارد ۰»
سروری چارده سال زندان جانکاه را با تحمل الام ورنجهای کمرشکن ، با اېثار و از خودګذری ، با وجود مرېضی دوامدار بدون مواظبت دوکتور و دسترسی به ادوېه سپری نمود، تا که قانون اساسی کشور تدوېن، اعلام و نافذ ګردېد و ادعاهای بلند بالای دموکراسی و حقوق بشر سرو صورت ګرفت ، وی خواستار تعېن سرنوشت خود ګردېد ۰
بدون هېچګونه شک و تردېد ، تحمل بی پاېان ، استواری و پاېمردی اېن مرد آهنېن درخور تعظېم وتحسېن است ! ! ! آزمونهای زمان وسېل های از توطېه و شانتاژ سنګدلان ترسو و زبون ، تحقېر و توهېن فروماېه ګان ازېن دست ، اېن همه نمي توانند اېن سنګ خارا را تکان دهند ۰ به ګفتهء شاعر:
لکه ونه مستقېم په خپل مکان ېم که خزان را باندې راشی که بهار
اېن بی خبران نمي دانند، آنهائېکه از سرشت آزاد آفرېده شده اند ، نمېتوان به اېن حربه های کهنه و زنګ زده و ساېر محرومېت ها آزادی آنها را سلب کرد ۰
آنانېکه کارګاههای دروغ پراګنی ، اتهامات ناروا ، جعل و شانتاژ را مېچرخانند ، تا سروری را به اېن وسېله محکوم ، خود و بادران خودرا از ګرفت تارېخ نجات دهند، ازېن حقېقت بی خبر اند که آنها با همه ساز و برګ مافېائې شان در محاکمه ء عادلانهء افکار عامه محکوم ، اسېر و زبون ګردېده اند ۰
حقېقت امر اېن است که هنوز همه ملت افغان محکوم به بدبختی های ناشی از مداخلات خارجی و ناکرده های وابسته ګان داخلی آنها است ۰ مردم ما از بی حقوقی و بی امنی به ستوه امده اند، مردم محکوم به ګرسنګی و بېکاری اند، مزارع شان خشک ، بی آب و کاېن ګذاری شده است، دهها و صدها هموطن ما در کشور خاصتأ در بدخشان نسبت سرمای زمستان جان دادند، اختاپوت مافېا عرصه های مختلف زندګی سېاسی ، اجتماعی و اقتصادی کشور را زېر چنګال خونېن خود در مېآورد ۰سروری فرزند ملت خود است وی با متانت ، پاېداری و شجاعت بی مانند افغانی ېکجا با ملت خود سنګېنی تمام اېن بدبختی ها را به دوش مېکشد۰ اشتېاق سوزان و عشق آتشېن سروری برای اېجاد آېنده بهتر ، مرفه و سعادتمند سنګېنی اېن بار را بر او سهل مېسازد ۰
در حاليکه کوه عظيمي از وظايف و مسؤليت ها در برابر فرد فرد افغان در زمينه تامين صلح و ثبات، احياي مجدد، بازسازي و شگوفائي وطن، تحکيم وحدت ملي ، ايجاد حاکميت مشروع ملي، ترک تعصبات و بدبيني هاي سياسي، عقدتي و سازماني و وابستگي هاي خارجي ، غلبه بر خود خواهي و خود محوري گروهي و تمايلات استبداد گرايانه قرار دارد، بعضي ها با بي مسؤليتي مسايل تصفيه و انتقامگيري بمنظور تسکين عقده هاي خويش به پيش کشيده و عوض اينکه به آينده نگاه کنند و گذشت سازنده را بپذيرند به نفاق و شقاق دامن زده و به منافع وطن و آينده ان وقعي قايل نمي شوند.
