د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

احمد شاه مسعود در استخدام سازمان جاسوسی پاكستان (ISI - آی اس آی)

میرعبدالرحیم عزیز 07.05.2007 04:00
احمد شاه مسعود تا زمان ترورش توسط تروریست های القاعده و یا شاید هم بوسیلۀ مزدوان قسیم فهیم، یك جاسوس چند جانبه بشمار میرفت. او در خدمت هر كشور خارجی كه بوی پول و قدرت عرضه میكرد، قرار میگرفت. حامیان احمد شاه مسعود مانند جریدۀ اجیر امید، سایت بی صاحب سرنوشت حامی جنایات ربانی )محترم ویس ناصری هویت فرد مسؤول را كشف كرده است( و سائر افغانستانی ها، جاهلانه سعی میورزند تا حقایق تاریخی را دگرگون جلوه داده و یا از آن انكار نمایند. در هر دو صورت، تا حال به جز سر شكستگی و سرافگندگی چیزی دیگری نصیب شان نشده است. نه دشنام به فامیل ها و نه اخطار های امینی میتواند ما را از مبارزه علیه خائنین باز دارد. اعمال زشتی كه از جانب قهرمان ساختگی شان به ارتباط خیانت بوطن سر زده است غیر قابل شمار است. ما در گذشته از همكاری احمد شاه مسعود با كی جی بی و سی آی ای صحبت كردیم. حالا روابط او را با آی اس آی پاكستان مطرح بحث قرار میدهیم.
 جریانات سیاسی تاریخ كشور در ۳۰ سال اخیر ثابت میسازد كه او تا كدام اندازه با پاكستانی ها نزدیك بود و چه دساتیری را از جانب آی اس آی در تخریب افغانستان به مرحلۀ اجرا گذاشت. اگر تا اكنون زنده میبود و در رأس قدرت قرار میداشت، بدون تردید برای خوشنودی پاكستانی ها حتی معاهدۀ دیورند را هم به رسمیت می شناخت. احمد شاه مسعود مانند سیاف، ربانی، گلبدین، خلیلی، محقق، مزاری و دوستم و سائرین، یكی از مسببین اصلی بربادی ها و ویرانی های افغانستان است. درین راستا از هیچ عمل شنیع خوداری نكرد و از هیچگونه خیانت به كشور و فروش آن به دشمنان افغانستان ابا نورزید. جا دارد كه او را استورۀ خیانت و شقاوت بنامیم.
 در سالهای ۱۹۷۳ ـ ۱۹۷۶ ریاست جمهوری مرحوم داود خان، مناسبات افغانستان و پاكستان رو به وخامت گذاشت و پاكستان برای بی ثبات ساختن افغانستان به اقداماتی متنوع دست زد. یكی از آن اقدامات استعمال افراد و گروه های اسلامی بود كه به پاكستان فرار نمودند و مستقیماً در خدمت آی اس آی یعنی سازمان جاسوسی پاكستان قرار گرفتند. افرادی مانند ربانی، احمد شاه مسعود، گلبدین حكمتیار و دگر همراهان، آموزش های تروریستی دیدند و توظیف شدند كه علیه كشور شان دست به فعالیت های تخریبی و تروریستی بزنند. درین جا بعضی كتب و اسناد قابل اعتبار را منحیث مأخذ مورد ارزیابی قرار داده و خواهیم دید كه احمد شاه مسعود برای بدست آوردن پول و غضب قدرت با دشمنان خارجی و داخلی افغانستان در معاملات علنی و یا مخفی داخل بود.
 بعد از استقرار نظام جمهوری در افغانستان در سال ۱۹۷۳، روابط پاكستان و افغانستان رو به سردی رفت و پاكستان افغانستان را متهم به حمایت از جدائی طلبان بلوچ نمود. ذوالفقار علی بوتو صدراعظم وقت پاكستان تصمیم گرفت كه مرحوم محمد داوود را در تنگنا قرار داده و از وی انتقام بكشد و سر انجام نظام جمهوری را در افغانستان سقوط دهد.
 نظر به گزارش” www.issi.org.pk/journal/2002 بین ۱۹۷۳ـ ۱۹۷۵، پاكستان ۵۰۰۰ اسلامیست ها را كه اكثر آنها جوانان مسلمان مخالف نظام جمهوری بودند، در اردوگاه های مخفی نظامی آموزش داد. در اواسط ۱۹۷۵، حملات مخالفین نظام جمهوری مورد حمایت پاكستان در شرق افغانستان اتفاق افتاد. معروفترین شورش مورد حمایت پاكستان علیه نظام داوود در روز ۲۱ جولای ۱۹۷۵ در پنجشیر صورت گرفت كه با خشونت سركوب گردید." سایت www.institute-for-afghan-studies.org همچنان گزارش داد كه "بعد از بقدرت رسیدن داوود در سال ۱۹۷۳، احمد شاه مسعود بسوی پاكستان فرار كرد. او در آنجا توسط حكومت ذوالفقارعلی بوتو منحیث خرابكار تربیه شد. در سال ۱۹۷۵، به هدایت آی اس آی برای تخریب حكومت داوود به پنجشیر برگشت. بعد از ناكامی، دوباره به پاكستان فرار نمود." این دو گزارش حقایق انكار ناپذیری را در مورد استخدام احمد شاه مسعود توسط سازمان جاسوسی پاكستان نشان میدهد و این هنوز آغاز كار است. كتب و اسناد بیشتر را موشكافی میكنیم.
 حضرت عبدالحق مجددی در كتاب خود بنام افغانستان: از امیر كبیر تا رهبر كبیر هم پرده از خیانت های گروه فراری به پاكستان برداشته و افشاگری میكند. مجددی در صفحۀ ۵۷۱ كتاب خود می نویسد:
 
 دولت داودی به دستگیری اعضای برجسته و سركردۀ اخوان المسلمین افغانستان شروع كردند كه در قدم اول یكنفر بنام انجنیر حبیب الرحمن را كه سر جماعۀ شاگردان پوهنتون كه خود را جوانان مسلمان می گفتند گرفتار نمود و به زندان انداخت...این اولین نفر طلاب مبارز بود كه از طرف رژیم جمهوری اعدام شد. متباقی اعضای مبارزین اسلامی دستگیر شده و به زندان انداخته شدند و عدۀ از ایشان موفق به فرار گردیدند كه اول به مناطق قبایل آزاد چون تیراه، باجور، وزیرستان و كُرم رفتند كه بعد تر از آنجا با حكومت ذولفقار علی بوتو در پاكستان رابطه پیدا كرده و به پیشاور راه یافتند در آنجا مركزیت و دفتر گرفته علیه رژیم محمد داود خان به فعالیت های تبلیغاتی و نشراتی پرداختند كه كمی بعد تر در سال ۱۳۵۴ هجری/ شمسی به قیام مسلحانه آغاز نمودند. اینجا و آنجا در لغمان، بتی كوت، كنر، نورستان، بدخشان، پنجشیر، پكتیا و پكتیكا بالای افراد حكومتی و تعمیرات دولتی حمله نمودند.
 مجددی جرئت نكرد اسمای اشخاصی را كه در خدمت پاكستان و سازمان جاسوسی آن قرار گرفتند، ذكر نماید. اما ابومسعود فاروقی، مهتمم كتاب، در مورد حادثۀ پنجشیر اظهار میدارد كه "آمر دستۀ مسلح حمله كنندگان بالای پنجشیر بنام خواجه محمد محفوظ و قوماندان عملیات آن انجنیر احمد شاه مسعود محصل صنف دول پولیتخنیك بود."
 
 دكتر حق شناس مورخ و تیورسن شورای نظار در صفحۀ ۲۵۶ كتاب خود بنام دسیاس و جنایات روس در افغانستان: از امیر دوست محمد خان تا ببرك ، تلویحاً به توطئه های پاكستان اعتراف نموده لاكن شهامت نشان نمیدهد تا هویت رهبر شورای نظار وسائر افرادی را كه شامل توطئه پاكستان بوده و دست به تخریبات علیه افغانستان زدند، افشاء كند. همچنان شعوری و یا غیر شعوری از موقف بوتو در قبال موضع گیری او علیه رژیم جمهوری افغانستان حمایت میكند و او را با مخالفین داخلی داود یكی میداند. حق شناس مینگارد:
 
 نارضائیت های عمومی در افغانستان بوتو و گروه های مخالف محمد داود را در هر كجا كه بودند موقع میداد تا علیه او دست بكار شوند و زمینه سرنگونی اش را فراهم سازند. كشف و خنثی كردن چندین توطئه های ضد دولتی از جمله علایم این نفرت عمومی بود. در همین ایام فعالیت های گسترده و همه جانبه ای توسط نهضت )بعقیدۀ مولف( جوانان مسلمان در داخل و خارج علیه رژیم محمد داود براه افتاد و در نتیجه قرار بر آن شد تا در یك روز معین در سرتا سر افغانستان قیام عمومی آغاز گردد. به هر حال این پلان در اغلب نقاط كشور بنا به عللی كه معلوم نیست عملی نشد. ولی بتاریخ اول برج است ۱۳۵۴ نخستین قیام مسلحانه جوانان مسلمان در پنجشیر و لغمان و لوگر طبق برنامه های قبلی )مولف از آی اس آی چیزی نمیگوید( صورت گرفت كه از حمله در حكومت محلی پنجشیر اغلب جوانان یا شهید و یا گرفتار شدند و عدۀ كمی نجات یافتند.
 
 حق شناس، حادثۀ پنجشیر را بیان میكند اما نظر به جبن و ترس و وابستگی استعماری رهبر شورای نظار و سائر رهبران گروه های مورد حمایت آی اس آی از افشاء هویت خائنین به كشور خود داری میورزد.
 حال، كتب و منابع غیر افغانی را مور د ارزیابی قرار میدهیم. اولیور رای (Olivire Roy) محقق فرانسوی معتقد است كه جنبش اسلامی ضد داود در آنوقت بدو دسته تقسیم گردید. اعضای جوان این جنبش تحت رهبری گلبدین حكمتیار خواستار یك شورش عمومی بودند، اما ربانی به این عقیده بود كه مردم به قیام عمومی آماده نبوده و باید یك روش طولانی را اتخاذ نمود و در اردو نفوذ كرد تا زمینه برای قیام عمومی آماده گردد. رای در صفحۀ ۵۴ كتاب خود به اسم اسلام و مقاومت در افغانستان چنین می نویسد:
 
 معلوم میشود كه بوتو، رئیس جمهور پاكستان، به جوش آمد تا فوراً علیه پالیسی پشتونستان داوود دست بكار شود. برای رسیدن به هدف، بوتو از حكمتیار حمایت نمود. گروه های اسلامی در پشاور با هم یكجا گردیده و با دریافت اسلحه از اردوی پاكستان به انجام ماموریت در افغانستان اقدام نمودند. طرح این شورش منطقوی بود: مسعود مسؤول پنجشیر بود، مولوی حبیب الرحمن در لغمان وظیفه داشت، داكتر عمر در بدخشان، نصرتیار در هرات و حكمتیار در جنوبی توظیف شدند.
 
 درین جا بوضاحت كامل و بدون كمترین شک و تردید، عمق ارتباط و وابستگی احمد شاه مسعود را با پاكستان میابیم. سازمان جاسوسی پاكستان آی اس آی، رهبری كلیه افرادی را كه در شورش و تخریب كاری در افغانستان فعالیت میكردند، به عهده داشت. طوریكه در مضامین قبلی خود متذكر شدیم، ربانی برای مدتی به حیث چلی در یك مسجد ایفای وظیفه میكرد. بعد از كودتای خلقی ها ـ پرچمی ها، آی اس آی او را در رأس جمعیت اسلامی قرار داد كه از زمرۀ گروه هفت گانه محسوب میشد. احمد شاه مسعود به همكاری خود با آی اس آی ادامه داد تا اینكه كی جی بی او را بدام انداخت و وعدهء رهبری را به او داد. احمد شاه مسعود هم دوباره به پنجشیر آورده شد تا از نزدیك زیر نظارت كی جی بی فعالیت نموده و دساتیر شوروی سابق را در تخریب جهاد و عملكرد صلح روی دست گیرد.
 مارتین اِوان (Martin Ewans) در صفحۀ ۱۸۰ كتاب خود بنام افغانستان: تاریخ مختصر مردم و سیاست اش مینگارد:
 
 در سال ۱۹۷۴، محمد نیازی رهبر اخوان المسلمین با دو صد تن از همراهانش زندانی گردیدند. یك تعداد دیگر بسوی پاكستان فرار نموده و در آنجا حركت مخالف دولت افغانستان را تاسیس كردند. این گروه گلبدین حكمتیار و برهان الدین ربانی را در خود داشت. حكومت پاكستان به آنها پناهندگی داده و از آنها علیه افغانستان به ارتباط داعیۀ پشتونستان استفاده میكرد. مهم ترین اقدام آنها در درۀ پنجشیر بود، جائیكه یك تعداد به رهبری احمدشاه مسعود مختصراً بعضی مراكز حكومتی را اشغال كرده قبل ازینكه عقب نشینی نمایند.
 
 این اظهاریۀ مارتین اوان، بار دیگر وابستگی احمد شاه مسعود را به پاكستان و استخدام او را توسط آی اس آی ولو كه موقتی هم بوده باشد، به اثبات میرساند. خواه جریدۀ مزدور امید خوش شود و یا آزرده، چنین حادثۀ خائنانه در كشور اتفاق افتاده و هیچ كسی هم قادر به رد آن نیست. آیا مزدوران امید و شركا قادر خواهند بود كه این همه اسناد و كتب را به ارتباط استخدام احمد شاه مسعود توسط سازمان جاسوسی پاكستان )آی اس آی( نادیده انگاشته و یا كتمان نمایند. اینك گزارش تاریخی ۳۰ نوامبر سال ۲۰۰۱ موسسۀ جنگ و صلح در لندن را زیر عنوان اسلام آباد به ائتلاف شمال اظهار علاقه میكند، مورد بررسی قرار داده و خواهیم دید كه چطور اسناد و گزارشات مختلف درین خصوص متمم یك دیگر شده اند. موسسۀ جنگ و صلح می نویسد:
 "ایران زمینۀ تماس را بین اسلام آباد و اسماعیل خان قومندان مورد اعتماد ایران در هرات مهیا ساخته است. مقامات تركیه عین نقش را در نزدیكی دوستم و اسلام آباد بازی نموده اند. دوبی مركز مذاكره بین ربانی، رئیس جمهور خود ساخته، و مامورین سازمان امنیت پاكستان آی اس آی بوده است." نوسیندهء این مضمون قبلاً تماس ربانی و آی اس آی را در مضمونی خود بنام نقاب سیاه از چهرۀ ربانی پائین می افتد كه در آرشیف پورتال افغان ـ جرمن آنلاین موجود است، به اطلاع هموطنان رسانید. گزارش موسسۀ جنگ و صلح ادامه میدهد كه "در دهۀ هفتاد، حمایت از احمد شاه مسعود، به مقاصد پاكستان كمك میكرد. مسعود و دو مخالف دیگر، ربانی و تندرو دست راستی گلبدین حكمتیار، به پشاور پناهندگی داده شدند. اگرچه مسعود یك تاجك بود، بوسیله CIA/ISI یكی از قومندانان گروه های هفت گانه شد كه علیه شوروی ها بجنگد. سر انجام مسعود روابط خود را با پاكستان نسبت التفات بیشتر اسلام آباد بسوی گلبدین پشتون قطع نمود." صرف نظر از خرابی روابط، احمد شاه مسعود تا دقایق آخر در خدمت پاكستانی ها بود. گزارش موسسۀ جنگ و صلح حاكیست، حینیكه بینظیر بوتو در كرسی صدارت پاكستان تكیه زد، احمد شاه مسعود شخصی بنام جمعت الله جلال را نزد بوتو فرستاد. جلال نامۀ تبریكی احمد شاه مسعود را نسبت انتخاب بوتو در پست صدارت پاكستان بوی سپرد و علاقمندی احمد شاه مسعود را به داشتن روابط نیك با پاكستان اظهار نمود، اما تملق احمد شاه مسعود مورد پذیرش بوتو قرار نگرفت. خرابی روابط بین آی اس آی و احمد شاه مسعود، معنی برائت مسعود نیست. روابط نجیب و كی جی بی هم در روز های اخیر آخرین حكومت دست نشانده شوروی به وخامت گذاشت كه بالاخره منجر به سقوط نجیب گردید. جاسوسی احمد شاه مسعود به نفع پاكستان و علیه كشورش ثبت تاریخ شده و گریزی از آن شده نمیتواند.
 ببینیم كه هموطنان ما در مورد احمد شاه مسعود و همكاری اش با آی اس آی چه نگاشته اند. محترم حمید انوری دوست گرانقدر ما مضمونی را تحت عنوان مراحل جهاد احمد شاه مسعود كه در آرشیف پورتال افغان ـ جرمن آنلاین موجود است، نگاشته و ارتباط احمد شاه مسعود را با پاكستان چنین توضیح میدهد:
 
 با كودتای سرطان ۱۳۵۲ اوضاع سیاسی و اجتماعی افغانستان دگر گونه گشت. بعد از كودتا تعدادی از رهبران )اخوان( زندانی و تعدادی دیگر مانند گلبدین، ربانی، مسعود و... به پاكستان فرار نمودند. فعالیت )اخوانی ها( با تحریك و حمایه پاكستان وارد مرحلۀ جدیدی گردید. I.S.I و دولت پاكستان كه در انتظار چنان روزی لحظه شماری داشتند، ورود فراریان اخوانی را با آغوش باز پذیرفتند و وعدۀ باز شدن دفاتر سیاسی، تربیۀ نظامی و كمك های پولی و تسلیحاتی را به اخوان اعلان نمودند. جلسۀ اخوانی ها در پاكستان تحت نظر دولت و I.S.I دایر گردید و در آن جلسه امر جهاد علیه رژیم سردار داوود توسط رهبر جمعیت العلمای پاكستان اعلان گردید. گلبدین مسؤول نظامی )اخوان( و احمد شاه مسعود فرد دوم بخش نظامی تعیین گردیدند. تعلیمات نظامی )اخوان المسلمین( كه در آن از افراد رهبری گلبدین و احمد شاه مسعود شركت داشتند توسط جنرال نصرالله بابر صورت گرفت. این تعلیمات نظامی مدت سه ماه را در بر گرفت كه طی سه ماه طریق و شیوۀ تخریب پلها، كمین گیری، انفجارات و استعمال سلاح به اعضای )اخوان المسلمین( تعلیم داده شد. بعد از ختم دورۀ آموزش نظامی مطابق تصمیم دولت پاكستان وظایف هر فرد تعیین و با پول و سلاح جهت جهاد علیه رژیم سردار داوود دوباره به افغانستان فرستاده شدند...بناً احمد شاه مسعود و سائر )اخوانی( ها اولین كسانی بودند كه به پاكستان قدم گذاشتند و در وابستگی با دولت پاكستان و I.S.I قرار گرفتند.
 
 حین بازگشت به پنجشیر، از جوزای سال ۱۳۵۸ تا اوایل سال ۱۳۵۹، احمد شاه مسعود قتل یك تعداد از مجاهدین واقعی را كه از بنیان گذاران مبارزهء ضد شوروی بودند، روی دست گرفت. محترم سهراب نویسندۀ مضمون از شخصیت سازی تا قهرمان پرستی تهوع آور كه در آرشیف پورتال افغان ـ جرمن آنلاین موجود است، از اسمای قربانیان احمد شاه مسعود در درۀ پنجشیر نام میبرد:
 
 از آنجمله احمد جان پهلوان بود كه توسط مسعود به قتل رسید. سپس عظیم فارغ الحصیل مكتب ابو حنیفه از منطقۀ گلاب خیل را كه یكی از جنگنده گان دلیر پنجشیر بود، بقتل رسانید. همچنان مسعود معلم دین محمد پنجشیری را نیز سر به نیست كرد. دیگران عبارت اند از معلم نور محمد مجاهد،مشهور به كارتوس، تاج، وصال از پنجشیر پائین، از قریهء تاواخ خواجه میرزا و دیگران، از قریهء سنگین خانه میر حسین كه برادرش از روابط مسعود بود. از قریۀ بابه ولی فاروق، رازق و سیف الدین )یكی از سر گروپ های برجسته كه در عملیات ضد روسی نقش فعال داشت(. از قریۀ كرامان٫ نظر...و خلاصه احمد شاه مسعود تا اخیر سال ۱۳۵۹ در حدود پنجاه تن مبارز پنجشیری و تعداسد زیادی از روشنفكران پنجشیری را بقتل رسانید و بعد مصروف تصفیهء جبهات اطراف پنجشیر گردید. او در سال ۱۳۵۹ مجاهدین ملی اندراب را به بهانۀ نشان دادن راه مواصلاتی و وعدۀ كمك سلاح به پنجشیر دعوت نمود و بعد همه را دست بسته به كام امواج دریای پنجشیر سپرد. همچنان در همان سال در پیشغوری پسر وكیل نصرالله خان را در یك شبیخون از میان برداشت، تا بالاخره بنام قومندان احمد شاه مسعود مشهور گردید.
 

 یك فیصد از خیانت های احمد شاه مسعود تا حال آشكار نشده و نخواهد شد. با آنهم، از خلال همین اسناد و كتب كه تا حال به طبع رسیده میتوان عالم های معلومات را به ارتباط خیانت ملی احمد شاه مسعود بدست آورد. حامیان وی در هر جائیكه اند باید بدانند كه كتمان حقایق برای همیش امكان ندارد. دور و یا زود، همان كشور های بادار هویت جواسیس خارجی خود را افشا میكند طوریكه ده ها كتاب از جانب نویسندگان شوروی به ارتباط زعمای خلق و پرچم و روابط قوای ۴۰ با احمد شاه مسعود به نشر سپرده شده است. ده ها كتاب دیگر هم در امریكا بعد از حادثهء تروریستی سپتامبر ۱۱ سال ۲۰۰۱ به نشر رسیده است كه برای مزدوران ائتلاف شمال و حواریون آن آبرو باقی نمانده است. بر علاوۀ جریدۀ مزدور امید، ده ها همچو جریدۀ مزدور كه به میان آید، نخواهند توانست كه جریانات تاریخ را عوض نموده و حوادث تاریخی را منقلب سازند.
 ستیف كول (Steve Coll) مولف كتاب جنگ ارواح در صفحۀ ۱۱۴ كتاب خود در مورد احمدشاه چنین می نویسد: "بابر و حكمتیار، هر دو پشتون، معتمد یك دیگر شدند و طرح یك قیام را علیه داوود ریختند. آنها مسعود را برگزیدند تا پنهانی به پنجشیر رفته و شورش را آغاز كند. مسعود همان كار را كرد اما این حادثه به شكست مواجه شد. مسعود بار دیگر یعنی دوبار در دو سال، بسوی پاكستان فرار نمود." مولف كتاب در صفحۀ ۱۹۰ می نویسد كه مسعود ماهانه ۲۰۰۰۰۰ دالر از سی آی ای دریافت میكرد و این پول در حال افزایش بود زیرا سی آی ای (CIA) میدانست كه آی اس آی (ISI) پول كم در اختیار مسعود میگذاشت. این حالت نشان میدهد كه احمد شاه مسعو بر عكس ادعای حامیانش دشمن پاكستان نبوده و متواتر از ISI با وجود مقدار كم، در قبال خدمات جاسوسی اش پول میگرفت. برعكس عقیدۀ مولف كتاب، جیمز بمفورد (James Bamford) در اخبار واشنگتن پوست مورخۀ ۲۹ فروری سال ۲۰۰۴ نوشت كه احمد شاه مسعود بقدر كافی از سازمان جاسوسی پاكستان (ISI) پول بدست میاورد.
 آیا كسی میتواند این همه گزارشات و كتبی را كه معلومات كافی به ارتباط فعالیت جاسوسی احمد شاه مسعود به نفع پاكستان ارائه میدهد، رد نماید. آیا جریدۀ اجیر امید و یا سایت سرنوشت مربوط به مفسد فی الارض ربانی شهامت دارند كه بگویند، احمد شاه مسعود در خدمت آی اس آی نبود. تنها به لفاظی های كودكانه و مبتذلانه نمیشود كه فعالیت جاسوسی احمد شاه را به نفع پاكستان پنهان كرد. دشنام به فامیلم از جانب جریدۀ مزدور امید و سایت حامی جنایات ربانی و تهدیدات كودكانه و یا اخطار های نوع امینی سعید فیضی مرا از صحنه بدر كرده نمیتواند. مجادله من علیه فرد فرد وطنفروشان به همان شدت قبلی ادامه خواهد یافت.