د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

ايا بحران سياسى در حكومت ائتلافى، عامل داخلى و يا خارجى است؟

انجنير دلاور حبيبى 23.08.2016 12:12

بحران ايجاد شده تازه توسط كأخ سفيدار(داكتر عبدالله عبدالله-عطانور)در كابل نشان ميدهند كه در اصل روسيه و ايران توسط دوستان ديرينه خود بر رئيس جمهور غنى فشار می اورند، تا در سوریه از امریکا امتیازات بګیرند. اما بمباردمان نیروهای مخالف رژیم بشار اسد در سوریه توسط طیارهای روسیه انهم از میدان هوائي همدان ایران به هيچ صورت برای غرب بخصوص لندن- واشنگتن قابل فبول نیستند، بِنَا اين فشار ها بر مردم افغانستان نمي توانند نتيجه مثبت به روسيه، ايران و تيّم عبدالله عبدالله آرائه كنند. بخاطريكه جنگسالاران شوراى نظار از هر گونه پشتبانى مردم بخاطر قتل و كشتار مردم كابل، و چور و چپاول و غصب زمين ها پاينده سال گذشته محروم هستند و مردم هر گز چهرهاى اين مفسدين و قاتل و چپاولگر را فراموش نخواهند كرد.
  * ارتباط شوراى نظار با روسها و كودتاى هشت ثور عليه رژيم نجيب و تسليم دادن و يا انتقال دادن قدرت سياسى به جنگسالاران شوراى نظار، محصول يك دهه كار محفى سياسى-نظامى ،KGB شوروى-روسيه بود، كه به قيمّت شكست نظامى شان تمام  اما با پيروزى نفوذ سياسى شان تا امروز در افغانستان در موجوديت داكتر عبدالله عبدالله و دار و دسته شان دوام دارند.
اما شوراى نظار به رهبرى قوماندان احمدشاه مسعود- پروفيسور ربانى كه نشه قدرت سياسى انها تا سرحد جنون رسانيده بودند و همه حريفان خود را از حكمتيار، دوستم، مزارى تا قوماندان عبدالحق را كنار زدند.
أقليت ها نميىتوانند بر اكثريت حكمروايي كنند، اما اقاى مسعود از اينكه وحدت و يك پارچگى بين مردم و احزاب را كه نياز و ضرورت أشد داشت ، به وجود اورده نتوانست و برعكس رهبران جهادى را"حكمتيار وابسته به ISI ، مزارى را وابسته ايران و دوستم را مزدور و وابستگى ازبكستان" متهم كردند.
اشتباه روسها بعد از شكست خوردن نظامى شان در افغانستان، محاسبه غلط و از حد زيادتر حساب كردن به نيروى هاى ضعيف شوراى نظار ازيك طرف و اقتصاد ورشكسته(بنكرپتسى) از طرف ديگر و پاشيدن اتحاد شوروى همه باعث شكست سياسى شان در آمدن طالب به كابل تا چند سال محدود نيز از بين رفت.
اما حادثه ٩١١ در نيويارك و به قدرت رسيدن نيوكان جمهورى خوا در امريكا و پياده كردن ستراتيژى (نيو ورلد اردر) بخت شوراى نظار را بيدار ساخت و از مغاره هاى كوها و كولاب بيرون امدند.
در گرد و غبار بمباردمان طياره هاى غول پيكر B-2 امريكايي هر كسيكه در دويش و چور چپاول مهارت زياد داشت، كابل را محاصره و لقب مارشالى را گرفتند.
"قربانى خون و مصارف طلا از امريكايها عليه طالب و قدرت و قصر و خانه از شوراى نظار و پيك زدن شراب با ولادمير پوتين."
"با هر كس زوردن و بدماشى كردن، حال با صاحب و بدماش دنيا هم زور زدن و لاف زدن." فبركن خود مباش جناب داكتر عبدالله.
آمدن خميني از فرانسه به تهران، و ميانجىگيرى جنرال هاى امريكايى در بين جنرالهاى رژيم رضاشاه و خميني با يك شرط وابسته بود و ان اينكه حزب توده ايران وابسته شوروى نبايد در قدرت دخيل و يا فرست هرگونه فعاليت به انها داده شوند.
به همين دليل در سال١٣٦٧ رژيم خميني بيشتر از صد هزار اعضاء حزب توده و عناصر اگاه و پيشرفته از هر گروه و احزاب بنام منافقين تيرباران كردند.
اما امروز ايران بدون هر گونه مشكل ميدانهاى هوايي را در خدمت قواى نظامى روسيه قرار ميدهند.
با وجود اعلان سخنگوى وزارت أمور خارجه ايران در مورد استعمال كردن ميدان هوايي همدان توسط روسها(پايان شده) اعلان كرد و عين زمان وزير دفاع ايران اقاى دهگان از اعلان كردن استعمال ميدان مذكور بخاطر بمباردمان در سوريه عليه نيرويهاى رژيم بشار اسد، توسط روسها سخت انتقاد كرد و انرا يك ( خودنمايي) روسها ناميدند. در طول تاريخ بار اول است كه اخوند ها ايران چنين كار غير قابل قبول برأى امريكا و انگليس ميكنند. شايد روز هاى نابودى اخوند هاى قم  به نزديك شدن باشند.
از طرف ديگر ديده شوند كه در اين قمار بين دو قدرت بزرگ امريكا و روسيه، داكتر عبدالله عبدالله با دالر امريكايي و لباس دريشى ١٥٠٠٠ دالرى و كلاشينكوف روسيه برنده ميشوند و يا در تشناب ها كابل پنهان خواهند شد و يا از كدام سوراخ مانند صدام كشيده خواهند شد. در هر حالت مرگ اش سبكتر از پر مرغ خواهند بود.
"سردار محمدداود خان، سگريت امريكايي را با گوگرد روسيي ميكشيدند، اما دوستان نامرد شان او را از عقب خنجر زدند و به قتل رساند، شهادت نصيب اش شد و مرگ اش از كوه هندوكش سنگينتر بود."
در "بازى بزرگ نوين" نزديك شدن با روسها، انجام ان مهاجر شدن، سنگسار شدن، تيرباران شدن و يا جسدهاى بدون سر و كله دفن شده اند.