نقش بانکداری اسلامی در توسعۀ جامعه



نویسنده: زاهد جلالی

شریعت اسلامی که قانون کامل زندگی است و برای تمامی خواسته های زمان جواب مثبت ارائه نموده و همۀ چالشهای عصر را جواب ميدهد.
با بمیان آمدن بانک در غرب مردم سهولتهای زیادی در مورد معاملات اقتصادی را در بانکها دیدند، همه میکوشیدند ثروتهایشانرا در بانکها بگذارند تا از یک طرف ثروتهایشان را از خطر دورنگهدارند او از جانب دیگر فایدۀ را بدست آورند. وقتیکه علمای مسلمان ضرورت مردم به بانکهای اسلامی را درک کردند، به این فکر شدند که بدیل اسلامی، بانک غربی را برای مسلمانان بوجود آورند تا در نتیجه، تکامل شریعت معلوم شده مردم بتوانند معاملات ایشان را در چهارچوب قانون اسلامی انجام دهند. فرق اساسی بین بانکداری تقلیدی و بانکداری اسلامی در سود میباشد؛ یعنی بانکداری اسلامی میخواهد جامعه را از مرض سود پاک ساخته و یک نظام سوچه اقتصادی اسلامی رابمیان بیاورد، مگر بانکداری تقلیدی همۀ معاملات اش متکی بر سود بوده، این یکی از خصیصه های بارز بانکداری اسلامی میباشد که حتی اگر یکی از بانکهائیکه ادعاء تعامل با اساسات اسلامی راداشته باشد و معاملات اش را به سود انجام دهد به هیچ وجه بانک اسلامی پنداشته نمیشود، مگر یکی از انواع بانکهای تقلیدی میباشد که در حال حاضر نمونه های زیادی از این بانکها وجود دارد. بانک یکی از اکتشافات غرب است که علمای مسلمان بعد از این که ضرورت به وجود یک بانک دور از ربا (سود) را دید به این فکر شدند که این بانکها که ملوث با عقدهای غیر اسلامی اند، بدیل اسلامی را برای بانکهای تقلیدی بوجود آورند تا مسلمانان و حتی غیر مسلمانان با بانک اسلامی معاملۀ دور از ربا را انجام دهند و در عین وقت ربا از بین رفته ویک موسسۀ انکشافی رابمیان بیاورد تا در توسعۀ جامعه مفید واقع شود. وقتیکه بانک در غرب تأسیس شد، هدف اساسی اش فایدۀ مالی بوده وبس، اما سیستم بانکی اسلامی اینطور نبوده و برای حفظ اساسات اخلاقی و انکشاف جامعه میکوشد و میخواهد در کنار نگهداری مال و بدست آوردن فایده، به جامعه فوایدی بیشتر از این هم داشته باشد تا از یک طرف موسسۀ تجارتی و از طرف دیگر موسسۀ خیریه باشد. درحالیکه بانکهای تقلیدی اینطور نبوده و فقط اجازۀ معامله با سود را دارند. مثلاً اگر کسی یک مقدار مال خویش را در بانک تقلیدی بگذارد، بانک همرایش معاهده میکند که فرضاً سالانه بنج فیصد سود را برایش خواهد داد و در مقابل بانک این مال را در شش فیصد سود میدهد.
در حقیقت چنین یک معاهد وسیلۀ انهدام اقتصادی جامعه میشود، زیرا در اینطور معاملات کار نه بلکه هرجا فواید بدون تجارت و زحمت میباشد. اصلاً این عقدها همۀ مردم را به اصطلاح مفتخور وبی کار تربیه میکند و عادت کار کردن و تجارت از بین میرود که این در حقیقت راه برای از بین بردن مفهوم کار میشود و مشکلات زیاد اقتصادی بمیان میاید، طوریکه دنیا شاهد چنین انهدامات در بحران جهانی اقتصادی بود. که سیستم اقتصادی اسلام شدیداً مخالف چنین معاهدات بوده است.
ولی در مقابل، بانکهای اسلامی چنین نبوده و بخاطر حفظ اقتصاد جامعه کوشش میکند و برای همۀ مردم راه کار کردن را میسر میسازد. مثلاً کسیکه بخواهد یک موسسۀ برای نشر وپخش کردن کتابها را تاسیس نماید و دراین عرصه خدمت کند تا برای جامعۀ کتابهای مفید را بنشر برساند و فایدۀ مالی رابدست آورد، برای بانک اسلامی میرود و از بانک اسلامی میخواهد تا با وی کمک مالی کند، بانک اسلامی هم برایش مقدار مطلوب پول را به عقد مضاربت میدهد تا باشد کمک مالی برای فرد جامعه و کمک فرهنگی برای تمام جامعه و نسل آینده شود.
همین علت است که بانکهای اسلامی نه تنها موسسۀ مالی بلکه، در عین وقت موسسه مالی و نهاد انکشاف همه جانبۀ جامعه پنداشته میشود. اینست که بانکهای اسلامی تفوق زیادی از بانکهای تقلیدی دارند، زیرا بانکهای اسلامی در یک جامعۀ معین، ضامن توسعۀ همه جانبه میباشد و میتواند مشکلات زیاد منجمله اقتصادی و غیر اقتصادی را حل کند و همین علت است که بانکهای تقلیدی آرام آرام بسوی سیستم اسلامی بانکی در حرکت اند و تعداد زیادی از قواعد را از بانکهای اسلامی تقلید کرده و ناکامی خویش را پذیرفته و خواهند پذیرفت.