ملا های سیاسی پاکستان، از بدترین موجودات روی زمین اند. میراث استعمار انگلیس با خلق فرقه ها و تشتت مذهبی، ساخت و بافت دینی در پاکستان را روی تزویر، جعل و جهالت نهاده است. از این طریق، پیروان گروه های مختلف، به ویژه اهل طریقه، تصوف، عرفان و پیرانی که مایل اند گند جسمی آنان تبرک شمرده شود، مردم را در سایه ی مقدسات، از شعور و بیداری، دور می کنند. جورج آرنی در کتاب «افغانستان، چهار راه کشورگشایان» از خانواده ی پیران گیلانی آورده است که حتی آب شست و شوی دست ها و پاهای خویش را به نام تبرک، به مردم می دادند.  

خدا را شکرگزاریم که در دنیای ما، ابزار استناد، فقط نوشتن و خواندن نیستند. ارزش های دیداری و صوتی رسانه ها، پرده از روی جنایات و خبایثی بردشته اند که بهتر از هزاران حرف و کلمه، مردم را قناعت می دهند که اگر با مثالی از دنائت یک ملای پاکستانی، رو به رو شوند، یقین کنند که آن چه دیده اند، جای شک باقی نمی گذارد. 

 مردم ما بار ها با نفرین ملایان سیاسی پاکستانی که در کنار فواحش عکس می گیرند و از مصاحبت قشر اناث پاکستانی که فعال سیاسی، هنری یا فرهنگی اند، بدون ملاحظه ی حجاب، در کنار هم محظوظ می شوند، اما دار و دسته ی متعلق به آنان، روی دختران افغان، تیزاب می پاشند و تخریب و حریق مکاتب دخترانه را فرض عین می دانند، دوری جسته اند. 

 در جامعه ی پاکستانی، حتی دیانت طیف حاکم (پنجابی) در بستر اجتماعی آنان، آن قدر نازل است که مردم ما می دانند، ماه روزه، بیشتر در مناطق روستایی و اکثراً در جامعه ی پشتون های پاکستان، حرمت گزارده می شود. 

از فیض یک کلپ ویدیویی، بهانه یافتم تا چهره ی خبیثی را تحلیل کنم که در حد یک بزرگ سال، از فهم و رشد عقلی بهره می برد، اما با گرایش های سیاسی، حتی دین را مسخره می کند. 

 در پاکستان که عمر آن با تشدید بنیاد گرایی دینی، دوام یافته است، هرچند تظاهر به دین می شود، اما دور نگه داشتن اسلام از محدوده ی پنجابی، قطعیت دارد، زیرا باور به امت محوری، می تواند انحصار غلامان حلقه به گوش استعمار را استحاله کند.  

در حالی که در چهل سال اخیر، با دست آویز دین و مذهب، زنده گی ما را به دوزخ مبدل کرده اند، اما در خلوت های پاکستانی، دین اسلام نیز چیز مسخره ای وانمود می شود. انبوه مستنداتی وجود دارند که نشان می دهند فرقه های مذهبی پاکستانی در کنار اردو و پنجابیان، به پخش و نشر اباطیلی مصروف اند که اگر توجیه فرهنگی نیابند، محال است دین خدا و پیامبر را به حدی هتک حرمت کنند که یک مزرور منحرف، ویدیو- ثبت کرده و با نمایش حرکات ناموزون، بیش از یک میلیارد مسلمان را تحقیر می کند.  

در یک نمونه ی دیگر، یک ملای پاکستانی که از طرز صحبت به اردو، اصلیت اش آشکار می شود، از کرداری پوزش می خواهد که از امثال او، بعید به نظر نمی رسد. 

 یک ملای پاکستانی که از ظواهرش پیداست، باید بیش از چهل سال عمر داشته باشد، عیناً شبیه فواحش بازاری که در فلم های پاکستانی می رقصند، مستانه می رقصد. در این حرکات ناموزون که از تمام جای آن ها، فقر فرهنگی و فساد اخلاقی مشهود اند، ملای فاسد با حرکات زنانه، گرایش های زنانه گی را که در روان شناسی این قسم، انحراف با تمایل به جنس مخالف را ثابت می کنند، در حد شخصی نشان می دهد که ظاهر مردانه دارد، اما مایل است زن باشد.  