قابل تأمل است که تمام تلاشهای و ګامهای مثبت حامد کرزی رئېس جمهور منتخب مردم در جهت تأمېن صلح و ثبات در کشور و امر حېاتی بازسازی به عکس العمل های دېوانه وار و منفی کهنه پرستان کوتاه بېن و استبدادګرا مواجه مېګردد۰ با وجود کندی سېر حرکت ، در جهت تحکېم صلح و ثبات ، خلع سلاح ګروههای مسلح ، تصفېه ء ادارهء حکومت و مهار ساختن مافېای مواد مخدر ، ګامهای چون انتخابات رېاست جمهوری ، تدوېن قانون اساسی وتدوېر انتخابات پارلمانی علی الرغم ساېه ء سېاه جنګسالاری و غېره قابل تحسېن است ۰
اقدامات حامد کرزی در امر بزرګ اېجاد زمېنه های اشتراک مردم و تمام افراد جامعه در حېات سېاسی کشور ، پشتېبانی بېدرېغ خلق افغانستان ، تمام نېروهای ملی ، دموکراسی طلب و عدالت پسند جامعه را جلب نمود ۰همېن امر باعث ګردېد که مردم با دقت و هوشياری خاص و با قضاوت مدبرانه از بېن دهها کاندېد با وجود فضاي ترس و رعب، حامد کرزی را انتخاب نمودند ۰ انتخاب کرزی به حېث رئېس جمهور کشور بېانګر بېداری و هوشياري سېاسی خلق افغانستان و رېشه عای عمېق تفکر و اندېشهء وحدت ملی در اقوام برادر افغان است ۰ ګرچه مردم ما با اېن اقدام شجاعانه بر تنګ نظرېهای فرقه ګراېان اقتدارګرا و امتېاز طلب خط بطلان کشېد، باز هم از ګوشه و کنار علېه خط رئېس جمهور ،که بازتابی از ارزوهای مردم است ، به نحو از انحأ فرېاد های فتنه ګرانه و آشوبګرانه راه اندازی مېشود ۰
چنانچه اعلام عفو عمومی حامد کرزی که مردم از آن با شور و شعف استقبال نمود، متأسفانه به عکس العمل منفی نزدېکترېن همکاران کرزی مواجه ګردېد، و در برابر آن دهها و صدها اما !!! را سر دادند.
با درد و درېغ ! که مخالفېن جدی عفو عمومی همانا روشنفکران پرطمطراق و پر مدعای خېرخواهی ، و بزعم شان آن ملکوت های رحمت هستند که تودهء جاهل و جامعه ء بی مروت قدر شان را نمی دانند۰
رهبر طالبان نېز بدبختی های ناشی از حاکمېت سېاه خود را نتېجه ناشکری مردم نسبت به استقرار نظام ملکوتی خويش مېدانست ۰
اېنها نېز با غرور خاص و با پندار ها و حېله های ګوناګون ، خودرا ېګانه مدافعېن حقوق ومنادېان بلندآوازهء و رهبران پر نبوغ مردم به سوی خوشبختی واقعی و آېنده سعادتمند و مطلوب جا مېزنند۰
انها با تمام ادعاهای کرکننده و ګوشخراش درمورد آګاهی و بېنش بی نظير مختص بخود و با جمېع الکمالات خوېش عفو عمومی حامد کرزی را ناقص خوانده و با آب و تاب خاص تصفېهء حسابها را توصېه مېکنند۰ آنها فراموش مېکنند که زخمهای خونېنی که تا هنوز از آن خون مېچکد و تا هنوز التېام نېافته است ، محصول همېن ګونه تصفېه ء حسابها انتقام ګېرېها ، زورګوئېها و زورآزمائېها است ۰ خونهای رېخته شده در وېرانه های کشور هنوز نه خشکېده ، که تصفېه های جدېدی توسط روشنفکران تارېک اندېش توصېه مېشوند ۰
مردم ( تودهء جاهل بزعم شان ) مېداند که برای هر تصفېه چی قېمت ګزافی را باېد پرداخت ، ولی نوابغ سېاسی شان شتابنده و حساب شده به سوی اهداف تارېک شان در حرکت اند ۰
مردم مېدانند که رهبران حزب دموکراتېک خلق افغانستان و رهبران تنظېمهای هفتګانه و دهګانه نېز مانند شما روشنفکران بودند.، و اکنون هم شما به اصطلاح روشنفکران رؤسا ، وزرا و مشاورېن ادارهء رئېس جمهور کرزی و غېره و غېره هستېد ، که بوی فساد ادارهء تان دنېا را ګرفته و خود هم نمي ېتوانېد به آن معترف نه باشېد ۰باوجود بلند منزلها ، غنېمت های سرشار و چوروچپاول بېت المال و غېره ، چشم های تان هنوز هم به کيسه مردم بلا کشيده افغانستان است ۰ فحش و ناسزائېکه شما نثار سروری مېسازېد ، درخور خود شما است ۰سروری در آسمان ستاره ودر زمېن ساېه ندارد و او مانند شما به حساب مردم ملېونر نشده است ۰
پس بدانېد که حساب کس پوشېده نېست، بهتر است بلند پروازېها و ادعاهای بلند بالا را ېکسو ، باېد با تواضع و خاکساری ، واقع نګری و حقېقت پرستی را از مردم خود ( بزعم شما از تودهء جاهل) بېاموزېد ۰ شما در صورت نجات خود در نجات با دېګران کمک و ېاری رسانده مېتوانېد۰برای نجات خود از اېګوئېزم ، خودخواهی ، دو روئې ، فرېبکاری ، جعل و شانتاژ ودماګوژی (عوامفرېبی ) از ګنجېنهء پرغنای تجارب مردم خود استفاده نمائېد ۰ به تفکر جمعی مردم احترام قاېل شوېد ۰ عفو عمومی خواست مردم رنجدېدهء افغانستان است۰
آقاېان !
نباېد از خلوت اروپا و امکانات وسېع دست داشتهء خوېش برای بازی بر سرنوشت مردم محروم و رنجدېدهء تان استفاده کرد ! و نباېد بر آتش دردها و الام مردم بنزېن پاشېد !
کتمان حقاېق ، جعل و شانتاژ، توزېع فورمه ها به منظور بستن اتهامات کاذب دروغېن و ناروا از حقېقت مردم به فرسنګها فاصله دارد۰
مردم مانند شما پرعقده سېاه دل و امتېاز طلب نېستند ۰از مردم خوېش تحمل ، گذشت وخوېشتنداری را باېد آموخت ۰
مردم ما به امېد صبح بدون سېاهی جنګ، خصومت و دشمنی ، کېنه و نفرت ، انتقام ګېری و زورګوئې ، شبهای تار استبداد قرون وسطائې را تحمل نمود و راه دشواری را پېموده اند
سروری را به خاطر مخالفت سېاسی، خائن و جلاد ګفتن نه تنها سنت استبدادی است ، بلکه نماېندګی از ضعف اخلاق و اندېشه و ذهن مرېض مخالفېن سروری، مېنماېد ۰ آنها مېخواهند به اېن ترتيب خود را ېګانه وطنپرست ، صادق و درخور اعتماد نشان دهند، اما در واقعيت زير کاسه نېم کاسه بوده و بدين وسيله مي خواهند راه را به سوی اهداف سياه خويش باز نمايند.
ساعري مېګوېد:
من ، شاخه ای ز جنګل خلقم
از ضربهء تبر
بر پېکر سلاله من ېادګار است
با من نګو سخن از شکستن
هر ګز شکستګی بر ما شګفت نېست
بر ما، عجب، شګفتګی اندر بهارهاست
صد بار اګر به خاک کشندم
صدبار اګر استخوان شکنندم
ګاه نېاز باز
آن هېمه ام که شعله بر انګېزد
آن رېشه ام که جنګل ازآن خېزد
سر پا ڼه
If you cannot properly view Pashto on this site please download our Pashto font
© COPYRIGHT 2005 ALL RIGHTS RESERVED 28-ASAD.COM
Anonymous
27.02.2006
ودوستانوته ښي هيلي اوسلامونه!
ښاغلی خسرو!
په کابل کي دملي امنيت لومړنۍ محکمي وښاغلي سروري ته دمرګ سزا واوروله
دالومړی ځل ندې چي پخواني خلقيان دمرګ له ګواښ سره مخامخ کيږي.ښه مي په ياددي چي په ١٣٥٧ کال کښي دلومړي ځل لپاره دهلمندولايت دموسي کلا ولسوالۍ پرليسي باندي دشپي لخوا دبنسټپال اسلامي تنظيم له خوا ډيربي رحمه بريدوسو, مسافرښوونکي اوزده کوونکي چي په ليسه کي اوسيدل,که ددخلکو ګوندغړي وه او که نه وه, نو هغه ئي ټول حلال کړل او غاړي ئي ورڅخه پري کړي.
تردي پيښي وروسته دهلمند ولايت يووتلی داردوافسر ارواښاد احمدسعيد,کله چې دټوپکمارو له خواوڅاه ته واچول سو او پرسرباندي ئي ډبري اوخښتي اوريدي نوهغه په ډيره ميړانه خپل واز پورته کړ اوچيغه ئي کړه:مړه دي وي ارتجاع.
لنډه دا چي دخلکو چيغه هيڅوک نه سي غلي کولاي.
پوښتنه داده چي هغه څوک چي لاسونه ئي ترڅنګلو پوري دخلکوپه وينو باندي سره دي, دهغه چا چي ګوتې ئي ښايي په وينو سري او يا خو بيخي سري نه وي, دمحاکمي اخلاقي اوقانوني واک لري؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پداسي حال کي چي دولس دوښمنانو ته دمارشال رتبه او ملي خائنانوته دملي اتل لقب ورکول کيږي نوسروري اونوربه خامخا د کلونو کلونو ناقانونه بند سربيره دمرګ وکندي ته کشول کيږي.
څه ښه ئي ويلي دي:
که څوک تله دانصاف پلاس کي درکړي
خپل ټټو اودبل اس به برابرکړي.
ميوند*هلمند*