جنایات جنگی باند اشغالگریهودی صهیونیستی
(إسرائیل؟!)
عبدالخالق صارم
...............................................................
قسمت هفتم
در ادامه گذشته
3- جنگ های باند اشغالگر یهودی صهیونیستی
این باند منحوس و اشغالگر در طول سال های موجودیت نامشروع خود در فلسطین، بارها بر مردم مصر، سوریه، لبنان، اردن و ... حمله نموده وهزاران مسلمان را شهید و هزاران تن را زخمی و هزاران تن را آواره و هزاران تن دیگر را به بند و زندان کشیده است.
از جمله :
1- جنگ سال 1948م یا روز نکبت
البته روز نکبت برای مسلمانان، تنها نشان دهنده یک رویداد تاریخی نیست، بلکه یک روند ادامهدار است که از دهه 1880و زمانی که باند های تروریستی یهودی صهیونیستی اروپایی شروع به حرکت به طرف فلسطین کردند تا زمینه را برای تأسیس رژیم نامشروع خود فراهم کنند، آغاز گردید و تا امروز ادامه دارد.
پروژه صهیونیستی سال 1948 پس از شکست دادن اردوی پنج کشور عربی که منجر به تحقق رؤیای ایجاد رژیم نامشروع یهودی در فلسطین گردید، اما، اخراج فلسطینیان از خانه و کاشانه شان هرگز و هیچگاه متوقف نگردید.
قضیه از این قرار بود که:
پایان جنگ جهانی یا اروپایی اول، که در این جنگ، عرب ها با تحریک بریتانیا علیه خلافت عثمانی دست به بغاوت زدند و این بغاوت آن ها را بریتانیا، انقلاب کبیر عرب نام گذاری نمود، و با پایان یافتن این جنگ، خلافت عثمانی تجزیه گردید و با توافقهای مربوط به جنگ جهانی، بریتانیا به عنوان قیم فلسطین مشخص شد و بعد از سالها، بریتانیای اشغالگر که خود آغازگر فجایع خونبار در فلسطین بود، در طی یک توطئه از قبل برنامه ریزی شده، تصمیمگیری در مورد فلسطین را به لانه تروریستی سازمان ملل، واگذار کرد و لانه تروریستی سازمان ملل نیز، در سال 1947 طبق قطعنامه شوم 181 خود که مشهور به قطعنامه تقسیم می باشد، تشکیل دو دولت عربی و یهودی را در فلسطین، پیشنهاد کرد.
پس از جلب حمایت دولت بریتانیا برای ایجاد یک کشور یهودی در فلسطین و به محض انقضای قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، نیروهای صهیونیستی در 14 می 1948، تأسیس دولت نام نهاد اسرائیل را اعلام نموده و اولین جنگ اعراب و اسرائیل را آغاز کردند.
در این اشغالگری، از مجموع 1.4 میلیون فلسطینی که در سرزمین های که امروز اشغال شده هستند، در سال 1948م زندگی می کردند، 800000 آن ها را، از قریه ها و شهرهای شان به کرانه باختری، نوار غزه و کشورهای عربی همسایه، به زور آواره ساختند و بر ویرانههای شهرها و قریه های شان، رژیم سفاک و بی رحم صهیونیستی، این ستمگرترین سیستم تاریخ را تأسیس نمودند، و این رقم بیشتر از نصف جمعیت فلسطین در آن زمان بود و در مجموع 70 درصد مردم فلسطین یا اخراج و یا مجبور به ترک خانههای اصلی خود شدند.
وهزاران نفر دیگر نیز آواره شدند، أما در سرزمینهای تحت اشغال این باند جنایتکار، باقی ماندند که در نتیجه بیش از 85 درصد خاک فلسطین را باندهای تروریستی یهودی صهیونیستی اشغال نمودند.
پیش از روز نکبت، فلسطینیان در 1300 قریه و شهر در فلسطین تاریخی زندگی می کردند که در طول نکبت، اشغالگران 774 شهر و قریه را اشغال نموده و 531 قریه و شهر را ویران نموده و بیش از 70 قتل عام و کشتار دسته جمعی علیه فلسطینیان مرتکب شدند که طی آن بیش از 15000 فلسطینی را قتل عام نمودند.
با شروع اشغال رسمی فلسطین در بین سالهای 1948 تا 1950 بیش از 530 شهر و قریه دیگر نیز در فلسطین تخریب شد که بسیاری از این تخریبها به این دلیل رخ میداد که فلسطینیهای آواره نتوانند به خانههای خود بازگردند.
در پی جنگ 1948 م گروهی از آوارگان فلسطینی به جنوب لبنان رفتند، اما ملیشه های باند اشغالگر یهودی صهیونیستی، این مهاجرین ستمکشیده را تا عمق لبنان، تعقیب نموده و 14 قریه را بر سر شان ویران نمودند.
و باید گفت که روز نکبت 1948م یک شکست نبود... بلکه خیانتی بود که با قلم امضاء شده بود.
قضیه این خیانت از این قرار بود که:
قبل از جنگ سال 1948م و در روز های که در مساجد، علیه اشغالگران یهودی صهیونیستی، جهاد اعلان گردیده بود و مردم فلسطین و اردن حتی جواهرات خانه خود را می فروختند تا تفنگی برای جهاد بخرند، در همین روز ها، رهبر منافقین آن عصر، ملک عبدالله اول، شاه اردن و پدر کلان شاه امروزی اردن، که حسین پدرش با تحریک و وعده های دروغین بریتانیا علیه خلافت عثمانی بغاوت کرده بود که در نهایت خوار و ذلیل گردید و توسط بریتانیا به جزیره قبرس تبعید گردید.
ملک عبدالله اول، در ماه نوامبر 1947م مخفیانه در عمان با گلدا مایویچ مایر، رهبر پروژه صهیونیزم و نخست وزیر سابق باند اشغالگر، ملاقات های مخفیانه انجام می داد مبنی بر اینکه اردن با اسرائیل نمی جنگد و در بدل آن قسمتی از خاک فلسطین به اردن ضمیمه گردد و باقی از آن اسرائیل باشد.
و این توطئه های سری بعداً در اسناد وزارت امور خارجه بریتانیا - آرشیف ملی بریتانیا - بدست آمد که وجود یک توافق مخفی بین ملک عبدالله و صهیونیستها را نشان می داد، که به موجب آن اردن با تأسیس یک دولت یهودی در ازای به دست آوردن کرانه باختری و قدس شرقی، مخالفت نمیکرد.
لذا هدف رهبر منافقین در آن عصر، ملک عبدالله، آزاد سازی فلسطین نبود، بلکه اجرای توافق قبلی با رهبری صهیونیستها برای تقسیم فلسطین بود که در نتیجه، پس از پایان جنگ 1948م، اردن کنترل کرانه باختری و قدس شرقی را به دست گرفت و این مناطق در سال 1950م رسماً به اردن ضمیمه شدند.
اما طنز خنده آور و در عین وقت دردناک این است که در جنگ سال 1967م همه این سرزمینهای فلسطینی را که به اردن ضمیمه گردیده بود، باند اشغالگر یهودی، همه را دوباره از خاک اردن جدا نموده و اشغال نمود که در نتیجه همچنانکه فلسطین از دست رفت، برای منافقین نیز چیزی باقی نماند.
ادامه دارد