در فلم ملای فاسد، او در برابر کمره ی وب کم قرار دارد. همزمان با این فلم، تصویر ملای پاکستانی از اظهار ندامت او حکایت می کند. ملای فاسد از مردم پوزش می خواهد که «فلان» شده است.  

با تکرار فساد ملایان پاکستانی، بهتر است به عادتی تسلیم نشویم که به راحتی از کنار این اسناد می گذرند. ملای فاسد با اظهار ندامت، از پخش ویدیو اش ناراحت است، اما اگر دقت کنیم، او در برابر کمره ی وب کم کمپیوتر که عیار کرده، با مستی می رقصد، یعنی برای این منظور، کمره اش را آماده کرده بود. چنان چه پیداست، ملای فاسد با میان سالی، در سنی قرار دارد که از تمام مراحل بلوغ، تحصیل و رشد فکری گذشته است. در عین حال، عالم مسلمان است، اما با آن چه به نمایش می گذارد، تقلید او ثابت می کند که از مشتریان تولیدات مبتذل موسیقی و فلم نیز است و در عین حال با حرکات زنانه، تمایل به استعمال شدن (مفعولیت) دارد.  

کسی در کسوت عالم دین و با سن بزرگ، اما مزرورانه معذرت می خواهد. طلب بخش ملا، عوام فریبی ای بیش نیست. آنان در کمال سلامت عقلی و داشتن معلومات، فقط می خواهند دین را مسخره و ابزاری تر بسازند.  

وقتی یک عالم دین به راحتی به حرمت دینی پشت می کند، این عمل او، تفاوتی از روش یک مرتد ندارد. آنان با تظاهر به دین، روی فرهنگی کار می کنند و به آن تداوم می بخشند که در یک سو، ابزار سیاسی شده است و در سوی دیگر با فساد امثال ملای فاسد، می خواهند در نظر مردم ساده و معمولی به نظر برسد. 

در واقع با تکرار فساد و طلب معذرت، می کوشند مقدسات دینی، خوار و خفیف شوند. اگر فرهنگ طلب بخشش فاسدان تعمیم یابد، در حالی که مفاسد ملایان سیاسی بیشتر می شوند، هراس از عقوبت با ساده انگاری مردم از آن چه شده، از شان و شوکتی می کاهد که با فرهنگ عظیم اسلامی، بزرگ ترین مجموعه ی اخلاقی تبیین خیر و شر را داریم.  

ملایان فاسد در نمونه ای که آورده ام، به عمد از خط سرخ عبور می کنند. بزرگ ترین دغدغه ی فکری سیاسیون پاکستان، نبود باور ملت محور است. آنان از اسلام سیاسی مستفید می شوند، اما می دانند که در جانب دیگر، اکثریت مبرا از فساد، مشی فساد سیاسی را با گرایش های افراطی، پاسخ می دهند.  

در کنار ندا های عظیم عدالت خواهی قومی در پاکستان، در برابر بنیادگرایی افراطی با نوعیت سلفی که دشمن ملایان فاسد، زوار، زیارت، عرفان و تصوف است، اگر ملایان فاسد سیاسی، نتوانند ساده انگاری دینی را با تمسخر، تعمیم دهند، واحد سیاسی پاکستان با نسخه هایی که برای ما می نویسند، بدتر از آنی می شود که با تمویل گروه های افراطی مذهبی، می کوشند استبداد دینی با حذف عقل و شعور مردم، یک ملت را چشم و گوش بسته در اختیار بیگانه گانی قرار دهد که در هنگام ابراز نارضایتی، با تقدس دینی، به راحتی همه را سرکوب و مجبور می کنند. هرچه نباشد، ساحه ی حرمت دینی، به ویژه دین اسلام، بسیار مقدس است.  

یادآوری: 

از طریق لینک زیر، فساد فلمی ملای پاکستانی را تماشا کنید! من یقین دارم که امثال این حیوانات، همه ساله برای بستن مکاتب، حرام شمردن موسیقی و زنده گی مردم ما، پا به پای آی.اس.آی، زحمت می کشند.  

https://www.facebook.com/zendagycom/videos/1706278932769061/ 

شرح تصاویر: 

ملای رقاص، ملایان فاسد پاکستانی، اردوی پاکستان و بنیادگرایان دینی، فرقه های فاسد مذهبی پاکستانی، کارتون ها و شوخی هایی با ملایان و سیاسیون پاکستانی.