د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

نبايد در شرائيط کنونى سر شمارى کرد

احمد يولداش 05.03.2008 21:49
انسانها معمولاَ اجراى امور را بر اساس ضرورت ها انجام ميدهند ورنه تا زمانيکه تشنه نشوند آب نمينوشند و اگر گرسنه نشوند نان نميخورند . در صورتيکه خلاف فطرت و ساختار اصلى عمل نمايند چيزى بجز ضرر عايدشان نميشود .
در اين اواخر سر و صدا هاى وجود دارد که در افغانستان نفوس شمارى صورت ميگيرد، فيصدى اقوام ساکن افغانستان گرفته ميشود؛ نميدانم چرا حکومت آقاى کرزى اولويت هاى خود را تا کنون درک نکرده است ؟ درست که ما نياز به سرشمارى داريم ولى نياز هاى داريم که بايد نخست به آن رسيده گى کرد . نبايد فراموش کرد که جهت اجراى هر امر، نخست بايد زمينه سازى نمود و بعد در عرصۀ عمل پا نهاد، در غير اينصورت مرتکب اشتباه ميشويم .
نخست اينکه سر شمارى نياز به امنيت دارد، در حاليکه همۀ ما ميدانيم نيمى از بدنۀ کشور ما در آتش ميسوزد؛ عسکر ناتو با آن همه امکانات به ولسوالى هاى ما قدم گذاشته نميتواند، پس چطور ميتوان گفت که مامور احصائيه با يک قلم و کتابچه داخل آن ولسوالى و قريه شده و سرشمارى خواهد کرد، آيا اين عمل را سرشمارى بدانيم و يا يک توطئه ديگر عليه اقوام و ملت افغانستان؟؟؟
دوم اينکه هيچ کشورى در جهان وجود نخواهد داشت که افغانى در آنجا آواره نباشد، آيا اين سرشمارى با آنقدر امکانات وسيع صورت خواهد گرفت که ما آن برادر ما را که در کنار ما به سر نميبرد، در قريه و قصبات ما نيست، در يک کشور ديگر از نظر نيندازيم؟ طبيعيست که مهاجرين و آوارگان ما فراموش خواهند شد .
سوم اينکه چطور ميتوان شخصى را در شرائيط کنونى يافت، کرسى رياست احصائيه را به آن سپرد، که مورد اعتماد همۀ اقوام افغانستان قرار گيرد و در آينده اين سرشمارى اعتبار و حيثيت حقوقى داشته باشد .
من فکر ميکنم آمار گيرى و سرشمارى فعلى اشتباه نابخشودنى دولت فعلى افغانستان خواهد شد که باور هاى غير عادلانه را نسبت به فيصدى اقوام در افغانستان بوجود خواهد آورد که اين عمل آغاز يک تراژيدى ديگريست در کشور .
من از آقاى کرزى ميپرسم، چه ضرورتى جدى فعلاَ به سرشمارى داريم؟
خوب، من هم انکار نميکنم، نياز داريم به آمارگيرى و سرشمارى؛ ولى اکنون شرائيط را به اجراى اين عمل آماده نميپنداريم . زمانيکه ما بين دو ضرر واقع ميشويم، اضرار را مطالعه و برسى کرده، ضرر بزرگ را به ضرر کوچک دفع ميکنيم که در خلص کلمه بنام مصلحت ياد ميشود؛ چرا آقاى کرزى از آغاز حکومتش مصلحت را به شکل معکوس آن بکار ميگيرد، ضرر کوچک را به ضرر بزرگ دفع ميکند . موضوع سرشمارى مسئلۀ سادۀ در افغانستان نيست، امکان هر گونه دسيسه و توطئه در آمارگيرى وجود دارد . اگر باور نميکنيد تذکره هاى تابعيت بزرگان تان را ببينيد، در هر پنج تذکره، يک تذکرۀ تابعيت را خواهيد يافت که زبان مادرى شخص را غلط نوشته اند؛ يعنى سوء استفاده از بيسوادى بزرگان و نياکان ما صورت گرفته است .
اکنون هم بعيد نيست و حتى من باور کامل دارم که پشتون ها به ٤٠ در صد و ازبک ها به ٥ در صد نخواهند رسيد؛ همنيطور اقوام ديگرى افغانستان ( بجزء از يک قوم ) . آرى به اين هم معتقد هستم که فيصدى يک قوم در اينجا بطور سرسام آورى بلند خواهد رفت، زيرا از چند صد سال بدينطرف آنها در اين عرصه کار کرده اند و زمينه سازى نموده اند .
بناءَ پيشنهادم اينست که حکومت آقاى کرزى بايد به نياز هاى اوليۀ خود بپردازد و از عمليکه خطرات زياد از آن ناشى خواهد شد، بپرهيزد .
در غير اينصورت نتايج همان خواهد شد که ما بيان کرديم و اگر نتايج معکوس شود پس معلوم است که آن قوم هيچگاهى اين آمارگيرى را به رسميت نخواهند شناخت؛ يعنى در صورت عدم تطبيق توطئه، اين سرشمارى حيثيت حقوقى نخواهد داشت ( نزد يک قوم ...) .
فکر ميکنم، پولى که اگر کشورى در اين راستا به کشور ما کمک ميکند، در عرصۀ تامين امنيت، گسترش معارف افغانستان، تربيۀ و تجهيز اردو و پوليس ملى ما همکارى نمايند .
اميد نويسنده گان ديگرى نيز که افکار ملى دارند و به افغانستان ميتپند، در اين زمينه نوشته ها بکنند و آقاى کرزى را از وقوع اين اشتباه منصرف سازند .
به آرزوى تامين عدالت بمعناى واقعى در افغانستان عزيز .