تحلیلی از داؤد نعیم:

"در عین حالی که شهروندان غیر فارس کشور ایران، در مناسبات اجتماعی آن کشور هنوز جایگاه زبان مادری خویش را به دست آورده نتوانسته اند و نسبت شهروندان غیر فارس کشور ایران با زبان مسلط آن کشور و اهمیت آن، بطور مثال در پروسه ای تعلیم و تربیه، موضوعی مشکل برانگیز و محل مناقشات بسیار است، لابراتوار های سیاسی رژیم ایران به انواع مختلفه در پی افزار سازی زبانی و آله سازی مذهبی در افغانستان، در تاجکستان و در بخشی از کشور ازبکستان می باشند، تا بدان وسیله به علایق رژیم آخوندی ایران در منطقه و جهان، پاسخی منفعتطلبانه ای را در دست داشته باشند!

انتشار اظهارات جنجالی برخی از به اصطلاح محققین کشور ایران، مثلاً "سید جواد طباطبایی پژوهشگر شناخته شده فلسفه و اندیشه سیاسی" آنکشور و یا انتشار اظهارات جنجالی "حمید احمدی استاد سیاست دانشگاه تهران" درباره زبانهای غیر فارس و انکار حق آموزش زبان مادری نشان می دهد که نفی و تحقیر زبانهای غیر فارس در ایران و نادیده گرفتن حق گویشوران زبانهای غیر فارس، تنها و فقط مسئله نظام ایدئولوژیک حاکم و توده های نا آگاه کشور ایران نیست،

بلکه لابراتوار های سیاسی رژیم آخوندی ایران در این امر، نه تنها بخش مهمی از به اصطلاح "روشنفکران و اندیشمندان ایرانی" را به حیث همداستان و هم‌ رایان نظام حاکم آخوندی ساخته است،

حتی در افغانستان عزیز ما نیز با همدستی مزدوران آن رژیم آخوندی، در نهاد های دولتی و غیر دولتی افغانستان، جهت اجرای این امر فاشیزم زبانی فارس برخی از خاینین ملی افغانستان عزیز ما را، جهت پیاده سازی علایق توسعه طلبی منطقوی رژیم آخوندی و کشور ایران، به مزدوری گرفته اند!

افزار سیاست زبانی فاشیزم زبانی فارس را مدافعان تک زبانی فارس در منطقه تشکیل می دهد:

مدافعان سیاست تک زبانی فارس در ایران و در کشور های افغانستان، تاجکستان و ازبکستان را طیف متنوعی از چهره های عدالت گریز و قانون شکن، و همچنان بعضی نهاد های مزدور، جریانهای وابسته، میدیای فارس محور و احزابی ایران محور را شامل می شود که شاید تنها نقطه تفاهم و اتصال انها را بتوان در ضرورت حفظ جایگاه انحصاری زبان فارس به عنوان تنها زبان رسمی در ایران و در منطقه دانست. جریانات پان ایرانیستی، تحت پوشش های ملی گراها، جریانات ملی/مذهبی، محافظه کاران مذهبی، نهاد های به اصطلاح مدنی و تحت پوشش های مدرنیته و محافظه کاران سکولار که بیشتر می خواهند تحت پوشش و یا زیر عنوان لیبرال شناخته شوند، اما در اصل همه این مزدوران وابسته از جمله گروه‌های مدافع سیاست تک زبانی فارس در ایران و در منطقه هستند!

اندک بودن تولیدات علمی، ادبی و فرهنگی زبان های غیر فارس، فاقد اهمیت فرهنگی دانستن زبانهای غیر فارس در ایران و در منطقه، طبیعی و تاریخی دانستن تعلیم و تربیه همگانی به زبان فارس و نگرانی بابت به خطر افتادن به اصطلاح ایران بزرگ، توسعه طلبی امروزی کشور ایران در منطقه تحت پوشش یکپارچگی سرزمینی دارای تاریخ مشترک، ممانعت در مقابل رُشد و انکشاف بقیه زبان های غیر فارس، از جمله آثار و دلایل سیاستهای زبانی محیلانه و ماهرانه ای فاشیزم زبانی فارس میباشد، در حالی که فاشیزم زبانی فارس تا هنوز خود از الفبای عربی و اکثر کلمات عربی، ترکی و غیره زبان های منطقه امرار حیات می کند، در حالی که زبان فارس تا هنوز که هنوز است، در هیچ مرجع معتبر علمی جهان به حیث یک زبان علمی شناخته نه شده است، اما با آن هم پرچم برداران فاشیزم زبانی فارس اندک بودن تولیدات علمی، ادبی و و فرهنگی زبان های غیر فارس را دلیلی می تراشند به توسعه طلبی رژیم آخوندی ایران و حرکات اکتاپوسی وی در منطقه!

کدام پوهنتون ایران امروز از کیفیت علمی جهانی بر خوردار است و کی آنر در جهان به حیث یک کیفیت خوب علمی به رسمیت می شناسد؟

کدام اثر علمی ناب، خوب و یا نسبتاً خوبی را اقلاً در نیم قرن اخیر و یا در چهل سال اخیر سراغ داریم که به حیث یک اثر علمی پُر کیفیت از یکی از پوهنتونهای کشور ایران بر خواسته باشد و از اعتبار جهانی خود را بر خوردار ساخته باشد؟

پس این همه لافیدن های بی جا و غوغاسالاری های افزاری مزدوران فاشیزم زبانی فارس برای کیست و برای چیست، به جُز از برای پلان های توسعه طلبی منطقوی رژیم آخوندی ایران؟

اقوام شریف با هم برابر و با هم برادر افغانستان هیچ نوع تفرقه افگنی فاشیزم زبانی فارس را چنانچه تا به حال در بین خود راه نداده اند و هم همینطور در آینده نیز راه نخواهد دادند! زبان های رسمی مملکت عزیز ما چنانچه قانون اساسی ما بر آن تاکید دارد، زبان های شیرین دری و پشتو بوده و همچنان به تمامی زبان های متباقی کشور عزیز خویش احترام و ارزش قایل هستیم و در آینده نیز ارزش قایل می باشیم!
ما هیچ مزدوری فارس را اجازه نمی دهیم که کلمه ای فارس را از روی سیاست های زبانی سنجیده شده ای رژیم آخوندی ایران، به حیث پسوندی و یا هم به حیث پیشوندی به یکی از زبان های شیرین رسمی ما بچسپانند، تا در آینده ای قریب و یا بعید از آن طریق و از طریق تفرقه اندازی بدان ذریعه، در بین اقوام شریف مملکت ما تفرقه ایجاد کند، به اصطلاح آب را گِل آلود نماید و از همان طریق به ماهی گیری بآغازد!"

---------------------------------------------------------------
به امید اصلاحات وسیع اجتماعی در افغانستان عزیز
به پیش به سوی مبارزه با فساد اداری و آوردن صلح بین الافغانی!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!
به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!
به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!
به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!
به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما