آیا در عقب حمایت حمله بر پوهنتون امریکایی افغانستان دست رژیم ایران نبوده است؟

شرایط، وضعیت و حالت چهارده سال اخیر و یا وضعیت بحرانی و بغرنج کنونی افغانستان عزیز ما فصل جدیدی در بحران طولانی ای است که از چهار دهه بدینسو بر مملکت مستولی می باشد و یکی از شاخصه های این چهارده سال اخیر در کنار ارتقای فساد اداری این است، که مزدوران رژیم ایران در بدنۀ نهاد های دولتی و نهاد های غیر دولتی افغانستان به اشکال خیلی ماهرانه و محیلانه جا به جا گردیده اند و موریانه سا در پی تضعیف دولت و حکومت افغانستان، در پی حمایت بی ثباتی ها، در پی حمایت جنگسالاران ایران محور، و بلاخره در پی توسعۀ نفوذ ایران در افغانستان بوده، در عین حالی که اوضاع متشنج ارتباطات افغانستان و پاکستان را در هر موقعی مساعدی، متشنجتر و متخاصمتر می سازند..

در وضعیت و شرایط فعلیی که مردم رنجدیده و جنگزدۀ افغانستان قرار دارد، میتوان این سوال را مطرح ساخت که برای پایان بخشیدن به وضع بحرانی افغانستان، برای پایان بخشیدن به ضعف های امنیت، ثبات و ضعف مشروعیت سیاسی موجوده در افغانستان چه اقدامی میتوان کرد، به جز از "صلح آفرینی"، ایجاد صلح بین الافغانی، ایجاد یک فضای عدالت اجتماعی، همدیگر پذیری صادقانه، و همچنان بلاخره تطبیق "حکومت قانون"!

در این نوشته پرسیده می شود که: آیا باید خاموش نشست و ناظر مداخلات مخرب محیلانه و ماهرانۀ رژیم ایران، روسیه، پاکستان، و یا هم ناظر خاموش مداخلات پاکستان، عربستان سعودی، انگلستان و امریکا ماند؟

جواب واضعست که منفی می باشد!


بعد از حملۀ تروریستی در شام چهارشنبه سوم سنبله بر پوهنتون امریکایی افغانستان در شهر کابل و ارایۀ اسناد و شواهدی که از سوی دولت افغانستان مبنی‌ بر طراحی این حمله از خاک پاکستان، بعضی از "محققین افغانستان" می‌ گویند که حمله بر پوهنتون امریکایی افغانستان، از آن جایی که "حمله بر حیثیت امریکا" بود پس باید جامعۀ جهانی، به‌ بلخصوص ایالات متحده امریکا فشارهای‌ شان را بر دولت پاکستان وارد نمایند تا آنکه به اصطلاح ضربه‌ زدن به گروه‌ های تروریستی در کشور پاکستان بیشتر گردد، که بدون شک این موضوع در نگاۀ اول بسیار منطقی هم جلوه می کند، زیرا به خاک و خون کشیدن محصلین که در پی تحصیل علم و کمال می باشند، یک عمل غیر انسانی، یک عمل غیر افغانی، یک عمل غیر اسلامی و بلاخره یک عمل وحشیانه می باشد و هیچ کسی حق ندارد یک محصل را که در پی تحصیل علم و کمال می باشد متضرر کند، چه خاصه که وی را زخمی سازد و یا از بین ببرد، و آن هم در مملکت ما که از اثر فقدان علم چه بلا های نبود که متحمل نشدیم.

بدون شک نظر به تخریباتی که از روز پیدایش پاکستان تا به امروز از جانب پاکستان در مقابل افغانستان به وقوع پیوسته خارج از امکان نیست که قوت های داخل پاکستان در همچو قضایای تخریبی شریک نباشند، زیرا "چوته نظامیان پنجابی" در بسا مواردی به ضرر افغانها بسا جفا ها و بسا ستم های را روا داشته اند که همچو یک عمل شنیعی هم خارج از توان حلقات و گروه های افراطیی مختلف و متنوع داخل پاکستان به شمار رفته نمی تواند.
مگر سوال افغانی ما در این است که آیا "چوته نظامیان پنجابی" همچو "جراتی" را دارند که بر ضد خواست بادار بزرگش همچو عملی تروریستیی را انجام بدهد؟ ګمان نمی رود!

آیا رژیم ایران این استعداد، این تجربه، این توان و این امکانات را دارد که از کانال کشور دیگری، مثلا از داخل پاکستان به حمایت همچو اعمال تروریستی، به طراحی همچو اعمال تروریستی، به برنامه ریزی همچو اعمال تروریستی دست بزند؟



برای پاسخ به این سوال بهتر خواهد بود یکبار نکات زیر را مرور کنیم:

١. "رژیم ایران برای پیشبرد کار های استخباراتی اش از اتباع پاکستانی استفاده می کند!" ، عنوان نبشتۀ مورخۀ نهم جولای ٢٠١٦م. "افغان تحرک" بود که در آن آمده است:

"حتی در کشور با ثباتی چون کشور آلمان نیز رژیم ایران برای پیشبرد کار های استخباراتی اش از اتباع پاکستانی کار می گیرند! مقام‌های قضایی آلمان چند روز قبل ( اوایل ماۀ جاری عیسوی، جولی ٢٠١٦م. که مطابق است با اواسط ماۀ سرطان ١٣٩٥ )، از دستگیری یک تبعۀ پاکستانی به اتهام جاسوسی برای ایران خبر داده‌اند. محاکم قضایی آلمان اسم این متهم ۳۱ ساله اعلام کرد که این متهم ۳۱ ساله که نامش "سید مصطفی ه." معرفی نموده اند که ۳۱ سال عمر دارد و در شهر برمن در شمال آلمان بازداشت شده است. سید مصطفی ه. متهم شده است که در ماه اکتوبر سال گذشته (اوایل خزان ۱۳۹۴) به رژیم ایران جاسوسی نموده و اطلاعاتی محرمانه ای را به ایران منتقل کرده است." منبع: منبع:
http://www.t-online.de/nachrichten/panorama/kriminalitaet/id_78345670/bremen-pakistani-wegen-spionage-fuer-iran-festgenommen.html

منبع: http://www.moz.de/artikel-ansicht/dg/0/1/1497248

منبع: http://www.focus.de/politik/deutschland/in-bremen-bka-nimmt-mutmasslichen-iranischen-spion-fest_id_5707972.html

برای ما افغانها این موضوع امروز این سوالات را مطرح می کند:

الف. رژیم ایران که حتی در یک کشور اروپایی از اتباع پاکستانی برای اجرای مقاصد استخباراتی اش استفاده میکند، آیا این رژیم در داخل افغانستان نیز برای مقاصدش از اتباع پاکستانی نیز استفاده می کند؟ پس رژیم ایران که از عمل جاسوسی حتی در یک کشور اروپاییی چون کشور آلمان ، از مستفید شدن عمل جاسوسی از نماینده گان پارلمان آن کشور اروپایی دریغ و ابا ندارند، آیا این رژیم در داخل افغانستان، در بین فعالیت های اعضای پارلمان افغانستان به چه پیمانه ای و تا چه حدی از عمل جاسوسی از نماینده گان پارلمان افغانستان خود را مستفید می سازد؟

ب. آقای رضا شفا محقق و نویسندۀ ایرانی میباشد که با "شورای ملی مقاومت ایران‎" به حیث متخصص وتحلیلګر مطالعات شبکه های استخباراتی رژیم ایران برای ګزارشات آن شورا در اخبار انترنتی آن شورا مینویسد. یکی از تحلیل های آقای رضا شفا که برای ما افغانها خالی از دلچسپی نبود، خدمت هموطنان ګرامی به تاریخ پنجم جنوری ٢٠١٦م. ، پیش کش ګردید. منبع: http://www.tolafghan.com/posts/32187
به لسان دری همانا تحلیل آقای رضا شفا را میتوان تحت عنوان " مداخلات وسیع، عمیق، موثر و جدی رژیم ایران در افغانستان" ترجمه نمود، که به تاریخ ١٩ مارچ ٢٠٠٩م. در پورتال "شورای ملی مقاومت ایران‎" به لسان آلمانی اقبال نشر یافته است.

منبع: http://www.ncr-iran.org/de/publikationen/gastbeitraege/2190-intensive-einmischung-des-iranischen-regimes-in-afghanistan.html

در قسمتی از تحقیق آقای رضا شفا آمده است که:
یکی از پلان های داخلی رژیم ایران این است که از اختلافات امریکا و انګلستان در ارتباط نزدیکی انګلستان و پاکستان می خواهد خود حد اعظم بهره داری اش را نماید، رژیم ایران می خواهد از این "درز اختلافات" امریکا و انګلستان استفادۀ اعظمی نماید و به قسمی که خود را از همان ذریعه به امریکا نزدیک سازد.

پ. همچنان در ارتباط صلح بین دولت افغانستان و طالبان آقای رضا شفا مینویسد که نظر به اخبار محرمانه اش، رژیم ایران در هیچ صورت خواهان ایجاد صلح بین دولت کرزی و طالبان نبوده است و به میدای ایران محور توصه داشته است که حتی اګر مذاکرات صلحی هم به بین دولت افغانستان و طالبان به وجود آید، نباید آنرا میدای ایران محور مذاکرات صلح بین دولت افغانستان و طالبان بخواند، بلکه باید آنرا مذاکرات صلح "کرزی و طالبان" بخوانند، و یا آنرا مذاکرات صلح "کرزی و طالبان" تعریف دارند. امری که میدیای ایران محور در افغانستان نیز آنرا انجام داد و میدهد.

ت. رژیم ایرانی که در عراق، سوریه، یمن، تاجکستان و چهل جای دور تر دنیا به هر نوع مداخله و تخریباتی دست می زند، آیا دور از امکان خواهد بود که از راه ها و مناطق "آزاد سرحدی" پاکستان برای پلان های ماهرانه و محیلانۀ خود استفاده کند؟

به هر صورت ما افغانها باید با دقت تمام متوجه هر دو همسایۀ مکار و محیل خود باشیم، یعنی هم متوجه پاکستان و مداخلات او در افغانستان باشیم و هم متوجه مداخلات ماهرانه و محیلانۀ رژیم ایران در امور داخلی افغانستان و همچنان در مورد قضیۀ اخیر تروریستی در پوهنتون امریکایی افغانستان در شهر کابل نیز امکان دست داشتن رژیم ایران را نباید توسط میدیای ایران محور در افغانستان و یا توسط مزدوران رژیم ایران در افغانستان خاموش سازم!


به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و هر چه دقیقتر در راۀ مبارزه با فساد اداری!

به امید مبارزۀ هر چه سریعتر و دقیقتر با ایران محوری ها و پاکستان محوری های مخرب در افغانستان عزیز!

به امید دقت به کوچکترین واحد های کاری در هر ساحۀ کاری ما!

به امید اتحاد و وحدت هر چه بیشتر اقوام شریف افغانستان!

به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه برای مردم رنجدیدۀ ما